کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین

محمد بن عبیدالله بن عتبه
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملجعفر بن محمد بن عبیدالله بن عتبه
اطلاعات شخصی
روز تولد235ق.
روز درگذشت305ق.
دیناسلام، شیعه
استادانایوب بن نوح
شاگردانابن عقده کوفی
فعالیت‌هامحدث

جعفر بن محمد بن عبیدالله بن عتبه، از محیط خانواده و دوران تحصیل و هم‌بحثان او اطلاعی در دست نیست. وی دوران تحصیل و حیات علمی خود را در کوفه سپری کرده باشد زیرا استاد و شاگردش هر دو در کوفه سکونت داشتند.

معرفی اجمالی

جعفر بن محمد بن عبیدالله بن عتبه، می‌دانیم که وی از ایوب بن نوح نقل حدیث کرده است، بنابراین وی هنگامی که نزد این استاد خود، مشغول استماع حدیث بود از سن کافی(بیست ساله) برخوردار بوده و زمان تولد او را می‌توان حدود 235هجری در نظر گرفت. وفات او نیز ممکن است در اواخر سده سوم یا اوایل سده چهارم اتفاق افتاده باشد، زیرا ابن عقده کوفی از شاگردان او بوده است و در این‌جا ترجیحاً تاریخ وفات او را در اوایل سده چهارم حدود 305هجری در نظر گرفته‌ایم. از محیط خانواده و دوران تحصیل و هم‌بحثان او اطلاعی در دست نیست. گمان می‌رود وی دوران تحصیل و حیات علمی خود را در کوفه سپری کرده باشد زیرا استاد و شاگردش هر دو در کوفه سکونت داشتند اما به هر حال در منابع گزارشی از شرح‌حال او نیامده و شخصیت او کاملاً برای ما مجهول است. به نظر می‌رسد از آنجا که شاگرد و استاد او از دانشمندان نامدار شیعه به شمار می‌آیند، وی در زمان خود از شخصیت‌های مشهور و شناخته‌شده بود لکن استماعات حدیثی او هیچ‌گاه به آیندگان انتقال پیدا نکرد و شخصیت او در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت.

اساتید

از میان اساتید وی تنها نام ایوب بن نوح در منابع ذکر شده است.

شاگردان

از میان شاگردان وی تنها نام ابن عقده کوفی در منابع ذکر شده است.

منابع

  1. ایضاح الاشتباه، ص133 شماره 140؛
  2. رجال نجاشی، ص215 ذیل شماره 561؛
  3. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص77.
جعفر بن محمد بن قولویه قمی
 
نام کاملجعفر بن محمد بن قولویه قمی
نام‌های دیگرجعفر بن محمد بن مسرور
اطلاعات شخصی
روز تولد280ق.
محل تولد368ق.
دیناسلام، شیعه
استادانسعدبن عبدالله اشعری
فعالیت‌هافقیه، محدث

جعفر بن محمد بن قولویه قمی، فقیه و محدث مشهور امامی. نام دیگر او «جعفر بن محمد بن مسرور» است، زیرا نام‌های جد او «مسرور» و «قولویه» بوده است. از زادگاه و تاریخ ولادت او اطلاعی در دست نیست اما شاگردی او نزد «سعدبن عبدالله اشعری» نشان‏‌گر آن است که وی هنگام وفات استادش، از سن کافی برای استماع حدیث(بیست ساله) برخوردار بوده است، بنابراین می‏‌توان تولد او را حدود 280هجری در نظر گرفت.

