توحید الهیه (آیین اکبریه)

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۳ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'رده: کلام ' به ' ')

توحید الهیه یا آیین اکبریه مذهب منسوب به ابوالفتح جلال‌الدین محمد اکبر سومین پادشاه گورکانى هند است.


شرح حال موسس

جلال‌الدین محمد اکبر در سال 1542 میلادى در «امرکت» از بلاد سند متولد شد و در 14 فوریه سال 1556 میلادى در پنجاب تاجگذارى کرد و در 16 اکتبر سال 1605 میلادى درگذشت و تخت سلطنت را به پسرش جهانگیر داد. وی فرزند همایون پسر بابر و مادرش مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخ احمد جام ژنده پیل بود و مدت نیم قرن بر سراسر هند حکومت کرد و سیاست و دلیرى را با تفکر و متانت در هم آمیخت. وی در عمر دراز خود توفیق سوادآموزى نیافت و خواندن و نوشتن نمى‏‌دانست، ولى ذهنى وقاد و هوشى فراوان داشت. وى قوانین ظالمانه را از هندوان و طبقه ‏اى که نجس (پاریا) خوانده مى‏ شدند برداشت و نخستین کسى بود که پیش از گاندى آن طبقه را با طبقه دیگر برابر کرد. وى با این که مسلمان و مسلمان زاده بود اما با زنى راجه‏پوتى از هندوان ازدواج کرد و عجیب ‏تر این که قرص خورشید را قبله‏ گاه همه پیروان خود قرار داد. او دومین پادشاهى است که پس از آمون ‏هوتپ چهارم (1375- 1358 قبل از میلاد مسیح) از فراعنه شهر «تب» در مصر باستان از میان هزاران خدایان گوناگون تنها قرص خورشید را که آتون نام داشت به خدایى برگزید و خود را به نام اخناتون یعنى دوستدار آتون (خورشید) ملقب کرد. گفته‏ اند که برانگیزنده این فکر اتحاد ادیان و صلح کل نغمه ‏اى بود که وى از رامشگرى هندى به نام «هاریداسا» شنیده بود و این آواز دل ‏انگیز او را به چنین تفکرى برانگیخت.[۱]

تلاش تقریب گونه موسس

این پادشاه در سال 975 هجرى براى نزدیک تر کردن دل هاى مردم سرزمین خویش به یکدیگر؛ از برهمنان گرفته تا سیک ها و صوفیان تا جوکیان و از بودائیان تا زرتشتیان و از سنیان تا شیعیان به منظور برانداختن ریشه دشمنی ها و اختلافات فرق و ادیان کشور پهناور هند، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترک و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح کل به راهنمایى بعضى از وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون شیخ مبارک تاگورى و دو فرزندش ابوالفیض و ابوالفضل علامى و ملا احمد تهتهى (تتوى) و دیگران، مذهبى ابداع کرد و آن را توحید الهى نام نهاد. بدیهى است جمعى از علماى اسلام و دیگر ادیان به مخالفت او برخاستند، اما اکبر مخالفان را از میان برداشت. موافقان نیز او را «صاحب ملکه اجتهاد» و ظل الله دانسته، اطاعت وى را تالى اطاعت امر الهى و واجب شرعى و فرض عینى پنداشتند. آن گاه در یکی از روزهای جمعه سال دوازدهم جلوس خود در شهر فتح پورسیگرى، اکبر پس از نماز جمعه در مسجد جامع بر منبر رفت و در برابر مردم خود را مظهر نام الهى و امام مفترض الطاعه اعلام کرد و این اشعار را که ابوالفیض «فیض دکنى» سروده بود، خواند.

خداوندى که ما را خسروى داد دل دانا و بازوى قوى داد

به عدل و داد ما را رهنمون کرد به جز عدل از خیال ما برون کرد

بود وصفش ز حد فهم برتر تعالى شانه الله اکبر

سپس دستور داد تا در هر شب جمعه علما و مشایخ اسلام شیعه و سنى، کشیشان، یسوعیان، احبار یهود، موبدان زرتشتى، پاندیت هاى برهمن حتى ملحدان، دهریان و طبیعیا، با آزادى کامل در چهار ایوانى که به همین قصد در قصر خود بنا کرده بود با یکدیگر به بحث و استدلال بنشینند و خود نیز در بحث ها شرکت مى ‏جست و داورى مى ‏کرد. [۲]

اقدامات موسس

موسس فرقه قانون «جزیه» را از هندوان برداشت و هندوان و مسلمانان را از این لحاظ برابر دانست. آزار حیوانات و کشتن گاو را نیز بر اساس مذهب برهمنان هند ممنوع کرد. سپس مقرر کرد که جمعى از دانشمندان به ترجمه کتب علمى و فلسفى هند بپردازند، از این جهت کتاب مهابهاراتا و رامیانه و کتبى دیگر به فارسى برگردانده شد. اکبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتى قایل شده بود بدین گونه که به مناسبت نام وى که جلال‌الدین محمد اکبر بود و مذهب وى که (العیاذ بالله) او را هم طراز حق تعالى قرار مى ‏داد و طرف داران این مذهب در حضور پادشاه به جاى سلام مى‏‌گفتند: «الله اکبر» و دیگران پاسخ مى‏ دادند جل جلاله! ابوالفضل علامى از دانشمندان آن روزگار و مؤلف «آیین اکبرى» پا را از این حد فراتر گذاشت و گفت: شاه دین اکبر محمد آن که از جاه و جلال گر نبودى کفر، مى‏‌گفتم خداى دیگری است.[۳] بخش نامه و دستور العملى را که محمد جلال‌الدین اکبر امر به اشاعه آن مذهب در هند کرد در کتاب «دبستان المذاهب» آمده است.[۴]

سر انجام آیین توحیدیه و موسس

مذهب او پس از مرگ وى دیرى نپائید و جانشین وى جهانگیر آن را از میان برداشت. آرامگاه او باغ و بناى مجللى در سکندرا، در فاصله هفت کیلومتری شهر اگره هند است، که مشتمل بر سر در معظمى و باغى وسیع و رواقى به سبک ایرانى و مقبره‏ اى به سبک هندى که اشعارى از شاعرى به نام عبدالحق قاسم شیرازى برگرد آن با خطى خوش نوشته شده است.[۵]

پانویس


  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 باویرایش محدود.
  2. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 با ویرایش محدود.
  3. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 با ویرایش محدود.
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.
  5. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.