سید محمد علی علوی گرگانی
نام | سید محمد علی علوی گرگانی |
---|---|
لقب |
آیت الله العظمی |
تاریخولادت | 18 خرداد 1318 شمسی |
محل ولادت | عراق - نجف اشرف |
محلتحصیل | مشهد – نجف |
محل زندگی | قم |
استادان | آیت الله العظمی بروجردی،
آیت الله العظمی امام خمینی،. آیت الله سید محمد محقق داماد، آیت الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، آیت الله العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی |
مذهب | شیعه |
وبسایت | [۱] |
سید محمد علی علوی گرگانی (زاده خرداد ۱۳۱۸ش مصادف با بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹ق)، در نجف اشرف یکی از مراجع تقلید شیعیان است که هم اکنون طلاب زیادی از کرسی درس و بحث ایشان در مرحله خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم بهره مند می گردند.
ولادت
آیت الله علوی گرگانی در خرداد ۱۳۱۸ش [۱] ، در نجف اشرف به دنیا آمد. این ولادت، موجی از شادی در دل پدرش برانگیخت، چرا که تا آن زمان چند پسر برایش متولد شده اما در همان کودکی از دنیا رفته بودند. و او به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام متوسل شد و از آن حضرت، درخواست فرزندی عالم و صالح نمود.
تحصیلات
علوی، در هفت سالگی [۲] همراه پدر بزرگوارش به ایران آمد و نزد ایشان قرآن و حساب و گلستان و پس از آن ادبیات و مغنی و مطول و شرح لمعه را آموخت. در ۱۶ سالگی [۳] همراه پدر و گروهی از حجاج گرگانی، به زیارت عتبات عالیات، بیت الله الحرام، مدینه منوره، بیت المقدس، الخلیل (حرم حضرت ابراهیم) و سوریه نائل آمد و در طول مسیر برای کاروانیان به خواندن مناسک و کتابهای دینی میپرداخت.
در بازگشت از سفر حج، که کاروانیان به نجف آمدند، مرحوم آیت الله العظمی حکیم به دیدار پدر بزرگوارش آمد و وقتی که از تصمیم معظمله برای اقامت در نجف آگاه شد، به او فرمود:
«اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد، بهتر است. چون حوزه قم و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا میگیرد، هم درس میخواند و هم درس میدهد و هم به تبلیغ دین میپردازد».
لذا معظمله به قم آمد و در حوزه علمیه قم به تحصیل سطوح عالیه نزد اساتیدی چون حضرات آیات: شیخ مصطفی اعتمادی، (مطوّل) ستوده، (شرح لمعه) میرزا محمد مجاهدی تبریزی (مکاسب) و سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (کفایه) پرداخت و این دروس، ۴ سال به طول انجامید.
استادان
ایشان، در خلال تحصیل خویش، در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانههای علم و فقاهت توشهها برگیرد و مبانی علمیاش را استوار سازد. آنان عبارتند از: آیت الله العظمی بروجردی، که معظمله سه سال از درس فقه ایشان [۴] بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت مینمود. آیت الله العظمی امام خمینی، که معظمله هشت سال [۵] از درس اصول ایشان [۶] بهره برد و پس از آن، امام در آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند. معظمله، این درسها را به عربی مینوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام میگشت و هر کس که چند جلسه در درسها حاضر نبود، مطالب را از روی آن مینوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیت الله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم له از گرگان به قم میآمدند، به دیدارشان میرفتند و باهم انس داشتند.
آیت الله سید محمد محقق داماد، که استاد، ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است.
+
آیت الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، که استاد مدت ۱۵ سال از درس فقه ایشان بهره برد. و تقریرات آن را هم نگاشتند و مورد توجه بسیار استادش قرار گرفت و استاد به نظرات ایشان، در مجلس درس گوش فرا میدادند و قوه اجتهادش را تأیید کردند و به او گفت: «آقای علوی! دیگر لازم نیست شما به درس من بیایید و خودتان درس خارج شروع کنید».
آیت الله العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی، استاد، چند سال در درس فقه معظمله شرکت نمود و مورد توجه ایشان بود.
آیت الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی. استاد در بحث صلاة الجمعه ایشان شرکت کرد و تقریرات آن را نگاشت.
آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی. استاد در بحث طهارت ایشان شرکت جستند و تقریرات آن را هم نگاشتند. استاد از کثرت حفظ و قوت حافظه معظمله تعریف و تمجید میکردند و میفرمود: ایشان، سرِ درس، وسائل را نمیآوردند و احادیث مورد استناد را با سندش از حفظ میخواندند.
