ابراهيميه‏ پيروان ابراهيم بن عبد اللّه بن حسن المثنى بن حسن بن على بن أبي طالب (97- 145 ه) بودند. وى پس از خروج برادرش محمد بن عبد اللّه بن حسن معروف به نفس زكيه، كه در مدينه بر منصور عباسى خروج كرد ( محمديه) او نيز در عراق قيام نمود. گويند پدر ابراهيم كه عبد اللّه محض نام داشت، پس از قيام وليد دوم اموى در ابواء در مجلسى از همه بزرگان بنى هاشم موافقت گرفت، كه پسرش محمد را بعنوان مدعى خلافت بنى اميه بشناسند. بدين ترتيب با محمّد كه در آن هنگام جوانى 32 ساله بوده بيعت شد، ولى امام جعفر صادق (ع) از موافقت با وى سرباز زد، و خروج بنى هاشم را در آن روزگار آشفته مصلحت نديد.از آن زمان به بعد اين دو برادر يعنى‏ محمّد و ابراهيم براى رسيدن به خلافت به سعى و كوشش پرداختند، و سفرايى از سوى خود به سرزمين هاى شرقى و غربى اسلام گسيل می داشتند.پس از پيروزى بنى العباس بر بنى اميه، و افتادن خلافت اسلامى به دست عبد اللّه سفاح وى در دوران كوتاه خلافتش مشغول استوار ساختن بنيان خلافت عباسى بود و فرصت توجه به فعاليت آن دو برادر نداشت. پس از مرگ سفاح، برادرش منصور، جانشين او شد و به دفع ايشان پرداخت. در زمان وى محمّد نفس زكيه در اول رجب سال 145 در مدينه علم طغيان برافراشت، از طرف ديگر برادرش ابراهيم، كه در بصره هواخواهانى بسيار بر او گرد آمده بودند، به يارى برادر، در رمضان سال 145 هجرى خروج كرد، و در اندك مدتى بر سواد عراق و اهواز و فارس دست يافت. منصور عباسى خود به دفع او شتافت و از بغداد به كوفه رفت تا ساكنان آن شهر را نگذارد در اين قيام به ابراهيم بپيوندند. سپس سپاهى به سردارى برادرزاده‏ اش عيسى بن موسى به حجاز فرستاد، و در مدينه بر محمّد نفس زكيه غلبه يافت. عيسى بن موسى پس از كشتن محمّد، به امر منصور براى سركوبى ابراهيم به بصره فرستاده شد. ابراهيم كه هواخواهان بسيارى در بصره داشت، نخست سپاهيان عيسى بن موسى را شكست داد، ولى پس از رسيدن خبر كشته شدن برادرش نفس زكيه در مدينه، و اختلافى كه بين شيعيان حسنى يعنى ابراهيميان، با شيعيان حسينى و طرفداران زيد بن على بن حسين روى داد، عباسيان از تفرقه ايشان استفاده كردند. عيسى بن موسى، ابراهيم را شكست داد و بر اثر زخم مهلكى كه برداشته بود در بيست و پنجم ذى‏قعده 145 هجری قمری در گذشت. [۱]

پانویس

==رده ها== مکاتب اسلامی، فرقه های مسلمان، فرق کلامی

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 11