مطرفیه
مطرفیه از شاخههای مربوط به فرقه «زیدیه» و از پیروان مطرفبنشهاب بودند که در ادامه از فرقه مذکور جدا شده و در اصول دین عقایدی وارد کردند و نتیجه این عقاید موجب شد تا در نگاه زیدیه کافر به حساب آیند[۱] [۲].
مطرفیه | |
---|---|
نام | مطرفیه |
نام رایج | مطرفیه |
قرن شکل گیری | ق 5 |
موسس | مطرفبنشهاب |
عقیده | خداوند وقتی عناصر اربعه را خلق کرد، امور خلقت را به همان عناصر واگذارد و باقی اشیاء از همان عناصر آفریده شدند. |
پیدایش
در زمانی که مکتب زیدیه در یمن به افول گراییده بود، یکی از بزرگان این مکتب به نام مطرفبنشهاببنعمرو متوفای 459 هجری قمری به دنیا آمد[۳]. ابنشهاب که در دوره حکومت صُلَیحیان (۴۳۹- ۵۴۷هـ. ق)[۴] زندگی میکرد و با توجه به عوامل تاریخی، سیاسی، اجتماعی و استفاده از عقاید معتزله بغداد، خاصه آرای ابوالقاسم بلخی م ۳۱۹ هـ. ق عقاید جدید کلامی ارائه کرد[۵]. پیروان عقاید ابنشهاب که به مطرفیه مشهور بودند[۶]، پیش از احیاء مجدد زیدیه در سال ۵۳۲ هجری قمری، توانستند افکار و عقاید خود را در جامعه آن روز گسترش دهند[۷] در این زمان، علمای زیدیه به شدت مخالف ترویج چنین افکاری بودند و این مخالفت موجب شد تا در منابع زیدیه درباره مطرفیه اطلاعات چندانی وجود نداشته باشد.
محدوده جغرافیایی
مطرفیه فقط در جغرافیای یمن و در دوره زمانی محدودی شکل گرفت و بعدها از میان رفت[۸].
عقاید
مهمترین دیدگاه مطرفیه نگاه خاص آنان به نوع جهانشناسی و فلسفه طبیعی و موضوعات مربوط به اعراض است. آنان معتقد بودند که خداوند وقتی عناصر اربعه را خلق کرد، امور خلقت را به همان عناصر واگذارد و باقی اشیاء از همان عناصر آفریده شدند و نتیجه این نوع نگرش، انکار و رد توحید در ربوبیت بود[۹]. این عناصر با یکدیگر در تضاد هستند و به واسطه تاثیر بر یکدیگر، موجب تغییر و احاله و استحاله میشوند. در نتیجه همه تغییرات جهان از طبایع اجسام حادث میشوند و خداوند در این تغییرات، دخالتی نمیکند. پس لزومی ندارد که خداوند را به صفاتی نظیر قادر، عالم، حی، سمیع و بصیر بخوانیم، زیرا که تدبیر عالم هستی و مدیریت اشیاء را به عناصر مذکور سپرده است[۱۰].
پانویس
- ↑ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 413 با ویرایش و اصلاح جملات.
- ↑ الیمانی یحیی بن مرتضی، المنية و الأمل فى شرح الملل و النحل، تحقيق محمد جواد مشكور، بيروت، 91
- ↑ حسینبناحمد العرشی، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام فی من تولی ملک الیمن من ملک و امام، نشر الثقافیة الدینیة، بی تا، ص۲۴.
- ↑ حسن سلیمان محمود، تاریخ الیمن السیاسی فی عصر الاسلامی، المجمع العلمی العراقی، چاپ اول، سال ۱۹۹۶ میلادی، ص۱۷۱.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ترجمه جواد قاسمی، انتشارات آستان قدس، ص۲۷۳.
- ↑ علی محمد زید، تیارات معتزلة الیمن فی القرن السادس الهجری، صنعا: المرکز الفرنسی للدراسات الیمنیه، ۱۹۹۷م، ط۱، ص۶۵.
- ↑ حسینبناحمدالعرشی، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام فی من تولی ملک الیمن من ملک و امام، (مکتبة الثقافیة الدینیة، بی تا)، ص۲۴.
- ↑ محمد بن محمد بن یحیی زبارة الحسنی، تاریخ الائمة الزیدیة فی الیمن حتی العصر الحدیث، تصحیح محمد زینهم، (قاهرة: مکتبه الثقافیة الدینیة، بی تا)، ص۹-۱۰.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، مکتب ها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ترجمه جواد قاسمی، انتشارات آستان قدس رضوی، ص۲۷۵.
- ↑ علی محمد زید، تیارات معتزلة الیمن فی القرن السادس الهجری، صنعا، نشر المرکز الفرنسی للدراسات الیمنیه، سال ۱۹۹۷میلادی، چاپ اول، ص۲۵۹.