آلمان
کشور آلمان واقع در قاره اروپاست و نام رسمی آن جمهوری فدرال آلمان است. پایتخت این کشور قبلا شهر بن بوده است و هم اکنون برلین میباشد. برلین بزرگترین شهر آلمان است و با ۳ میلیون و هفتصد هزار شهروند ساکن در برلین، این شهر پر جمعیتترین شهر آلمان نیز میباشد. وسعت آلمان ۳۵۷۱۲۱.۴۱ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود ۸۳ میلیون نفر است. زبان رسمی این کشور زبان آلمانی است که شاخهای از زبانهای هندو-اروپایی است و به جز آلمان، در اتریش، سوئیس، لیختن اشتاین، لوکزامبورگ، بخشهایی از بلژیک و جنوب دانمارک هم صحبت میشود.
آلمان | |
---|---|
پایتخت | برلین |
تعداد جمعیت | 83 میلیون نفر |
دین | مسیحییت |
زبان | آلمانی |
موقعیت جغرافیایی آلمان
آلمان واقع در اروپای مرکزی و در کل با ۱۰ کشور مرز مشترک دارد. به طوری که همسایههای غربی آلمان، فرانسه، هلند، لوکزامبورگ و بلژیک هستند و از جنوب با اتریش و سوئیس همسایه است. همسایههای شرقی آلمان نیز لهستان و جمهوری چک هستند. دانمارک، دریای بالتیک و دریای شمال هم در شمال آلمان قرار دارند[۱].
آب و هوای آلمان
آب و هوا در همه جای آلمان یکسان نیست. در سواحل و در غرب آلمان در زمستان هوا خیلی سرد و در تابستان خیلی گرم نمیباشد. اما در شرق و در بایرن، آب و هوا دارای اقلیم قارهای است و تابستان گرم و زمستان سرد است. همچنین در تابستان نیز رعد و برقهای مکرر دیده میشود. همچنین بارش برف در جنوب و شرق نسبت به مناطق دیگر بیشتر است. در ماه آوریل، تغییرات آب و هوایی اغلب در سراسر آلمان یکسان است و یک روز آفتابی و شاد و روز بعد از آن ابری و بارانی است و بعد از آن خورشید دوباره میدرخشد. گاهی اوقات حتی در ماه آوریل بارش برف نیز اتفاق میافتد.
سیاست آلمان
آلمان دارای ۱۶ ایالت میباشد و نظام سیاسی حاکم بر کشور، جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی است. به طوری که ایالتها مجاز هستند در بسیاری از موارد مستقل از حکومت مرکزی تصمیمگیری کنند. آلمان و ایران از حدود ۵۰۰ سال پیش تا کنون با یکدیگر روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی داشتهاند و هر چند در طول دوران مختلف دچار فراز و نشیبهایی شده باشند، اما هیچ گاه این روابط به صورت کامل قطع نشده و آلمان مهمترین شریک اقتصادی ایران در اروپا است. در حال حاضر ایرانیان زیادی هر ساله با اهداف تحصیلی و کاری به صورت قانونی وارد این کشور میشوند.
اقتصاد آلمان
آلمان از نظر علمی و اقتصادی یکی از قدرتهای جهانی محسوب میشود و عضو سازمان ملل، G8، ناتو و گروه پنج نیز میباشد. بر اساس بررسیهای سال ۲۰۱۹، آلمان با ۳.۸۶تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، چهارمین کشور جهان از نظر قدرت صنعتی و اقتصادی است. علاوه بر این، آلمان در سراسر جهان مقام اول را از نظر صادرات محصولات مختلف به خارج از کشور دارد؛ به طوری که بیشتر شرکتهای آلمانی وابسته به تجارت خارجی هستند و تا یک سوم درآمد خود را از صادرات تامین میکنند. محصولات صادراتی آلمان در بخشهای مختلفی از جمله خودروسازی، الکتروتکنیک، ماشینسازی و شیمی است.
آلمان علیرغم اینکه به زوجهای جوان و فرزندان آنها، امکانات مالی، تحصیلی و بیمهای با کیفیتی ارائه میکند، اما همچنان با مشکل رشد منفی جمعیت دست و پنجه نرم میکند و همین عامل باعث شده است تا درهای خود را به روی متخصصان خارجی بگشاید. سیاستی که با توجه به فرصتهای شغلی فراوان و متنوع این کشور هم به نفع مهاجران است و هم به نفع حاکمیت و منافع ملی آلمان؛ در جهت اینکه همچنان بتواند قدرت اول اقتصادی-صنعتی اروپا باقی بماند.
