حسنی مبارک
محمد حسنی سید مبارک در سال ۱۹۲۸ در کفر المصیلح در استان مونوفیا مصر به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشکده نظامی رفت و در سال ۱۹۴۹ با درجه ستوان دوم فارغالتحصیل شد. مبارک در سال ۱۹۵۰ به دانشکده نیروی هوایی رفت و تحصیلات تکمیلی خو را در آکادمی نظامی شوروی سابق گذراند.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۲۱، ۸ دسامبر ۲۰۲۱؛
نام | حسنی مبارک |
---|---|
نام کامل | محمد حسنی سید مبارک |
نام عربی | مُحَمَّد حُسنی سید مُبارَک |
متولد | ۴ مهٔ ۱۹۲۸ • ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۷ شمسی |
محل تولد | کفر المصیلح• استان المنوفیه•مصر |
دین | اسلام سنی•مالکی |
حزب سیاسی | حزب دموکراتیک ملی |
محل تحصیل | دانشکده نظامی•مصر |
سمت | چهارمین رئیسجمهور مصر |
درگذشت | ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰ (۹۱ سال) ۶اسفند ۱۳۹۸ شمسی |
در پایان جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳، به خاطر موفقیت نیروهای تحت امرش در دفاع از مصر و نبرد با اسرائیل از وی به عنوان «قهرمان ملی» یاد میشد و به مقام فرماندهی نیروی هوایی مصر ارتقا یافت و پس از مدتی تا مقام «معاون رئیسجمهور مصر» بالا رفت.
وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیس جمهور بالا رفت و پس از ترور انور سادات در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ به ریاستجمهوری رسید. در دوره زمامداری حسنی مبارک، آزادی مطبوعات در مصر از اکثر همسایگانش بیشتر بود. اقتصاد مصر توسعه یافت و با ایجاد تنوع در آن، سهم بخش خصوصی در تولید ناخالص داخلی از سهم بخش دولتی پیشی گرفت.
زندگینامه
"محمد حسنی السید مبارک"، معروف به "حسنی مبارک چهارمین رئیس جمهوری مصر در 4 می 1928 در "کفر المصیلح " در استان "المنوفیه" مصر به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشکده نظامی رفت و در سال 1949 با درجه ستوان دوم فارغالتحصیل شد.
مبارک در سال 1950 به دانشکده نیروی هوایی رفت و تحصیلات تکمیلی خو را در آکادمی نظامی شوروی سابق گذراند.
وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیس جمهور بالا رفت و پس از ترور انور سادات در ششم اکتبر 1981 به ریاستجمهوری رسید.
همانگونه که گفته شد، حسنی مبارک چهارمین رئیسجمهور مصر است که در 14 اکتبر 1981 و پس از ترور انقلابی "انور سادات"، رئیس جمهوری معدوم مصر در 6 اکتبر 1981 قدرت را در این کشور به دست گرفت و از جمله پستهای مهم وی قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، نخستوزیری مصر است، هم چنین وی در حزب دموکراتیک ملی، حزب حاکم بر مصر نیز فعالیت داشت.
طبق قانون سال 1971 مصر، مبارک تا ژانویه سال 2011 کنترل کامل کشور را بر عهده داشت و پیش از قیام مردم مصر به عنوان رئیس جمهوری این کشور از قدرتمندترین حاکمان منطقه به شمار میرفت.
مدت زمامداری حسنی مبارک که از 14 اکتبر 1981 تا 11 فوریه سال 2011 پس از کنارهگیری وی از قدرت دربرمیگیرد، یکی از طولانیترین حکومتهای منطقه به شمار میآید و پس از حاکمیت سرهنگ "معمر قذافی"، دیکتاتور مخلوع لیبی؛ "سلطان قابوس بن سعید سلطان"، پادشاه عمان؛ "علی عبد الله صالح" در یمن و "محمد علی پاشا" در مصر دارای پنجمین حکومت طولانی در جهان عرب بود.
مبارک در 11 فوریه سال 2011 و در پی اعتراضات مردمی به حکومتش از ریاست جمهوری مصر کناره گیری و نیروهای مسلح را مامور اداره کشور کرد.
