ابی بن کعب
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۰۰، ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲؛
نام | اُبی بن کَعب بن قیس بن عبید بن زبید |
---|---|
القاب و سایر نامها | ابوالمنذر یا ابوالطفیل • اُبی بن کعب |
درگذشت | ۲۱ هجری قمری |
شاگردان | ابن عباس، ابوهریره • و عبدالله بن سائب از صحابه و عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه • ابو عبدالرحمن سلمی • ابو العالیه ریاحی |
دین و مذهب | اسلام |
فعالیتها | غزوات بدر • احد، خندق او در ماجرای سقیفه • امام علی(ع) را بر حق دانست و در دوران عمر و عثمان • فقیه شمرده شده • امام جماعت نماز تروایح بود. |
ابوطفیل (ابومنذر) ابی بن کعب انصاری معروف به سیدالقراء، یکی از صحابه و انصار بود که در عقبه دوم حضور یافت و اسلام آورد و با رسول خدا بیعت کرد. او از فقهای صحابه بود که به قرائت، کتابت و جمعآوری قرآن میپرداخت و در جنگ بدر و جنگ احد و دیگر جنگها شرکت نمود. ابی بن کعب، سرانجام به سال ۲۱ هجری قمری درگذشت.
ابی بن کعب
نام کامل او أبیّ بن کعب بن قیس بن عبید بن زید بن معاویه است[۱]. نسب معاویة بن عمرو به نجار بازمیگردد. ابیّ از قبیله خزرج تیره بنینجار است که به قبیله ثعلبة بن عمرو بن خزن انتها مییابد[۲].
از صحابیان و کاتبان وحی و امامان قرائت، صاحب مصحف.
مادرش صهیلة بنت اسود بن حرام از بنینجار است[۳]. در منابع چندکنیه برای او ثبت شده است: یکی ابوالمنذر است که پیامبر گرامی او را به این کنیه نامید[۴]. منابع به علت این کنیهگذاری اشاره نکردهاند. دیگری ابوالطفیل است که خلیفه دوم او را از آنجا که فرزندی به نام طفیل داشت، به این کنیه نامید[۵]. نیز روایت شده که پیامبر گرامی او را سید الانصار لقب داده است[۶]. همچنین عمر او را سید المسلمین خطاب کرد[۷]. لقب سید المسلمین از سوی صحابه و نه پیامبر، به او داده شد و مورد توجه اصحاب، به ویژه انصار، قرار گرفت. این که پیامبر هم او را سید المسلمین خوانده باشد، نیازمند تصریح یا قراینی است که در دست نیست. کسی میتواند سرور مسلمانان باشد که پیامبر او را امام مسلمانان و پیشوای آنان پس از خود معرفی کند.
منابع به تاریخ ولادت ابیّ اشاره نکردهاند. او در مدینه، در محل زندگی خزرجیان رشد یافت[۸]. این که وی پیش از اسلام، از جمله احبار و دانشمندان یهود بوده باشد، بر پایه منابع رجالی اثباتپذیر نیست. نیز احاطه او به تورات و عهد عتیق و کتابهای مذهبی یهودیان و آگاهی وی از بشارتهای تورات درباره پیامبر گرامی، در منبعی معتبر یافت نشده است.
ابیّ در عصر پیامبر
ابی در بیعت عقبه دوم به سال سیزدهم بعثت حضور داشت که در آن بیش از 70 تن از مردم مدینه با پیامبر گرامی بیعت کردند[۹]. نیز همه افراد قبیله او در استقبال از پیامبر هنگام ورود به مدینه همراه اوسیان شرکت داشتند[۱۰]. منابع تاریخی، اسلام آوردن ابی را در عقبه دوم میدانند؛ اما ابن هشام نام او را در شمار افراد عقبه اول و دوم نیاورده و این احتمال را به میان آورده که وی پس از عقبه اول و پیش از عقبه دوم به دست مصعب بن عمیر اسلام آورده باشد[۱۱].
در رویداد پیمان برادری، پیامبر میان او و طلحة بن عبیدالله پیمان بست[۱۲]. برخی منابع، پیمان برادری او را با سعد بن زید بن عمرو بن نفیل دانستهاند[۱۳]. وی در بیشتر سریهها و غزوهها شرکت داشت و از نخستین مبارزان مسلمان به شمار میآید. در نخستین سریهای که به فرماندهی حمزه عموی پیامبر همراه 30 رزمنده صورت گرفت و سریه حمزة بن عبدالمطلب نامیده شد، او یکی از رزمندگان بود[۱۴]. در غزوه بدر[15]و احد[16]و نیز در غزوه بنیالمصطلق (المُرَیسیع) در سال پنجم ق. حضورداشت[۱۵]. مورخان او را از صحابهای میدانند که در بیشتر غزوهها حضور داشتهاند[۱۶].
پانویس
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص498؛ الطبقات، خلیفه، ص157؛ الاصابه، ج1، ص180.
- ↑ تهذیب الاسماء، ج1، ص108-109؛ تهذیب الکمال، ج2، ص262.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص65.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص61.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص61.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص396.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص61؛ الاصابه، ج1، ص181.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص61.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص61؛ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص498؛ الاستیعاب، ج1، ص66.
- ↑ تهذیب الاسماء، ج1، ص109؛ نک: تهذیب الکمال، ج2، ص262.
- ↑ تفسیر الصحابی، ص13.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص216؛ المحبّر، ص73؛ انساب الاشراف، ج1، ص271.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص505-506؛ المستدرک، ج3، ص303؛ رجال الطوسی، ص22.
- ↑ المغازی، ج1، ص9.
- ↑ المغازی، ج1، ص163؛ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص88؛ رجال الطوسی، ص22.
- ↑ المغازی، ج1، ص204؛ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص498.