اخوان المسلمین لیبی

[[پرونده: |بندانگشتی|وسط]]

نام کتاب اخوان المسلمین لیبی
سال تاسیس ؟؟
افراد موثر ؟؟


هسته اوليه جماعت اخوان المسلمين ليبي در اواخر دهه چهل در اين كشور شكل گرفت و از سه راه، افكار و ساختار سازماني اخوان المسلمين مصر در اين كشور رواج يافت:

1. بسياري از خانواده هاي مبارزان و مجاهدان ليبي از جور و ستم استعمار ايتاليا، فرار و در شهرهاي مصري پناه گرفته و اقامت گزيدند. اكثر جوانان ليبيايي مقيم مصر در دانشگاه هاي مصر به ويژه دانشگاه الازهر به تحصيل پرداختند و از اين رهگذر با جريانات فكري و سياسي مصر از جمله افكار و عقايد حسن البنا مرشد اول و مؤسس اخوان المسلمين، آشنا شده و تحت تأثير آن قرار گرفتند. آن ها پس از استقلال كشورشان در اوايل دهه پنجاه به كشورشان بازگشتند و افكار اخوان المسلمين مصر را به ديارشان منتقل كردند.

2. حضور روحانيون مصري در دستگاه ها و نهادهاي مذهبي، فرهنگي، آموزشي و قضايي ليبي نقش مؤثري در انتقال افكار اخوان مصر به اين كشور داشته، زيرا اكثر روحانيون مصري متأثر از اصول و بنيادهاي فكري حسن البنا بوده و خود از مبلغان اين انديشه ها در ميان جوانان ليبيايي و اقشار مختلف اين كشور بوده اند.

3. حوادث و تحولات سياسي همچون ترور حسن البنا در اواخر دهه چهل و آتش سوزي بزرگ قاهره در اوايل دهه پنجاه و پيروزي كودتاي افسران آزاد مصر به رهبري سرهنگ جمال عبدالناصر و درگيري ميان افسران آزاد و اخواني ها، عرصه و صحنه حيات سياسي و اجتماعي مصر را بر اخواني ها و كادرهاي فعال آن ها تنگ كرد و برخي از آن ها مجبور به جلاء وطن و به كشورهاي همسايه همچون ليبي و سودان پناه بردند.

عزالدين ابراهيم، جلال سعده و محمود شريبتي از جمله جوانان فعال اخواني مصر بودند كه در اوايل دهه پنجاه تحت تعقيب دستگاه امنيتي مصر به ليبي پناه بردند. برخي از آگاهان به مسائل ليبي و مورخان جنبش هاي اسلامي و سياسي ليبي بر اين باورند كه عزالدين ابراهيم مؤسس حقيقي اخوان المسلمين ليبي بوده است.

اساس افكار و انديشه و مرامنامه و برنامه هاي سياسي اين گروه و مرجعيت فكري و سازماني آن ها همان شالوده هاي انديشه هاي حسن البنا و ديگر متفكران اخوان مصر بوده است و همچنين ادبيات سياسي اين گروه طي پنجاه سال اخير هميشه تحت تأثير مفردات گفتماني اخوان المسلمين مصر بوده است.

در دوران حاكميت نظام پادشاهي در ليبي (1969 1950)، گرايش هاي همسو و نزديك به سياست و انديشه هاي ادريس مسنوسي پادشاه ليبي داشته و در صحنه سياست و انديشه، عليه افكار و برنامه هاي سياسي بعثي ها و كمونيست هاي ليبي در نبرد بودند. حضورشان در مراكز و نهادهاي علمي و آموزشي مانع گسترش و رشد افكار و فعاليت هاي بعثي ها و كمونيست ها، گشت.

در دوره سركوب اخواني هاي مصر توسط سرهنگ ناصر در پي حادثه المنشيه (توطئه ترور سرهنگ ناصر در شهر اسكندريه)، اخواني هاي ليبي از اخواني هاي فراري مصري به خوبي استقبال كرده و به آن ها پناه دادند و وسايل و اسباب معيشتي و رفاهي آنان را فراهم نمودند. به قدرت رسيدن افسران آزاد ليبي به رهبري سرهنگ قذافي در اوايل سپتامبر 1969، دوران محنت ها و سختي ها و فشارها عليه گروه اخوان المسلمين ليبي را به همراه داشت.

سرهنگ قذافي كه خود را شاگرد و امانتدار افكار و انديشه هاي ناصر مي داند، تجربه تلخ رفتار خشن با اخواني هاي مصر را، در ليبي تكرار نمود. با وجود اينكه اين گروه در مقابل نظام سوسياليستي و جماهيري سرهنگ قذافي خط مشي مسالمت آميزي داشته، ولي طي سي و شش سال اخير، اين گروه از سوي دستگاه اطلاعاتي امنيتي نظام حاكم ليبي، انواع فشارها و مضايقه سياسي معيشتي را متحمل شدند.

در دهه هشتاد گروه هاي اسلامي و ملي مخالف رژيم ليبي براي سرنگوني سرهنگ قذافي خط مشي مسلحانه و قهرآميزي اتخاذ نمودند ولي اخواني هاي ليبي كماكان از خط مشي گذشته و سنتي خود عدول نكردند.

در اواخر دهه هشتاد جريان جهاد نئوسلفي ليبي با بازگشت افغاني هاي ليبي و تحت تأثير روند رشد نئوسلفي در شمال آفريقا به ويژه تحت تأثير افاغنه الجزاير، رشد جريان شتابزده اي داشت و توانست برخي از جوانان اخوان ليبي را نيز جذب سازمان خود كند.

از ديدگاه امنيتي ليبي، جريانات و گروه هاي اسلامي از جمله اخواني ها، حركت التجمع الاسلامي (در سال 1992 تأسيس شد) و گروه نئوسلفي الجماعه الاسلاميه المقاتله الليبيه، خطر اول براي امنيت ملي كشور محسوب مي شدند. كشتار زندان بوسليم در سال 1996 بسياري از كادرها و رهبران جريانات اسلام گراي ليبي را به تيغ مرگ سپرد.

پانویس

منبع