شافعیه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۱۳ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها)

شافعیه یکی از مذاهب فقهی چهارگانه اهل سنت است. این مذهب به نام اهل حدیث مشهور است.ابن اثیر شَافِعی را به فتح شین و کسر فاء ضبط کرده است.اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص175 این مذهب پس از مذهب حنفیه، بزرگ ترین مذهب اهل سنت است و در احکام شرعی چون دیگر مذاهب اهل سنت، دارای نظام فقهی خاصی است که اصول آن را شخصی به نام محمد بن ادریس شافعی بنا نهاده است. همچنین پیروان مذهب شافعیه در کنار دیگر مذاهب اهل سنت یعنی حنفیه، مالکیه و حنابله در جهان اسلام حضور دارند.[۱] و [۲] و [۳] و [۴] شافعیه با نام های دیگری چون شفعویه و شوافع نیز خوانده می شود. شفعویه احتمالا همان شافعیه و یکی از مکاتب اهل حدیث است.[۵] [۶]آورده اند که مردم در دمشق مطابق با مذهب اهل حدیث و فقیهان شفعویه عمل می کردند.[۷]

بنیانگذار شافعیه

موسس این مکتب شخصی به نام محمد بن ادریس شافعی منتسب به شافع بن سائب از نیاکان پدری اش می باشد.وی در سال 150 قمری در شهر غزه فلسطین به دنیا آمد. پدرش مدت کوتاهی پس از تولدش از دنیا رفت و او درهمان کودکی همراه مادرش به مکه هجرت کرد و در این شهر ساکن شد. ابوزهره، محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیة، ص۴۰۷- ۴۰۹.محمد بن ادریس تحصیلات علمی و فقهی خویش را نزد مسلم بن خالد زنجی مفتی مکه و امام جماعت مسجد الحرام شروع کرد و کم کم به مهارت بالایی دست یافت و در مسجد الحرام تدریس خود را آغاز کرد. وی علاوه بر تسلط در فقه، در علوم ادبی نیز صاحب سبک بود. در همین زمان به مدینه سفر و در آن شهر نزد مالک بن انس رئیس مذهب مالکی به عنوان شاگردی خاص تلمذ کرد. شافعی بعد از گذشت حوادثی که او را مجبور به حضوردرعراق و بغداد کرد فرصتی یافت تا در آن دیار با فقهای بزرگ حنفی و نیز مدرسه فقهی مالک که بیشتر نص گرا و حدیث گرا بود، مرتبط و با فقه عقل گرایان و به اصطلاح اهل رای آشنا شود. مسیر علمی شافعی از این پس میان بغداد و مکه سپری شد. او در سال 199 قمری به مصر رفت و در آن دیار ساکن شد و در سال 204 قمری از دنیا رفت . [۸]


رای واندیشه شافعی

شافعی در استنباط احکام وعقاید دینی بر نصوص قرآن و روایات بسنده می کرد و در این نوع موضوعات از صحابه و تابعین پیروی می کرد.وی از موضوعات کلامی و فلسفی فاصله می گرفت و چون استاد خودش ابن حنبل اعتقاد داشت که اولیای الهی در قیامت خدا را دیدار می کنند وی معتقد بود که خلافت و امامت خاص قریش است و علاوه عمر بن عبد العزیز را همراه با چهار خلیفه اول مسلمانان به عنوان خلفای راشدین بر می شمرد. [۹]، و[۱۰]شافعی تمایل شدیدی به امامیه و تشیع داشت به حدی که گمان می کردند که رافضی است.[۱۱]

