شیمون پرز
نام | شیمون پرز |
---|---|
نام به عبری | שמעון פרס |
تولد | ۲ اوت ۱۹۲۳ |
محل تولد | ویژنیهو • جمهوری دوم لهستان |
ملیت | اسرائیل |
حزب سیاسی | حزب کادیما • حزب ماپای • حزب رافی • حزب کارگر |
دین | یهودی |
پیشه | نهمین رئیسجمهور اسرائیل؛ جنایتکار جنگی که علیه فلسطینیان جنایات بسیاری مرتکب شد. |
محل فوت | مرکز درمانی شیبا • تلآویو • اسرائیل |
درگذشت | ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶ (۹۳ سال) |
شیمون پرز نهمین رئیسجمهور فلسطین اشغالی است. او با سابقه نمایندگی از سال ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۷، دارای بیشترین زمان نمایندگی در کِنِسِت است. او به اعتتقاد بسیاری باید به جای اخذ جایزه صلح نوبل، به عنوان یک جنایتکار جنگی محاکمه و معاقبه میشد. شیمون پرز در دولت دوم اسحاق رابین وزارت امور خارجه اسرائیل را برعهده داشت و نقشی اساسی در مذاکرات یاسر عرفات (رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین) و اسحاق رابین ایفا کرد. مذاکراتی که به دنبال آن، دولت اسرائیل وسازمان آزادیبخش فلسطین یکدیگر را به رسمیت شناختند و در سال ۱۹۹۳ پیمانهای اسلو میان آنان بسته شد. شیمون پرز، اسحاق رابین و یاسر عرفات به دنبال این مذاکرات، در سال ۱۹۹۵ جایزه صلح نوبل را دریافت کردند.
شیمون پرز کیست
شیمون پرز یک سیاست مدار و دولت اسرائیلی است که در طول هفت دهه فعالیت حرفهای دارد. در این مدت وی معاون بود، پستهای وزیری را عهده دار بود، به مدت 7 سال به عنوان رئیسجمهور خدمت کرد و در عین حال مسنترین رئیس دولت بود. علاوه بر فعالیتهای سیاسی، پرز با کتابها، نشریات و مقالاتی در مورد درگیری اعراب و اسرائیل مشهور شد.
این سیاستمدار در 2 آگوست 1923 در جمهوری لهستان متولد شد (اکنون این قلمرو متعلق به بلاروس است). در کودکی او را Senya Persky مینامیدند. پدرش خریدار الوار بود و مادرش کتابدار و معلم زبان روسی بود. علاوه بر این، او همچنین یک خویشاوند دور معروف داشت، لورن باکال، که به عنوان یکی از بزرگترین ستارههای هالیوود شناخته میشود.
با این حال، در مصاحبههای متعدد، شیمون پرز گفت که پدربزرگ مادری وی، که دارای عنوان علمی خاخام بود و از فرزندان بنیانگذار مشهور یوشایو ولوژین بود، بیشترین تأثیر را در زندگی او داشت.
جنایتکار قانا
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، پرز در سال 1996 در جنوب لبنان جنایت هولناکی را رقم زد که به کشتار "قانا" معروف شد. در این جنایت دهها لبنانی از جمله چندین زن و کودک شهید شدند. این درحالی است که وی دو سال قبل از این جنایت در سال 1994 جایزه صلح نوبل را کسب کرده بود! پرز در سال 1923 در لهستان به دنیا آمد و در سال 1934 به اراضی اشغالی فلسطین رفت. وی از مؤسسان رژیم صهیونیستی بود.
جانی ای که جایزه صلح گرفت
مهندس و طراح برنامه هستهای رژیم صهیونیستی:
شیمون پرز به طراح و مهندس برنامه هستهای رژیم صهیونیستی معروف بود اما شهرت بینالمللی خود را پس از امضای معاهده اسلو میان رژیم صهیونیستی و سازمان آزادیبخش فلسطین پس از مدتها مذاکرات سری و مخفیانه در اسلو ـ پایتخت نروژ ـ در سال 1993 بدست آورد.