به سوی نجف
استاد بزرگوار ما، در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم، به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت میکردند و در خانه دامادشان مرحوم آیت الله حاج سید حبیب الله طاهری گرگانی اقامت میگزید و به درسهای اساطین نجف مانند آیات عظام: آقای خویی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و نیز استادش امام خمینی شرکت میکردند و از مستشکلین درس به شمار میرفت.
روزی، پس از درس آیت الله العظمی خویی، معنای روایتی را که از استادش محقق داماد فرا گرفته بود را بازگو کرد. مرحوم آقا پرسید: شما کیستید و از کجا آمدهاید؟ و در درس چه کسی شرکت کردهاید؟
ایشان پاسخ داد: من از قم آمدهام و در درس آیت الله محقق داماد – داماد آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری – شرکت میکنم و این را هم از ایشان فرا گرفتهام.
آقا فرمود: استادتان، واقعا محقق است.
و مرحوم آیت الله شهید حاج میرزا احمد انصاری قمی: که عموی همسر ایشان هم هست – نیز ایشان را به آقای خویی به درستی معرفی کرد که «ایشان از افاضل مدرسین حوزه علمیه قم است و سطوح عالیه تدریس مینماید و داماد برادرم حاج شیخ محمد علی انصاری و فرزند آیت الله حاج سید سجاد علوی گرگانی است».
آیت الله خویی هم ایشان را به منزل خود دعوت نمودند و در آنجا عبای نفیسی به ایشان هدیه دادند.
تدریس
آیت الله العظمی علوی گرگانی، از همان سالهای نخستین تحصیل علوم دینی، به تدریس آموختههای خود پرداخته است. وی، بارها سیوطی و مغنی و مطول: شرح شمسیه و شرح نظام را تدریس کرد و در همان زمان نوجوانی [۷] حاشیه ملا عبدالله را به نام «رفع کشف الغاشیة عن وجه الحاشیة» شرح نمود.
وی، از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح [۸] پرداخت و به زودی درس شرح لمعهاش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل میشد – یکی از شلوغترین درسهای حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایهاش هم – که در حسینیه ارک برگزار میشد – از پرجمعیتترین دروس حوزه بود. ایشان گاه، روزی چهار درس را تدریس مینمود و به درس اساتیدش هم حاضر میشد.
«معظمله، از فضلاء و مدرسین و اساتید سطوح عالی حوزه علمیه است، که به زیور علم و تقوا و متانت و بزرگواری آراسته است».
مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری هم نوشته است:
«یک روز حضرت حجة الاسلام آقای حاج سید محمد علی علوی – که یکی از افاضل و برجستگان حوزه علمیه قماند – به منزل آمده، گفتند: فلانی! دیشب خوابی یدم. گفتم: بیان فرمائید. گفتند: شب دوشنبه هفده ربیعالاول ۱۳۸۲ – که شب میلاد مسعود حضرت رسول اکرم (ص) نیز میباشد – در عالم رؤیا دیدم که شخصی با صورتی مانند قرص ماه، نورانی، آثار بزرگواری از رخسارشان هویدا بود، با لبانی متبسّم و چهرهای گشاده مرا مخاطب فرموده، نزدیکشان رفتم. صفحه بسیار زیبا و بزرگی را که در آن مطالبی به نظم و نثر نوشته شده بود، به من دادند و فرمودند:
«این هم مال خودت باشد».
و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم».
[۹]
استاد، در سال ۱۴۰۵ق، به امر آیت الله حاج آقا مرتضی حائری و درخواست گروهی از شاگردان درس مکاسب و کفایهاش تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در حدود ۳۰ سال تدریس خارج، کتابهای طهارت و زکات و دو دوره اصول را به پایان برده و اکنون به تدریس کتاب صلاة، اشتغال دارد.
شیوه تدریس
درس معظمله، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار است. ایشان، با نظر افکندن در کتابهای متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروه و مستند الشیعه) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیتالله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمیگزیند. ایشان، در درس به شاگردانش میدان میدهد، سخن آنها را با دقت گوش میکند و پاسخ اشکالشان را میدهد. از آنان سؤال میکند و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا میخواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل میآورد و بر فراز منبر تدریس، از آنان احترام مینماید.
