میخائیل سرگی‌یویچ گورباچُف (به روسی: Михаил Сергеевич Горбачёв؛ زادهٔ ۲ مارس ۱۹۳۱) سیاستمدار اهل روسیه است. میخائیل گورباچف در سال ۱۹۳۱ در روستای پریولنویه در نزدیکی استاوروپول شوروی سابق زاده شد.

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۳۸، ۲۸ دسامبر ۲۰۲۱؛


گورباچف
نام گورباچف
نام کامل میخائیل سرگی‌یویچ گورباچُف
نام روسی Михаил Сергеевич Горбачёв
متولد ۲ مارس ۱۹۳۱ ‏(۹۰ سال)
محل تولد روستای پریولنوی•جمهوری فدراتیو سوسیالیستی روسیه شوروی•اتحاد شوروی
ملیت شوروی (۱۹۳۱–۱۹۹۱)•روسی (از ۱۹۹۱)
احزاب سیاسی اتحاد سوسیال دموکرات‌ها•کمونیست اتحاد شوروی•حزب سوسیال دموکراتیک متحد روسیه •حزب سوسیال دمکرات روسیه
محل تحصیل دانشگاه دولتی مسکو
جایزه‌ جایزه صلح نوبل

میخائیل گورباچف هشتمین و آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود. او از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱، دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی و از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ رئیس دولت اتحاد جماهیر شوروی بود؛ به این‌صورت که از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹ به عنوان صدر هیئت رئیسه شورای عالی شوروی، از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰ به عنوان رئیس شورای عالی شوروی و از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ به عنوان رئیس‌جمهور اتحاد شوروی. وی از نظر ایدئولوژی، او در ابتدا به مارکسیسم-لنینیسم پایبند بود، اما از اوایل دههٔ ۱۹۹۰ به سمت سوسیال دموکراسی متمایل شد.

وی به دلیل نقش رهبری در خاتمه جنگ سرد و ارتقا روابط صلح آمیز بین المللی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.

گورباچف ​​آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی قبل از انحلال آن در سال 1991 بود. او اصلاحات بسیاری را در اتحاد جماهیر شوروی از جمله آزادی های جدید ایجاد کرد که در نهایت منجر به جدا شدن بسیاری از کشورها از اتحادیه شد و ادعای استقلال کردند.

روابط وی با رهبران غربی مانند رونالد ریگان و مارگارت تاچر به پایان جنگ سرد کمک کرد.


میخائیل گورباچف ​​کیست

میخائیل گورباچف ​​از همان دوران دبیرستان به عضویت حزب کمونیست درآمد؛ اما تنها در سال 1952 که در دانشگاه مسکو بود عضویت کامل به وی اعطا شد. پس از فارغ التحصیلی به استاوروپول بازگشت و در دفتر دادستانی سِمت گرفت.

در سال 1961 وی به عنوان نماینده استاوروپول در بیست و دومین کنگره حزب کمونیست در مسکو انتخاب شد و طی چند سال آینده ​​به رهبری حزب کمونیست نائل آمد. نخست در سال 1970 دبیر اول کل قلمرو استاوروپول شد سپس، در سال 1971 به عنوان دبیر کشاورزی به مسکو رفت.

میخائیل به سرعت به نیرویی مقتدر در مسکو بدل گردید و از طریق رهبرانی قدرتمند مانند یوری آندروپوف (رهبر KGB که بعداً رهبر اتحاد جماهیر شوروی شد) نفوذ یافت. در سال 1980 ​​به عنوان عضوی از دفتر سیاسی، قدرتمندترین گروه در حزب کمونیست، انتخاب شد. وی جوان ترین عضو دفتر سیاسی بود.

گورباچف ​​در مدت چند سال کوتاه رهبر اتحاد جماهیر شوروی شد و تأثیر قابل توجهی بر دفتر سیاسی گذاشت. پس از درگذشت دو رهبر مسن در سال 1984 و 1985 حزب کمونیست خواست که فردی جوان، رهبری را به عهده بگیرد. در 11 مارس 1985 میخائیل گورباچف ​​دبیر کل اتحاد جماهیر شوروی شد.

هنگامی که او ​​به عنوان رهبر به قدرت رسید، اقتصاد شوروی با مشکل روبرو بود. او می خواست اقتصاد و همچنین دولت را اصلاح کند. برای انجام این کار او به حمایت نیاز داشت، بنابراین شروع به جایگزینی برخی از اعضای مسن دفتر سیاسی با مردان جوان تر کرد که با او هم دیدگاه بودند.

