ابوذر
| راهنما = فهرست
| درگاه = درگاه
| الگو = الگو
| کاربر = صفحه کاربری
| بحث کاربر = صفحه بحث کاربری
| ویکیپدیا = صفحه ویکیپدیا
| بحث ویکیپدیا = صفحه بحث ویکیپدیا
}}}} هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید.
این صفحه آخرینبار در ۰۸:۳۰، ۲۵ مه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید.
}}
نام کامل | جُندب بن جَناده غِفاری |
---|---|
کنیه | ابوذرّ |
لقب | ابوذرّ غِفاری |
زادروز | ۳۳ سال پیش از هجرت |
زادگاه | |
درگذشت | ۳۲ • قربذه |
آرامگاه | |
محل زندگی | مکه • مدینه • شام • ربذه |
نسب • قبیله | طایفه بنی غِفار بن ملیل |
دلیل شهرت | یکی از ارکان اربعه |
نقشهای برجسته | از یاران خاص امام علی(ع) • بیعت نکردن با ابوبکر • مقابله با عثمان • تبعید به شام و ربذه |
دیگر فعالیتها | مخالفت با خلفاء خصوصاً در واقعه سقیفه، منع نگارش حدیث، بخششهای بیت المال در زمان عثمان |
زمان اسلام آوردن | چهارمین یا پنجمین نفر |
حضور در جنگ ها | حضور در غزوات اُحُد یا خندق |
ابوذر غفاری جندب (بریر) بن جنادة بن کعیب بن صعیر از قبیله بنیغفار، معروف به ابوذر غفاری از صحابه بزرگ رسولخدا (ص) بود. ابوذر غفاری در اسلام از لحاظ معنوی و اخلاقی چهره برجستهای است، وی پنجمین کسی بود که به اسلام گروید. ابوذر غِفاری از بزرگان صحابه پیامبراکرم(ص) و یاران امام علی(ع) و یکی از ارکان اربعه اسلام بود.
با رحلت پیامبر گرامی(ص) وی از معدود کسانی بود که بر امامت علی(ع) ثابت قدم ماند. در زمان خلافت عثمان[۱]، به نفوذ اشرافیگری و ثروتاندوزی در جامعه اسلامی و دستاندازی بنیامیه بر بیتالمال اعتراض میکرد و این اعتراض به خلیفه[۲] باعث تبعیدش به ربذه شد. وی در ربذه درگذشت و توسط ابن مسعود و مالک اشتر و همراهانشان دفن شد. امام علی(ع) به نقل از پیامبر(ص) ابوذر را راستگوترین انسانها خوانده است .
ولادت، نسب و اوصاف ظاهری
ابوذر بیست سال پیش از ظهور اسلام، در خانوادهای از طایفه غِفْار که از طوایف اصیل عرب به شمار میرود به دنیا آمد.[۳] پدرش جناده از فرزندان غفار و نام مادرش رمله بنت الوقیعه از طایفه بنی غفار بن ملیل بود.[۴] مورّخان میگویند در نام پدر ابوذر اختلاف است و از یزید، جندب، عشرقه، عبدالله و سکن نیز نام بردهاند.[۵]
ابن حجر عسقلانی مینویسد: ابوذر مردی بلند قامت، گندمگون و لاغر اندام بود. [۶] ابن سعد او را فردی بلند بالا با مو و ریشهای سفید معرفی میکند.[۷] ذهبی میگوید: ابوذر، مردی درشت و قوی هیکل با ریشهای انبوه بود. [۸]
اسماء و القاب
او را به واسطه نام فرزندش ذَر، کنیه ابوذر دادهاند؛ و بیشتر از نزد همه با این کنیه شناخته میشود اما نام اصلی او مورد اختلاف است و در کتب تاریخی، نامهای مختلفی مانند بدر بن جندب، بریر بن عبدالله، بریر بن جناده، بریره بن عشرقه، جندب بن عبدالله، جندب بن سکن و یزید بن جناده اشاره شده است.[۹] اما آنچه مشهور و صحیح به نظر میرسد جندب بن یزید است. [۱۰]
همسر و فرزند
بنابر آن چه در منابع آمده، او فرزندی به اسم ذَرْ داشته کلینی و روایتی را نقل میکند که در باب وفات ذَر آمده است.[۱۱] همسرش را نیز امّ ذر گفتهاند.[۱۲]
خداپرستی ابوذر
ابوذر در دوره جاهلی نیز خدا را پرستش میکرد و میگفت: خدایی جز خدای یگانه نیست و بتها را پرستش نمیکرد. [۱۳] از گفتههای وی این است که: من سه سال پیش از آنکه نزد رسولخدا (ص) بروم، نماز میخواندم و در نماز به هر سوی که خدواند اراده میکرد، عبادت میکردم [۱۴]
نقل شده روزی برادر ابوذر انیس به دنبال وی میگشت، ناگهان منظره شگفتانگیزی را مشاهده کرد که برادرش با حالت خشوعی ایستاده و در حال عبادت است. آنقدر در این عبادت غرق شده بود که متوجه انیس نشد، بعد از تمام شدن نمازش، انیس از او پرسید: چه میکنی؟ گفت: نماز میخوانم انیس دوباره پرسید: برای خدا!...نماز که در پیشگاه منات و بتهای دیگر درست نیست. من در طبیعت نشانهای یافتم که مرا به خدایی غیر از خدای شما رهبری کرد. خدایی که بزرگ و توانا و یکتاست. [۱۵]
اسلامآوردن ابوذر