ایشان، در خلال درس نیز به ذکر مطالب مناسب از تاریخ و تفسیر و رجال و مواعظ و نصایح پرداخته و درسشان، آمیزهای از مطالب ارزشمند و گرانقیمت است که نتیجه سالیان فراوان مطالعات و تجربیات بسیار معظمله میباشد. نیز در روزهای چهارشنبه به شرح حدیثی از فرمایشات پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم میپردازد و اگر روزی چهارشنبه تعطیل باشد، این کار را در روز پیشین انجام میدهد و از این رهگذر، شرح وصایای پیغمبر (ص) به علی (ع)، ابوذر و عبدالله بن مسعود را به پایان رسانیده است.
تبلیغ دین
قرآن مجید، یکی از وظایف فقیهان را انذار مردم و تبلیغ رسالات الهی برمیشمرد (الذین یبلّغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احداً الا الله) [۱۰]آیه شریفه «نَفْر» هم وظیفه یکایک عالمان را تعیین نموده و آن «ابلاغ تکلیف» است. «فلو لانفر من کل فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین وَلِیُنذِرُوا قومَهم اذا رجعوا الیهم لَعَلَّهُمْ یحذرون [۱۱]آیت الله العظمی علوی هم برای ادای وظیفه، از همان اوان طلبگیاش به تبلیغ دین پرداخت و سالیان فراوان در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر بر مسند وعظ و ارشاد تکیه زده و هزاران نفر را با بیان شیوا و سخنان زیبایش، از سرچشمة فیض علوم اهلبیت (ع) سیراب نموده و این شیوه پسندیده – حتی پس از مرجعیت معظمله – تاکنون ادامه دارد. ایشان، در ماه رمضان (ظهرها) و ایام محرم (شبها)، در مسجد جامع گرگان، به منبر میرود و هزاران نفر از اطراف و اکناف – با وسائل گوناگون – خود را به پای منبر و نماز ایشان میرسانند و مستفیض میگردند.
ایشان، به جز این ایام، سالیان فراوان، قبل از رسیدن به مرجعیت (۱۸ سال متمادی)، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران میرفتند و در مسجد فاطمیه[۱۲] سخن میگفتند و در آنجا هیئت محترم وحدت فاطمیه و صندوق قرض الحسنه آن را هم تأسیس نمودند و همزمان به تدریس شرح منظومه و شرح تجرید و اصول اعتقادات به گروهی از اساتید دانشگاه و دانشجویان محترم میپرداختند.
مرجعیت دینی
معظمله، یکی از چهرههای مشهور علم و تقوا و فقاهت در حوزه علمیه قم بوده و در زمان مرجعیت آیات عظام و مراجع تقلید پیشین، چشمهای بسیاری به سویش دوخته شده بود. حتی، پس از وفات پدر بزرگوارشان – که ایشان به محضر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی رفته بودند – مرحوم آقا به ایشان فرمودند: مبادا شما به گرگان بروید، وظیفه شما ماندن در قم و درس و بحث است و پس از دیدن کتاب فقهیشان، معظمله را به چاپ و نشر این کتاب تشویق و ترغیب فرمودند. پس از ضایعة وفات آنان بود که بسیاری از مردم مؤمن و متدین – به ویژه اهالی مازندران – از ایشان تقاضای رساله عملیه نمودند و معظمله در سال ۱۴۱۲ق، فتاوای خویش را در اختیار همگان قرار دادند – که به زبانهای عربی و اردو هم ترجمه شد – و هماینک دفاتر ایشان در شهرهای مختلف و سایت معظمله، پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان است.
رفتار و کردار
آیت الله العظمی علوی را همگان به تواضع و فروتنیاش میشناسند، او، با اینکه سنین کهولت را سپری میکند اما خود، حتی المقدور در را به روی میهمانان میگشایند، در مقابل آنان دست به سینه میگذارند و با فروتنی مینشینند و ابتدا به سلام مینمایند، بسیاری هم اصلا متوجه نمیشوند و جواب سلامشان را نمیدهند. خود ایشان میفرماید: «در سالهایی که به تهران میرفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازهاش میشدم و با او سلام و احوالپرسی میکردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من میخواهم مسلمان بشوم. گفتم: مگر تو چه دینی داری؟ گفت: من یهودی هستم، اما این اخلاق شما مرا جذب کرده و این تواضعتان، مرا گرفته است. و همان جا مسلمان شد». معظم له تقیّد به شرکت در مراسم عزا و عیادت از بیماران و بازدید از زوار عتبات عالیات دارند. در یک کلام اهتمام عجیبی به رعایت مستحبات دینی و پرهیز از مکروهات دارند. در ابتدای غذا و سر سفره، تا نمک نباشد لب به طعام نمیگشایند (روزی ایشان را به خانهام دعوت کرده بودم و سرِ سفرة نهار، نمک نبود. فرمود: پس چشم و چراغ سفره، کجاست؟ پرسیدم: چشم و چراغ سفره کدام است؟ فرمودند: نمک).
