کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین
2
اسماعیل بن یحیی بن احمد عبسی | |
---|---|
نام کامل | اسماعیل بن یحیی بن احمد عبسی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | کوفه |
روز درگذشت | حدود 380.ق |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
فعالیتها | محدث شیعی |
اسماعیل بن یحیی بن احمد عبسی، محدث شیعی و اصالتاً از مردم عرب کوفه است. از شاگردان ویژه امیر ابومحمد جعفر بن ورقاء شیبانی که کتاب حقائق التفضیل فی تأویل التنزیل را نزد او فرا گرفته است. سوابق علمی او نشان میدهد که وی مدتی نیز در قم اقامت داشته است.
معرفی اجمالی
اسماعیل بن یحیی بن احمد عبسی، محدث شیعی. تاریخ ولادت و وفات او در دست نیست. با توجه به شاگردی ابن غضائری نزد او، گمان میرود وفات او در دهههای آخر سده چهارم حدود 380 هجری اتفاق افتاده است. از جزئیات زندگی او گزارشی در منابع دیده نمیشود. از نسبت «عبسی»(به فتح عین و سکون باء) بر میآید که وی اصالتاً از مردم عرب کوفه است. عبسیون کوفه قبیلهای پرجمعیت، شناخته شده و دارای شاخههای متعدد بودند که سلسله نیاکان آنها به «عبس بن بغیض» میرسد و در نهایت به نزار بن معد بن عدنان باز میگردد.
وی در کوفه پرورش یافت و از شاگردان ویژه امیر ابومحمد جعفر بن ورقاء شیبانی است که کتاب حقائق التفضیل فی تأویل التنزیل را نزد او فرا گرفته است. این کتاب مجموعه روایاتی است که در باره امامت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و برتری آن حضرت بر سایر اهلبیت(علیه السلام) وارد شده است. همچنین مدتی در بغداد اقامت داشت و در آنجا حسین بن عبیدالله غضائری، محمد بن محمد بن نعمان و دیگران از او احادیثی در فضیلت حمزه سیدالشهداء (علیه السلام)، فاطمه زهراء (سلام الله عِلِیها) و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شنیدهاند.
سوابق علمی او نشان میدهد که وی مدتی نیز در قم اقامت داشته است، زیرا اجازه نامهای که شیخ تلعکبری از اساتید قمی خود حسن بن عبدالسلام و محمد بن عبد ربه انصاری دریافت کرده است، از طریق او به تلعکبری رسانده شد. از اساتید دیگر او ابوالحسین محمد بن احمد بن ابی سهل حربی و ابوجعفر محمد بن جریر طبری هستند. از شاگردان او غیر از ابن غضائری و شیخ مفید کسی دیگر را نمیشناسیم. وی ظاهراً دارای اثر تألیفی نبوده است.
استادان
در میان استادان ایشان امیر ابومحمد جعفر بن ورقاء شیبانی، حسن بن عبدالسلام،محمد بن عبد ربه انصاری از همه مشهورتر هستند.
شاگردان
از شاگردان وی نام ابن غضائری، شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان در منابع ذکر شده است.
منابع
- الامالی، طوسی، ص154 حدیث256؛
- رجال طوسی، ص424 شماره 6102، وص445 شماره 6330؛
- رجال نجاشی، ص124 شماره 319، وص408 شماره 1082؛
- طبقات اعلام الشیعه، ج1ص65؛
- الانساب، سمعانی، ج4ص140، ذیل عبسی.
بشر بن سعید بن قلبویه معدل | |
---|---|
نام کامل | بشر بن سعید بن قلبویه معدل |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
دین | اسلام، شیعه |
استادان | عبدالجبار بن کثیر تمیمی یمانی |
شاگردان | ابوطیب احمد بن محمد وراق |
فعالیتها | محدث شیعی |
بشر بن سعید بن قلبویه معدل، محدثی شیعی است که نام جد ایشان قلبویه میباشد. از جمله افراد معاصر او ابن درید عمانی است که با هم شاگردان مشترکی داشتهاند. اقامتگاهش رافقه در نزدیکی شهر موصل بوده است. از او احادیث اندکی در جوامع روایی شیعه باقی مانده که سلسله سند آنها به امام صادق (علیه السلام) میرسد و در باره مناقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد شده است.
معرفی اجمالی
بشر بن سعید بن قلبویه معدل، محدث شیعی. کنیه او در منابع ذکر نشده است. در مورد کلمه «قلبویه» که ظاهراً نام جد اوست، وجوه دیگری نیز نقل شده از جمله: «قولویه»، «قبلویه»، «قیلویه» و «قالویه»، اما مدارکی که در دست ماست بیشتر با نام «قلبویه» از جد او یاد شده است. از معاصران او «ابن درید عمانی» است که با هم شاگردان مشترکی داشتهاند. بنابراین میتوان حدس زد که وی در دهههای نخست سده چهارم وفات یافته است. شرح حال او از جمله تاریخ ولادت، دوران کودکی و چگونگی تحصیلات او برای ما روشن نیست. احتمالاً احادیثی که شاگرد او ابوطیب احمد بن محمد وراق در «رافقه» از او شنیده است، کاشف از آن است که اقامتگاه اصلی او در این شهر بوده است. «رافقه» شهری است که در گذشته به آن «رقه»(به فتح راء و تشدید قاف) میگفتند و در ساحل فرات نزدیک موصل قرار دارد. اما گمان میرود که وی بخش عمدهای از حیات علمی خود را در بغداد به انجام رسانده است. از او احادیث اندکی در جوامع روایی شیعه باقی مانده که سلسله سند آنها به امام صادق(علیه السلام) میرسد و در باره مناقب امیرالمؤمنین(علیه السلام) وارد شده است. صاحبنظران در باره ارزش روایات او سخنی نگفتهاند، اما آنطور که از لقب «معدل»(به فتح دال و تشدید آن) بر میآید، ظاهراً دارای شخصیتی استوار و به عدالت و راستگویی شناخته شده بود. وی احادیث مذکور را از استادش عبدالجبار بن کثیر تمیمی یمانی نقل میکند و احتمالاً آنها را در بغداد از او شنیده است. از روایتگران احادیث او جز ابوطیب وراق کسی دیگر را نمیشناسیم. همچنین از او اثر تألیفی معرفی نشده است.
استادان
عبدالجبار بن کثیر تمیمی یمانی از استادان نامدار وی میباشد.
شاگردان
تنها شاگرد او ابوطیب احمد بن محمد وراق را در منابع رجالی نامبرده اند.
منابع
- علل الشرایع، ج1ص173، باب 139 حدیث1؛
- الامالی، شیخ صدوق، ص299 حدیث339؛
- الاربعون حدیثاً، شهید اول، ص69 حدیث31؛
- مراصد الاطلاع، ج2ص595، ذیل رافقه؛
- الانساب، سمعانی، ج3ص84، ذیل رقی؛
- طبقات اعلام الشیعه، ج1ص66.
بکر بن احمد مخلد | |
---|---|
نام کامل | بکر بن احمد مخلد (محمد) |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | بغداد |
محل درگذشت | بغداد |
دین | اسلام، شیعه |
استادان | محمد بن هارون منصوری عباسی |
شاگردان | حسن بن احمد بن قاسم معروف به شریف ابومحمد محمدی |
فعالیتها | محدث شیعی |
بکر بن احمد مخلد(محمد)، محدث شیعی در اواخر قرن چهارم. او احتمالاً در بغداد زندگانی را وداع گفته است.
معرفی اجمالی
بکر بن احمد مخلد (محمد)، یکی از محدثان شیعه در اواخر قرن چهارم است. در منابع اشارهای به زندگی و شرح حال او نشده است. تنها آگاهی ما از او، روایات انگشت شماری است که از او باقی مانده که نشانگر آن استکه وی تا اواخر سده چهارم میزیسته و احتمالاً در بغداد زندگانی را وداع گفته است. از معاصران او ابومحمد حسن بن عبدالرحمن بن خلاد و ابوعبدالله غالبی هستند که مشترکاً از محمد بن هارون منصوری عباسی روایاتی در باره چگونگی ساختن کشتی نوح شنیدهاند که در بعضی از این روایات، به فضیلت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهلبیت(علیه السلام) اشاره شده است. این احادیث در منابع اهلسنت آمده و بنا به گزارش سید بن طاوس، نخستین بار ابن نجار بغدادی(استاد سید بن طاوس) آنها را در ذیل تاریخ بغداد آورده است، اما اکنون در نسخهای که از کتاب ذیل تاریخ بغداد در اختیار داریم، اثری از این روایات به چشم نمیخورد. وی احادیثش را از «محمد بن هارون منصوری عباسی» نقل میکند که شرح حال او نیز در منابع ذکر نشده است. از شاگردان او تنها حسن بن احمد بن قاسم معروف به شریف ابومحمد محمدی را میشناسیم که خود استاد نجاشی و شیخ طوسی بوده است. از آثار تألیفی او گزارشی در دست نیست.
