اخوان المسلمین سوریه
اخوان المسلمین سوریه شاخهای از جنبش اسلامگرای سنی اخوان المسلمین به شمار میرود. اخوان سوریه بسیار به اخوان المسلمین مصر وابسته است و باید قویترین و سازمان یافتهترین گروه معارض سوری دانست. گروهی که با وجود تبعید رهبران و اعضای مهم آن یکی از گروههای تاثیرگذار در تحولات سوریه بوده است. تنها با گذشت یک سال از آغاز بحران، اخوان المسلمین توانست در تشکیل «شورای ملی سوریه» نقش بارزی ایفا کند و عنصر اساسی این شورا شود.
شکل گیری
درباره سابقه تاریخی فعالیت اخوان باید توجه داشت که این جنبش به ابتکار مصطفی السباعی در سال 1942 تاسیس شد و این به معنی گسترش اخوان المسلمین مصر است که توسط حسن البنا در سال 1928 تأسیس شد. موقعیت ناظر عمومی آن و مهمترین سنگرهای آن شهرهای حماه ، حمص و دمشق است. اخوان از سال 1946 وارد فعالیت های سیاسی در سوریه شد و آنها وارد پارلمان شدند و آنها تا سال 1963 در دولت حضور داشتند.هرچند اکنون یک گروه معارض و غیرقانونی به شمار میرود اما پیش از این سابقه حضور در فرآیند قانونمند سیاسی در سوریه را داشته است تا آنجا که نمایندگانی از آن به مجلس راه یافتند و تا 1963 حتی در دولت هم حضور داشت. با این حال پس از روی کار آمدن حزب بعث، فعالیت اخوان ممنوع اعلام شد و نزاعی جدی میان این جنبش و دولت شدت گرفت که در برهههایی شاهد تقابل خونین مسلحانه هم بودیم. محافل اخوانی، دخالت دولت در جنگ داخلی لبنان، وخامت اوضاع معیشتی و تمرکز پستهای مهم حاکمیتی در دست خانواده اسد و علویان را عامل این رویارویی عنوان کردند. ابتدا از ۱۹۷۶ رهبران علوی و ماموران امنیتی هدف قرار گرفتند و در ژوئن ۱۹۷۹ با قتل ۳۹ دانشجوی علوی دانشکده افسری و حمله به مراکز حزب بعث و ساختمانهای دولتی توسط گروه الطلیعة المقاتله، حافظ اسد دستور جرم بودن عضویت در اخوان را صادر کرد. مدتی بعد سو قصدی به حافظ اسد صورت گرفت که ناکام ماند. این اتفاقات، اعدام و تبعید بسیاری از عناصر اخوان به خارج از کشور را در پی داشت. اروپا و برخی کشورهای منطقه بخصوص عربستان، مقصد عمده رهبران و عناصر تبعیدی بودند. مسئلهای که به مرور زمان در تاثیرپذیری گفتمان اخوانی از سلفگرایی سعودی بیتاثیر نبود. با این همه، نقطه اوج تقابل دولت و اخوان در ماجرای شهر حماة صورت گرفت. این نزاع تا زمان درگذشت حافظ اسد ادامه داشت. به طور خلاصه از سالهای پایانی دهه هشتاد، دو خط متمایز در اخوان شکل گرفت:
خط جهادی که معتقد به مبارزه مسلحانه علیه نظام بود و عناصرش در سوریه حضور داشتند.
خط معتدل که خشونت را تجویز نمیکرد و بیشتر اعضای آن نیز در خارج از سوریه حضور داشتند.
اخوان در دوره بشار اسد
از 1996 و با انتخاب «علی صدر الدین البیانونی» به رهبری اخوان، مذاکراتی محرمانه با نظام شکل گرفت که گفته میشود در نتیجه آن صدها نفر از اعضای اخوان پس از روی کار آمدن بشار اسد آزاد شدند. با این حال اخوان خواستههای بیشتری همچون آزادی کل زندانیان اخوانی، بازگشت تبعیدیها و لغو ممنوعیت فعالیت اخوان داشت که به سرانجام نرسید.
گفته میشود با روی کار آمدن بشار اسد، رویکرد جدیدی دنبال شد تا اصطلاحات و گشایش سیاسی در کشور حاصل شود. در ماه می2001 اخوان از طرح خود موسوم به «میثاق ملی» برای فعالیت سیاسی در سوریه پرده برداشت و در کنفرانس آگوست 2002 در لندن آن را ارائه کرد. این سند گرچه از سوی معارضان با استقبال مواجه شد اما نظام سوریه روی خوشی به آن نشان نداد.
