اصحاب کهف

اصحاب کهف
نام اصحاب کهف
نام کامل اَصْحابِ کَهْف یا یاران غار
نام‌های دیگر یاران غار • هفت خفتگان • هفت خوابنده
دین مسیحی
سال‌های فعالیت دقیانوس • تئودئوس دوم • امپراتوری روم شرقی
موقعیت (اختلافی) غرب آسیای صغیر هفت • کیلومتری عمّان • استان ازمیر ترکیه منطقه اِفِسوس (نیز اِفِسُس)
اصحاب کهف در قرآن سوره‌ کهف • آیات ۸ تا ۲۶

اَصْحاب‌ِ کَهْف‌ در قصص‌ قرآنى‌ عنوان گروهى‌ از مؤمنان‌ است که‌ از ستم‌ پادشاهى‌ مشرک‌ به‌ غاری‌ پناه‌ بردند و سالیانى‌ دراز به‌ خوابى‌ عمیق‌ فرورفتند. بر پایه ی روایات‌ نام این‌ پادشاه‌ مشرک‌ دقیانوس‌ و محل‌ واقعه‌ اِفِسوس‌ دانسته‌ شده‌ است‌. داستان‌ این‌ گروه‌ در اوایل‌ سوره مکى‌ کهف‌ مسطور است‌ که‌ در آن‌ سخن‌ از یکتاپرستانى‌ است‌ که‌ برای‌ گریز از پرستش‌ خدایان‌ دروغین‌ به‌ غاری‌ پناه‌ بردند تا از گزند ستمکاران‌ بت‌پرست‌ برهند.

خوابى‌ که‌ آنان‌ را در غار در رُبود به‌ فرمان‌ پروردگار سالیانى‌ به‌ طول‌ انجامید و در این‌ مدت‌ چنان‌ هیبتى‌ داشتند که‌ کس‌ را یارای‌ نزدیک‌ شدن‌ به‌ آنان‌ نبود و نگرنده‌ آنان‌ را بیدار مى‌پنداشت‌. این‌ خفتگان‌ سالیانى‌ چند (بر پایة آیات‌ قرآنى‌: 309 سال‌) را در همان‌ حال‌ گذراندند و چون‌ به‌ خواست‌ الهى‌ از خواب‌ برخاستند چنان‌ گمان‌ بردند که‌ تنها روزی‌ یا کمى‌ بیشتر از روز در خواب‌ بوده‌اند.

معنای لغوی اصحاب کهف

اصحاب جمع صاحب (اسم فاعل) از ماده «ص‌ـ‌ح‌ـ‌ب» و معناى مصدرى آن همراهى کردن است و صاحب کسى یا چیزى است که ملازم و همراه کس یا چیز دیگر باشد.[۱] این ملازمت و همراهى باید عرفاً فراوان باشد. [۲]

کهف به معناى شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخى لغت دانان [۳] کهف را بزرگتر از غار دانسته‌اند. اصحاب کهف به معناى یاران و ملازمان غار است.

موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف

خداوند ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب کهف می فرماید: «وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ»؛ و (اگر در آنجا بودى) خورشید را مى دیدى که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل مى گردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در محل وسیعى از آن (غار) قرار داشتند؛ این از آیات خداست. [۴]

محل غار اصحاب کهف

1. غار افسوس در فاصله ى 73 کیلومترى شهر ازمیر ترکیه در 1 کیلومترى روستاى ایاصولوک در کوه ینامیرداغ قرار دارد; ولى این غار با وجود شهرتى که دارد با مشخصات قرآنى منطبق نیست; چون قرآن مى فرماید: وقتى خورشید طلوع مى کرد در جهت راست غار و هنگام غروب در جهت چپ غار بود; بنابراین باید در غار رو به جنوب باشد در حالى که در این غار رو به شمال شرقى است.

2. غار رجیب در 8 کیلومترى شهر عمان (پایتخت اردن) در روستاى رجیب واقع در کوه محفورا; غارى به وسعت 3 × 5/2 متر; در غار رو به جنوب است.

