کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین
- https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A2%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A8&
- https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D9%86%D9%81%DB%8C%D9%87&action=edit
- https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%B2&action=edit
- https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B4%D8%B9%D8%A8_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8&action=edit
- https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D8%B6%DB%8C&action=edit
- https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86&action=edit
احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی | |
---|---|
نام کامل | احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی |
نامهای دیگر | ابن جندی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | کوفه |
محل درگذشت | بغداد |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی، (306 – 390 ق) ابوالحسن. معروف به «ابن جندی». وی از تیره «بنینهشل» از طائفه «بنیتمیم» است و نسب او به «نهشل بن دارم بن مالک بن حنظله تمیمی» میرسد. او به قول ذهبی 396 هجری در بغداد در گذشت و اصالتاً اهل کوفه است. در سن 8 سالگی وارد حوزه علوم دینی شد و احادیثی فرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سنی و شیعی آنجا حضور یافت و به تدریج در علوم حدیث تبحر یافت و به مقام استادی رسید.
معرفی اتجمالی
احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلی، (306 – 390 ق) ابوالحسن. معروف به «ابن جندی». لقب «ابن جندی» شاید از آن روی به وی داده شد که پدرش از مأموران نظامی در دولت بنیعباس بوده است. وی از تیره «بنینهشل» از طائفه «بنیتمیم» است و نسب او به «نهشل بن دارم بن مالک بن حنظله تمیمی» میرسد. قبیله بنیتمیم شاخههای متعددی هستند و بخشی از آن در کوفه مسکن داشتند که از جمله آنها «بنیدارم» و «بنینهشل» بودهاند. وی در اواخر 306 هجری (احتمالاً در کوفه) دیده به جهان گشود و در 390 هجری(و به قول ذهبی 396 هجری) در بغداد در گذشت. وی اصالتاً اهل کوفه است و شاید تحصیلات مقدماتی را در همین شهر به انجام رسانده است. نخستی نبار در سن 8 سالگی وارد حوزه علوم دینی شد و احادیثی فرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سنی و شیعی آنجا حضور یافت و به تدریج در علوم حدیث تبحر یافت و به مقام استادی رسید. وی در بغداد نخستین استاد «ابوالعباس احمد بن علیبن احمد نجاشی»(372- 450ق) بود و همو بود که نجاشی را با اساتید دیگر آشنا نمود. از جمله اساتید او «ابوعلی محمد بن همام اسکافی»(م336ق)، «ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوی»(م317ق)، «یحییبن محمد بن صاعد»(م318ق) و «یوسف بن یعقوب نیشابوری»(م.ب320ق) هستند. وی در بغداد شاگردان زیادی تربیت نمود که از جمله آنها «ابوطالب بن غرور» (استاد شیخ طوسی)، «محمد بن علی علوی شجری» (م445ق، نویسنده کتاب: فضل زیاره الحسین (علیه السلام)، «ابوالقاسم ازهری»، «حسن بن محمد بن خلال»، «محمدبن علیبن مخلد وراق» و «محمد بن عبدالعزیز بردعی» هستند. از دیگر شاگردان سنی او «احمد بن محمد عتیقی» است که وی از زبان این شاگرد، شیعه معرفی شده و تألیفاتش نیکو دانسته شده است. همچنین شاگرد دیگر او «ابومسعود احمد بن محمد حافظ» است که کتاب «تاریخ ابیمعشر» را نزد او با پرداخت دست مزد فرا گرفته است. اگرچه بیشتر اساتید و شاگردان او سنی بودهاند، اما نمیتوان در باره تشیع او تردید نمود. زیرا اولاً ذکر نام او در کتابهای نجاشی و طوسی دلیل بر تشیع اوست و ثانیاً شاگردان شیعی او کم نبودهاند که نام برخی از آنان گذشت و ثالثاً بسیاری از مورخان و رجال شناسان اهلسنت او را متهم به شیعهگری نمودهاند. ذهبی و خطیب بغدادی ضمن طعنه به مذهب و اعتقاد او، در یک گزارش تعصب آمیز در باره کتاب او به نام «دیوان الانواع»، مینویسند: «این کتاب نوشته او نیست بلکه چون نام نویسنده آن با نام او مشابهت داشته، ادعای تألیف آن را نموده است». وی همچنین از لسان ابنحجر نیز متهم به تشیع شده و حدیث او در فضیلت علیبن ابیطالب (علیه السلام) را جعلی و ساختگی معرفی نموده است. از تألیفات او میتوان کتابهای «الانواع»(کتابیبس بزرگ است)، «الرواه و الفلج»، «کتاب الخط»، «الغیبه»، «عقلاء المجانین»، «الهواتف»، «العین و الورق»، «فضائل الجماعه و ما رویفیها» و «رجال ابن جندی» را نام برد.
منابع
- رجال نجاشی، ص 85 شماره 206؛
- رجال طوسی، ص 417 شماره 6025؛
- الفهرست، طوسی، ص 79 شماره 98؛
- تاریخ بغداد، ج 5 ص 282 شماره 2780؛
- سیر اعلام النبلاء، ج 16ص 555 شماره 407؛
- لسان المیزان، ج 1 ص288 شماره 852؛
- الانساب، سمعانی، ج 2 ص 96، ذیل جندی؛
- الذریعه الیتصانیف الشیعه، ج 10 ص 84 شماره 152.