اشتغال و درآمد در آلمان
با توجه به آخرین آمار در سال ۲۰۲۰، حدود ۴۵ میلیون نفر از جمعیت این کشور مشغول به کار هستند. از این تعداد ۵۳٫۲ درصد مرد و ۴۶٫۸ درصد را زنان تشکیل میدهند. حدود ۲٫۳ میلیون نفر نیز در آلمان فاقد کار هستند که نرخ بیکاری بین این افراد (۷۴-۱۴ ساله) ۳٫۲٪ است.
حداقل دستمزد در آلمان در سال ۲۰۲۰، ۹.۳۵ یورو در هر ساعت یا تقریبا ۱۵۸۴ یورو در هر ماه است. حداقل دستمزد فدرال تقریبا به تمام کارکنان، از جمله کارگران خارجی، کارگران نیمه وقت، کارآموزان (تحت شرایط خاص) و افرادی که در دوره آزمایشی مشغول به کار هستند، اعمال میشود. اضافه کاری نیز باید در همان سطح پرداخت شود. کارگران موقت در آلمان دارای حداقل میزان دستمزد هستند.
تاریخچه ورود اسلام به آلمان
حضور اولیه مسلمانان در کشورهای آلمانی زبان در ارتباط با زندانیان جنگی عثمانی بعد از تصرف بالکان توسط امپراتوری متجلی شد. این جمعیت تا دهه 60 قرن بیستم به عنوان عامل جمعیتی مهمی تلقی نمیشد. شهرهای بزرگی از قبیل برلین (که اولین مسجد این شهر در خانه آقای ویلمرس دورف در سال 1927 ساخته شد)مجموعه نامتجانسی از دیپلماتها، دانشجویان و بازرگانان را شامل میشد. در ماه می1958، پناهندگانی از شوروی و یوگسلاوی دست به تشکیل اداره مذهبی آوارگان مسلمان در جمهوری فدرال آلمان و برلین زدند که این اداره به چاپ نشریهای به نام «المهاجرون» در این کشور پرداخت[۲].
با شکوفایی اقتصاد آلمان و نیاز مبرم به استخدام نیروی کارگر خارجی، تعداد کارگران خارجی، بویژه کارگران تُرک، در بین سالهای 1960 تا 1963 سه برابر شد. رسیدگی به امور رفاهی و اجتماعی کارگران تُرک به عهده بخش اجتماعی و رفاهی حزب سوسیال دموکرات این کشور و جنبش کارگری گذاشته شده بود و به منظور جلوگیری از پیدایش بازار سیاه ارز، نرخ ثابت و معینی برای تبدیل پول آلمان به تُرکیه در شهرهای صنعتی آلمان موافقت کرد و اولین شبکه در نظر گرفته شد و دولت آلمان رفته رفته با افتتاح کنسولگریهای تُرکیه در شهرهای صنعتی آلمان موافقت کرد و اولین شبکه رادیویی به زبان تُرکی نیز برای این کارگران آغاز به کار کرد.
اولین بحران کارگری مربوط به سال 67-1966 بود که دولت با بحران اقتصادی روبرو شد و در نیمه سال، بیش از 70 هزار کارگر تُرک بیکار شدند، اما برخلاف پیشبینیهای انجام گرفته، اکثریت آنان حاضر به مراجعت به تُرکیه نشدند و حتی تعداد زیادی از کارگران مذکور پس از گذشت بحران اقتصادی، شغل جدیدی پیدا کردند. بحران اقتصادی فوق و بیکاری کارگران خارجی در مجموع، سیاست استخدام کارگر خارجی آلمان را به زیر سؤال برد و دولت مجبور شد در سال 1973، قوانین جدیدی در خصوص مهاجرت وضع نماید. بر اساس قوانین جدید، کارفرمایان آلمانی میبایست برای کارگران و کارکنان مهاجر خود، امکانات اولیه رفاهی، از قبیل خانه و بهداشت و بیمه همگانی، فراهم آورند. آنها همچنین مجبور به پرداخت مالیات بیشتری برای جبران کمبودهای آموزشی کارگران و کارکنان مهاجر خود شدند.