پرز همراه با اسحاق رابین نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی و شهید یاسر عرفات رهبر فقید فلسطین به طور مشترک جایزه صلح نوبل را کسب کرد. [۱]
تاریخ خونین پرز جنایتکار
مهارتها و تواناییهایی که شیمون پرز جنایتکار داشت، او را از همان آغاز به یکی از امیدهای رژیم صهیونیستی برای پیشبرد پروژه صهیونیزم در سرزمین فلسطین تبدیل کرد که بن گوریون اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی دراینباره گفته بود آرزویش این است که شیمون پرز و آریل شارون سکان این رژیم را بدست گیرند به گونهای که پرز نخستوزیر و شارون وزیر جنگ باشد.
برای بیان اوج هم پیمانی شیطانی پرز و شارون و اینکه چگونه جنایتهای وحشیانه و هولناک را علیه ملت فلسطین و عربها مرتکب شدند، میتوان به دو روز از ایام هم پیمانی آنان اشاره کرد. نخست 18 آوریل سال 1996 که اولین جنایت قانا به وقوع پیوست و روز 30 جولای سال 2006 که دومین کشتار قانا رخ داد و هر دو جنایت بر علیه افراد بیگناه و غیر نظامی در اردوگاههای آوارگان در شهرک قانا واقع در جنوب لبنان به وقوع پیوست.
در این دو روز، پرز و شارون جنایتکار هزاران کودک و بیگناه را به خاک و خون کشیده و غنچه عمر آنها را پر پر کردند. این همان شیمون پرزی است که برخی سران عرب گمان میکنند که تنها شخصی بود که میشد با او وارد مذاکره شد و به صلح و سازش در خاورمیانه دست یافت اما در حقیقت او عقربی سمی و گزنده بود.[۲]
نقل مکان به اسرائیل
شیمون پرز 8 ساله بود که پدرش برای تجارت غلات به فلسطین رفت. بعد از 3 سال، همسر و فرزندانش او را دنبال کردند. پدربزرگ با آنها نرفت و پس از 7 سال به همراه بقیه اقوامش توسط آلمانیها در کنیسه سوزانده شد شیمون به دبیرستان در تل آویو رفت. پس از فارغالتحصیلی از آن، وارد مدرسه کار کیبوتس شد. در آنجا با سونیا گلمن آشنا شد و در سال 1945 با او ازدواج کرد. پرز پس از آموختن اولین تحصیلات، به کار کشاورزی پرداخت و به جنبش اتحاد و احیای قوم یهود پیوست.
در 18 سالگی، به عنوان دبیر سازمان سوسیالیست جوانان خدمت کرد، سپس به حزب MAPAI پیوست و در 24 سالگی در مدیریت سازمان زیرزمینی نظامی هاگان کار کرد.
اولین قدمهای نردبان شغلی
تعهد وی به آرمانش به شیمون پرز کمک کرده تا دستیار مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل شود. در طول جنگ اعراب و اسرائیل، او سلاح و تجهیزات خریداری کرد، و نیروهای نظامی را به خدمت گرفت. در سال 1948، او رئیس گروه نیروی دریایی شد، و یک سال بعد - رئیس هیئت وزارت دفاع، عازم آمریکا او با موفقیت کار خود را با تحصیل در دانشگاههای نیویورک و هاروارد ترکیب کرد. در 28 سالگی معاون مدیر کل شد و یک سال بعد نیز سمت خود را عهده دار شد.
اگرچه پرز جوانترین مدیر کل تاریخ وزارت دفاع اسرائیل بود، اما با موفقیت به وظایف خود عمل کرد، روابط خود را با فرانسه بهبود بخشید، بودجه و تولیدات کشور را تحت کنترل گرفت و دومی را در جایگاه جنگ قرار داد. این سیاستمدار اهمیت توسعه علم و فناوری را درک کرد، او از تحقیقات در حوزه نظامی حمایت کرد، در ایجاد مراکز تحقیقات هستهای سهیم بود.
