جریان شناسی جنبش انصارالشریعه لیبی
جریان شناسی جنبش انصار الشریعه لیبی عنوان مقاله ایاست که به بررسی یکی از جریان های سلفی و مذهبی در لیبی می پردازد که داعیه تشکیل حکومت اسلامی دارد و به عبارتی از از سازمان های منشعب از القاعده می باشد که در کشورهای مختلف اسلامی داری شاخه های زیادی می باشد امروز درباره یکی از شاخه های القاعده که به نام انصارالشریعه مقاله ای با این موضوع گفته خواهد شد.
تاسیس
یکی از مهمترین نکات درباره این جنبش این است که انصار الشریعه لیبی برخلاف اغلب جنبش های مسلحانه و جهادی در کشورهای اسلامی تنها به عملیات نظامی و مسلحانه بسنده نکرده، بلکه این جنبش همانند جنبشی اجتماعی در عرصه کمک رسانی به فقرا و محرومان در لیبی و حتی خارج از این کشور فعال بوده وعلاوه بر کمکهای مالی و عمرانی، مدارس و مساجدی را نیز بنا کرده که در آنها به آموزش و تربیت دینی مسلمانان پرداخته است. در واقع انصار الشریعه لیبی با اعضا و نیروهایی از کشورهای مختلف، از جهتی یک سازمان خیریه است که خدمات بهداشتی، آموزشی و عمرانی به محرومان ارائه میکند و از جهت دیگر سازمانی شبه نظامی و تروریستی است که نیروهایی را با هدف جهاد در داخل و خارج از کشور تربیت میکند. جنبش انصارالشریعه لیبی در ماه مه سال 2012 میلادی تأسیس شد و اولین انعکاس رسانهای آن زمانی بود که همایشی را با نام "الملتقى الأول لنصرة الشريعة" برگزار کرد و بسیاری از گردانهای اسلامی موجود در لیبی از شهرهای درنه، مصراته و سرت در آن حضور یافتند. زمانی که این شبه نظامیان، به همراه نیروها و خودروهای نظامی که سلاحهای نیمه سنگین را حمل میکردند وارد حومه شهر بنغازی شدند.
موسس انصار الشریعه در لیبی
سرکرده انصار الشریعه لیبی در اولین اظهارات خود گفت: من رهبر یک گردان هستم نه یک جماعت (سازمان)، وی تأکید کرد که این جنبش، از سازمان القاعده اطاعت و پیروی نکرده و دستور نمی گیرد، اگرچه به رهبران القاعده محبت و ارادت دارد. که به عقیده برخی از کارشناسان، این نحوه موضعگیری، رویکرد اغلب شاخه های القاعده است که به توصیه ایمن الظواهری، سرکرده القاعده صورت میگیرد.
البته اینکه زهاوی خود را تنها فرمانده یک گردان معرفی کرده نه جماعت انصار الشریعه،
میتواند بدین معنا باشد که رهبر اصلی این جنبش ابوعیاض تونسی است که سرکردگی انصارالشریعه در کشورهای تونس و لیبی را بر عهده دارد. بنابراین سرکردگی شاخه القاعده در شمال و غرب آفریقا بر عهده ابوعیاض تونسی بوده و القاعده در بلاد مغرب و ساحل آفریقا به رهبری ابومصعب عبدالودود اداره میشود.
انصار الشریعه لیبی که شهر بنغازی را مرکز خود قرار داده دو شعبه دیگر نیز در شهرهای سرت و اجدابیا تأسیس کرده است که شعبه انصار در شهر سرت به تاریخ 28 ژوئن 2013 و شعبه اجدابیا در 4 آگوست 2013 تأسیس شده اند.
تفکرات و عقاید
کمیته شرعی انصار الشریعه بیانیهای را با عنوان "این ایمان ما و رویکرد ماست" منتشر کرد و در این بیانیه جهاد خویش را مبتنی بر اصولی دانسته اند که در ذیل به طور خلاصه آمده است:
1. ایمان به خدا و توحید الهی اینکه هرکسی قائل به این اصل باشد در صورتی که مرتکب نواقض ایمان نشود و به شرایط توحید عمل کند مسلمان است و هر کس به شرایط توحید عمل نکند یا مرتکب یکی از نواقض ایمان شود کافر است، اگرچه ادعای اسلام کند.