گلاسنوست و پرسترویکا گورباچف ​​دو حوزه اصلی اصلاحات را به دست گرفتند. گلاسنوست خواستار افزایش فضای باز در دولت شد که اجازه آزادی بیان و سانسور کمتر را می داد. پرسترویکا نیز مسئول بازسازی اقتصاد و صنعت بود.

وی در سال 1990 به عنوان اولین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب و در همان سال برنده جایزه صلح نوبل شد. او در سال 1991 استعفا داد و از آن زمان بنیاد گورباچف ​​را تأسیس کرد که همچنان در اهداف اجتماعی و سیاسی فعال است.

دوران کودکی میخائیل گورباچف

در زندگینامه میخائیل گورباچف آمده است که: میخائیل سرگئیویچ گورباچف در 2 مارس 1931 در روستای پریوولنویه در منطقه کراسنوگوردیسکی در نزدیکی منطقه استاوروپول در جنوب روسیه متولد شد.

پدرش سرگئی آندریویچ گورباچف قومیتی روس داشت و مادرش ماریا پانتلایونا نیز اوکراینی بود به همین خاطر او تباری روسی – اوکراینی دارد. والدین وی هر دو کشاورز بودند و میخائیل در حالی که به مدرسه می رفت در زمینه کشاورزی نیز کار می کرد.

کودکی او با حوادث سختی همراه بود، در سال 1933 قحطی بیشتر روسیه را فرا گرفت. دو خواهر و یک عموی او در هنگام قحطی درگذشتند. در نوجوانی با رانندگی با تراکتور در یک ایستگاه ماشین محلی به درآمد خانواده کمک می کرد.

در سال 1937 پدربزرگش به جرم حمایت از پیروان لئون تروتسکی دستگیر شد. بعداً در سال 1942 شهر وی در جنگ جهانی دوم توسط آلمان ها اشغال شد. در سال 1950 میخائیل به دانشگاه مسکو رفت و در آنجا در رشتهٔ حقوق فارغ ‌التحصیل شد.

زندگی حرفه ای میخائیل گورباچف

سال 1984 یک سال مهم در جدول زمانی گورباچف بود که وی برای اولین بار با مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس دیدار کرد. تاچر درباره رهبر شوروی گفت: “من آقای گورباچف ​​را دوست دارم، ما می توانیم با هم به تجارت بپردازیم.”

در سال 1985 هنگامی که جانشین آندروپوف، کنستانتین چرننکو نیز درگذشت، میخائیل گورباچف ​​به عنوان دبیر کل حزب کمونیست برگزیده شد. گورباچف ​​وارث مسائلی بود که آندروپوف و چرننکو برای حل آن تلاش می کردند، از جمله مشکلات جدی داخلی و تشدید تنش های جنگ سرد.

انرژی و اشتیاق جوانی گورباچف، شوروی را امیدوار کرد که نسل جدیدی از رهبران که قصد تغییرات مثبت دارند، مسئولیت ها را به دست بگیرند. وی تلاش هایی برای پایان دادن به جنگ سرد و بهبود روابط با غرب داشت.

او با رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان دیدار داشت و در پی آن، پیمان INF را که در مورد سلاح های هسته ای بود، به امضا رساند. همچنین با پایان دادن به جنگ افغانستان و شوروی، نیروهای شوروی را از افغانستان خارج کرد.

میخائیل گورباچف ​​همچنین اظهار داشت که اتحاد جماهیر شوروی دیگر در کشورهای اروپای شرقی مداخله نخواهد کرد. این امر باعث تغییر عمده ای در جهان شد. بدون ترس از شوروی، کشورهایی مانند: آلمان شرقی، لهستان و مجارستان از شر دولت های کمونیستی خود خلاص شدند.

علاوه بر ریگان و تاچر، گورباچف ​​روابط محکمی با هلموت کوهل، صدراعظم آلمان غربی برقرار کرد. از جمله اصلاحات مهم سیاسی گورباچف، یک سیستم انتخابات دموکراتیک تر بود. در سال 1989 او انتخاباتی را ترتیب داد که اعضای حزب کمونیست را مجبور می کرد در برابر اعضای غیر حزب شرکت کنند.

وی وضعیت ویژه حزب کمونیست را که در قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پیش بینی شده بود لغو کرد. در 15 مارس 1990 کنگره، میخائیل گورباچف ​​را به عنوان اولین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب کرد. در زمان ریاست جمهوری خود، ​​روابط بین المللی صلح آمیز را ارتقا داد.