از زندگی پیش از اسلام ابوذر آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه روایتی، در جاهلیت شبانی میکرد [۱۶] و دلیرانه یکتنه در برابر کاروانی میایستاد. [۱۷] سه سال پیش از پذیرش اسلام، خدای یگانه را میپرستید و نماز میگزارد و از بتها دوری میجست. [۱۸] بر پایه گزارشهایی، آیه ۱۷ سوره زمر در مدح او و دو تن دیگر نازل شده است که در جاهلیت نیز از بتپرستی دوری میکردند. [۱۹] وی پنجمین فردی بود که اسلام آورد. [۲۰] برخی او را چهارمین مسلمان دانستهاند. [۲۱] بر همین اساس او را از سابقان در اسلام شمردهاند. [۲۲] داستان اسلام آوردن او را گوناگون [۲۳] و حتی پس از رخدادی اعجازآمیز [۲۴] یاد کردهاند. مشهور است که چون خبر بعثت پیامبر(ص) را شنید، برادرش را برای خبریابی به مکه فرستاد و پس از شنیدن سخن او، خود به مکه آمد و پس از تحمل سختی و برخورد با دشمنان اسلام، پیامبر گرامی(ص) را دیدار نمود و اسلام آورد. [۲۵] او با پیامبر بیعت کرد که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنشکنندهای نهراسد و حق بگوید، هر چند تلخ باشد. [۲۶]
ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله
پیامبر(ص) ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به مدینه، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان مشرکان، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبهرو شد. [۲۷] سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنیغفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از هجرت مسلمان شدند. [۲۸] بر پایه برخی گزارشها، در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروانهای تجاری قریش، ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال»، کاروانهای تجاری قریش را تهدید میکرد و تنها پس از گفتن شهادتین، اموالشان را بازپس میداد. [۲۹]
حضرت علی (ع) در سفارش ابوذر به مردم
از آن جا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (ع) را اول مسلمان می دانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری می داد. [۳۰] مردم را به برتری آن امام علیه السلام سفارش می نمودند و در هر فرصتی که پیش می آمد، این حقیقت را بازگو می کرد تا حجت بر همگان تمام شود.
ابن ابی الحدید از ابو رافع صحابی پیامبر (ص) نقل می کند: من برای عیادت ابوذر به صحرای ربذه رفتم، چون می خواستم با او وداع کنم و برگردم، به من و همراهانم گفت: به زودی فتنه ای بپا خواهد شد؛ بنابراین از خدا بترسید و بر شما باد بر آن پیر بزرگوار علی بن ابی طالب و از دامن او دست بر ندارید و از او پیروی کنید؛ چرا که از رسول خدا شنیدم که به او می فرمود:
انت اول من آمن بی، و اول من یصافحنی یوم القیامه، و انت الصدیق الاکبر و انت الفاروق الذی یفرق بین الحق و الباطل، و انت یعسوب المومنین و المال یعسوب الکافرین، و انت اخی و وزیری، و خیر منْ اتْرک بعدی، تفْضی دینی و تنجز موعدی؛
ای علی، تو نخستین کسی بودی که به من ایمان آورده ای، و اولین کسی خواهی بود که در روز قیامت با من دست خواهی داد، تو صدیق اکبر و فاروق اعظمی که میان حق و باطل فرق می گذاری و تو سالار مومنانی و اموال دنیوی سالار کافران است، تو برادر من و وزیر منی، تو بهترین بازمانده منی که دین مرا ادا می کنی و وعده های مرا برآورده خواهی کرد. [۳۱]
پیمان برادری ابوذر
در اینکه ابوذر در ماجرای پیمان مؤاخات، با چه کسی برادر شده، اختلاف است. ابن سعد در طبقات اصل آ ن را درباره ابوذر انکار می کند چرا که پیمان ها پیش از جنگ بدر با نزول آیه ارث قطع شده و تا آن هنگام وی به مدینه هجرت نکرده بود. بر همین اساس برادری او با منذربن عمر را که رد جریان بئر معونه در سال سوم هجری به فوت میکند را رد میکنند. بعضی برادری او را با ابن مسعود و برخی با بلال و برخی با سلمان و برخی با ابودردا ذکر کرده اند. اما بعضی با استناد به حدیثی از علی بن الحسین و ذکر دو دلیل برادری او را با سلمان فارسی درست می کنند. [۳۲]
برادری ابوذر با سلمان
یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از امامسجاد (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست میداند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود [۳۳] با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر امام صادق (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول خدا استوار ماند [۳۴] و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش میکرد؛ [۳۵] به همین جهت، خلافت ابوبکر را انکار کرد [۳۶] و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) میخواست تا برای گرفتن حقّ خود بهپا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبهای خواند. [۳۷]
