ابوعلی جبایی

ابوعلی محمد بن عبدالوهاب جبّائی متکلم معتزلی و مؤسس فرقه جبائی بود. پس از فراگیری مقدمات به بصره رفت و نزد علمایی بنام، از‌جمله ابویوسف یعقوب بصری، درس خواند. ابوعلی از معتزلۀ بصره است و در روزگار خویش شیخ معتزله به‌شمار می‌رفت. علم کلام را بر طالبان آن آسان کرد. در ردّ ابن‌راوندی و نَظّام معتزلی رسالاتی تألیف کرد. مردی زاهد و فقیه بود و پس از ابوالهُذَیل عَلّاف از بزرگ‌ترین علمای کلام معتزله به‌شمار می‌رود. ابوالحسن اشعری شاگرد و پسرخواندۀ او بود که از وی جدا شد و در رد ابوعلی و سایر معتزله رسالاتی نوشت. ابوعلی در پاره‌ای از عقاید با معتزلی‌ها اختلاف داشت. ابوهاشم جبایی پسرش بود. ابوعلی تفسیری به فارسی بر قرآن نوشته که نمانده است.

ابوعلی جبایی
عالمان اهل سنت.jpg
نام کاملابوعلی محمد بن عبدالوهاب جبّائی
نام‌های دیگرجبایی، ابوعلی
اطلاعات شخصی
محل تولدخوزستان، جباء
روز درگذشتشعبان، ۳۰۳ق.
دیناسلام، اهل سنت
استادان
  • ابویعقوب یوسف بن عبداللّه شَحّام
  • ابوجعفر اسکافی
  • ابن‌شهرآشوب
شاگردان
آثار
  • تفسير أبي‌علی الجبائي
  • الاصول
  • النهی عن المنکر
  • التعدیل و التجویز
  • الاجتهاد
  • الاسماء والصفات
  • التفسیرالکبیر
  • النقض علی ابن‌راوندی
  • الرد علی ابن‌کلاب
  • الرد علی المنجمین
  • من یکفر ومن لایکفر
  • شرح الحدیث

ابوعلی جبایی

ابوعلی جبایی از متکلمان مشهور معتزله بصره[۱]. در قرن سوم می‌­باشد. بوعلی که در «جبّائی» از شهرهای بستان آباد خوزستان[۲]، بین بصره و اهواز[۳]، در سال 235 ق. به دنیا آمده است در بصره نزد بزرگانی از معتزله مانند عبدالله شمام علم کلام را آموخت[۴]. وی همچنین از اصحاب ابوالهذیل علاف نیز به شمار می‌­رود[۵]. جبائیه از آخرین فرقه­‌های معتزله در اوایل قرن چهارم به شمار می‌­رود که به طرفداران ابوعلی محمد بن عبدالوهاب جبّائی گفته می‌­شود.

فرزندان

وی دو فرزند داشت: پسری به نام ابوهاشم که پس از مرگ پدر ریاست معتزله بصره را برعهده گرفت و دختری که گفته شده است در آرای معتزلی تبحر داشت و آموزه‌های آن مکتب را در میان زنان ترویج می‌کرد[۶].

شاگردان جبائی

از مهمترین شاگردان او می‌­توان به پسرش ابوهاشم اشاره کرد که بعد از پدر به ریاست معتزله بصره رسید[۷].

از دیگر شاگردان معروف وی می‌­توان به ابوالحسن اشعری، مؤسس مذهب اشعری، اشاره کرد[۸]. برخی از معتزلیان او را نویسنده یکصد و پنجاه هزار صفحه مطالب علمی می­دانند[۹] که بیش از چهار هزار از آن مباحث کلامی بوده است[۱۰]. او مناظراتی با بزرگان عصر خود نیز داشته است[۱۱].

دیگر شاگردان جبّائی

  1. عبداللّه بن عباس رامهُرمُزی؛
  2. ابوعمر سعیدبن محمد باهلی (متوفی ۳۰۰)؛
  3. ابن‌ابی عَلاّ ن؛
  4. ابوالقاسم حارث وَرّاق؛
  5. ابوالقاسم علی تَنُوخی؛
  6. ابوعبداللّه واسطی؛
  7. ابوالحسن علی بن فَرزویه؛
  8. ابوبکربن حرب تُستَری؛
  9. ابواحمد عَسکری عَبدَکی(ابن‌عَبْدَک)؛
  10. ابوالحسن اسفراینی؛
  11. ابوعبدالرحمان صَیدَلانی؛
  12. ابوالحسین حسینی؛
  13. و سه خراسانی:
  14. ابوالفضل کَشّی،
  15. ابوالفضل خُجَندی،
  16. ابوسعید اُشروسَنی[۱۲].

آثار

یکی از آثار جبّائی شامل پاسخ‌های او به پرسش‌های دخترش است[۱۳]. احتمالاً همسر جبّائی خوزستانی بوده و با توجه به این که جبّائی ۴۲ ساله بوده که پسرش به دنیا آمده، می‌توان گفت که او پس از بازگشت از بغداد به خوزستان، ازدواج کرده است. اظهار صَفَدی[۱۴] را مبنی بر این که جبّائی همسر مادر ابوالحسن اشعری بوده، هیچ منبع دیگری تأیید نکرده است و اساساً این مطلب صحیح نیست [۱۵].

جبّائی تألیفات متعددی داشته که هیچ یک از آنها باقی نمانده است. گفته‌اند که او ۰۰۰، ۱۵۰ برگ، یعنی سیصد هزار صفحه، را تماماً املا کرده است[۱۶]. بنا به نوشته مَلَطی (متوفی ۳۷۷؛ص ۴۰)، چهل هزار برگ آن با مباحث کلامی مرتبط است.