2. توحید در اسما و صفات الهی و اثبات تمام صفات خداوند که در کتاب سنت آمده بدون تمثیل، تأویل و تعطیل در آن صفات.
3. ایمان به رسالت پیامبر اسلام و وجود ملائکه و اینکه محبت ملائکه خدا نشان ایمان و دشمنی با آنان نشان کفر است.
4. ایمان به اینکه قرآن کلام خداست و صفتی از صفات اوست که مخلوق نیست.
5. سنت وحی دوم است و مفسر قرآن است.
6. التزام به محبت پیامبر و اهل بیتش و اینکه اصحاب پیامبر همگی عادل بوده اند و محبتشان بر ما واجب است.
7. ایمان به قدر الهی. خواه خیر باشد و خواه شر و ایمان به اینکه خداوند خالق افعال بندگان است و اختیار بندگان پس از اذن خداست و قضا و قدرش از دایره رحمت و فضل و عدل خارج نمیشود.
8. ایمان به روز قیامت و اینکه برخی از اولیای الهی به اذن او شفیع برخی از دوزخیان خواهند شد و پیامبر اسلام نیز از جانب خداوند متعال، حق شفاعت دارد.
9. هیچکدام از مسلمانان را که به سمت قبله مسلمین نماز میگذارند به خاطر ارتکاب گناه، تکفیر نمیکنیم.
10. هر کشور و دیاری که قوانین کفر در آن ترجیح و غلبه داشته باشند نه احکام اسلام، دیار کفر است. اما تکفیر دیار، مستلزم تکفیر ساکنان آن نیست.
11. سکولاریزم به تمام انواعش، کفر محض است.
12. اصول استدلال، کتاب و سنت هستند که آن هم باید بر طبق فهم سلف صالح از سه قرن صدر اسلام باشد.
13. جهاد در هر زمانی چه با وجود امام چه بدون حضور او برقرار است و در صورتی که کفار به حریم مسلمانان تجاوز کنند، جهاد بر مسلمانان وجوب عینی پیدا میکند. البته جان و مال و آبروی مسلمانان نزد ما محترم است مگر جایی که شریعت اسلام آن را مباح کرده باشد.
14. منصب امامت مسلمانان به کافر نمیرسد و اگر کفر بر پیشوای مسلمانان عارض شود، قیام علیه او، سرنگونیاش و جایگزینی فردی عادل در این منصب، واجب است.
15. کسی که به غیر از اسلام دعوت کند یا به این دین طعنه وارد کند و یا علیه ما شمشیر بکشد محارب است.
16. تفرقه و جدایی را رد میکنیم و به وحدت کلمه دعوت میکنیم. مسلمانان با هر زبان و قومیتی امت واحده هستند که جز به تقوا فضیلتی بر یکدیگر ندارند.
اهداف انصار الشریعه
1. به پا داشتن شریعت و قوانین الهی در زمین و نفی قوانین سکولار و دنیایی.
2. حفظ جان، مال و آبروی مسلمانان.
3. تعطیل دادگاههای وضعی و احیای دادگاه اسلامی.
4. گسترش امنیت میان مسلمانان.
5. دعوت به خداوند با حکمت و موعظه نیکو.
فعالیتها
از آغاز سال 2011میلادی و با شدت گرفتن امواج بیدری اسلامی در میان ملتهای عرب پس از تونس و مصر، کشور لیبی نیز به این موج پیوست و مردم این کشور با قیام علیه قذافی، دیکتاتور لیبی، خواهان سرنگونی وی شدند. معمر قذافی در دهه های اخیر منتهی به سرنگونیاش، همواره با اسلامگرایان، به ویژه گروههای جهادی مانند کتائب الشهدا و جماعت الاسلامیه المقاتله به سختی برخورد کرد و فعالان آنها را به زندان انداخت. محمد الزهاوی، سرکرده انصار الشریعه در لیبی، خود یکی از زندانیان زندان مشهور ابوسلیم در طرابلس، پایتخت لیبی، بود.
اما با آغاز قیام مردمی و فراگیر در لیبی و خارج شدن اوضاع از کنترل رژیم قذافی، اسلامگرایان و گروههای جهادی لیبی قدرت تازهای یافتند و در کنار تظاهرات مردمی به مبارزه مسلحانه با رژیم قذافی دست زدند. در این مرحله بود که جنبش انصار الشریعه با اعلام وجود و نمایش نیروهایش در شهر بنغازی، این شهر را که مرکز اسلامگرایان لیبی محسوب می شد به محیط اصلی حضور خود تبدیل کرد.