پیروزی انقلاب مصر
پس از پیروزی انقلاب مصر حسنی مبارک و سران رژیم وی که به کشتار انقلابیون و انواع و اقسام فسادها متهم بودند، بازداشت و با پافشاری مردم مصر به دادگاه جنایی مصر معرفی شدند تا به اتهامات آنها رسیدگی شود.
پس از گذشت بیش از یکسال از روند محاکمه حسنی مبارک و فرزندانش "جمال و علاء" مبارک و "حبیب العادلی"، وزیر کشورش و 6 نفر از معاونان بلند پایهاش در قضیه کشتار تظاهراتکنندگان مصری و فساد مالی دادگاه جنایی قاهره اعلام کرد که روز 2 ژوئن حکم مبارک و همراهانش در قضایای فوق را اعلام خواهد کرد.
نگاهی به دوران حاکمیت 30 ساله حسنی مبارک
حسنی مبارک در دوران سه دههای حاکمیت خود بر مصر همواره یکی از ایادی و مزدوران اسرائیل و آمریکا در منطقه به شمار میآمد، به گونهای که سرنگونی حکومت وی مصیبتی بزرگ برای تلآویو و واشنگتن عنوان شد.
جنایات مبارک در غزه
در مورد جنایات مبارک در نوار غزه باید گفت که بسیاری از کار شناسان مصر را مسئول رنجش و بدبختی فلسطینیان میدانند. مردم نوار غزه پس از عقب نشینی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت حماس به ریاست "اسماعیل هنیه " با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه شدند،اما دولت مصر جهت کاهش رنج و مرارت ملت فلسطین در قضایای غزه هیچ اقدامی نکرد.
درگیری میان گروههای فلسطینی به ویژه بین فتح و حماس و منازعه "ابومازن " رئیس دولت خودگردان و رهبران حماس، مشکلات عدیدهای را برای منطقه غزه و مردم آن بوجود آورد. گرچه رژیم صهیونیستی فراهم کننده اصلی چنین شرایطی بود و تنها برنده تداوم این روند است، ولی سیاست مصر و جایگاه منطقهای آن در پی این تحولات زیانهای متعددی به فلسطینیهای نوار غزه وارد کرده است.
آمریکا و کابینه صهیونیستی اولمرت در کنفرانس آناپولیس و دیدار جرج بوش از منطقه در ژانویه 2008 از حسنی مبارک خواست همکاری امنیتی و اطلاعاتی خود را با رژیم صهیونیستی تا انهدام و نابودی مقاومت اسلامی در فلسطین به رهبری حماس ادامه دهد.
از جمله جنایاتی که حسنی مبارک در حق فلسطینیان دست به آن زد را باید در بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح یعنی تنها راه ارتباطی مردم غزه با دنیای خارج ملاحظه کرد و با وجود انتقادات فراوانی که به مبارک و دولتش میشد، وی بر تداوم سیاستهای این کشور در بسته نگه داشتن گذرگاه رفح تاکید داشت.
مصر با بسته نگه داشتن گذرگاه رفح باعث شد که محاصره نوارغزه توسط رژیم صهیونیستی تاثیر زیادی بر زندگی مردم این منطقه بگذارد، چراکه گذرگاه رفح یکی از معدود راههای ارتباطی غزه با جهان خارج است و تداوم بسته بودن گذرگاه رفح و ادامه این سیاست توسط قاهره میتواند به گسترش فاجعه انسانی در نوار غزه بیانجامد.
در جنگ 22 روزه نیز که با جنایت صهیونیستها در حمله به غزه آغاز شد، دولت مصر علاوه بر سکوت در برابر کشتار زنان و کودکان فلسطینی و مخالفت با درخواستهای مکرر کشورها و نهادهای مردمی آزادیخواه برای ارسال کمکهای انسان دوستانه به مردم غزه، عملا با جنایت صهیوینستها در فاجعه غزه همراه شد.
از دیگر سیاستهای متخذه توسط مبارک علیه مردم نوار غزه را باید در احداث دیوار فولادی برسر مرزهای این کشور با نوار غزه ملاحظه کرد. توافق مصر برای ساخت این دیوار، اجرای یک طرح آمریکایی-صهیونیستی برای منطقه است که آخرین روزنه تنفسی مردم غزه را که در مدت چهار سال و نیم محاصره آنها را زنده نگه میداشت، میبندد.
ستیزه جویی با اسلام گرایان
در حقیقت رژیم حسنی مبارک از اسلامگرایان به شدت واهمه داشت، وی از این بیم داشت که مبادا اسلامگرایان به هرم قدرت صعود کنند و مصر تحت سیطره اسلامگرایان درآید. این بدان معنا بود که رژیم مبارک اصرار داشت، مخالفان را همچنان دستگیر کند و در واقع در طول حاکمیت حسنی مبارک اسلامگرایان این کشور همواره شاهد تشدید روند سرکوب و حلقه فشار برخود بودند و این به شکلی ویژه اعضای جماعت اخوان المسلمون این کشور را دربرمیگرفت.
در آخرین آمار ارائه شده توسط "محمد بدیع "، رهبر جماعت اخوان المسلمون تاکید شده که طی یک دهه گذشته بیش از سیهزار عضو این جماعت در زندانهای رژیم مبارک بسرمیبردند و اموال اعضای این جنبش مصادره شده بود.
بنابراین عجیب نیست، اگر ما شاهد دستگیری نامزدهای انتخاباتی اسلامگرا و طرفداران آنان در طول حاکمیت مبارک مصر باشیم تا از ورود این عناصر موثر به پارلمان جلوگیری شود و این گفته که رژیم حسنی مبارک به مخالفان خود اجازه ورود به پارلمان میداد، یاوهای بیش نبود تا ادعا شود که بر مصر دموکراسی و تعدد احزاب حاکم است.
در حقیقت طی سه دهه حاکمیت مبارک هیچگاه نمایندگان واقعی مردم در پارلمان حضور نداشته و دموکراسی صحیح و سالمی بر مصر حاکم نبود و این موضوع را باید در دخالت نیروهای امنیتی و مجازات و سرکوب کردن مخالفان ملاحظه کرد.
ستیزه جویی با اسلام گرایان
در حقیقت رژیم حسنی مبارک از اسلامگرایان به شدت واهمه داشت، وی از این بیم داشت که مبادا اسلامگرایان به هرم قدرت صعود کنند و مصر تحت سیطره اسلامگرایان درآید. این بدان معنا بود که رژیم مبارک اصرار داشت، مخالفان را همچنان دستگیر کند و در واقع در طول حاکمیت حسنی مبارک اسلامگرایان این کشور همواره شاهد تشدید روند سرکوب و حلقه فشار برخود بودند و این به شکلی ویژه اعضای جماعت اخوان المسلمون این کشور را دربرمیگرفت.
در آخرین آمار ارائه شده توسط "محمد بدیع "، رهبر جماعت اخوان المسلمون تاکید شده که طی یک دهه گذشته بیش از سیهزار عضو این جماعت در زندانهای رژیم مبارک بسرمیبردند و اموال اعضای این جنبش مصادره شده بود.
بنابراین عجیب نیست، اگر ما شاهد دستگیری نامزدهای انتخاباتی اسلامگرا و طرفداران آنان در طول حاکمیت مبارک مصر باشیم تا از ورود این عناصر موثر به پارلمان جلوگیری شود و این گفته که رژیم حسنی مبارک به مخالفان خود اجازه ورود به پارلمان میداد، یاوهای بیش نبود تا ادعا شود که بر مصر دموکراسی و تعدد احزاب حاکم است.
در حقیقت طی سه دهه حاکمیت مبارک هیچگاه نمایندگان واقعی مردم در پارلمان حضور نداشته و دموکراسی صحیح و سالمی بر مصر حاکم نبود و این موضوع را باید در دخالت نیروهای امنیتی و مجازات و سرکوب کردن مخالفان ملاحظه کرد.