اساتید
از محمد بن هارون منصوری عباسی در منابع بعنوان استاد وی یاد شده.
شاگردان
حسن بن احمد بن قاسم معروف به شریف ابومحمد محمدی فقط نام ایشان در منابع رجالی بعنوان شاگرد ذکر شده است.
منابع
- الامان من اخطار الاسفار، ابن طاوس، فصل چهارم، ص118؛
- بحار الانوار، ج26ص332 حدیث14؛
- کتاب الاربعین، شیخ ماحوزی، ص231 حدیث18؛
- الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج7ص165 شماره 885.
تميم بن عبدالله بن تميم قرشي حيري، (000 – حدود 368ق)
ابوالفضل. محدث شيعي. لقب «حيري» منسوب به «حيره» است كه در جغرافياي قديم به سه مكان اطلاق ميشده است. نخست شهري در سه فرسخي كوفه نزديك نجف؛ دوم روستايي در فارس و سوم محله بزرگي در نيشابور. سوابق علمي او نشان ميدهند كه وي اهل نيشابور بوده و در محله «حيره» مسكن داشته است و در همين شهر احاديثي بهطور مستقيم از «احمد بن علي انصاري»(از همراهان امام رضا در سفر مرو) شنيده است. از تاريخ ولادت او اطلاعي در دست نيست ولي زمان درگذشت او با توجه به اينكه «شيخ صدوق»(م381ق) در 368هجري در «فرغانه»(بر وزن پروانه، از شهرهاي ازبكستان) از او حديث شنيده، ميبايست در همين حدود يا اندكي پس از آن روي داده باشد. از دوران كودكي و چگونگي تحصيلات او آگاهي درستي نداريم اما گمان ميرود كه وي در نيشابور پرورش يافته و بخش عمدهاي از زندگي را در آنجا به سر آورده است. پدرش از راويان حديث بود و در پرورش علمي او نقش اساسي داشته است. وي احاديث بسياري از پدرش نقل ميكند و از اساتيد او غير از پدرش، كسي ديگر شناخته شده نيست. وي همچنين به واسطه پدرش از كساني چون «حمدان بن سليمان نيشابوري» و «احمد بن علي انصاري»(كه خود از اساتيد وي نيز بود) احاديث فراواني از امام رضا(ع) نقل كرده كه بيشتر آنها در باره فضائل اهلبيت(ع) وارد شده است. از شاگردان او تنها «شيخ صدوق محمد بن بابويه»(م381ق) را ميشناسيم كه با نقل احاديث او، بيش از همه وي را به آيندگان شناسانيده است. برخي از صاحبنظران در باره ارزش و صحت روايات او توقف نمودهاند و حتي علامه حلي به پيروي از غضائري، با صراحت احاديث او را بياعتبار معرفي كرده است. ولي بعضي ديگر از صاحبنظران با توجه به اين كه وي استاد «شيخ صدوق» بوده و صدوق در كتابهايش با جمله «رضي الله عنه» از او تجليل نموده است، بر صحت روايات او تأكيد نمودهاند. از او اثر تأليفي گزارش نشده است.
منابع: (عيون اخبار الرضا(ع)، ج1ص25 حديث51، وص56 حديث198، وص92 حديث30 و موارد متعدد ديگر؛ الخصال، ص267، باب الخمسه، حديث2؛ التوحيد، شيخ صدوق، ص74 حديث 28، وص121 حديث24، وص132 حديث14، وص353 حديث25، و موارد ديگر؛ خلاصه الاقوال، ص329؛ طرائف المقال، ج1ص161 شماره 818)