کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین

حسن بن ابوالحسن دیلمی
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
اطلاعات شخصی
محل تولدگیلان، دیلم
روز درگذشت355ق.
دیناسلام، شیعه
شاگردانشیخ ابوالفتح کراجکی
آثارارشادالقلوب کتاب التفسیر
فعالیت‌هامفسر

حسن بن ابوالحسن دیلمی، از مفسران امامیه در قرن چهارم. از نسبت «دیلمی» می‏‌توان استنباط کرد که وی اصالتاً اهل «دیلم» از دیار گیلان بوده است اما قطعاً مسافرت‏‌هایی به عراق داشته و با بزرگان کوفه و بغداد ملاقات کرده و مدتی در آنجا به استماع حدیث مشغول بوده است. از کتاب‏‌های او تنها «کتاب التفسیر» مورد شناسایی قرار گرفته است.

معرفی اچمالی

حسن بن ابوالحسن دیلمی، از مفسران امامیه در قرن چهارم. نام او با حسن بن ابی الحسن دیلمی صاحب کتاب ارشادالقلوب مشترک است، اما زمان آن‌دو بیش از پنج سده با یکدیگر فاصله دارد. وی صاحب «کتاب التفسیر» است که ابوالفتح کراجکی در کنز الفوائد، و ابن‏‌شهرآشوب در مناقب از او نقل می‏‌کنند.

وی در منابع رجالی فردی ناشناخته است اما در همین منابع تصریح به امامی‏‌ بودن او شده است. از ولادت و وفات او اطلاعی در دست نیست، تنها از احادیث او می‌‏توان یقین کرد که وی از رجال نیمه دوم قرن چهارم بوده است، زیرا «شیخ کراجکی» به‏ طور مستقیم از او نقل حدیث می‏‌کند، اما این‌که وی در کجا پرورش یافته و نزد چه کسانی درس خوانده، بر ما مجهول است، زیرا نام پدر و هم‌چنین نام سلسله اساتید او ناشناخته است. از نسبت «دیلمی» می‏‌توان استنباط کرد که وی اصالتاً اهل «دیلم» از دیار گیلان بوده است اما قطعاً مسافرت‏‌هایی به عراق داشته و با بزرگان کوفه و بغداد ملاقات کرده و مدتی در آنجا به استماع حدیث مشغول بوده است. وی در موارد متعددی از پدرش نیز نقل حدیث می‏‌کند و این، نشان می‏‌دهد که پدرش از عالمان عصر خود بوده و در حیات علمی نامبرده سهیم بوده است.

شاگردان

شاگردان او اطلاعی در دست نیست اما از آنجا که «کراجکی» بدون هیچ واسطه‌‏ای از او نقل حدیث می‌‏کند چنین استنباط می‌‏شود که یکی از شاگردان او شیخ ابوالفتح کراجکی بوده است.

آثار

از کتاب‏‌های او تنها «کتاب التفسیر» مورد شناسایی قرار گرفته که به شیوه روایی تألیف شده و در تأویل و تفسیر آیات قرآنی، از احادیثی که در مناقب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و سایر اهل‏‌بیت (علیه‌السلام) وارد شده، بهره گرفته شده است.

منابع

  1. کنزالفوائد، کراجکی، صفحات متعدد؛
  2. الذریعه، ج1ص517 شماره 2527، وج4ص271 شماره 1257؛
  3. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص84؛
  4. مرآه الکتب، تبریزی، ص489 شماره 145.


ادریس بن احمد اشعری قمی
 
نام کاملحسن بن احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمی
اطلاعات شخصی
محل تولدقم
روز درگذشت345ق.
محل درگذشتقم
دیناسلام، شیعه
شاگردانشیخ صدوق
فعالیت‌هامحدث شیعی

حسن بن احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمی، محدث شیعی. وی فرزند فقیه و محدث مشهور احمد بن ادریس قمی و استاد شیخ صدوق است. وی در قم پرورش یافت و تحت تربیت پدرش رشد کرد و به تدریج به حد کمال رسید. احادیثی از او در باره فضیلت امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است.

معرفی اجمالی

حسن بن احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمی، محدث شیعی. کنیه او در منابع ذکر نشده است. وی فرزند فقیه و محدث مشهور «احمد بن ادریس قمی» و استاد «شیخ صدوق» است و در باره وفات او این اندازه روشن است که بعد از پدرش و قبل از شیخ صدوق وفات یافته است، بنابراین دوران زندگی و حیات علمی او تماماً در سده چهارم بوده و احتمالاً در اواسط این سده حدود 345هجری زندگی را به انجام رسانده است. وی در قم پرورش یافت و تحت تربیت پدرش رشد کرد و به تدریج به حد کمال رسید. پدرش یکی از دانشمندان برجسته شیعه است که حتی صاحب‌نظران اهل‌سنت نیز، از پدرش به نیکی یاد کرده و او را «بزرگ مصنفین رافضیه» معرفی کرده‌اند.

برادرش حسین بن احمد بن ادریس از اساتید شیخ تلعکبری و «شیخ صدوق» بود که در منابع حدیثی، نام این‌دو با یکدیگر خلط می‌شود، اما تحقیقات نشان می‌دهد آنها دو شخصیت جدا از هم و با یکدیگر برادر بوده‌اند. وی در کنار برادرش، بیشترین بهره‌ها را از پدر برد و چنین می‌نماید که تا آخر عمر در قم اقامت داشت زیرا از رابطه او با اساتید و شاگردان شهرهای دیگر گزارشی دیده نشده است. وی در قم تمام آموخته‌هایی را که از پدرش داشت به دیگران انتقال داد و از او احادیث متعددی بر جای مانده که محتوای آنها غالباً عبادی و اخلاقی هستند. بعضی از این احادیث نیز در باره فضیلت امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است. در بعضی از روایات او آمده است که امام رضا (علیه‌السلام) به «ابی نصر بزنطی» فرمود: «به شیعیان من ابلاغ کن که ثواب زیارت من برابر با هزار حج تمتع است». ظاهراً وی در زمان خود از شخصیت‌های مورد اعتماد بود و شیخ صدوق در هنگام نقل حدیث از او با جمله «رضی الله عنه» تجلیل کرده است، و این مطلب، گویای آن است که وی از حسن سابقه برخوردار بوده و احادیث او می‌بایست قابل قبول انگاشته شود. از او اثر تألیفی بر جای نمانده است.

