محمد یزبک، یکی از برجسته‎ترین شخصیت‌ها و مجتهدان شیعۀ لبنان است که محبوبیت فراوانی در میان مردم لبنان و شیعیان به‌ویژه در بین رزمندگان مقاومت اسلامی و حزب‌الله دارد. اصلی ترین عامل محبوبیت شیخ در میان لبنانی‌ها، انتصاب وی از سوی امام خمینی و امام خامنه‌ای و نیز علاقه ویژه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به اوست. شیخ یزبک که بالاترین مقام دینی و فقهی در مقاومت اسلامی در لبنان به شمار می آید، از ابتدا تا کنون، پایبندی خود را به آرمان‌های دین اسلام و مذهب تشیع و نیز انقلاب اسلامی و ولایت مطلقۀ فقیه به اثبات رسانده و تا امروز در تمامی صحنه‌های مبارزه و مقاومت، حضوری چشمگیر و مؤثر داشته است.

محمد یزبک
محمد یزبک.jpg
نام کاملمحمد یزبک
اطلاعات شخصی
سال تولد1950 م، ۱۳۲۸ ش‌، ۱۳۶۸ ق
دیناسلام، شیعه

زندگی‌نامه

آیت‌الله محمد یزبک در سال 1950 میلادی در یکی از روستاهای بقاع شمالی از استان بعلبک و در روستای «بودای» در خانواده‌ای مذهبی، به دنیا آمد. شیخ یزبک تحصیلات ابتدایی خود را در شرق بیروت در منطقه ای به نام «برج حمود» به پایان رساند اما برای گذراندن مرحله متوسطه بار دیگر به بعلبک و از جمله مدرسه دولتی روستای بودای بازگشت تا این مرحله از تحصیلات خود را در اینجا سپری کند.

تحصیل

ایشان در سال 1965 میلادی به دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی و با اینکه از این علوم هیچ سر رشته‌ای نداشت راهی حوزه علمیه نجف اشرف در عراق شد، مکانی که ایشان برای آن احترام و جایگاه خاصی قائل بودند. اولین مرشد و راهنمای شیخ در حوزه علمیه نجف اشرف آیت‌الله سید محسن حکیم بود که طلاب لبنان نزد ایشان از جایگاه و موقعیت خاصی برخوردار بودند؛ به همین دلیل شیخ مورد توجه و حمایت‌های آن مرجع عالیقدر قرار گرفت تا بتواند فراگیری علوم دینی در حوزه نجف اشرف را دنبال کند.

تبلیغ در اسکندریه

شیخ مشغول تدریس در همان حوزه نجف اشرف شد و در روزهای تعطیل بنابر وظیفه‌ای که از سوی آیت‌الله سید ابوالقاسم خوئی و آیت‌الله سید محمد باقر صدر برعهده ایشان گذاشته شده بود، اقدام به تبلیغ در منطقۀ اسکندریه در «استان حله» عراق کرد.

بازگشت به لبنان

در 13 آوریل سال 1980 م، درحالی که بسیاری از برادران دینی‌اش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، وی مجبور به بازگشت به لبنان شد. پس از بازگشت در همان روستای «بودای» رحل اقامت افکند و با حضور در مسجد روستا هر آنچه در توان داشت به کمک اهالی آن پرداخت و در غم‌ها و شادی‌هایشان با آنها شریک شد[۱].

جستارهای وابسته

پانویس

منابع