آرای فقهی شافعی

شافعی سفرهای مختلفی به دیگر شهرها همچون مدینه و نیز مناطق اسلامی همچون عراق و یمن داشت این موضوع موجب پدید آمدن تنوع در آثار فقهی او که هر کدام مختص منطقه ای بود، شد. [۱۲] وی از اساتید شهرهایی چون مکه و مدینه و مناطقی چون عراق و یمن به گونه ای گسترده بهره برد. مثلا هنگامی که در عراق حضور داشت از اختلاط آموزه های فقهی اهل رای و اهل حدیث فقهی میانه را ایجاد کرد. [۱۳] جالب این که این شخصیت در سفر به مصر و آشنایی با فضای فقهی و حدیثی آن دیار که فضایی کاملا متفاوت با فضای عراق و حجاز بود با تغییر نگرش در داشته های قبلی اش فقه جدیدی را بنیان نهاد و بر همین اسلوب آن را تدریس و ترویج کرد.[۱۴] و [۱۵]

اسلوب اجتهادی شافعی

شافعی از روش اجتهای واضح و معینی استفاده می کرد و بر خلاف موسسان مذاهب حنفیه و مالکیه نیاز به استنباط احکام شرعی از میان فتاوا نداشت.اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، قم، ص 474 به طور کلی می توان گفت که درمبانی فقهی شافعی در استنباط احکام شرعی ادله نقلی بر ادله عقلی و قیاس برتری داشت تا جایی که شافعی را از جمله فقهای اهل حدیث به حساب می آوردند.[۱۶]

پیروان شافعی

اکثر مقلدان فقهی در اصول عقاید از مبانی کلامی اشعری پیروی می کنند. تیمور پاشا، احمد، المذاهب الفقهیة الاربعة، قاهره، ص۸۷. با این حال ابو الحسن اشعری موسس مکتب اشاعره خود در امور فقهی شافعی مسلک بود و در اثبات و تحکیم مبانی اعتقادی این گروه از مسیر ادله کلامی؛ مذهب اشعری را بنیان کرد. [۱۷]همچنین برخی از مشاهیر متکلمان اهل سنت همچون جوینی، غزالی، فخر رازی و سیوطی از میان شافعیان بر خاستند.[۱۸]

پراکندگی جغرافیایی شافعیه

باید گفت امروزه شافعیه در بیشتر کشورهای اسلامی حضور دارند. با این حال در کشورهایی چون مصر، یمن، اندونزی و نیز مناطق کرد نشین، حضور پیروان این مذهب چشم گیر تر است. [۱۹] و [۲۰]علاوه بر این، بزرگان دو مذهب شافعی و مالکی، قدرت برتر در میان اساتید و شیوخ دانشگاه الازهر مصر می باشند.[۲۱]

رده:

پانویس

  1. بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص61
  2. دائرة المعارف الاسلامیة، ج13، ص72
  3. ضحی الاسلام، احمد امین، ج2، ص168
  4. مفاتیح العلوم، محمد بن احمد خوارزمی، ص46
  5. فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص257
  6. و النقض، عبدالجلیل رازی، ص457
  7. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، محمد مقدسی، ص154
  8. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة، وهبة الزحیلی،المذهب الشافعی، ص۴۹۴ - ۴۹۸.
  9. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة
  10. هبة الزحیلی، المذهب الشافعی، ص۵۰۲. و همان ص 503 و همان ص 506
  11. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه محمد رضا تجدد، ص۳۸۷.
  12. پاکتچی، احمد، مدخل اسلام، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ص۴۴۶.
  13. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة، وهبة الزحیلی، المذهب الشافعی، ص۵۰۷ -۵۰۸.
  14. مادلونگ، ویلفرد، فرقه اسلامی، ترجمه ابوالقاسم سری، ص۵۴ - ۵۵.
  15. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة، وهبة الزحیلی، المذهب الشافعی، ص۵۰۹.
  16. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۲۴۳ - ۲۴۴.
  17. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، ص۵۵.
  18. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة، وهبة الزحیلی، المذهب الشافعی، ص۵۲۳ - ۵۲۶.
  19. مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، المذاهب الاسلامیة الخمسة، وهبة الزحیلی، المذهب الشافعی، ص۵۴۲ – ۵۴۵
  20. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، قم، ص۴۷۵.
  21. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، قم، ص۵۲۷.