داخل غار تعدادى قبر به سبک یونانى است. (گویا هفت یا هشت قبر است.) بر دیواره هاى غار نقش ها و خط هاى یونانى قدیم به چشم مى خورد که قابل خواندن نیست; تصویر یک سگ هم دیده مى شود. بالاى غار آثار یک صومعه مشاهده مى شود که به ضمیمه ى آثار دیگر در زمان جوستینوس اول (418 ـ 427 م) بنا شده که پس از استیلاى مسلمانان به مسجد تبدیل شده است. این مسجد داراى محراب، مأذنه و وضوخانه است.

تمام مشخصات که در قرآن براى غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد.

افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخى روایات غار اصحاب کهف در عمّان قرار دارد که بعضى از آن ها را یاقوت در معجم البلدان آورده است. او مى نویسد: «رقیم اسم روستایى در نزدیکى عمّان است و قصر یزید بین عبدالملک در آن قرار دارد.» عمان در شهر فیلادلفیا بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر روم بوده و از اوایل قرن دوم میلادى تا زمان فتح مسلمانان، در استیلاى روم قرار داشته است.

3. غارى در کوه قاسیون ـ نزدیکى صالحیه دمشق ـ است که به اصحاب کهف نسبت داده مى شود.

4. غارى در شهر تبرى فلسطین به اصحاب کهف نسبت داده مى شود.

5. در شبه جزیره اسکاندیناوى ـ در اروپاى شمالى ـ آثار هفت جثه که شبیه رومیان است، وجود دارد.

6. در نخجوان جمهورى آذربایجان هم غارى است که به اصحاب کهف، نسبت داده مى شود.

اما هیچ شاهدى که این چهار غار با مشخصات قرآن مطابقت کند، وجود ندارد; چون قضیه در زمان رومیان واقع شده است و رومیان بر اروپاى شمالى و قفقاز سلطه نداشته اند. [۵]

معرفی اصحاب کهف در قرآن

اصحاب کهف گروهى جوانمرد با ایمان بودند که در جامعه اى مشرک و بت پرست زندگى مى کردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و خداوند متعال هم آن ها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهره مند ساخت. آن ها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بت پرستان آن ها را تحت فشار مى گذارند و نمى توانند حرف حق را بگویند و به شریعت حق عمل کنند. از سوى دیگر، مى خواستند موحّد بمانند و خود را از شرک حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ى آسمان ها و زمین است. جز او کسى را عبادت نمى کنیم. چرا این مردم ستمکار که به جاى خداوند، معبود دیگرى برگزیده اند; استدلال روشنى ندارند؟ سرانجام، از آن زندگى خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند.

خداوند متعال خواب را بر آن ها مسلط کرد و 309 سال‌ در غار ماندند. موقعیت جغرافیائى غار به گونه اى بود که، خورشید وقتى طلوع مى کرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانى که غروب مى کرد در جهت چپ قرار داشت. آن ها در خواب بودند; اما گویا بیدارند. خداوند آن ها را از پهلوى راست به پهلوى چپ حرکت مى داد; هر کس از آن جا مى گذشت و بر حال آن ها آگاهى مى یافت، وحشت زده فرار مى کرد.

در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آن ها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافته اند. وقتى همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکى از آن ها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضى گفتند: یک روز یا قسمتى از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آن ها تردید داشتند که آیا شب هم در غار مانده اند یا نه، یکى گفت: خداوند مى داند شما چقدر این جا مانده اید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسى به شهر برود و غذا تهیه کند، ولى هر کس به شهر مى رود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند; چون اگر بفهمند، یا شما را مى کشند، یا به بت پرستى مجبور مى کنند و شما رستگار نمى شوید. [۶]

در طول مدتى که آن ها در غار بودند خداوند قوم مشرک و حاکمان آن ها را منقرض کرده بود و خداپرستان غلبه یافته بودند و حکومت مى کردند. در آن زمان مردم درباره ى معاد اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانه هایى از معاد را به آن ها نشان دهد.