اتحاد استراتژیک با فرانسه
شیمون پرز نه تنها روابط نظامی با فرانسه برقرار کرد - بلکه در امر تسلیحات و تأمین تانک به اسرائیل کمک کرد. وی به زودی جای انگلیس را گرفت و به منبع اصلی مهمات تبدیل شد و پس از دیدار مخفیانه پرز از فرمانده هوانوردی فرانسه، اسرائیل دو مدرنترین جنگنده، هواپیما، تانکهای اضافی، رادار و اسلحه را به دست آورد.
روابط نزدیک با فرانسه کار آسانی نبود. پرز مجبور بود سخت تلاش کند تا بر خصومت برخی از بزرگواران غلبه کند تا با تغییرات مکرر دولت سازگار شود. اما نتایج از همه انتظارات فراتر رفت، اسرائیل فرصت خرید تجهیزات نظامی به ارزش میلیونها دلار را داشت و یک اتحاد استراتژیک ایجاد شد.
کمپین سینا
فرانسه نه تنها به اسرائیل کمک کرد تا خود را مسلح کند. نمایندگان مدیر وزارت دفاع فرانسه در حمله به مصر کمک فعال ارائه دادند. این برای مدیریت عالی جالب بود و به زودی جلسهای از هیئتهای اسرائیل، فرانسه و انگلیس برگزار شد. آنها اقدامات نیروهای خود را هماهنگ کردند و برنامه عملیاتی تهیه کردند. بحران بعدی سوئز با شکست نظامی مصر پایان یافت و پرز با نشان لژیون افتخار به او اعطا شد.
در پایان کارزار سینا، شیمون پرز شروع به تقویت ارتش و تهیه تحقیقات علمی جدید کرد. وی شروع به بهبود روابط با جمهوری فدرال آلمان کرد. در ادامه خرید تجهیزات خارجی، پرز تصمیم گرفت تولید نظامی را در خود اسرائیل توسعه دهد و به زودی اولین هواپیمای آموزشی در آنجا تولید شد.
هدف بعدی وی دستیابی به سلاح هستهای بود. ساخت راکتورها و تولید برای جداسازی فلزات رادیواکتیو با حمایت فرانسه انجام شد. تمام اطلاعات مربوط به طراحی بمبها طبقه بندی شد
اولین فراز و نشیبها
ظهور سیاسی در زندگینامه شیمون پرز از سال 1959 آغاز شد، زمانی که او معاون شد و یک ماه و نیم بعد، و معاون وزیر دفاع شد. وی در پست جدید خود به مسیری که در پیش گرفته بود ادامه داد: وی قصد خود را برای ایجاد یک صنعت نظامی در اسرائیل و توسعه برنامه هستهای کنار نگذاشت و عرضه سلاحها و فن آوریهای فرانسه را افزایش داد.
با این حال، هنگامی که درگیری در حزب سیاسی ماپای آغاز شد، شیمون مجبور شد از آن عقبنشینی کند. وی پس از ترک سمت خود به عنوان معاون، یکی از بنیانگذاران جنبشی به نام لیست کارگران اسرائیل شد. بنابراین او خود را در مخالفت با دولت یافت.
نقل قول شیمون پرز درباره این زمان به خوبی نشاندهنده اصلی بودن تغییراتی است که در زندگی وی رخ داده است. او یادآوری کرد که چگونه در یک اتاق کوچک و پر از فشار، درگیر نگرانیها و امور خرد و جمعآوری وجوهی برای عملکرد جنبش خود نشسته است، در حالی که تنها شش ماه پیش او مسئول دستگاههای وزارت دفاع بود و پول غیرقابل تصوری از دست او میگذشت.
سمتهای وزیری
اختلافات در ماپای برطرف شد و به زودی او به همراه "لیست کارگران اسرائیل" و یک حزب سیاسی یهودی دیگر برای ایجاد Avoda متحد شدند. نام دیگر تشکیلات جدید "حزب کار" بود، پرز جای یکی از دو منشی را گرفت.