وی در یک خانواده علمی و مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش «ابوجعفر محمد بن قولویه» معروف به «مسلمه» یا «ممله» از محدثان بزرگ بود که در قم درگذشته و در کنار بقعه «علی بن بابویه قمی» به خاک سپرده شده است. برادرش «ابوالحسین علی بن محمد بن قولویه» نیز از محدثان شیعه بوده و کتاب «فضل العلم و آدابه» از اوست. وی از برادرش کوچک‏تر بوده و نزد او شاگردی نموده است اما برادرش در سنین جوانی از دنیا رفت. پسرش «ابواحمد عبدالعزیز» نیز از راویان حدیث بوده است. در باره محل پرورش او اگرچه در منابع چیزی ذکر نشده است اما وی بی‏تردید در قم پرورش یافته و نیمه نخست حیات علمی خود را در آنجا سپری کرده است، زیرا بسیاری از اساتید او اهل قم بوده‏اند و استماع او نزد «سعد بن عبدالله اشعری» نیز که با او حدود 67 سال اختلاف سنی دارد، حاکی از آن است که وی اساساً تحصیلات خود را در قم آغاز کرده است، هر چند روایات او از سعدبن عبدالله از انگشتان یک دست هم تجاوز نمی‏کند، اما در مقابل، احادیث فراوان او از پدرش که در قم سکونت داشته و از نزدیکان و معاصران سعد اشعری بوده عقیده مذکور را بیشتر تأیید می‏نماید. وی برای کسب دانش مسافرت‏هایی به ری، خوزستان و مصر نیز داشته است. همچنین در سال 337هجری هنگامی که قرامطه حجرالاسود را به مسجدالحرام باز می‏گرداندند، وی با علم به اینکه چنین جریانی رخ خواهد داد(زیرا داستانش را در کتابها خوانده بود)، عازم حج شد، ولی بیماری سختی در بغداد بر او عارض شد و از ادامه سفر بازماند و ناچار در همانجا اقامت گزید. احتمال می‏رود که وی پیش‏تر نیز به عراق آمده باشد، زیرا شماری از استادان عراقی او پیش از این تاریخ درگذشته بودند. ابن‏قولویه از فقهای صاحب فتوی بود که سعی داشت راه اجتهاد را در عرصه حدیث باز کند. وی در تمام کتاب‏های رجالی فردی برجسته، مورد اعتماد و راستگو معرفی شده است. به گفته نجاشی تمام ستایش‏هایی که در باره دیگران شده، استحقاق او از همه آنها بیشتر است. در میان مورخان و رجال‏شناسان اهل‏سنت نیز کسی جز به نیکی و بزرگی از او یاد نکرده است. در این میان ابن‏حجر در لسان‏المیزان پس از ستایش او، هشدار می‏دهد که در بزرگی او همین بس که از مدرسه او شاگردانی چون «شیخ مفید» بیرون آمده است. وی در قم، بغداد و مصر نزد اساتید زیادی بهره برده است. در قم محضر بزرگانی مانند «احمدبن ادریس اشعری»(م306ق)، «علی بن بابویه قمی»(م329ق)، «ابن ولید قمی»(م343ق) و «ابوعبدالله محمدبن ابی‏القاسم»(م.ب343ق) معروف به «ماجیلویه» را درک کرده و از آنها حدیث شنیده است. در بغداد نیز از محضر بزرگانی چون «محمدبن یعقوب کلینی»(م329ق)، «عبدالعزیز یحیی جلودی»(م332ق)، «محمدبن همام اسکافی»(م336ق)، و «ابوعمرو کشی»(م363ق؟) استفاده کرده است. وی همچنین از طریق مکاتبه، اجازه نقل روایات «ابن ابی عقیل عمانی»(م.ح329ق) را دریافت نموده است. در مصر نیز برخی از روایاتش را از طریق استادش «محمدبن احمدبن سلیم صابونی» نقل کرده است. از شاگردان و راویان وی می‏توان «شیخ صدوق»(م381ق)، «ابن عیاش جوهری»(م401ق)، «ابن نوح سیرافی»(م410ق)، «ابن غضائری»(م411ق)، «شیخ مفید»(م413ق)، «محمدبن شاذان قمی»(م420ق) و «ابن عبدون»(م423ق) را نام برد. از معاصران او «محمدبن هارون تلعکبری»(م385ق) است‏که متقابلاً از یکدیگر نقل روایت نموده‏اند. تألیفات و آثار ابن‏قولویه بیشتر در زمینه فقه و حدیث نوشته شده و در کلیه ابواب فقهی مانند: طهارت، صلاه، صوم و مانند اینها آثاری از خود برجای نهاده است. مشهورترین اثر او که اکنون نیز در دست است، کتاب «کامل‏الزیارات» است. این کتاب یکی از مهم‏ترین منابع امامیه در باب زیارات و آداب آن است. از دیگر آثار او کتاب‏های: «الاربعین»، «تاریخ الشهور و الحوادث فیها»، «ادب الحکام»، «قیام اللیل» و «النوادر» هستند. وی همچنین اثری با عنوان «العدد فی شهر رمضان» داشته که در آن نظر خود را در باره عدم نقصان ماه رمضان بیان کرده است.

درگذشت

وفات او در سال 368هجری در بغداد روی داد و در کاظمین کنار مرقد مطهر دو امام شیعیان(و نزدیک امام جواد «ع») به خاک سپرده شد. همچنین قبر شاگرد نامدارش «شیخ مفید» نیز در همان‌جاست.

منابع

  1. طبقات اعلام الشیعه، ج1صص76 و78؛
  2. کامل الزیارات، مقدمه، به قلم شیخ جواد قیومی؛
  3. رجال نجاشی، ص123 شماره 318؛
  4. رجال طوسی، ص418 شماره 6038؛
  5. الفهرست، طوسی، ص91 شماره 141؛
  6. خلاصه الاقوال، ص88؛ امل الآمل، ج2ص55 شماره 143؛
  7. لسان المیزان، ج2ص125؛
  8. معجم المطبوعات النجفیه، ص283 شماره 1184؛
  9. معجم المؤلفین، عمر کحاله، ج3ص146؛
  10. دائره المعارف تشیع، ج1ص359؛
  11. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج4ص491؛
  12. فرج المهموم، ص254.