محمد بن ابی غریب ضبی
احمد بن محمد بن ابی غریب ضبی، محدث شیعه است.
احمد بن محمد بن ابی غریب ضبی | |
---|---|
نام کامل | احمد بن محمد بن ابی غریب ضبی |
نامهای دیگر | ضبی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | عراق |
سال درگذشت | 325 ق، ۳۱۶ ش، ۹۳۷ م |
محل درگذشت | بصره |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
فعالیتها | محدث امامی |
معرفی اجمالی
احمد بن محمد بن ابی غریب ضبی، محدث شیعه. لقب «ضبی» (به فتح ضاد و تشدید باء) یا از این جهت است که وی اهل روستایی به همین نام در «تهامه» واقع در ساحل دریا در مسیر شام است، و یا بدین سبب است که وی منسوب به طائفهای از عرب است که نسب آنها به «ضبه بن ادّ بن طابخه» منتهی میشود. در بعضی از منابع به همراه «ضبی» لقب «نصیبی» نیز ضبط شده است. در این صورت وی از مردم «نصیبین» واقع در دیار بکر از اهالی شمال عراق نزدیک موصل خواهد بود. درباره زمان وفات او تنها میتوان گفت که یکبار در سال 322هجری شیخ تلعکبری بهطور مستقیم از او حدیث شنیده است اما بیشتر استماعات تلعکبری از طریق پدرش از او بوده است، بنابراین شاگردی تلعکبری نزد او میبایست در اواخر عمر ابیغریب بوده باشد، از اینرو وفات او را میتوان حدود 325 هجری تخمین زد.
وی بخش عمدهای از حیات علمی خود را در بصره گذرانده است و در آنجا از «محمد بن زکریا غلابی» (م298ق) بهرههای فراوان برد و به اندازهای از دانش رسید که اجازه نقل تمام روایاتش را دریافت کرده است. وی همچنین در بصره روایاتی از «حسن بن محمد بن جمهور عمی» (م.ح310ق) شنید و در علوم حدیث تبحر یافت. سپس به بغداد آمد و در آنجا شاگردان چندی تربیت نمود. اکنون تعداد انگشت شماری از احادیث او در جوامع روایی شیعه به چشم میخورد که درباره فضیلت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و دعاهای وارده است. بیشتر صاحب نظران روایات او را قابل قبول دانسته و درباره شخصیت او اظهار رضایت نمودهاند. از شاگردان او غیر از تلعکبری و پدرش میتوان به «احمد بن محمد بن عیاش» (م401ق) صاحب کتاب مقتضب الاثر اشاره کرد.
استادان
از اساتید مشهور او میتوان محمد بن زکریا غلابی و حسن بن محمد بن جمهور عمی را نام برد.
شاگردان
شیخ تلعکبری و احمد بن محمد بن عیاش از مشهورترین شاگردان وی میباشند.
آثار
از تألیفات او چیزی در منابع گزارش نشده است.
منابع
- رجال طوسی، ص 410 شماره 5951؛
- مستدرک الوسائل، ج 14 ص 204 حدیث 15612، و ص 311 حدیث 16798؛
- اقبال الاعمال، ج 3 ص 209؛
- طرائف المقال، ج 1 ص 158 شماره 785؛
- معجم رجال الحدیث، ج 3 ص 17 شماره 801، تنقیح المقال(حجری)، ج 1 ص 77 شماره 466.