ایشان مقیّد است سحرها برای تهجد، حدود یک ساعت قبل از اذان برمیخیزند (و خانوادة ایشان میگوید: این کار را در پنجاه سال زندگی با ایشان، هر شب دیدهام و یک شب هم ترک نشده است) و هنگام صبح، در ایوان حیاط با صدای بلند اذان میگویند و دیگران از خواب برمیخیزند و نماز صبح را به جماعت میخوانند و سپس یک از فرزندان، با صدای بلند تعقیبات را میخواند.
ایشان، به هنگام بحث از «اعداد الصلوات» – شمار رکعتهای نماز – و گفتار محقق در شرایع: که شمار رکعتهای نماز، ۵۱ رکعت است: ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله و تعداد نافلههای روزانه و ۱۶ رکعت نافله ظهر و عصر – از همان روز تاکنون به صورت مقیّد و مرتب، نافلههای ظهر و عصر را هم (علاوه بر نوافل نمازهای دیگر) میخوانند. نیز ایشان مقید است، در سفر و حضر، در نافله وتیره، حتماً سوره «واقعه» را قرائت نمایند. برای رعایت استحباب، مُهر تربت امام حسین (ع) را داخل عمامه خود نگهداری میکنند.
ایشان مقید به نماز اول ماه و غسل روز جمعه و اغسال مستحبی دیگر و ادعیه شب و روز جمعه میباشند و هر روز برای دیدار مردم با ایشان، یک ساعت و نیم پیش از ظهر و پیش از مغرب، در دفتر، مینشینند.
حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران
آیت الله العظمی علوی گرگانی، در پیش از انقلاب در راهپیمائیهای طلاب و فضلای حوزة علمیه قم همواره شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب هم، از سوی حضرت امام به عضویت «دادگاه عالی قم» درآمد و بسیاری از پرونده های سخت و مشکل قضایی را به سرپنجه تدبیر علم خود، رسیدگی کرد و برای شرکت در جبهههای نبرد حق و دفاع مقدس، چند بار جلسه درس خود را تعطیل نمود و خود همراه با شاگردانش به جبههها شتافتند.
پس از وفات حضرت امام، بیشترین حمایتها را از نظام جمهوری اسلامی و رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنهای به عمل آورده و در سخنرانیهای عمومی و دیدار اقشار مختلف با ایشان، از مواضع حکیمانه رهبری تقدیر نموده و همگان را به اطاعت از ایشان و تقویت معظمله، توصیه مینماید.
تألیفات
استاد ما آیت الله العظمی علوی گرگانی – مدظله – به جز تدریس منظم فقه و اصول، و منبرهای سالیان بسیار – که نوارهای فراوان از آن موجود است – دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) است، که عبارتند از:
آثار چاپی
المناظر الناضرة فی احکام العترة الطاهرة (ج ۱، بخشی از کتاب طهارت)
این اثر مورد تشویق و تقدیر مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی قزاز گرفته بود و به اصرار ایشان به چاپ رسید.
لئالی لاصول (۶ج. مباحث الفاظ و اصول عملیه)
نور الهدی فی التعلیق علی العروة الوثقی
التعلیقة علی تحریر الوسیلة (۲ ج)
اجوبة المسائل (۲ ج) – پاسخ به استفتائات از طهارت تا دیات.
انوار اخلاقی یا ره توشه پارسایان (۳ ج) شرح وصایای پیامبر اکرم به امیر المؤمنین علیه السلام و ابوذر غفاری و عبدالله بن مسعود.
توضیح المسائل (به عربی و اردو ترجمه شده است).
مناسک حج (به عربی و اردو ترجمه شده است).
استفتائات و مناسک و ادعیه حج
احکام جوانان
احکام بانوان
کلید سعادت (احکام و استفتائات و نصایح اخلاقی ویژه بانوان). نوشته:سید مجتی فاطمی
گلچینی از درسهای اخلاق
مجموعه پیامها و بیانیههای به مناسبتهای مختلف، مانند: ایام فاطمیه، ایام اعتکاف، ایام رمضان، ایام محرم الحرام.
