نهضت اسلامی موزامبیک
مسلمانان منطقه شمال موزامبیک برای رهایی از اسارت پرتغالی ها و آزادی سرزمین شان، در اوایل سال 1955 «نهضت مقاومت اسلامی» را تشکیل دادند و همه سازمان ها و نهادهای مربوط مسلمانان به عضویت آن درآمدند؛ ولی قبل از آنکه این سازمان کاری انجام دهد، اسرار آن فاش و رهبران نهضت اسلامی دستگیر و به اردوگاه «ساواچومی» انتقال داده شدند. با تمام این فشارها، باز روحیه آزادی خواهی خاموش نشد و در سال 1962 جبهه آزادی بخش موزامبیک «فریلیمو» با هدف بیرون راندن اشغالگران پرتغالی از این کشور به وجود آمد و به این منظور مبارزه مسلحانه خود را آغاز کرد. این جبهه که در آغاز به همت مسلمانان پایه گذاری شده بود، رفته رفته در اثر نفوذ رهبران مسیحی در آن، به سوی مارکسیسم و علیه اسلام سوق داده شد.
جنبش اسلامی موزامبیک
موزامبیک از کشورهای جنوب شرقی افریقاست که در مجاورت اقیانوس هند و مقابل جزیره ماداگاسکار واقع شده است. این کشور مانند دیگر سرزمین های قاره سیاه، سرشار از منابع طبیعی بوده و از موقعیت راهبردی ویژه ای برخوردار است. با وجود ثروت طبیعی و خدادادی فراوان این سرزمین، متأسفانه مردم آن در فقر و جهالت به سر می برند و از هرگونه نعمت و آسایش بی بهره هستند. جمعیت آن در سال 1995، هفده میلیون نفر بوده است.
اسلام در قرن هشتم هجری به طور مسالمت آمیز و به وسیله بازرگانان و دریانوردان مسلمان کشورهای خلیج فارس و عربی به موزامبیک راه پیدا کرد و مورد استقبال مردم آن منطقه قرار گرفت. بر اساس گزارش نشریه «اخبار العالم الاسلامی»: «گروه های شیعه در موزامبیک، به علت نبود تشکیلات کافی و مبلغ مذهبی، کم کم از هم پاشیده شدند و برادران اهل سنت، به علت پشتیبانی اعراب مسلمان، روز به روز بر نفوذ و قدرت خود افزودند.
البته هم اکنون در این سرزمین، گروهی شیعه پاکستانی و هندی به سر می برند، ولی افراد بومی و محلی، بیشتر پیرو مذهب اهل سنت هستند و عده ای هم که از جزیر «موریس» آمده اند، پیرو فرقه اسماعیلیه می باشند».[۱]
نهضت آزادی بخش موزامبیک
رونق اقتصادی در موزامبیک، اشغالگران پرتغالی را به طمع واداشت و آنها بین سال های 1505 تا 1506 وارد این سرزمین شدند. از زمان ورود پرتغالی ها به موزامبیک، مقاومت های آزادی خواهانه شکل گرفت و به ویژه در مناطق شمالی این سرزمین که بیشتر ساکنان آن مسلمان هستند، مقاومت ها از شدت بیشتری برخوردار بود. پرتغالی ها تا اوایل قرن بیستم نتوانستند مبارزه رهایی بخش مردم موزامبیک را سرکوب کنند. مبارزات آزادی خواهی چهار قرن ادامه داشت؛ در این مدت، نیروهای اشغالگر در ورود به شمال این سرزمین ناکام ماندند. در سال 1916 با شکست «الیاو»، حاکم منطقه، پرتغالی ها به آرزوی دیرینه خود رسیدند و منطقه شمال را به طور کامل به کنترل خود درآوردند.
استعمارگران صلیبی از ابتدای ورود به موزامبیک، مبارزه با اسلام را شروع کردند و به کشتار و آزار و اذیت مسلمانان پرداختند. مسلمانان افریقایی، بیش از هر جای دیگر در موزامبیک مورد ستم و فشار قرار داشتند و با وجود جو اختناق و خفقان حاکم، مسلمانان این سرزمین از مبارزه دست نکشیدند.
پرتغالی ها برای وارد کردن فشار بیشتر بر مسلمانان، مقرراتی ویژه وضع کردند که شامل جلوگیری از مسافرت خارجی مسلمانان و همچنین برگزاری مراسم حج آنان می شد. «در سال 1954 میلادی عده بی شماری از افراد مسلمان به علت مکاتبه و ارتباط با کشورهای اسلامی و دریافت کتاب و نشریه مذهبی، دستگیر و به اردوگاه ها اعزام شدند و سپس گروه دیگری نیز به علت همراه داشتن عکس رهبران جهان اسلام، توقیف و سپس تبعید شدند».
مسلمانان منطقه شمال موزامبیک برای رهایی از اسارت پرتغالی ها و آزادی سرزمین شان، در اوایل سال 1955 «نهضت مقاومت اسلامی» را تشکیل دادند و همه سازمان ها و نهادهای مربوط مسلمانان به عضویت آن درآمدند؛ ولی قبل از آنکه این سازمان کاری انجام دهد، اسرار آن فاش و رهبران نهضت اسلامی دستگیر و به اردوگاه «ساواچومی» انتقال داده شدند. با تمام این فشارها، باز روحیه آزادی خواهی خاموش نشد و در سال 1962 جبهه آزادی بخش موزامبیک «فریلیمو» با هدف بیرون راندن اشغالگران پرتغالی از این کشور به وجود آمد و به این منظور مبارزه مسلحانه خود را آغاز کرد. این جبهه که در آغاز به همت مسلمانان پایه گذاری شده بود، رفته رفته در اثر نفوذ رهبران مسیحی در آن، به سوی مارکسیسم و علیه اسلام سوق داده شد.
در سال 1964 گروه های مسلمان و ملی موزامبیک با تشکیل «اتحادیه ملی افریقایی موزامبیک» دست به حملات مشترک علیه پرتغالی ها زدند. رهبران این سازمان با تشدید مبارزات مسلحانه، اعلام نمودند که تا آزادی کامل این کشور مبارزه خواهند کرد. جبهه آزادی بخش موزامبیک که بخش عمده این اتحادیه را تشکیل می داد، رهبری بیشترین حملات چریکی را بر عهده داشت و این امر سبب شد که سازمان وحدت افریقا، جبهه آزادی بخش را به رسمیت بشناسد.[۲]
این دگرگونی در روند مبارزات مردم و جبهه آزادی بخش موزامبیک، تأثیر به سزایی گذاشت و فعالیت های این جبهه تا سال 1969 بسیار موفقیت آمیز بود و مسلمانان نیز با حفظ همبستگی، به آن کمک می کردند. با ترور «ادوارد و ماندلان»، رهبر جبهه در سال 1969، ضربه سختی به آن وارد و جبهه دچار اختلاف گردید.
پس از مدت زمان کوتاهی مسلمانان و جبهه توانستند اختلاف های خود را مهار نموده و «سامورا ماشل» را به عنوان رهبر جدید انتخاب نمایند. با روی کار آمدن «ماشل»، حملات چریکی جبهه به پرتغالی ها نه تنها متوقف نشد، بلکه روند مبارزات مردم مسلمان موزامبیک پرقدرت تر از گذشته ادامه یافت.
سرانجام، قیام رهایی بخش مردم موزامبیک با حفظ همبستگی، از خودگذشتگی و فداکاری آنها، پس از ده سال مبارزه مسلحانه با استعمارگران پرتغالی و تحمل مشکلات و دشواری ها به پیروزی رسید و مردم موزامبیک در 25 ژوئن 1975 استقلال کشورشان را به دست آوردند.
پانویس