ابن شهرآشوب

    از ویکی‌وحدت
    ابن شهرآشوب
    نام ابن شهرآشوب
    نام کامل محمد بن علی بن شهر آشوب سَرَوی مازندرانی
    لقب ابن شهرآشوب • رشیدالدین • عزالدین
    زادگاه ساری
    محل زندگی عراقبغداد
    اساتید فتال نیشابوری • شیخ طبرسی • ابومنصور طبرسی • ابوالفتوح رازی • قطب الدین راوندی
    شاگردان ابن زهره • یحیی بن بطریق
    آثار مناقب آل ابی طالب • معالم العلماء • متشابه القرآن و مختلفه و...
    نقش‌های برجسته محدث • مورخ
    دین اسلام
    مذهب شیعه
    درگذشت ۵۸۸ق.
    آرامگاه حلب • بالای کوه جوشن و نزدیکی مشهدالسقط

    ابوجعفرمحمد بن علی بن‌شهرآشوب بن ابونصر بن‌ابوالجیش مازندرانی ملقب به رشیدالدین و عزالدین و مشهور به ابن‌ِ شهرآشوب ساروی ‌مازندرانی دانشمند مسلمان و یکی از مروج مذهب تشیع است که در صده چهارم و پنجم هجری زندگی می‌کرد.

    ابن شهرآشوب از عالمان شجاع و بصیری بوده، که با وجود حاکمیت مطلق مکتب ارتجاعی و جاهلی سقیفه در جهان اسلام، به روشنگری دینی پرداخته و جریانات، اعتقادات، فرق،مذاهب، ائمه و حاکمیت انحرافی برآمده از مکتب سقیفه را در مثالب النواصب تبیین کرده و امکان انتخاب اسلام ناب محمدی را برای مسلمانان حقیقت‌جو و آزاداندیش فراهم آورده است.

    هرچند برخی او را عراقی دانسته بودند اما محققان علوم دینی با تکیه بر نسبت سَرَوی که به این مفسر محدث ادیب و فقیه بزرگ شیعه همچنین به پدر و جدش داده‌ شده اصالت این خاندان را از شهر ساری مازندران دانسته‌اند.

    ابن شهرآشوب بیش از همه علمای سنی عصر خویش بر منابع کلامی، تاریخی و فقهی اهل سنت تسلط تام داشته و مطالب متنوعی که از صدها کتب اهل سنت در مثالب آورده گواه نگاه تقریبی او در تالیف مثالب النواصب است.

    معرفی اجمالی ابن شهرآشوب

    عالم فرزانه و دانشمند پرآوازه ایرانی، ابو عبدالله محمد بن علی بن شهر آشوب سروی مازندرانی معروف به رشیدالدین، یکی از بزرگان علم و عمل قرن ششم هجری می باشد. عالمی که علاوه بر لبریز کردن جان خویش از نور علم و تقوا، برای طالبان حقیقت و معرفت، همچون مشعل هدایتی گردید که هنوز، نور افشانی می نماید.

    وی در 488 و به قولی 489 هجری قمری در بغداد و بنابر قولی در ساری، در خانواده ای عالم پرور متولد شد. [۱]

    جدّ و پدر بزرگوارش از عالمان جلیل القدر بودند؛ مثلاً جدش، مرحوم شیخ شهرآشوب از شاگردان برجسته و ممتاز شیخ طوسی; به شمار می رفت. و والد ماجدش، شیخ علی نیز از مکتب پدر بهره مند گشته و از فقها و محدثینی بود که در ضبط و نقل اخبار و آثار اهل بیت عصمت و طهارت: تلاش بسیار نمود. [۲] ولی شهرت ابن شهرآشوب از پدر و جدش مضاعف شد و شهرة آفاق گردید.

    وی در این خانوادة نورانی و دینی رشد نمود و توانست در سن 8 سالگی حافظ کل قرآن گردد و به لقب حافظ مفتخر شود. [۳] بواسطة همین ویژگی، رشد و تعالی یافته، عطش وی برای تحصیل بیش تر شد. وی به شهرهای زیادی همچون مازندران، مشهد، نیشابور، سبزوار و حتی ممالک عراق، سوریه و ... سفر نمود تا بتواند از معارف اهل بیت: بهره مند شود. این تلاش پی گیر ابن شهرآشوب، باعث شد تا وی در علوم و فنون گوناگونی از قبیل: تفسیر، حدیث، فقه، اصول، قرائت، ادبیات عرب، شعر و غیره، به حد کمال رسد و مجتهدی مسلّم و عالمی ذوفنون گشته و در شهر بغداد که از شهرهای بزرگ اسلامی آن عصر بود و فرقه های مختلف اسلامی در آن شهر زندگی می کردند، مقیم گردد. [۴]

    اساتید

    ابن شهر آشوب از اساتید بزرگواری بهره برد که نامشان در جهان اسلام، همچون ستارگان درخشنده ای، متجلی است؛ عالمانی چون: شیخ ابوعلی فضل بن حسن طبرسی صاحب مجمع البیان، ابومنصور طبرسی صاحب احتجاج، ابوالفتوح رازی صاحب تفسیر رازی، قطب الدین راوندی و واعظ نیشابوری را می توان نام برد. [۵]

    کتاب کشاف وفایق و ربیع الابرار را نزد خود زمخشری که مؤلف آنهاست خوانده و در روایت از آنها اجازه داشته است و گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه از شیخ طوسی روایت نموده است. [۶] همچنین از ابوالفتح ناصح الدین عبدالواحد آمدی. (م510ق) صاحب غرر الحکم و درر الکلم نیز روایت نموده است. [۷]