هنگامی که آودا در انتخابات پیروز شد، پرز وزیر جذب، سپس حمل و نقل و سپس ارتباطات شد. این سیاستمدار به طور فعال مسئولیتهای جدیدی را به عهده گرفت، پیوستن اسرائیل به ارتباطات ماهوارهای و خطوط تلفن را بهبود بخشید.
شکست در کار
پرز قصد عقبنشینی نداشت و دوباره در راس کارگران در انتخابات شرکت کرد. با این حال، این بار ناکامی برای او رخ داد. انتخابات سوم نیز به پیروزی پرز و حزب کارگر وی ختم نشد و وی نخستوزیر را در دولت وحدت ملی، پست وزیر کشور و در عین حال امور مذهبی به عهده گرفت. در اینجا او به موفقیت خاصی دست یافت: نیروها از لبنان خارج شدند و اوضاع سیاسی داخلی کشور تثبیت شد. سپس سمت معاون نخستوزیر و وزیر دارایی را به دست گرفت.
وی در پست جدید خود تصمیم گرفت تا علیه حزب راست میانه لیکود، که مذاکرات با فلسطینیان را خنثی کرد، دسیسه کند. در این امر، احزاب فوق مذهبی قرار بود به او کمک کنند، اما آنها پس از سقوط دولت توافق نامه را شکستند و رهبری جدید بدون مشارکت حزب کارگر شکل گرفت.
افراد زیادی در داخل حزب بودند که از این وضعیت ناراضی بودند و بدون اینکه حق پرز را به عنوان یک سیاستمدار برجسته تحقیر کنند، معتقد بودند که وی برای نقش رئیس آنها مناسب نیست. رابین به رهبری بازگشت. سپس شیمون وزیر امور خارجه را به عهده گرفت. بهبود روابط با خاورمیانه و انعقاد توافق نامهها با سازمان ملل و اردن عمدتا لیاقت شیمون پرز بود که وی در سال 1994 جایزه نوبل را برای آن دریافت کرد.
برای همیشه دوم
سلسله ناکامیهای زندگینامه شیمون پرز که با اولین انتخاب وی به عنوان رهبر حزب کارگر آغاز شد، با استعفا از حزب خاتمه نیافت. وی پس از کار به عنوان وزیر تعاون منطقهای، دوباره حزب کارگر را رهبری کرد، اما یک سال بعد حزب را به حزب دیگر گم کرد. در حالی که معاون نخستوزیر بود، رهبری حزب تغییر کرد و پس از استعفای رهبر بعدی آن، سمت او دوباره به شیمون رسید. اما این مدت زیادی دوام نیاورد: پس از مدتی، سیاستمدار در انتخابات دوباره شکست خورد و به حزب کادیما نقل مکان کرد، جایی که تنها مقام دوم را به دست آورد. او بارها فرصت از دست دادن موقعیت رهبری در هر حزبی را از دست داده است، اما او همیشه در سیاستهای بزرگ باقی مانده است.
درگذشت
انقراض رئیسجمهور سابق در سال 2016 زمانی آغاز شد که وی دچار سکته قلبی شد. پرز فوراً در بیمارستان بستری شد و در آنجا تحت سوندگذاری شریان قرار گرفت. پس از عمل، وی بهبود یافت، اما در ماه سپتامبر این سیاستمدار دچار سکته مغزی شد و پس از آن وضعیت وی توسط پزشکان وخیم ارزیابی شد. پرز باید در حالت کما مصنوعی قرار گرفته و به دستگاه پشتیبانی کننده زندگی متصل شود.
این روش اثر مورد انتظار را ایجاد نکرد، مشکلات جدیدی به صورت نارسایی کلیه و سایر آسیبشناسیها پیدا شد. پزشکان نتوانستند کاری انجام دهند و سیاستمدار در تاریخ 28 سپتامبر 2016 درگذشت.
منابع
برگرفته از سایت شیمون پرز: بیوگرافی کوتاه، زندگی شخصی، حقایق جالب