رهبران اخوان در سال ۲۰۰۶ تمایل خود به سرنگونی «مسالمتآمیز» نظام و بر سرکار آمدن یک نظام مدنی و دموکراتیک را عنوان کردند. در این سال اخوان جبهه رهایی ملی (جبهة الخلاص الوطنی) را با همراهی عبدالحلیم خدام معاون (سنی مذهب) رئیس جمهور که از نظام جدا شده بود، تشکیل داد. از سوی دیگر، قدرت گرفتن حزب «عدالت و توسعه» در ترکیه موجب شد تا اخوان با پشتوانه بیشتری کار را پیش ببرد. گفته میشود آنکارا تلاش کرد تا بین اخوان و نظام سوریه میانجیگری کند که بیشترین دغدغه این مذاکرات ظاهرا لغو ممنوعیت فعالیت اخوان بوده است. در سال 2010 شورای عمومی اخوان در استانبول پس از انتخاب «محمد ریاض الشفقة» از دولت ترکیه خواست تا در این زمینه مداخله کرده و حتی پیشنهاد داد که اگر اجازه بازگشت اخوان به سوریه داده شود آنها حاضرند حتی نام گروه را نیز تغییر دهند[۱]. با آغاز ناآرامیهای 2011 اخوان که تلاش میکرد بگوید رفتار دهههای قبل تغییر کرده و رویکردی مسالمتآمیز دارد نسبت به این تحولات، محافظهکارانه برخورد کرد و تا اواخر ماه آوریل هیچ موضع و بیانیه رسمی از خود بروز نداد. با این حال اما سیر تحولات بیداری اسلامی (بهار عربی) و صعود جریان جهانی اخوان موجب شد تا اخوانالمسلمین سوریه نیز وارد کارزار شود. اخوان که گمان میکرد میتواند برگ بازی را به طور کامل تغییر دهد دیگر نه تنها به لغو ممنوعیت راضی نبود بلکه به کمتر از سرنگونی کامل نظام فکر نمیکرد.
در اکتبر 2011 با تلاشهای محمد الشفقه، اخوان نقشی اساسی در تشکیل شورای ملی سوریه ایفا کرد تا بتواند هچون مصر و تونس، تصویری مقتدرانه و سیاسی از اخوان به جامعه جهانی ارائه دهد. در سند «عهد و میثاق» که اخوان در مارس 2012 ارائه کرد چارچوب نظام آینده سوریه اینگونه ترسیم شد: "دولتی مدنی، مدرن، دموکرات و تعددگرا."
تعیین میزان تاثیرگذاری و جایگاه واقعی اخوان در افکار عمومی سوریه، جریانهای معارض و گروههای مسلح کار آسانی نیست. حتی با مراجعه به پایگاه رسمی ائتلاف ملی معارضان، نامی از اخوان المسلمین در بخش گروههای زیرمجموعه دیده نمیشود. در تحولات میدانی نیز گروهی را نخواهیم یافت که بگوید شاخه نظامی اخوان است و این در حالی است که برای همه واضح است که بسیاری از این گروهها یا از افکار اخوان متاثر بوده و یا سابقه ارتباط و حضور در محافل اخوانی داشتهاند.
با یکهتازی اخوان در میان معارضه، بار دیگر اخوان در صف اول اتهامات قرار گرفت. بویژه آنکه گروههای مسلح که عقاید تکفیری و عملکرد خشونتباری در سوریه داشتند توانسته بودند طیف غالب در تحولات میدانی این کشور باشند.
اخوان المسلمین و مذاکرات سیاسی
طی سالهای اخیر تلاشهایی برای مذاکره میان معارضه و نظام سوریه صورت گرفت که مذاکرات ژنو و سپس گفتگوهای «آستانه» مهمترین آن بود و اعضایی از اخوان نیز در تیم مذاکرهکننده معارضان حضور داشتند. در آخرین نمونه یعنی مذاکرات روسی-ترکی-ایرانی، اخوان تلویحاً با اصل این مذاکرات موافقت کرد. اخوان اعلام کرد که با هر راه حل سیاسی که «مطالبات ملت سوریه را محقق کرده و به تشکیل یک دولت انتقالی بیانجامد» موافق است. با این حال این جنبش همچنان نسبت به حضور رسمی در مذاکرات، محافظه کارانه عمل میکند[۲].تیپ توحید، شاخه نظامی اخوان سوریه در جنگ داخلی سوریه است.