خود با افتخار به این استواری، در جمعی میگوید: من در روز قیامت از همه شما به پیامبر (ص) نزدیکتر خواهم بود؛ زیرا از حضرت شنیدهام که میفرمود: نزدیکترین شما در قیامت به من، کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفتهام، خارج شود. به خدا سوگند! جز من، هیچ یک از شما نیست که به چیزی از دنیا دست نینداخته باشد. [۳۸]
همین رابطه با خاندان پیامبر و علی، او را در جمع محدود و خلوت تشییع کنندگان حضرتفاطمه (علیهاالسلام) که حتّی بسیاری از زنان پیامبر حضور نداشتند، قرار داد. [۳۹]
ابوذر و تشیُع در لبنان
گفته شده زمانی که ابوذر در منطقه شام[۴۰] آن زمان که شامل همه یا قسمتی از لبنان فعلی نیز می شده است ضمن مبارزه با ثروت اندوزی های معاویه[۴۱] شیعه را در آنجا تبلیغ می کرده و شیعه شدن شیعیان لبنان به سبب فعالیت های ابوذر بوده است. [۴۲]
پانویس
- ↑ ر.ک:مقاله عثمان
- ↑ ر.ک:مقاله خلیفه
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۵
- ↑ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۵۲
- ↑ مشاهیر علماء الامصار، ص ۳۰. الثقات، ج ۳، ص ۵۵. تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۹۵
- ↑ الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۷
- ↑ طبقات کبری، ح ۴، ص ۲۳
- ↑ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲
- ↑ اسد الغابه، ج ۵، ص ۱۸۶. تهذیب الکمال، ج ۳۳، ص ۲۹۴. سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۴۹. اعیان الشیعه، ح ۴، ص ۲۲۵
- ↑ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲
- ↑ کافی، ج ۳، ص ۲۵
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۹۹
- ↑ ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج ۴، ص۲۰۱
- ↑ ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۶۶
- ↑ جوده السحار، عبدالحمید، ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست، ترجمه دکتر علی شریعتی، مشهد، چاپخانه طوس، ص۳۶
- ↑ الکافی، ج۸، ص۲۹۷
- ↑ الطبقات، ج۴، ص۱۶۷
- ↑ صحیح مسلم، ج۸، ص۳۶۰؛ الکافی، ج۸، ص۱۶۸
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۴۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۲۴
- ↑ الطبقات، ج۴، ص۱۶۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۵۷
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵
- ↑ المستدرک، ج۳، ص۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۷
- ↑ الطبقات، ج۴، ص۱۶۹؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۵۵
- ↑ تاریخ دمشق، ج۶۶، ص۱۷۶؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۵۷
- ↑ الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷
- ↑ الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹
- ↑ الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵
- ↑ تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و می نویسد: همه محدثان گفته اند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام می برد: ۱ – علی بن ابی طالب ۲ – جعفر بن ابی طالب ۳ – زید بن حارثه ۴ – ابوذر غفاری ۵ – عمرو بن عنبسه سلمی ۶ – خالد بن سعید بن عاص ۷ – خباب بن ارت. و می گوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.
- ↑ شرح ابن ابی الحدید، ج ۴، ص ۱۱۶٫
- ↑ ناصر گذشته (۲۱ خرداد ۱۳۹۹).ابوذر غفاری. مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی، ج۴، ص۲۴۴
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۴۵
- ↑ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۲۵
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳
- ↑ ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات، ج۴، ص۱۷۳
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۵
- ↑ ر.ک:مقاله شام
- ↑ ر.ک:مقاله معاویه
- ↑ خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده: مرتضی مطهری، جلد : 1 صفحه : 503.