    آثار ابن شهر آشوب

    ابن شهرآشوب علاوه بر تبلیغ اسلام و معارف اهل بیت:، آثار ارزشمندی نیز به یادگار گذاشت که هر کدام همچون ستاره ای در عالم اسلام می درخشند. اسامی کتابهای او به شرح زیر است:

    1. مناقب آل ابی طالب

    2. الاربعین فی مناقب سیدة النساء، فاطمة الزهراء

    3. متشابه القرآن

    4. الاسباب و النزول علی مذهب آل الرسول(ص)

    5. معالم العلماء

    6. انساب آل ابی طالب(ع)

    7 و 8. مناقب النواصب و مائدة الفائدة

    9. المحزون المکنون فی عیون الفنون

    10. اعلام الطرائق فی الحدود و الحقائق و الاوصاف

    11. المثال فی الامثال و الاسباب

    12. الحاوی

    13. الانصاف

    14. المنهاج و ... . [۸]

    در محضر مفاخر دانشمندان شیعه و سنی

    ابن شهرآشوب در آموختن علم، خود را محدود به علمای یک فرقه و مذهب ننمود. با اینکه در تراجم، ایشان را پس از شیخ طوسی، به شیخ الطایفه معروف نموده اند و او را محیی و مروج فرهنگ شیعی و فرهنگ اهل بیت: دانسته اند؛ اما در آموختن، خود را محدود به علمای شیعه ننمود؛ بلکه اِبایی نداشت از اینکه در محضر علمای عامه (اهل سنت) نیز زانوی ادب بزند و تلمّذ نماید. تقریباً نیمی از اساتید وی از علمای طراز اول عامه بودند؛ افرادی چون: زمخشری صاحب کشاف و ... .

    همچنین خود را محدود به یک یا دو استاد ننمود؛ بلکه تلاش نمود تا از اکثر علمای بزرگ عصر خود (یعنی نیمه اول قرن ششم) استفاده نماید؛ و از آنها در روایت آثارشان اجازه دریافت کند؛ تا آنجا که بعضی از تذکره ها تعداد اساتید وی را به 27 تن می رسانند. [۹] این تلاش پی گیر ابن شهرآشوب بود که وی را دانشمند و سخنوری بزرگ که مورد قبول عامه و خاصه بود، ساخت.

    نظر عالمان و بزرگان در مورد ابن شهرآشوب

    شیخ حر عاملی درباره ابن شهر آشوب می‌نویسد:

    وی فردی عالم، فاضل، ثقه، محدث، عالم به رجال و روایات، ادیب، شاعر و جامع همه خوبی‌ها بود. [۱۰]

    میرزا حسین نوری در توصیف وی می‌گوید:

    فخر شیعه، تاج شریعت، افضل الاوائل و دریای متلاطم ژرفی که ساحل ندارد، احیاء کننده آثار مناقب و فضائل، رشید الملة و الدین شمس الاسلام و المسلمین ابن شهرآشوب فقیه، محدث، مفسر، محقق و.... [۱۱]

    تفرشی می‌نویسد:

    محمد بن علی بن شهرآشوب، پیشوای طایفه شیعه و فقیه آنان، شاعری بلیغ و نویسنده بود. [۱۲]

    صلاح الدین صفدی، یکی از عالمان اهل سنت می‌نویسد:

    محمّد بن علی بن شهرآشوب... یکی از سرشناسان شیعه است. او در هشت سالگی قرآن را حفظ کرده بود و در علم اصول شیعه به حد نهایی رسید. وی در علوم قرآنی و مشکلات حدیث و اخبار و لغت و نحو و موعظه در منبر در زمانی که مقتفی خلیفه عباسی در بغداد بود از دیگران تقدم داشت. [۱۳]

    فوت ابن شهرآشوب

    ابن شهر آشوب; سالهای پایانی عمر خویش را در شهر حلب به سر برد و در آنجا به تبلیغ معارف اهل بیت: پرداخت و پس از یک عمر تلاش خالصانة فرهنگی، تبلیغی، در شب جمعه 22 شعبان المعظم 588 هجری قمری، روح بلندش به عالم باقی پیوست و در بیرون حلب در بالای کوه معروف به جبل جوشن [۱۴]، مدفون گشت. [۱۵]

    البته به خطا وفات او را در «مشهد گنج افروز» از قُرای بابلِ (مازندران) دانسته اند، و اظهار داشته اند که آرامگاه او در آنجا زیارتگاه مردم است. [۱۶] که این انتساب صحیح نبوده، لازم است تا در مورد عالِم مدفون در آن مکان شریف تحقیق به عمل آید.

    پانویس

    1. ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص58، کتابفروشی خیام، 1374 ش
    2. ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59 ، کتابفروشی خیام، 1374 ش
    3. ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللّقب، استاد محمد علی مدرس، ج8، ص59 ، کتابفروشی خیام، 1374 ش
    4. دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و ...، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چ اول، 1366
    5. فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، به کوشش عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، چ دوم، 1387، ص712
    6. ریحانة الادب، ج8، ص59
    7. دائرة المعارف تشیع، ج1، ص337
    8. فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص711
    9. مفاخر اسلام، علی دوانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1363، ج3، ص499
    10. حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۸۵
    11. نوری، خاتمه مستدرک، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۶ و ۵۷
    12. تفرشی، نقد الرجال، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۷۶
    13. صدر، تأسیس الشیعة، ۱۳۶۹ش، ص۲۷۲
    14. فوائد الرضویه، ص713
    15. ریحانة الادب، ج8، ص65
    16. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص91، س1