شاگردان

از شاگردان او تنها شیخ صدوق است که شنیده‌های او را برای آیندگان بازگو کرده است، مگر در یک مورد که محمد بن احمد بن داود قمی(استاد شیخ طوسی) نیز از او نقل حدیث کرده است.

منابع

  1. تهذیب الاحکام، ج6ص85 حدیث169، وص109 حدیث194؛
  2. الخصال، خصلت‌های سه‌گانه، ص110 حدیث80 و82؛
  3. طرائف المقال، ج1ص164 شماره 841؛
  4. عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام) ، ج1ص233 حدیث24؛
  5. کمال الدین و تمام التعمه، ص325، باب 33، وص388 باب42؛
  6. مسند الامام الرضا (علیه‌السلام) ، ج1ص144.


حسن بن احمد بن حسن ناصر(ناصر صغیر)
 
نام کاملحسن بن احمد بن حسن ناصر
نام‌های دیگرناصر صغیر
اطلاعات شخصی
روز درگذشت368ق.
محل درگذشتبغداد
دیناسلام، شیعه
فعالیت‌هاعالم شیعی، نقیب علویان

حسن بن احمد بن حسن ناصر، مشهور به «ناصر صغیر». عالم شیعی و نقیب علویان در بغداد. پدرش «ابوالحسین احمد بن ناصر موسوی» از رؤسای زمان خود و نقیب سادات در بغداد بود. دخترش «فاطمه» مادر سید رضی و سید مرتضی است. شیخ مفید كتاب احكام النساء را برای دخترش فاطمه نوشت.

معرفی اجمالی

حسن بن احمد بن حسن ناصر، مشهور به «ناصر صغیر». عالم شیعی و نقیب علویان در بغداد. در برخی از منابع نام او «حسین» ضبط شده چنان‌كه نام پدر او به جای احمد، «علی» ضبط شده است. تاریخ تولد او در دست نیست اما وفات او در 368هجری در بغداد روی داد. پدرش «ابوالحسین احمد بن ناصر موسوی» از رؤسای زمان خود و نقیب سادات در بغداد بود. جدش «ناصر كبیر» مشهور به «اطروش» فرمانروای طبرستان بود كه در 304هجری در آمل درگذشت. برادرش «ابوجعفر محمد بن ناصر» مشهور به «صاحب قلنسوه» فرمانروای دیلم و جیلان بود. دخترش «فاطمه» مادر سید رضی و سید مرتضی است و كسی است كه نزد «شیخ مفید» از احترام زیادی برخوردار بود و شیخ مفید كتاب احكام النساء را برای دخترش فاطمه نوشت. همین دخترش با «ابواحمد حسین بن موسی موسوی»(پدر سید مرتضی و سید رضی) ازدواج كرد، بنابراین وی (یعنی ناصر صغیر) پدر مادر «سید رضی» و «سیدمرتضی علم الهدی» می‌باشد. سیدمرتضی در باره پدر بزرگش ناصر صغیر می‌گوید: «پدر بزرگم را دیده‌ام و با او حشر و نشر داشتم تا اینكه در سال 362ق بعد از كناره‌گیری پدرم، مسئولیت نقابت علویان بغداد را پدر مادرم بر عهده گرفت و در 368ق در بغداد وفات یافت. او مردی نیكوكار، اهل دانش، پاك‌طینت و دارای اخلاق پسندیده‌ای بود. در ایام «معزالدوله»(حكومت: 334 تا 356ق) چنان عظمت و هیبتی داشت كه او را در همه امور مقدم می‌داشتند». مسئولیت نقابت علویان به ویژه در بغداد كه مركز خلافت اسلامی به شمار می‌آمد، یكی از موقعیت‌های مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بود و كسی كه به این منصب گماشته می‌شد، می‌بایست لیاقت رهبری و هدایت سادات را دارا بوده و بتواند از عهده مشكلات و اموری كه به نحوی به سادات و علویان مربوط می‌شود، بر آید. موقعیت او به عنوان نقیب نقبای بغداد، حاكی از شایستگی‌های فراوان او در مدیریت و رهبری سادات است و بدیهی است چنین شخصیتی از نظر علمی نیز می‌بایست دارای مقام و منزلت ویژه‌ای بوده باشد تا بتواند در برابر انبوه مشكلات و كشمكش‌های فرقه‌ای و مذهبی كه در آن زمان فزاینده بود، فائق آید. با این‌حال در هیچ‌یك از منابع كهن، در باره میزان تحصیلات و سطح علمی او، سخنی به میان نیامده است، بنابراین با توجه به پوشیده‌بودن حیات علمی او، امكان شناسایی اساتید و شاگردان او برای ما وجود ندارد چنانكه از آثار تألیفی او نیز گزارشی دیده نشده است.

منابع

  1. الانتصار، شریف مرتضی، تحقیق موسسه النشر الاسلامی، ص12؛
  2. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص82؛
  3. عمده الطالب، ابن عنبه، ص310؛
  4. الفوائد الرجالیه، ج3صص96 و97؛
  5. المجدی فی انساب الطالبیین، ص155.