از سال 1985 به بعد، تغییر عمدهای در بافت مهاجرت به آلمان به وجود آمد، گروه جدید مهاجران غالبا خواستار کار نبودند و بلکه از پناهندگان سیاسی کشورهایی چون تُرکیه و برخی کشورهای عرب بودند. پناهندگان سیاسی جدید، ابتدا وارد برلن شرقی شده و سپس توسط مقامات آن کشور، تحویل مقامات برلن غربی میشدند، در سال 1986، به دلیل بالا رفتن میزان پناهندگی سیاسی، بین دو آلمان قراردادی منعقد شد و بدین وسیله، یکی از راههای ورود پناهندگان به این کشور مسدود گردید.
جمعیت مسلمانان در آلمان مسلمانان پس از پروتستانها و کاتولیکها، سومین گروه مذهبی آلمان را تشکیل میدهند. پس از مسلمانان، بودائیان و یهودیان، به ترتیب چهارمین و پنجمین گروه و جمعیت مذهبی این کشور را تشکیل میدهند.
جمعیت مسلمانان از بیشترین سرعت رشد بین این گروهها برخوردار است، به گونهای که در حال حاضر، حدود چهل درصد مسلمانان ساکن آلمان، زیر 18 سال سن دارند. این رشد سریع، صرفا به معنای افزایش تعداد مسلمانان نیست، بلکه مبین افزایش آن بخش از جمعیت است که از فرهنگ اسلامی متاثر میباشند. تمام جوامع مسلمان در سراسر اروپا نیز از چنین رشدی برخوردار میباشند.
بنابر آمار منتشر شده در بولتن دفتر اداره مطبوعات و اطلاعات دولت این کشور، بیش از 95 درصد مسلمانان آلمان، خارجیان هستند که از این تعداد، 76 درصد تُرک بوده و ایرانیان در رده دوم و مسلمانان آلمانی با 4 درصد کل مسلمانان آلمان، سومین گروه مسلمانان میباشند. پس از ایرانیان، اتباع مراکش با سه درصد، لبنان با دو درصد، تونس و پاکستان هر یک با یک درصد از کل جمعیت، مسلمانان مقیم آلمان را تشکیل میدهند. مسلمانان از یوگسلاوی سابق، آلبانی، بلغارستان و مصر و دیگر کشورهای مسلمان، هر یک کمتر از یک درصد کل مسلمانان مقیم آلمان را تشکیل میدهند.
تعداد مهاجران تُرک در آلمان را نباید با تعداد مسلمانان این کشور برابر دانست; چرا که از یک طرف، تعداد قابل ملاحظهای از مسلمانان این کشور را مراکشیها و تونسیها تشکیل میدهند و از طرف دیگر، تعداد قابل توجهی از تُرکهای مهاجر، از مسیحیان ارتدوکس منطقه میباشند. سرشماری سال 1987 که در آن، سؤال در مورد مذهب هم گنجانده شده بود، ما را با حقایق بیشتری در این مورد آشنا میسازد، برای مثال، بیش از یکصد هزار تُرک مقیم، حاضر نبودند خود را مسلمان بنامند. آمار جالب توجه دیگری نشانگر این واقعیت بود که بیش از 48 هزار مسلمان آلمانی در این کشور زندگی میکنند که بیش از 5 هزار نفر از آنها، از آلمانیهای اصیلی هستند که دین اسلام را پذیرفتهاند.
طبق آخرین برآورد در سال 1995، از میان حدودا 000/700/2 مسلمان ساکن آلمان، 2/500/000 سنی، 400/000 علوی، 40/000 شیعه، 10/000 احمدیه، 300-200 اسماعیلی و 60/000 مسلمان آلمانی از میان این عده، 1/270/000 به طور فعال در مراسم مذهبی شرکت میکنند.
