مسجد جامع

از ویکی‌وحدت
Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

مسجد جامع
نام مسجد جامع•

مسجد جامع، مکان گردهمایی‌های سیاسی، اجتماعی و آموزشی آن‌ها و مرکزی برای برگزاری مراسم‌های مذهبی است. در معماری دوره اسلامی ایران، به مسجدی گفته می‌شود که در هر شهر برای گردهمایی مردم توسط حاکمان تأسیس می‌شده و نمازهای گروهی مهم مانند نماز جمعه و نماز عید در آن اقامه می‌شده‌است و به همین علت در مقیاس بزرگ‌تر ساخته شده‌است.

تاریخچه مسجد جامع

در عربستان پیش از اسلام هر قبیله برای گردآمدن مردم، بزرگان قوم و رئیسان خود در مناسبت ها یا به گاه ضرورت، مکانی را اختصاص داده بود. این وعده گاه‌های قبیله ای را عموماً سقیفه و در شهر مکه، دارالنّدوه می خواندند. با ظهور اسلام و هجرت نبی اکرم(ص) به یثرب، آن حضرت در اولین اقدام خود بنای مسجدی را گذاشت که مسجدالنبی نام گرفت و مرکز اصلی فعالیت های عبادی، اجتماعی، سیاسی، اداری و تعلیمی مدینه شد. گسترش مدینه بر اثر هجرت نومسلمانان به این شهر، موجب شد که پیامبر(ص) به درخواست مردم و برای راحتی آنان اجازة ساخت مساجد دیگر را بدهد. به این ترتیب دوگونه مسجد ایجاد شد: مسجد نبوی که مسجد اصلی شهر و مقرّ رئیس حکومت بود و مساجد قبیله ای یا محلی که بیشتر کاربرد عبادی و تعلیمی داشت برای آگاهی از برخی مساجد محلی و قبیله ای مدینه[۱].

گویا کاربرد «مسجد جماعت» در فرمان عمر بن خطاب به والیان خود[۲]، زمینه ساز رواج اصطلاح جامع بوده است. در روایتی از وی، نماز جماعت و نماز مستحبی مسجد جامع برتر از حج و عمره مستحبی دانسته شده است[۳]. در زمان خلافت حضرت امام علی(ع) به مسجد کوفه، جامع می گفتند[۴]. در روایاتی از آن حضرت، اعتکاف فقط در مساجد جامع روا دانسته شده است<ref></ref کلینی، ج4، ص176. برای فضیلت نشستن در مسجد جامع رجوع کنید به نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص358.>. بنابراین در صورت صحت این احادیث می توان سابقه کاربرد اصطلاح جامع و اطلاق آن بر مسجد اصلی و مرکزی شهر را به دوره خلفای نخست بازگرداند.

پانویس

  1. ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج1، ص57ـ75.
  2. مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ج2، ص246.
  3. بحشل، تاریخ واسط، ص179.
  4. ابن بابویه، علل الشرایع، 1386، ج2، ص593.