ابن حجر عسقلانی
اِبنحَجَر عَسقلاني. شهابالدين ابوالفضل احمدبن علي معروف به ابنحجر عسقلاني كِناني مصري، از علماي بزرگ حديث و فقه شافعي، مورخ، و كتابدار بود.
تولد و تحصیل
در بيست ودوم شعبان سال 773 ق. در قاهره متولد شد (1). پدر وي عليبن محمد عسقلاني (720-777 ق.) نيز اهل علم بود و نيابت در حكم و قضا را برعهده داشت. ابنحجر پيش از چهار سالگي، پدر خود را از دست داد و سپس يكي از بازرگانان مشهور به نام زكيالدين ابوبكر علي الكارميالخَرّوبي وصايت ابنحجر را بنا به وصيت پدرش برعهده گرفت. ابن حجر در پنج سالگي به مكتب فرستاده شد و در آنجا قرآن را فراگرفت. در يازده سالگي با وصيّ خود به مكه رفت و در آنجا مجاور شد (2).
اساتید
ابنحجر بههنگام مجاورت در مكه (785 ق.)، علم حديث را نزد محمدبن عبداللهبن ظهيره آموخت و كتاب عمدهُالاحكام ابن سرور جماعيلي را نزد او خواند و در بازگشت به مصر (786 ق.) باز به فراگرفتن حديث مشغول شد. در مكه نيز صحيح بخاري را از عفيف نشاوري استماع كرد، در هفده سالگي فقه و عربي و حساب را از يكي از اوصياي خود فراگرفت، و نيز در نزد ابومحمد اَبْناسي فقه خواند (3).
ابنحجر در سفرهاي متعدد خود به خانه خدا، شام، قدس، يمن، عدن، و اسكندريه هيچگاه از كسب علم غفلت نميكرد و هرجا شيخي و فقيهي مييافت كه ميتوانست از او حديثي بشنود و فايدهاي برگيرد، بيدرنگ به ديدنش ميشتافت (4).
فعالیت های علمی
برجستهترين شاگرد ابنحجر كه از معتقدان و پيروان او نيز بوده است، محمدبن عبدالرحمن سخاوي است كه شرح حال او را در سه كتاب الضوءاللامع، الذيل علي رفعالاصر، و الجواهر و الدّرر في ترجمه شيخالاسلام ابن حجر به رشته تحرير آورده است.
چون ابنحجر در فقه، حديث، و تفسير تبحّر يافت در مدارس مختلف به تدريس پرداخت. سخاوي نام دروس و مدارسي را كه ابنحجر در آنها تدريس كرده است چنين نام ميبرد: تفسير در حَسَنيّه و منصوريه؛ حديث در بيبر سيّه، جماليّه، زينبيّه، شيخونيّه، جامع طولون و قبه منصوريّه؛ اسماع حديث در محموديّه؛ فقه در خَرّوبيه، فخريه، شيخونيه، صالحيه، صلاحيه، و مؤيّديه (5).
فعالیت های سیاسی و اجتماعی
در 811 ق. وظيفه افتاء در دارالعدل به ابنحجر محول گرديد كه ظاهراً چندين سال اين وظيفه را برعهده داشته است (6). ابن حجر علاوه بر فتوي به ايراد خطبه در مساجد مصر نظير جامع الازهر و جامع عمروبنالعاص نيز ميپرداخت (7).
از جمله وظايف ابنحجر، كتابداري كتابخانه مدرسه محموديه بود كه نفيسترين كتابها را داشت و اين كتابها را قاضي برهانالدين ابراهيمبن عبدالرحيم ابنجماعه جمع كرده و در آن، آثار به خط مؤلفان فراوان بود. بيشتر اين كتابها را پس از او جمالالدين استادار گرفت و آن را وقف مدرسه خود كرد. ابنحجر پس از تصدي كتابداري اين كتابخانه، دو فهرست براي آن تنظيم كرد: فهرستي موضوعي بر طبق علوم و فهرستي بهترتيب حروف الفبا براي اسامي كتابها. ابن حجر هفتهاي يك روز در اين كتابخانه كار ميكرد و توانست كتابهايي را كه پيش از او از اين كتابخانه مفقود شده بود بازگرداند(7).
ابنحجر بهسبب دانش پهناور خود در حديث و فقه شايستگي بيچون و چرايي براي منصب قضا داشت. از اينرو، تقريباً از سال 824 ق. تا پايان عمر بهطور ناپيوسته به امر نيابت در قضا، قضاوت، و سمت قاضيالقضاتي اشتغال داشت. به گفته سخاوي مدت جلوس او بر مسند قضا در سراسر زندگيش كمي بيش از بيستويك سال بود.
آثار
ابنحجر يكي از پركارترين مؤلفان جهان اسلام است. تأليفات وي بهطور عمده در حديث، رجال، و تاريخ است. مهمترين كتاب او در حديث، فتحالباري بشرح حديث البخاري و از جمله كتب مهم او در تاريخ، الدُّرَرُالكامنه في اعيانالمائهالثامنه و كتاب اِنباءُالغُمر بابناءِالعمر است. از ديگر آثار مشهور وي، كه شايد مهمترين كتاب در علم رجال باشد، كتاب الاصابه في تمييزالصحابه است. تأليفات ابنحجر بسيار است و بخش قابل ملاحظهاي از آنها به چاپ رسيده است. فهرستي از آثار او در كتابهاي سخاوي و در شَذراتُالذّهب و ديگر كتب شرح حال او آمده است.
درگذشت
ابنحجر در 28 ذيحجه سال 852 ق.، پس از يك ماه بيماري، درگذشت و در گورستان بني الخرّوبي ميان مرقد امام شافعي و شيخ مسلم سُلَمي در برابر جامع ديلمي به خاك سپرده شد .
منابع
1) ابنحجر عسقلاني، احمدبن علي. انباء الغمر با بناء العمر. حيدرآباد دكن :]بينا[، 1392 ق.= 1350؛ 2) همو. تبصير المنتبه بتحرير المشتبه، به كوشش علي محمد بجاوي، بيروت: المكتبه العلميه، ]تاريخ مقدمه 1964 م.= 1383 ق.= [1343؛ 3) همو. الدرر الكامنه في اعيان المأئه الثامنه. حيدرآباد دكن: 1392 ق. = 1350؛ 4) حسيني، محمدبن علي. "ذيل تذكره الحُفّاظ للذهبي". در لحظ الالحاظ تقي الدين محمدبن فهدالمكي. به كوشش احمد رافع طهطاوي. بيروت: داراحياء التراثالعربي، مؤسسه التاريخالعربي، ]بيتا[؛ 5) سخاوي، محمدبن عبدالرحمن. التبر المسبوك، قاهره: مكتبه الكليات الازهريه، ]بيتا[؛ 6) همو. الذيل علي رفع الاصر، به كوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره :]بينا[، 1966 م. = 1386 ق. = 1345؛ 7) عزالدين، محمد كمالالدين. التاريخ و المنهجالتاريخي لابنحجر، بيروت :]بينا[، 1984 م. = 1405 ق. = 1363.