او به دلیل نقش حیاتی در سقوط دیوار برلین و متعاقب آن اتحاد مجدد آلمان، مورد احترام است. گورباچف ​​به دلیل رهبری عالی و مشارکت خود در بهبود کلی توسعه جهان، در 15 اکتبر 1990 جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.

گروه های قومی مختلف در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی جنگ علیه یکدیگر را آغاز کرده بودند، در حالی که گروه های دیگر مانند اوکراین و لیتوانیایی خواستار تبدیل شدن آنها به ملت های مستقل بودند.

وقتی گورباچف ​​با این شکستگی ها در کشور دست و پنجه نرم می کرد، یک رقیب جدید روی صحنه آمد. بوریس یلتسین، عضو سابق حزب کمونیست، بر تغییرات بنیادی در اقتصاد تأکید داشت. در تابستان 1991 یلتسین به عنوان رئیس جمهوری روسیه انتخاب گردید.

گورباچف ​​اکنون با این مسئله روبرو شده بود که چگونه می تواند قدرت مشترک بین خود و رهبر مخالف را متعادل کند. در آگوست 1991 در حالی که میخائیل گورباچف ​​در تعطیلات کریمه به سر می برد، تندروهای کمونیست که با اصلاحات او ​​موافق نبودند و سعی در تصاحب دولت داشتند، طی کودتایی او را ربودند و گفتند که وی بیمار است و نمی تواند حکومت کند.

با شکل گیری اعتراضات گورباچف ​​آزاد شد اما خسارت زیادی به دولت وارد گردید. اصلاحات گورباچف ​​امکان آزادی بیشتر را فراهم کرد و بسیاری از کشورها از این آزادی برای اعتراض و در نهایت ادعای استقلال از اتحاد جماهیر شوروی استفاده کردند.

در پایان سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید. در 25 دسامبر 1991 گورباچف ​​از سمت رهبر اتحاد جماهیر شوروی استعفا داد و اتحادیه به 15 کشور جداگانه تقسیم شد.فعالیت های بعدی از زمان استعفا گورباچف ​​همچنان درگیر سیاست است.

وی احزاب سیاسی جدیدی را در روسیه تأسیس کرد و حتی در سال 1996 نامزد ریاست جمهوری شد (پیروز نشد). وی اخیراً از حکومت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور انتقاد کرده است.

نامه امام خمینی به گورباچف

در ۱۱ دی ۱۳۶۷ نامه‌ای از سوی سید روح الله خمینی برای آخرین رهبر حزب کمونیست روسیه ارسال شد. در این نامه امام خمینی پایان کمونیسم در شوروی را پیش بینی کرد و از این رهبر شوروی سابق خواست تا به سیاست مذهب ستیزی خاتمه و درباره اسلام مطالعاتی انجام دهد.

امام خمینی مشکل اصلی نظام شوروی سابق را عدم اعتقاد واقعی به خدا بیان کرد و از این رهبر شوروی سابق خواست تا درباره اسلام از کتب فلاسفه ایرانی استفاده نماید.

گورباچف در جواب امام خمینی نامه‌ای را به همراه وزیر خارجه وقت شوروی به ایران فرستاد و در این نامه حمایت خود از انقلاب اسلامی را به وضوح بیان کرد. او همچنین در این نامه از تمایل شوروی برای اتمام جنگ ایران و عراق سخن گفت و خواهان برقراری صلح در خاورمیانه و خروج نیرو‌های بیگانه از این منطقه شد.

افتخارات میخائیل گورباچف

میخائیل گورباچف ​​جوایز زیادی را برای کارهای خود دریافت کرده است از جمله:

  1. در سال 1988 هند جایزه صلح، خلع سلاح و توسعه ایندیرا گاندی را به گورباچف ​​اعطا کرد.
  2. در سال 1990 جایزه صلح نوبل به دلیل نقش اصلی وی در روند صلح که ویژگی های مهم جامعه بین المللی است، به او اهدا شد.
  3. سال 1992 او اولین دریافت کننده جایزه آزادی رونالد ریگان بود.
  4. در سال 1994 جایزه Grawemeyer توسط دانشگاه لوئیزویل، کنتاکی به او داده شد.
  5. در سال 1995 ماریو سوارز رئیس جمهور پرتغال نشان صلیب بزرگ آزادی را به وی اعطا کرد.
  6. در سال 1998 جایزه آزادی از موزه ملی حقوق مدنی در ممفیس، تنسی را دریافت کرد.
  7. در سال 2002 ​​جایزه چارلز پنجم توسط آکادمی اروپا از بنیاد یوست به وی اهدا شد.

منابع

برگرفته از سایت زندگینامه میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی