تاتارستان
جمهوری تاتارستان با ۸۳۶‘ ۶۷ کمـ وسعت و حدود ۳۲۹‘۷۸۶‘۳ نفر جمعیت در مرکز فدراسیون روسیه و در خاور بخش اروپایی آن کشور در قسمت میانی رود ولگا جای دارد. تاتارستان از شمال به جمهوریهای خودمختار ماری و اودمورت، از خاور به جمهوری خودمختار باشقیرستان، از باختر به جمهوری خودمختار چوواش، و از جنوب به استانهای اولیانوفسک، سامارا و اورنبورگ محدود است. تاتارهای روسیه پرجمعیتترین ملت مسلمان روسیه هستند. ولی به علت شرایط پیچیده تاریخی تعداد کمی از این افراد در زادگاه خود، جمهوری تاتارستان، زندگی میکنند. بخش زیادی از تاتارها در باشقیرستان و بخشی دیگر از آنها در آسیای میانه سکونت دارند. از دیگر مناطق بومی که تاتارها در آن زندگی میکنند، میتوان برخی مناطق سیبری، اورال و تقریباً تمام حاشیه رود ولگا را نام برد.
جغرافیا و آب و هوا
تاتارستان سرزمینی کمارتفاع است که حدود ۹۰٪ وسعت آن را جلگههای پست و همواری با میانگین ۲۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا تشکیل میدهد. بلندترین ناحیۀ آن بوگولما ـ بلبی با بلندی ۳۴۳ متر از سطح دریا در کرانۀ غربی رود ولگا واقع است.
تاتارستان دارای آب و هوای معتدل برّی است و زمستانهای طولانی و سخت، و تابستانهای معتدل دارد. میانگین دمای آن در زمستان۱۶- و در تابستان ۱۹+ سانتیگراد است و میانگین بارش سالیانۀ آن بیش از ۵۰۰ میلیمتر است.
اقتصادی
جمهوری تاتارستان از لحاظ اقتصادی یکی از توسعهافتهترین مناطق فدراسیون روسیه است و پس از استان سامارا دومین منطقۀ صنعتی روسیه بهشمار میرود. محصولات صنعتی ۴۵٪ از تولیدات تاتارستان را تشکیل میدهد. ۱/۲۶٪ از نیروی کار تاتارستان در بخش صنعت مشغول به کارند. شهرهای قازان، نابرژنیه چلنی، زلیونو دولسک، نیژنی کامسک، چیستوپل، بوگولما و آلمتیفسک از مهمترین مراکز صنعتی تاتارستان بهشمار میروند.
ماشینسازی، صنایع شیمیایی و پتروشیمی، صنایع غذایی مشتمل بر تهیۀ روغنهای خوراکی، آرد، کنسروسازی، لبنیات و نوشابههای الکلی عمدهترین محصولات صنعتی تاتارستان است.
بخش کشاورزی و دامداری با حدود ۸/۱۳٪ نیروی کار (۱۳۷۷ش/ ۱۹۹۸م) از دیگر بخشهای عمدۀ اقتصادی تاتارستان است. بیشترین محصولات کشاورزی آن غلات، شامل چاودار و گندم، کنف، چغندرقند، سیبزمینی و انواع میوه و سبزیجات است.
تاتارستان دارای ذخایر غنی نفت و گاز طبیعی است و حدود۹٪ از نفت فدراسیون روسیه در این جمهوری استخراج میشود.
نخستین معادن نفت تاتارستان در ۱۳۲۲ش/۱۹۴۳م در آلمتیفسک و لنینوگورسک کشف شد.
لولههای نفتی که از شرق به غرب این جمهوری کشیده شده است، دومین خط لولۀ نفت صادراتی روسیه به اروپا بهشمار میرود. از زمان استخراج نفت در تاتارستان تا ۱۳۷۲ش/۱۹۹۳م حدود ۶/۲ میلیارد تن نفت در تاتارستان استخراج شده است.
استخراج نفت در برخی از سالها به بیش از ۱۰۰ میلیون تن بالغ میگردید، اما در ۱۹۹۳م به ۲۸ میلیون تن در سال کاهش یافت. در ۱۹۹۲م تاتارستان مجوز صدور مستقلانۀ ۵ میلیون تن از نفت استخراجی خود را دریافت کرد.
موسسات آموزش عالی
این جمهوری را به یکی از مراکز آموزش عالی و فناوریهای مختلف در روسیه بدل ساخته است. از مؤسسات آموزش عالی این جمهوری دانشگاه دولتی قازان است که در۱۸۰۴م بنیاد نهاده شد.
این دانشگاه با بیش از ۲۰۰ سال دیرینگی یکی از کهنترین مراکز دانشگاهی روسیه بهشمار میرود. افزون بر آن، دانشکدۀ دامپزشکی در ۱۸۳۷م و دانشکدۀ علوم فیزیک و ریاضی در ۱۸۸۰م و دانشکدۀ میکروبشناسی در۱۹۰۱م در تاتارستان تأسیس شد.
در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳م، ۶۴ مؤسسۀ آموزش عالی با ۱۷۰ هزار دانشجو در این جمهوری به تحصیل مشغول بودهاند.
۵۰٪ از جمعیت تاتارستان را تاتارها، ۴۰٪ روسها و کمتر از ۱۰٪ آن را چوواشها تشکیل میدهند.
زبان و گویش
تاتارها به زبان تاتاری گفتوگو میکنند که نباید با زبان تاتارهای کریمه اشتباه شود. زبان تاتاری متعلق به گروه ترکی باختری است. همچنین میتوان زبان تاتاری را جزو گروه زبانهای قبچاق یا گروه فرعی قبچاق ـ بلغار برشمرد.
زبان تاتاری تا پایان دوران متوسطه در مدارس تاتارستان تدریس میشود، اما در مدارس روسی، زبان تاتاری به عنوان یک مادۀ درسی مستقل و اختیاری بهشمار میرود.
زبان تدریس و تعلیم در مؤسسات آموزش عالی تاتارستان، زبان روسی است، اما زبان و ادبیات تاتاری به عنوان یک رشتۀ درسی در دانشگاه قازان تدریس میشود.
تا پیش از ۱۹۲۰م در تاتارستان از الفبای عربی برای نگارشاستفاده میشد، اما از آن پس الفبای لاتین جای آن را گرفت و در ۱۹۳۹م الفبای سیریلی جایگزین الفبای لاتین شد.
پیشینه تاریخی
روسها اصطلاح تاتار را به همه مسلمانان ترک تبار ساکن در روسیه اروپایی اطلاق میکنند. تاتارها یکی از بزرگترین قومهای ترک زبان میباشند که در سراسر روسیه و برخی دیگر از جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز پراکندهاند.
قوم تاتار زمانی به مردم ساکن حاشیه رود ولگا و شبه جزیره کریمه اطلاق میشد. نخستین دولتی که در منطقه تاتارستان کنونی تاسیس گردید بلغاریای ولگا نام داشت که در فواصل قرون 7 تا 13 میلادی بر این سرزمین و برخی مناطق پیرامونی آن حکمروایی میکرد. این دولت مناسبات تجاری خود را بر حوزههای وسیعی از اورآسیا، خاور میانه و منطقه بالتیک گسترانیده بود.
اسلام نخستین بار توسط مبلغین مسلمان که در سال 992 میلادی از بغداد گسیل شده بودند، به مردمان این منطقه معرفی گردید. با هجوم ارتش مغول در اواخر دهه 1230 میلادی، دولت بولغاریا ولگا منقرض گردید و متعاقب آن با تجزیه حکومت طلایی ترکان و تاتارها، مردم تاتار در مناطق قازان، آستاراخان، سیبری، کاسیمو، کریمه، مشچری و ناگای استپس پراکنده شدند. اما مجددا در دهه 1430 میلادی این منطقه به عنوان پایگاه خانات قازان استقلال خویش را بازیافت و شهر قازان به عنوان پایتخت این منطقه انتخاب گردید.
در دهه 1550 میلادی نیروهای ایوان مخوف، تزار روسیه منطقه تاتارستان را به تسخیر خویش در آورند و تعدادی از اقوام تاتار از روی اجبار به دین مسیحیت گرویدند و کلیسای مسیحی نیز در قازان تاسیس گردید و بخش قابل توجهی از تاتارها هم برای فرار از فشارهای قومی و مذهبی دولت تزاری، راه مهاجرت را به سوی امتداد اورال پیش گرفتند.
در قرن 16 میلادی تقریبا تمامی مساجد این منطقه تخریب شد، اما مجددا در فواصل سالهای 1766 تا 1770 میلادی نخستین مسجد در دوره کاترین دوم در این جمهوری ساخته شد. حتی مهاجرت تاتارها در قرن نوزدهم نیز تداوم یافت و در این موج جدید مهاجرت بخشی از آنها راهی غرب سیبری و آسیای مرکزی شدند.
در قرن نوزدهم میلادی تاتارستان به مرکز تجدد تبدیل شد و روابط دوستانهای با دیگر مردمان روسیه در پیش گرفته شد. اما با انقلاب اکتبر 1917، مذاهب به شدت سرکوب شدند و دین اسلام نیز از این امر مستثنی نبود.
در طی جنگهای داخلی که در فواصل سالهای 1918 تا 1920 ادامه داشت، ملیگرایان تاتاری تلاش کردند یک جمهوری مستقل (تحت نام دولت ایدل اورال) تاسیس نمایند. این جمهوری برای مدتی بس کوتاه برپا شد، لیکن توسط بلشویکها ساقط گردید و جمهوری خودمختار سوسیالیستی شوروی جای آن را گرفت. لذا دور جدید مهاجرت تاتارها در دوران شوروی در سال 1921 میلادی و به دنبال آن بروز قحطی، آغاز گردید. آخرین موج مهاجرت تاتارها هم در سال 1954 میلادی به سرزمین بکر قزاقستان به وقوع پیوست.
در حال حاضر تاتارها نه تنها در جمهوری تاتارستان، بلکه در سایر جمهوریها و مناطق ولگا- اورال و خصوصا مسکو سکونت دارند. همچنین تاتارها در شرق و غرب سیبری، خاور دور، آسیای مرکزی، قزاقستان، اوکراین و جمهوریهای بالتیک زندگی میکردند.
تاتارستان در 30 آگوست 1990 به عنوان یک دولت دارای حق حاکمیت، اعلام استقلال نمود. در طی سالهای 1991 تا 1994 تاتارستان یک دولت مستقل دوفاکتو بود و در سال 1992 در یک همه پرسی، 62% مردم این منطقه به استقلال از روسیه رای دادند. سرانجام تحت فشار کرملین، هیات حاکمه وقت تاتارستان مجبور شدند از تعقیب موضوع استقلال خودداری ورزند و در نهایت به یک نوع خودمختاری در حد عالی از مسکو بسنده نمودند.
در 15 فوریه 1994، قرارداد تفکیک اختیارات با دولت مرکزی روسیه و نیز توافقنامه دیگری در خصوص حدود اختیارات در حوزه روابط اقتصادی خارجی به امضا رسید که به عنوان مبانی تقسیم وظایف و حیطه اختیارات دولت مرکزی روسیه و این جمهوری به حساب میآید. بر همین اساس این جمهوری امکان برقراری ارتباط مستقیم با کشورهای متعددی را یافته است.
کشورهای غربی از جمله آمریکا، آلمان، ایتالیا و ترکیه همکاری نزدیک اقتصادی با تاتارستان دارند و این جمهوری نیز 14 نمایندگی در خارج از روسیه دارد. ضمن آن که دو کشور ترکیه و جمهوری اسلامی ایران در این جمهوری سرکنسولگری افتتاح کردهاند.[۱]
دین و مذهب
نزدیک به همۀ مردم تاتارستان سنی، و پیرو مذهب حنفیاند.
از سدۀ ۱۶ تا ۱۸م شمار نسبتاً اندکی تحت تأثیر مبلغان مذهبی کلیسای ارتدکس روسیه به مسیحیت گرویدند، اما این شمار اندک نیز در اواخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م دوباره به دین اسلام بازگشتند.
مردم روس تبار تاتارستان بیشتر پیرو کلیسای ارتدکس روسی هستند.
هرچند تاتارهای روسیه در شمار اولین گروههای مسلمانی بودند که به انقیاد حکومت روسیه درآمدند و سالیان متمادی در معرض تهاجم فرهنگ غربی قرار داشتند، اما همچنان در پایبندی به اسلام استوار ماندند و آنچنان با اشتیاق به تبلیغ اسلام در میان اقوام ساکن روسیۀ اروپایی و سیبری میپرداختند که موجبات نگرانی مبلغان مسیحی را فراهم ساخته بود.
جنبش تاریخی جدیدیه
در دهههای واپسین سده نوزدهم/سیزدهم یک جنبش فکری در حوزه مسلمان نشین روسیه تزاری ظهور کرد که بعدها به جدیدیه شهرت یافت.
خاستگاه نخستین این جنبش، تاتارستان و کریمه و بنیانگذار آن روشنفکری تاتار به نام اسماعیل گاسپرینسکی (گاسپیرالی/غصپری) بود. هدف اصلی جنبشی که او به راه انداخت، اصلاح نظام آموزش در جوامع مسلمان روسیه به عنوان گام نخست و بنیادی برای اصلاح فرهنگی و اجتماعی این جوامع بود. گاسپرینسکی، آرای نوگرایانه خود را با نگارش مقالاتی در روزنامه ترجمان که خود تأسیس کرده بود و شماری رساله در میان جوامع مسلمان روسیه تزاری منتشر کرد.
این اقدام او با استقبال گسترده طیفی از تجددگرایان مسلمان در تاتارستان و آسیای مرکزی مواجه شد.
در پژوهش پیش رو کوشش شده است با تمرکز بر یکی از جنبههای نسبتاً مغفول جنبش جدیدیه، نقش این جنبش در روند گذار فرهنگی آسیای مرکزی از دوره تزاری به دوره شوروی بررسی شود. به این منظور کوشش شده است روند تاریخی توسعه و شکوفایی جنبش جدیدیه در آسیای مرکزی و بُنمایههای نظری آن، با رویکردی تاریخی و روش توصیفی تحلیلی بررسی شود.
نتیجه اولیه این بررسی نشان میدهد که اندیشه جدیدیه هم در مرحله تکوین و هم در مرحله گسترش، با سیاستهای روسی گردانی آسیای مرکزی هم راستا بوده است.