شخصى که براى خرید به شهر رفت، گمان مى کرد همان شهرى است که از آن جا خارج شده اند; اما وقتى وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتى خواست غذا بخرد، سکه اى داد (سکه ى مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ى آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادى جمع شدند و همراه او به سوى غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر معاد برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتى کوتاهى به اراده ى خداوند از دنیا رفتند. [۷]

نام اصحاب کهف

نام هاى اصحاب کهف رومى است; از این رو در ترجمه، تغییراتى پیدا کرده و در نام آن ها اختلاف پیدا آمده است. در تفسیر ابوالفتوح رازى، [۸] نام آن ها چنین گزارش شده است:

1. مکسلمینا

2. محسلمینا

3. تلمیخا

4. مرطوس

5. نسوطوس

6. نیورس

7. بکرویس

8. بطینوس

9. قطمیر (نام سگ آن ها).

نام یونانى آن ها: [۹]

1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS 5. joannes. 6. exakous to dianos. 7. antonios.

در روایتى از امام صادق(ع) که یاران امام زمان(ع) را بر مى شمرد، چنین آمده است: «همراه امام زمان(ع) 27 نفر از کوفه، 15 نفر از قوم موسى، 7 نفر اهل کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه ى انصارى و مقداد و مالک اشتر قیام مى کنند و جزء یاران و حکام آن حضرت هستند.» [۱۰]

نکات آموزنده

1. کسانى که با بصیرت کامل ایمان بیاورند در برابر چالشها مقاوم هستند. و براى حفظ ایمان خود در صورت نیاز، هجرت خواهند کرد.

2. خداوند یاور مؤمنین است و در همه حال آنان را حفظ مى کند.

3. شخصیت هاى بزرگ تاریخ، با استقامت و پایدارى اسوه شده اند.

دلیل مخالفت اصحاب کهف با دقیانوس

اما اصحاب کهف، افرادی خداپرست بودند که به‌دلیل شرک دقیانوس ـ پادشاه و حاکم شهرستان اصحاب کهف ـ و بت‌پرستی مردم آن سرزمین با آنان مخالفت نمودند و گفتند: «فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً»؛ «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌‌ها و زمین است، جز او کسی را به خدایی قبول نمی‌کنیم، هرگاه چنین کنیم، سخنی سخت کفرآمیز گفته باشیم». [۱۱]

سپس با یکدیگر گفت‌وگو کردند و تصمیم گرفتند از مردم آن سرزمین و حاکم آنان بیزاری جویند و کناره‌گیری نمایند («وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً»)، [۱۲] بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند. [۱۳]

آیا اصحاب کهف در زمان ظهور رجعت می‌کنند

بر اساس صریح قرآن کریم، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید می‌کند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ اهل سنت نقل شده است: «أَنَّ الْمَهْدِیَ‏ (ع) یُسَلِّمُ عَلَیْهِمْ فَیُحْیِیهِمُ الله‏ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ یَرْجِعُونَ إِلَى رَقْدَتِهِمْ فَلَا یَقُومُونَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة»؛ [۱۴]

مهدى(عج) به اصحاب کهف سلام می‌دهد و به دنبال آن خداوند آنها را زنده می‌کند. سپس به خوابگاه خود برگشته و دیگر تا روز قیامت برنخواهند خواست.‏ برخی کتب شیعی نیز این روایت را از ثعلبی نقل کرده‌اند. [۱۵]

پانویس

  1. المصباح، ج 2، ص 333؛ مفردات، ص 475، «صحب»
  2. مفردات، ص‌ 475، «صحب»
  3. لسان العرب، ج‌ 12، ص‌ 176
  4. سوره کهف:آیات 18/ 17
  5. تفسیر قمى، ج2، ص 32
  6. سوره کهف،آیات 9 ـ 25
  7. تفسیر على بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسى، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330
  8. تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 6، ص 309
  9. تفسیر المیزان، ج 13، ص 309; به تفسیر نمونه سوره ى کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ى دهخدا، واژه ى اصحاف کهف رجوع شود.
  10. بحارالانوار، ج 35، ص 90، حدیث 95; میزان الحکمه، حدیث 6940
  11. سوره کهف (۱۸)، آیه ۱۴.
  12. سوره کهف (۱۸)، آیه ۱۶
  13. طیب، سید عبد‌الحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش
  14. ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۷، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق
  15. ابن بطریق، یحیى بن حسن‏، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 373، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق