محمد بعقوبی

نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۷ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' کرده اند' به ' کرده‌اند')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ابی‌عبدالله محمد بن علی بن عرفه البعقوبی معروف به شریف بعقوبی از بزرگان تصوف و از برجستگان شهر بعقوبه در دوران عباسی ثانی و از جمله مشایخ عبدالقادر گیلانی از اقطاب تصوف بوده است. او شافعی واشعری مسلک و مشهور در علم و معرفت بوده است [۱].

نام ابی عبدالله محمد بن علی بن عرفه البعقوبی
اساتید ابوغالب باقلانی، جعفرالسراج، ابوبکر بن سوسن.
درگذشت 655ق

اساتید

ابوغالب باقلانی، جعفر السراج، ابوبکر بن سوسن، بن بیان، ابوطالب بن یوسف، ابوسعید المخزامی، ابوالخطاب الکلوذانی، بن عقیل، زکریا تبریزی[۲].

شاگردان

عبدالقادر گیلانی و سمعانی، عمر بن علی قرشی، حافظ عبدالغنی، شیخ موفق الدین بن قدامه و دو پسرش عبدالرزاق و موسی، علی بن ادریس، احمد بن مطیع الباجسرائی، ابوهریره محمد بن لیث الوسطانی و اکمل بن مسعود هاشمی ابوطالب عبداللطیف بن محمد قبیطی، احمد بن سلامه از او کسب اجازه کرد. شیخ سهروردی او را همراهی می‌کرد و السمعانی می‌گوید که کتاب «اخبار مکه» ازرقی و قسمتی از کتاب الجامع الصحیح ابوحفص البیجری را در محضر او فراگرفت [۳].

وفات

به احتمال زیاد وفات او در سال 655 هجری قمری بوده است و برخی منابع از او یاد کرده‌اند، از جمله بهجة الاسرار و معدن الأنوار فی مناقب الشیخ عبدالقادر الگیلانی و مرقدش همچنان نمایان است و در کنارآن قبرستانی است برای مسلمانان در شهر بعقوبه عراق که مرکز استان دیالی است[۴].

پانویس

  1. ابن زيدان العلوي: المنزع اللطيف في مفاخر المولى إسماعيل، 39-42 الفضيلي: الدرر البهية والجواهر النبوية، ص79 -80 المشرفي: الحلل البهية، ص206-207
  2. محمد البعقوبي
  3. السيوطي: تاريخ الخلفاء، ص 331 ابن دقماق: الجوهر الثمين، ص110. أبو العباس أبن القاضي: درة الحجال في أسماء الرجال، 1/106. الفتوني العاملي: تهذيب حدائق الألباب: ص148. المطهر الجرموزي :النبذة المشيرة، ص181. الرباطي الضعيف: تاريخ الضعيف الرباطي، 1/93
  4. مرتضى الزبيدي: الروض الجلي، ص130. الناصري: الاستقصا في أخبار المغرب الأقصى ج3/3 أبي القاسم الزياني: جمهرة التيجان وفهرسة ا لياقوت والمرجان، ص70 ابن زيدان العلوي: المنزع اللطيف في مفاخر المولى إسماعيل، 39-42 الفضيلي: الدرر البهية والجواهر النبوية، ص79 -80