این اقدام انصار الشریعه، در ابتدا موجب نفرت مردم لیبی شد. اما این جنبش با اقدام به فعالیتهای اجتماعی و تبلیغاتی مانند پاکیزه کردن خیابانها، کمک به محرومان و مستمندان و حتی کمک به عبور و مرور و کنترل ترافیک در شهرهایی که حضور داشتند توجه مردم و حتی ثروتمندان لیبی را به خود جلب کرده و از حمایتهای برخی از آنان بهرهمند شدند.
این جنبش از زمان تأسیسش، در چند عملیات به مبارزه مسلحانه با ارتش لیبی دست زد و پس از سرنگونی رژیم قذافی نیز ترور برخی از افسران ارتش و حمله به پادگانهای نظامی لیبی را در دستور کار خویش قرار داد.
حمله به سفارت آمریکا در 11 سپتامبر 2012 در بنغازی نیز که به کشته شدن سفیر آمریکا و سه تبعه این کشور انجامید، عملیاتی بود که به نیروهای انصار الشریعه و همکاران مصریشان منسوب شد و در پی آن وزارت خارجه آمریکا نیز انصار الشریعه حاضر در بنغازی و درنه را مانند انصار الشریعه تونس، گروهی تروریستی اعلام کرد.
عملیات کرامت
خلیفه حفتر، سرلشگر بازنشسته ارتش لیبی است که سالهای اخیر حکومت قذافی را در آمریکا به سر برده بود و از آنجا پرچم مبارزه با دیکتاتوری قذافی را برافراشته بود. وی پس از سرنگونی قذافی، به لیبی بازگشت و در روز جمعه 16 مه 2014 فرمان حمله به شبه نظامیان موجود در بنغازی را صادر کرد. وی دلیل این حمله را اقدامات تروریستی این شبه نظامیان دانست.
در همین راستا در 24 آگوست 2014 مجلس نمایندگان لیبی نیز جماعت انصار الشریعه را گروهی تروریستی اعلام کرد و از مبارزه نظامیان لیبی با این گروه حمایت کرد و همچنان این درگیریها میان خلیفه حفتر و سلفیان جهادی در لیبی در حال جریان است.
موضع انقلابیون لیبی
شایان ذکر است که انقلابیون لیبی پس از بروز درگیریها و خشونتهای انصار الشریعه، با هرگونه خشونت و ترور اظهار مخالفت کردند و مجلس انقلابیون لیبی با صدور بیانیهای از اقدامات شاخه نظامی خود حمایت و اعلام کرد که نیروهای فجر لیبی، شاخه نظامی مجلس انقلابیون لیبی، تنها در جهت تأمین امنیت طرابلس و وزارتخانه های آن قدم برمیدارد و این گروه حتی از سفارتخانه آمریکا در طرابلس حفاظت میکند و نسبت دادن عملیات تروریستی به این گروه کذب است. این بیانیه باعث شد تا جنبش انصارالشریعه با وا کنشی سریع محتوای این بیانیه را شامل مواردی باطل و منکر در دین اسلام بداند. یکی از مواردی که خشم انصار الشریعه را نسبت به بیانیه انقلابیون لیبی در پی داشت این بود که در این بیانیه هدف از انقلاب لیبی، قیام علیه استبداد و طاغوت برای تأسیس دولتی قانونی و دموکراسی عادل اعلام شده است.کشور لیبی که به دلیل وجود انصار الشریعه، به محل رفت و آمد سلفیان جهادی مبدل شده بود، با شروع بحران در سوریه و عراق، به ارسال نیرو به این دو جبهه پرداخت. از طرفی دیگر هم مرز بودن لیبی با کشورهایی مانند تونس و مصر و قرار گرفتن در میان این کشورها باعث شد تا اردوگاههای آموزشی جهادیان سلفی وابسته به القاعده در این کشور رونق یابد و لیبی به واسطه حضور نیروهای انصار الشریعه به محل انتقال اسلحه و نیرو به سمت سوریه، عراق و مصر تبدیل شود.[۱]
انحطاط
در مورد انصار الشریعة لیبی و فراز و فرودهای آن رجوع شود به مقاله فراز و فرود انصار الشریعة لیبی در ویکی وحدت.