روشنیه

از ویکی‌وحدت

روشنيه يا روشنيان‏ پيروان ابو يزيد (با يزيد انصارى) هستند.

شرح حال

بایزید انصاری در افغانستان مى ‏زيست و او را پير روشن مى‏ خواندند. وی موسس جنبش دینی و ملی در میان افغان ها بود.

مذهب

مذهب وى تلفيقى از اسلام و مسيحيت بود، و صاحب امالى يعنى مجالس است كه آنها را در كتابى به نام «خير البيان» گرد آورده‏اند. ظاهرا اين كتاب، قديمى ‏ترين اثر به زبان پشتو است. پير روشن، خود را مسيح مى ‏خواند و در جامعه به اصلاحات مى ‏پرداخت در كتاب «دبستان المذاهب» آمده است: حضرت ميان با يزيد انصارى خلف شيخ عبد اللّه است كه به هفت پشت به شيخ سراج الدين انصارى مى‏رسد و در ايام اواخر حكومت افغان، در شهر (جلندهر) پنجاب متولد گشت، چون به رشد رسيد به رياضت پرداخت و جمعى از ارادت او منفعت ديدند. سپس خود را مهدى و مسيح خواند. [۱]

اعتقادات

عقاید اصلی بایزید را می‌توان به اختصار چنین بیان کرد. [۲] معرفتِ ‌حق، فرضِ عین( واجب عینی)است و این معرفت که بدون آن طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمی‌شود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد.او مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. [۳] طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسول اللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفته‌اند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، به ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.[۴]همچنین بایزید مردم را به رياضت امر مى‏ كرد و در نماز جهت را تعيين نمى ‏نمود، يعنى رو به قبله نمى ‏ايستاد و مى‏ گفت که قرآن فرموده: «... فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هركجا كه رو كنيد، همان جا روى خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همين كه باد با بدن برخورد کند، بدن پاک می شود.زيرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. او مى‏ گفت هر كسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نيست و مانند گاو و گوسفند مى ‏باشد «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و كشتن او جايز است، بنابراين، مخالفان خود را از بین می برد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگى جاويد و حيات ابدى ندارد و مرده است، و مال آنان كه وارثان اين چنين مرده باشند، به زندگان می رسد.او و فرزندانش مدت ها راهزنى مى‏كردند و اموال مسلمانان و غيره مسلمانان را می ستاندند و چون احتياج شان بر طرف می شد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت می کردند. [۵]

آثار

وى دارای تصانیف بسیاری به عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و كتاب «خير البيان» را به چهار زبان گفته و آن به عربى و پارسى و هندى و پشتو يعنى لغت افغان نگاشته است. این کتاب را خطابى از حق تعالى بر حضرت بايزيد دانند و صحيفه امر الهى شمرند.وى كتابى ديگر دارد به نام «حال نامه» كه در آن جا احوال خود را شرح داده است.

سر انجام

پير روشن از معاصران همايون پادشاه گوركانى هند بود. مذهب او در سال 949 هجرى رواج يافت و سرانجام خروج كرد و در سال 994 هجری به دار آويخته شد. قبر او «بهتپور» از كوهستان افغانان در پشتونستان است. [۶] [۷] [۸]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح اندک عبارات.
  2. بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱
  3. بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،
  4. بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد
  5. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات
  6. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 206
  7. دبستان المذاهب، به اهتمام رضازاده ملک، تهران، ج 1، ص 279، 281.
  8. كيهان فرهنگى، نجيب مايل هروى، سال دوم، شماره 8، ص 29- 31.