احکام کسب و کار
استفتائات حج و عمره
احکام خمس
روزه سپر مؤمن
آثار غیر چاپی
۱- المناظر الناظرة (از جلد ۲ تا جلد ۲۰: شامل کتابهای: طهارت (۶ ج)، صلاة (۹ ج) و زکات (۵ ج). ۲- لئالی الاصول (۴ جلد مباحث: ادامه اصول عملیه، تعادل و ترجیح و اجتهاد و تقلید) ۳- القواعد الفقهیة (قاعدههای: ضمان، لاضرر، تقیه، عدالت، میسور و اصالة الصحة) ۴- رساله در فروع علم اجمالی ۵- تعلیقه بر وسیلة النجاة ۶- تعلیقه بر منهاج الصالحین ۷-زبدة اللئالی – خلاصه لئالی الاصول. کشف الغااشية عن وجه الحاشية – شرح حاشیه ملا عبدالله (اولین نوشتار معظمله در ۱۶ سالگی) _طبقات الرجال (کتاب چاپ نشده است). نورالبیان فی تفسیر القرآن _ تقریرات درس فقه آیتالله العظمی بروجردی (بحث: طهارت و قضاء) _ تقریرات درس فقه آیتالله محقق داماد (بحث: صلاة و حج) _ تقریرات درس فقه آیتالله اراکی (بحث: صلاة الجمعة) _ تقریرات درس فقه آیتالله حائری (بحث: طهارت و خمس) _ تقریرات درس فقه آیتالله شیخ عباسعلی حائری (بحث طهارت) _ تقریرات درس فقه اصول آیتالله العظمی امام خمینی (از مقدمه واجب تا آخر قطع وظن) _ تقریرات درس فقه اصول آیتالله محقق داماد (دوره کامل) _ اجوبة المسائل (ج ۳ و ۴) ==فعالیت های اجتماعی==
تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان
احداث چند مسجد در روستاهای گرگان (از جمله: مسجد اعظم روستای النگ[۵])
درمانگاه آیت الله سید سجاد علوی – النگ
حسینیه سید الشهداء – مهدی شهر سمنان
صندوق قرضالحسنه «وحدت فاطمیه»، تهران (خیابان هفده شریور جنوبی).
موقوفات
ارشاد الاذهان (کتابت: ۹۷۴ق) شرایع الاسلام (کتابت: ۱۰۸۵ق) مفتاح الفلاح ( — ) مواعد العوائد (۱۲۳۷ق) شوارق الالهام (۱۲۲۴ق) دیوان وفایی (۱۳۰۵ق) کواشف الحجب (۱۲۵۵ق) مصباح المتهجد (۱۰۹۰ق) شرح لمعه (۱۲۶۱ق) محرق القلوب (۱۲۳۵ق) الفوائد الضیائیه (۱۲۴۳ق) شرح مختصر النافع ( — ) مدارک الاحکام ( — ) شرایع الاسلام ( — )
فرزندان
معظمله در شعبان المعظم ۱۳۸۰ق، با صبیة ادیب نامی قم، شاعر اهلبیت، شارح و ناظم نهجالبلاغه مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد علی انصاری قمی[۶] قمی پیوند نمود، که فرزندانش عبارتند از حجج اسلام:
آقای حاج سید محمد علوی (متولد: ۱۳۴۳ش / ۱۳۸۳ق) – امام جماعت مسجد جامع گرگان – (شبستان حاج سید سجاد) که تفسیرش و منبرهایش در گرگان، از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار است و در میان اقشار مختلف – به ویژه جوانان – جایگاه شایستهای دارد[۷] . وی داماد مرحوم آیتالله حاج سید حبیبالله طاهری گرگانی است.
آقای حاج سید مهدی علوی (متولد: ۱۳۴۹ش). او بازوی توانای پدر خویش و داماد مرحوم آیتالله حاج سید مهدی روحانی نمایندة فقید مجلس خبرگان از استان قم و کوشا در امر مسجدسازی است. هر جا که به تبلیغ میرود سعی در عمران و آبادی مساجد محل تبلیغ دارد.
آقای حاج سید محمود علوی (متولد: ۱۳۵۲ش): آقای حاج سید محسن علوی (متولد: ۱۳۵۹ش). وی یکی از طلاب و فضلاء خوش فهم و خوش استعداد است، که چند سالی است به تدریس مکاسب اشتغال دارد و به طور جدّی در درسهای فقه و اصول پدر بزرگوارش شرکت میکند و تقریرات آن را نگاشته و به پاسخگویی استفتائات معظمله میپردازد.
