ابوسفیان
نام کامل | صَخر بن حَرب بن اُمَیـَّة بن عبدشمس بن عبدمَناف |
---|---|
کنیه | اَبوسُفیان • ابوحنظله |
زادروز | ۱۰ سال پیش از عام الفیل (۵۶۰م) |
زادگاه | مکه |
درگذشت | ۳۰ق/۳۱ق/۳۳ق |
محل زندگی | مکه • مدینه |
نسب • قبیله | قریش |
زمان اسلام آوردن | پس از فتح مکه در ۸ق |
حضور در جنگها | در جنگهای بدر • احد • خندق • حضوری فعال علیه پیامبر(ص) |
دیگر فعالیتها | جزء دشمنان پیامبر(ص) • حامی خلافت عثمان |
دلیل شهرت | دشمنی با پیامبر(ص) |
محل دفن | قبرستان بقیع |
ابوسفیان در آغاز دعوت پیامبر(ص)، جزء دشمنان ایشان بود و در جنگهای بدر، احد و خندق، علیه مسلمانان حضوری فعال داشت. پسر او معاویه[۱] نقش سیاسی مهمی در سده اول قمری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد.
زندگینامه ابوسفیان
کنیه و نام و نسب او ابوسفیان / ابوحنظله صخر بن حرب بن امیة بن عبد شمس اموی است. [۲] مادرش صَفیه دختر حَزَن هلالیه، عمه میمونه همسر پیامبر(ص) بوده است. [۳] بنا بر سخن مشهور ۱۰ سال پیش از عام الفیل در مکه زاده شد. [۴] بر این اساس، تولد او را باید در حدود سال ۵۶۰م. دانست.
شخصیت سیاسی و اجتماعی ابوسفیان
بهرغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او خاصه پیش از اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان چنین بر میآید که وی پیش از اسلام از بزرگان قریش[۵] بوده و پیشه بازرگانی داشته است. [۶] ابنحبیب او را از حکام قریش خوانده است. [۷]
به هنگام ظهور اسلام ابوسفیان به عنوان یکی از مخالفان پیامبر (ص) به شمار میآمد و جزء سرسختترین دشمنان او شد و با برخی از بزرگان مکه در چند فعالیت بر ضد دعوت اسلام شرکت جست، ولی در مقایسه با دیگر سران قریش مانند ابوجهل و ابولهب، ظاهرا عداوت کمتری نشان میداد و شدت مخالفت او کمتر بود. [۸]
پس از مهاجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه، ابوسفیان احتمالا برای جبران مافات، دوباره به فعالیت تجاری روی آورد. در دومین سال هجرت، در راس کاروانی تجاری از شام[۹] بازمیگشت. پیامبر (ص) با سپاهیانی آهنگ حمله به آن کرد، اما ابوسفیان از یکسو از قریشیان مکه یاری خواست و از سوی دیگر خود با زیرکی تغییر مسیر داده، کاروان را به سلامت به مکه رساند.
او مایل به درگیری با مسلمانان نبود. با اینکه کاروان از خطر رسته بود، ابوجهل از تهدیدِ پیامبر چنان در خشم شد که تصمیم گرفت به مکه باز نگردد تا با یثربیان پیکار کند. [۱۰] با وقوع نبرد بدر که قریشیان شکست خوردند و شماری از مشرکان و سران بنی امیه[۱۱] از جمله فرزند ابوسفیان، حنظله کشته شدند، [۱۲] این شکست چنان بر آنان گران آمد که تصمیم گرفتند دوباره به پیکار با پیامبر (ص) و مسلمانان مدینه روند.
چنانکه برخی از محققان بهدرستی گفتهاند، نبرد بدر به رقابت یا دشمنی بنیامیه با بنی هاشم[۱۳] چهرهای خونین داد به خصوص که سران بنیامیه به دست حضرت علی (ع)[۱۴] و حمزه کشته شده بودند و خاطره تلخ و گزنده آن برای قریش تا سالهای دور، حتی در اندیشه نسلهای بعدی باقی ماند و در پارهای حوادث قرن اول هجری نقش داشت. [۱۵]
آتش زدن نخلهای مدینه
بعد از شکست بدر، ابوسفیان خود در راس مشرکان قرار گرفت. او با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشکَم رئیس بنینضیر، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام ”عُرَیض“ نخلستانهایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر (ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت اما به او دست نیافت و بازگشت. [۱۶]
جنگ احد
در سال سوم هجری ابوسفیان در راس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان به سوی مدینه حرکت کرد. [۱۷] او در بسیج مکّیان برای نبرد احد نقش اصلی را ایفا کرد. در اُحد، نزدیکی مدینه جنگ سختی روی داد و مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون حمزه سیدالشهدا عموی پیامبر (ص) به شهادت رسیدند.
جنگ بدر و خندق
پس از شکست مسلمانان در اُحد، ابوسفیان بر فراز کوه بر آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر (ص) را به نبردی دوباره در بدر وعده داد. [۱۸] سال بعد پیامبر به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعدهگاه، قریشیان را متقاعد کرد که به مکه باز گردند. [۱۹] سال دیگر ابوسفیان با یاری یهودیان مدینه، پیکار خندق را بر ضد مسلمانان ترتیب داد، [۲۰] اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر (ص)، سپاه ابوسفیان و متحدانش ناکام برگشتند و مدینه رهایی یافت. [۲۱]
پانویس
- ↑ ر.:مقاله معاویه
- ↑ المقتنی، ج۱، ص۲۷۷
- ↑ الاصابه، ج۳، ص۳۳۳
- ↑ الاصابه، ج۳، ص۳۳۳
- ↑ ر.ک:مقاله قریش
- ↑ فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی.، ص۱۲۹
- ↑ المنمق فی اخبار القریش، بغدادی، محمد بن حبیب، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت: عالم الکتب، ۱۹۸۵ میلادی.، ص۳۶۸
- ↑ جمل منانساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱، ص۱۴۱
- ↑ ر.ک:مقاله شام
- ↑ مغازی رسوال الله، عروه بن زبیر، به کوشش محمد مصطفی اعظمی، ریاض: نشر دانش اسلامی، ۱۴۰۱ قمری/ ۱۹۸۱ میلادی. (ص)، ص۱۳۱-۱۳۷
- ↑ ر.ک:مقاله بنی امیه
- ↑ السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶؛ المعارف، ص۳۴۴-۳۴۵
- ↑ ر.ک:مقاله بنی هاشم
- ↑ ر.ک:مقاله حضرت علی (ع)
- ↑ تاریخ قریش، مونس، حسین، جده: ۱۴۰۸ قمری / ۱۹۹۸ میلادی، ص۱۴۳
- ↑ السیر و المغازی، ص۳۱۰-۳۱۲؛ المغاری، واقدی، محمد بن عمر، تحقیق مارسدن جونس، قم: نشر دانش اسلامی، ۱۴۰۵ قمری.، ج۱، ص۱۸۱؛انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱، ص۳۱۰
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱، ص۳۱۲
- ↑ السیر و المغازی، ص۳۳۳-۳۳۴؛ السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶؛انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱، ص۳۲۷
- ↑ السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰-۲۲۱
- ↑ السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام،ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۵