معمریه (معتزله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۳۹ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''معمريه'''‏ از فرق «معتزله» و از پيروان معمر بن عباد سلمى بودند. ==شرح حال موس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معمريه‏ از فرق «معتزله» و از پيروان معمر بن عباد سلمى بودند.

شرح حال موسس

وى در روزگار هارون الرشيد مى‏ زيست و در سال 215 هجرى قمری در گذشت. در كتاب «المنيه و الامل» نام او معمر بن عباد سلمى ابو عمر (ابو معمر) و نام وى در طبقه ششم «معتزله» آمده است.

عقاید کلی

معمر بن عباد معتقد بود که خداوند عرض ها را چون رنگ، بوى، مزه، شنوايى، بينايى، مرگ و نيز سایر صفات مربوط به جسم را نيافريده است. او فقط جسم را آفریده و جسم، عرض ها را پديد آورد و موارد نامبرده چيزى جز عرض نيست كه طبيعتا از فعل آن به شمار مى ‏رود.او مى‏ گفت که نيستى هر فناپذیری فعل طبيعى اوست و خداوند در عرض ها دخالت نکرده و نسبت به آن تقدیری ندارد. قرآن نيز در نزد او جسمى است كه كلام خدا وارد آن شده اما فعل خداى تعالى و صفت او نيست.اما عرض هايى كه در جسم ها هستند، نه قابل شمارش اند و نه نهایت دارند.از دیدگاه معمربن عباد سلمی، نهایتی برای حوادث نيست و حتی ممکن است خداوند از شمارش حوادث آگاه نباشد. می گفت که آدمى را فعلى جز اراده نيست و ديگر عرض ها به طور طبيعى فعل هاى اجسام اند. بيان معمر در اين كه عرض ها نهایت ندارند، همان روش اصحاب ظهور و كمون است و آنان كه قايل به پنهان و آشكار شدن عرض ها بودند حدوث عرض ها را انكار كرده و می گفتند که آن ها همگى در جسم موجودند و اگر در جسم يكى از عرض ها آشكار شود، ضد آن پنهان مى شود.از نظر وی، انسان جز اين تن محسوس نيست و او زنده و دانا و توانا و مختار است و او در تن مدبّر و در بهشت نعمت بخشنده و در آتش كيفر دهنده است.

در باره خدا

معمر بن عباد معتقد بود که خداوند موجودى ازلى است و سزاوار نیست که بگوییم قديم و ديرينه است. خداوند محال است که نسبت به نفس خویش عالم و آگاه شود و خود ر ا بشناسد، زيرا شرط معلوم در نزد وى آن است كه غير از عالم باشد و اگر خدا داناى به خود باشد لازم می آید كه عالم و معلوم يكى شود و البته اين سخن باطل است . [۱] [۲][۳] [۴] [۵] [۶]


پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 420 با ویرایش و اصلاح جملات
  2. بغدادی عبد القاهر، الفرق بين الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 91- 94.
  3. ابن الخیاط ، الانتصار فى الرد على ابن الراوندى الملحد، با مقدمه و تعليقات دكتر ينبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، ص 83
  4. عسقلانی ابن حجر، لسان الميزان، 6 جلدی، حيدرآباد دكن سال 29- 1331 میلادی، ج 6، ص 171.
  5. ابن اثیر، اللباب فى تهذيب الانساب، 3 جلدی، قاهره، سال 69- 1353 میلادی، ج 3، ص 161
  6. یمانی یحیی بن مرتضی، المنية و الأمل فى شرح الملل و النحل، تحقيق محمد جواد مشكور، بيروت. ص 155