نیز چند تن از نوادگان پسری ایشان، به فراگیری علوم دینی اشتغال دارند.
—
[۱] . ناصرالدین انصاری، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۳۳۹ – ۳۴۸ و شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۶، ص ۴۱۳ – ۴۱۵.
همو، آثار الحجة، ج ۲، ص ۳۴۲.
ریحان یزدی، آینه دانشوران، ص ۲۷۲.
[۲] . شرح مفصل زندگی او را ببینید:
ناصرالدین انصاری، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۳۳۹ – ۳۴۸.
[۳] . گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۲۰۶. وی، این مطلب را در سال ۱۳۵۰ش، نگاشته است.
[۴] . محمد علی انصاری، دیوان اشعار (مقدمه)، ص «یه». ایشان این مطلب را در سال ۱۳۴۲ش، یعنی ۲۴ سالگی آیتالله علوی، نگاشته است (رعایت ادب و احترامِ نسبت به معظمله را بنگرید).
[۵] . این مسجد بزرگ – که در نوع خود بینظیر است – در سال ۱۳۵۰ ش (۱۳۹۰ق) ساخته شد و ماده تاریخ ساختمان آن را، پدرم – مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی انصاری قمی، چنین سرود: این مسجد اعظم که درش بر همه باز است از همت مردان خدا طی شد و تاریخ
ستوار چو کعبه، که در مُلک حجاز است
تا روز جزا قبلهگه اهل نماز است.
[۶] . و از رهگذر این وصلت با حضرات آیات: حاج شیخ مرتضی انصاری قمی، حاج شیخ احمد انصاری و حاج شیخ محمود انصاری (عموهای همسرش)، خویشاوند است.
[۷] . و منبرهایش یادآور منبرهای جدّ بزرگوارش – حاج سید سجاد علوی – و پدرش و ابوالزوجهاش میباشد. (لازم به ذکر است که متعلقهاش و امّ الزوجهاش و برادران خانوادهاش نیز همه در سطح گرگان به تعلیم و تربیت دینی و مذهبی مردم (آقایان و بانوان) اشتغال داشته و برادرخانمش حجة الاسلام و المسلمین دکتر سید علی طاهری نماینده مردم گرگان و آق قلا در مجلس شورای اسلامی است و برادر خانم دیگرش حجة الاسلام شهید سید محمد طاهر طاهری، یکی از شهدای سرافراز دفاع مقدس و مسؤل عقیدتی لشکر ۵ نصر خراسان بود که به شهادت رسید).
سیره تقریبی
پاسخ به شبه مطرح شده توسط سید کمال حیدری
هر یک از فرق اسلامی که اقرار و اعتقاد به وحدانیت پروردگار و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشند مسلمان هستند و جان و مال و عرض آنها محترم است و کافر نمی باشند و لازم است عموم شیعیان با مسلمین از سایر فرق اسلامی با رفتار اسلامی و عدالت و مهربانی رفتار نموده و حسن معاشرت داشته باشند و لازم است از طرح هر گونه مسائلی که باعث سوء استفاده دشمنان شود اجتناب گردد.
پاسخ نامه دبیر کل مجمع تقریب
پانویس
- ↑ بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹
- ↑ ۱۳۶۵ق
- ↑ ۱۳۷۴ق
- ↑ (۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه.ق )
- ↑ (۱۳۳۵ – ۱۳۴۳ ه.ق)
- ↑ (در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن)
- ↑ (۱۷ سالگی، ۱۳۷۵ق)
- ↑ (معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید)
- ↑ این خواب، نشانگر موقعیت والا و درجات عالیه ایشان در آینده بوده است، که این خواب و تعبیر نویسنده دربارة ایشان درست درآمد و سی سال بعد، معظمله، یکی از مراجع تقلید شیعه شد.
- ↑ سوره مبارکه الأحزاب آیه ۳۹ الَّذينَ يُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَيَخشَونَهُ وَلا يَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفىٰ بِاللَّهِ حَسيبًا ترجمه: (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی میکردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است!
- ↑ سوره مبارکه التوبة آیه ۱۲۲ وَما كانَ المُؤمِنونَ لِيَنفِروا كافَّةً ۚ فَلَولا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهوا فِي الدّينِ وَلِيُنذِروا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرونَ﴿۱۲۲﴾ شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (و طایفهای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند!
- ↑ تهران،خیابان هفده شهریور جنوبی