مارقین

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۰ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مارقیه به معنای گروه بیرون رفته و خروج کرده است و در اصل عنوان خوارجی است که در جنگ نهروان در برابر امام علی ع قرار گرفته و جنگیدند.

تاریخچه

پس از اعلام نظر حکمین در دُومة الجندل که ابو موسى اشعرى حَکَم حضرت على (ع) و عمرو بن عاص حَکَم معاویه بود و نتیجه حکمیت جز اختلاف بین مسلمین نبود، زیرا پس از ناکثین یعنى عهدشکنان که اصحاب جمل بودند و قاسطین که بازگردندگان از حق و همان لشکریان نیمه راه آن حضرت در جنگ صفین به شمار مى‏ رفتند، گروه مارقین که همان خوارج جنگ نهروان باشند به وجود آمدند. مارقیه در ابتدای جنگ صفین، جزء لشکریان امام علی علیه‌السلام بودند، اما بعد از ماجرای حکمیت، مقابل امام قرار گرفته و گروه سومی را تشکیل دادند. و سر انجام حضرت على (ع) در منطقه نهروان با مارقین جنگید و شکست سختی بر آنان وارد کرد.[۱]

روایت حضرت علی درباره ناکثین، قاسطین و مارقین

این حدیث از آن حضرت درباره جنگ با مخالفان نقل شده است که فرمود:امرت بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین. یعنی من مامور به نابودی ناکثین، قاسطین و مارقین هستم. [۲] یعنى به جنگ با ناکثان و قاسطان و مارقان مأمور گشتم.

علت نام‌گذاری

در زبان عربی به تیری که از کمان خارج می‌شود، «مَرق» می‌گویند و به همین دلیل به خوارج مارقین گفتند، زیرا همچون تیری که از کمان بیرون می‌جهد، به یکباره از جمع مسلمانان بیرون رفتند. [۳] در نقل‌ها آمده است که عنوان مارقین برای خوارج برگرفته از حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که خطاب به امام علی علیه‌السلام) فرمود: «ستُقاتل بعدی، الناکثین و القاسطین و المارقین. یعنی پس از من، با ناکثین، قاسطین و مارقین خواهی جنگید» [۴] و در همین راستا، امام علی(ع) هنگام روبرویی با سپاه شام فرمود: «پیامبر خدا(ص) به من دستور داد که با ناکثین بجنگم و من این کار را انجام دادم و فرمان داد تا با قاسطین بجنگم که شما مصداقش هستید، اما در مورد مارقین نمی‌دانم که چه وقتی نوبت آنان خواهد شد [۵] [۶].امام علی علیه‌السلام از پیامبر صلوات الله علیه نقل می‌کند: «یَخْرُجُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ‏ قَوْمٌ أَحْدَاثُ الْأَسْنَانِ سُفَهَاءُ الْأَحْلَامِ قَوْلُهُمْ مِنْ خَیْرِ أَقْوَالِ الْبَرِّیَّةِ صَلَاتُهُمْ أَکْثَرُ مِنْ صَلَاتِکُمْ وَ قِرَاءَتُهُمُ أَکْثَرُ مِنْ قِرَاءَتِکُمْ لَا یُجَاوِزُ إِیمَانُهُمْ تَرَاقِیَهُمْ أَوْ قَالَ حَنَاجِرَهُمْ یَمْرُقُونَ مِنَ الدِّینِ کَمَا یَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِیَّةِ» [۷] [۸] یعنی گروهی در آخر الزّمان پیدا می‌شوند که دارای افکاری پریشان و احمقانه هستند. گفتارشان از بهترین گفتار افراد روی زمین است، و نمازشان از نماز شما بیشتر و قرآن خواندن شان از قرآن خواندن شما بیشتر است. ایمان شان از گلوی‌شان تجاوز نمی‌کند، از دین به گونه‌ای خارج می‌شوند که گویی تیر از کمان خارج می‌شود.

افراد شاخص مارقین

برجسته‌‌ترین چهره‌های خوارج که از مارقین به حساب می‌آمدند عبارت‌اند از: 1.حرقوص بن زهیر تمیمی 2. شریح بن اوفی العبسی 3.عبدالله بن شجره سلمی 4. حمزه بن سنان اسدی 5.عبدالله بن وهب راسبی

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 382 با ویرایش و اصلاح عبارات
  2. شیخ صدوق، علل الشرایع، قم، نشر داوری، چاپ اول، ج 1، ص 223
  3. ابن درید، جمهرة اللغة، ج‏۲، ص 792
  4. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱، ص201
  5. ابن اعثم کوفى، أبومحمد أحمد، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۷۷
  6. منقرى، نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۳۳۸
  7. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، نشر دار احیاء التراث العربی، سال 1403 قمری، چاپ دوم، ج 33، ص 340
  8. صحیح البخاری، الجزء التاسع ص 16- 17به نقل از عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، النص، ص، 460.