ابلقیه شاخه‌ای از «راوندیه» هستند که پس از قتل ابومسلم خراسانی به دست منصور‌ عباسی؛ در قالب فرقه‌ای مذهبی و به دست ایرانیان تأسیس شد.

ابلقیه
نامابلقیه
عقیدهغالی


تاریخچه

موسس این فرقه مردی پیس بود که در زبان عربی به معنای ابلق است. وی از غلاة راوند بود و درباره‏ آل‌عباس غلوّ می‌‏کرد. می‏‌گفت روحی که در عیسی‌بن‌مریم وجود داشت، در علی‌بن‌أبی‌طالب(ع) و دیگر امامان شیعه حلول کرد و از بدن‌های ایشان به بدن ابراهیم‌بن‌محمد امام‌عباسی درآمد و سپس در ابوجعفر منصور «حلول» کرد و همه ایشان خدایانند. وی تمام چیزهای حرام و ناروا را حلال و روا می‌دانست. گروهی از پیروان خود را به خانه خویش دعوت می‏‌کرد و به آنان می‌خورانید و می‌نوشانید و آنان را با زن خویش همبستر می‌‏کرد تا اینکه اسد‌بن‌عبداللّه القسری‌البجلی بر وی دست یافت و او و کسانش را بکشت. طبری می‌‏گوید: پیروان او تا زمان وی وجود داشتند. ایشان ابوجعفر منصور را جانشین ابراهیم امام دانسته و می‏‌پرستیدند و او را خدا می‌دانستند و به کاخ سبز او در‌آمدند و بر بام رفته و بمانند آنکه قصد پرواز دارند، خود را از بالای کاخ بر زمین می‌‌افکندند و خویشتن را هلاک می‌کردند. جماعتی از ایشان سلاح پوشیده فریاد یا اباجعفر بر‌می‌داشتند و می‏‌گفتند: ای اباجعفر! «انت، انت» تو همان تویی، یعنی تو خدایی تا آنکه روزی ابوجعفر منصور با عده‌ای از لشکریان خویش بر آنان که با سلاح بر او خروج کرده بودند بتافت و آنان را از دم شمشیر بگذرانید. ظاهرا این فرقه با همان «راوندیه» از غلاة شیعه بنی‌عباس باشند و آنان را به مناسبت اعتقاد به الوهیت ابراهیم‌بن‌محمّد امام، ابراهیمیه نیز می‏‌گویند.[۱]

پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 14 با ویرایش و تغییرات اندک در برخی ازجملات