گفته‌اند که در فهرست ابن‌ندیم عنوان هفتاد کتاب از جبّائی ذکر شده بوده، ولی آن بخش باقی نمانده است[۱۷]. در کتاب‌های طبقات معتزلیان نیز اطلاعی درباره مکتوبات جبّائی نیامده است. بیشترین اطلاعات درباره تألیفات او در ارجاعات فراوان اما پراکنده به آثار او، در کتاب‌های متأخر، به ویژه نوشته‌های معتزلیان، یافت می‌شود. از این ارجاعات پیداست که آثار جبّائی بر سه نوع اصلی بوده است[۱۸].

مخالفت با جبائیه

گفتنی است که برخی از متکلمان امامیه ردیه­‌هایی بر ابوعلی جبایی نوشته‌اند که از آن جمله می­‌توان به ابوسهل اسماعیل بن علی (م. 311ق.)[۱۹]، ابوجعفر محمد بن عبدالرحمان بن قبه رازی (م. قبل از 319ق.)[۲۰] و ابومحمد حسن بن موسی نوبختی (م. 3269ق.)[۲۱] اشاره کرد. دراین‌باره باید گفت که روشن نیست ردیه‌­های این بزرگان شیعه بر چه نظریه یا اثری از ابوعلی جبایی وارد شده است. با این حال به ظن قوی می‌­توان گفت که پیرامون مسائل امامت بوده هم چنان که خود ابوعلی جبائی تنها اختلاف معتزله و شیعیان (در دوران خود را) مسئله امامت می­‌داند[۲۲]. از ابوعلی در مباحث مختلف کلامی آرا و عقایدی بر جای مانده که بسیاری از ملل و نحل نگاران، آنها را مورد اشاره قرار داده‌­اند. در اینجا نظرات وی در حوزه کلام دقیق و کلام جلیل به صورت اجمالی معرفی خواهد شد. پیش از آن باید به این نکته اشاره کرد که منظور از کلام دقیق یا همان لطیف الکلام در علم کلام به آموزه‌هایی گفته می‌­شود که بیشتر در حوزه انسان‌شناسی و جهان‌شناسی به بحث می­‌پردازد و منظور از کلام جلیل در علم کلام به آموزه‌­هایی گفته می­‌شود که به نحوی به خداوند متعال مربوط شود.

درگذشت

ابوعلی سرانجام در سال 303ق. در حالی که تا لحظات آخر عمر به دنبال مسائل کلامی بود[۲۳] درگذشت و در زادگاهش، بصره مدفون شد[۲۴]. به پیروان و اصحاب او که راه وی را در مباحث کلامی ادامه دادند «جُبّائیه» گفته می­‌شود.

پانویس

  1. عسقلانی، ابن حجر؛ لسان المیزان، بیروت، دارلکتب العلمیه، 1985.
  2. مقدسی؛ احسن التقاسیم، تحقیق شاکر لعییی، امارات، دارالسویدی، 2003 م، 342.
  3. ملطی، ابی الحسین محمد بن احمد؛ التنبیه والرد، تحقیق محمدزاهد بن الحسن الکوثری قاهره، مکتبة الاهریة، 1997م، 39.
  4. پیشین: 39.
  5. احمدبن یحیی؛ طبقات المعتزله، بیروت، دارالمنتظر، 1998م. ، 80.
  6. رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، ص ۳۳۰؛ ابن مرتضی، ص ۱۰۹.
  7. ملطی؛ پیشین، ص 149.
  8. ذهبی؛ تاریخ الاسلام، بیروت، دارالکتب العربی، 1415ق. ، 20/ 127.
  9. احمدبن یحیی پیشین: 289.
  10. ملطی؛ پیشین ،40.
  11. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن؛ فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، 1974 م. الطبقة الاولی، ص 287 -295.
  12. گوئین، ۱۹۸۲، ص ۲۴.
  13. ژیماره، ۱۹۷۶؛همو، ۱۹۸۴، ش ۱۴.
  14. ج ۴، ص ۷۴.
  15. گوئین، ۱۹۸۲، ص ۱۳.
  16. رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، ص ۲۸۹ـ۲۹۰؛ابن مرتضی، ص ۸۲.
  17. رجوع کنید به ابن حَجَر عَسقَلانی، ج ۷، ص ۳۲۴؛فوک، ص ۳۱۷، ۳۱۹؛ژیماره، ۱۹۷۶، ص ۲۷۷.
  18. شماره‌های داخل پرانتز، به فهرست آثاری که دانیل ژیماره در ۱۹۷۶ و ۱۹۸۴ تهیه کرده است، اشاره دارد.
  19. طوسی؛ الفهرست، تحقیق عبدالعزیز طباطبایی، قم، مکتبة الطباطبایی؛ 1422ق. 49.
  20. نجاشی؛ کتاب الرجال، تحقیق، شبیری زنجانی، قم، موسسة النشر الاسلامی، 1414ق. 375.
  21. پیشین: 375.
  22. قزوینی، عبدالحلیل؛ تحقیق محدث ارموی، تهران، بی تا، 1358، 493.
  23. ابن ابی الحدید؛ شرح نهج‌البلاغه؛ تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، بیروت، دارالاحیاء التراث، 1959م؛ الطبعة الاولی، ج20، ص174.
  24. ابن خلکان؛ وفیات الاعیان، قم، منشورات الشریف الرضی، 1364، 14/ 267.

منابع