امروزه مسلمانان با داشتن چنین جمعیتی، نیروی مهمی را تشکیل میدهند که هیچ کس نمیتواند آنان را نادیده بگیرد. تنها در کلن - بیش از 70/000 نفر مسلمان زندگی میکنند. نمونه دیگر، وضعیت شهر دورتموند است. این شهر که یکی از شهرهای بزرگ منطقه صنعتی «رور» آلمان است، در بر گیرنده گروه کثیری از مسلمانان میباشد; به همین خاطر است که اکثر مقامات آلمان، توجه بیشتری به پیروان این مذهب کرده و در پی جذب آنان در جامعه آلمان بودهاند. دولت آلمان علاوه بر اقدامات داخلی، با پیگیری سیاست برقراری ارتباط بین مسلمانان و مسیحیان و در نتیجه ایجاد درک و تفاهم بهتر بین آنان، سعی دارد تصویر بسیار مثبتی از خود در اذهان مسلمانان ایجاد کند. به همین خاطر، مسلمانان در آلمان نسبت به سایر کشورهای اروپایی، از تسهیلات و امکانات بهتری برخوردارند. برای مثال، ساختن مساجد برخلاف فرانسه، مستلزم مذاکرات و اقدامات سیاسی و اداری طولانی نمیباشد و قریب 20% دختران دانش آموز مسلمان در مدارس، بخصوص در سطوح ابتدایی، با روسری حاضر میشوند، بدون اینکه با مزاحمتی مواجه باشند.
مساجد آلمان
قانون اساسی آلمان آزادی دین و سازمانهای مذهبی و آموزش آن را ضمانت مینماید. روی هم رفته، قانون اساسی این کشور همانند فرانسه و هلند، بر اساس و پایه بی دینی بنا نشده است، بلکه تفاوت آشکار آن با دو کشور دیگر، در این است که قانون در مقابل ادیان و مذاهب، بیتفاوت نیست. سازمانهای مذهبی که از نظر مقامات دولتی شناخته شده نیستند، میتوانند به راحتی زیر پوشش قوانین مربوط به سازمانها و تشکیلات، فعالیت آزادانهای داشته باشند، هر سازمان موظف به ارائه اساسنامهای دموکراتیک و لیست اسامی اعضا میباشد. سازمانهای مذکور توسط هیات امناء که در مقابل تشکیلات مسؤولیت دارند، اداره میشوند. دو بخش عمده سازمانهای موردنظر تحت نامهای "Eingetrangener Rereine.v" و " "Stiftung فعالیت میکنند. با وجود آزادی مذهبی ذکر شده، گاهی مسلمانان در عمل با مشکلاتی روبرو میشدند. اغلب مسلمانان باید عقاید و دستورات مذهب خود را مخفیانه برگزار میکردند تا مورد قبول اجتماع باشند. پس از ساختن مسجد مانهایم که با منارههای بلند به چشم میخورد، مسلمانان متوجه شدند که مساجد مخفی مورد سرشکستگی و کنار زدن آنها نیست و با توجه به آمار آنها در آلمان، باید از امکانات بیشتری برخوردار باشند.
البته در ساختن مسجد «مانهایم»، بلندی منارهها با مشکلات زیادی مواجه شد. ترس از خالی شدن کلیساها و بیتفاوتی مردم نسبت به دین مسیح، شاید یکی از علل مهم این موضوع بود، زیرا کلیساها روز به روز خالیتر میشوند، ولی مساجد به عنوان خانه دیگر خدا، هر روز بیشتر معتقدین را به خود جذب میکنند.
در حال حاضر در آلمان 18 مسجد رسمی وجود دارد که از ابتدا به عنوان مسجد ساخته شدند. اماکن مذهبی مسلمانان، نه الزاما به صورت مسجد، بین 1000 تا 1200 باب برآورد شده است. اکثر این مساجد به صورت موقت احداث گردیده و بیشتر، در اماکن اجاره ای، کارخانجات و یا انبارها قرار گرفتهاند. بر طبق آمار آرشیو انستیتو مرکزی اسلامشناسی، مساجد مهم آلمان در شهرهای مانهایم، هامبورگ، برلین، مارل، دورتموند، کلن، وسلینگ، بن، فرانکفورت، زینگن، فورتسهایم قرار گرفتهاند که البته مساجد شهرهای آخن و مونیخ نیز از مساجد مهم آلمان تلقی میگردند. اکثر این مساجد، در شرایط بد ساختمانی بوده، دور از مرکز شهر و اغلب در مناطق صنعتی قرار دارند.
در حال حاضر، پروژه ایجاد مساجد، از طرف شهرداریها مورد تصویب قرار نمیگیرد. وضعیت مساجد آلمان به گونهای است که روز به روز، تعداد کسانی که برای انجام اعمال مذهبی به آنجا روی میآورند، افزایش مییابد و این در حالی است که کلیسای مسیحیت خالی بوده، مذهب در زندگی روزمره مسیحیان بی اهمیت تلقی میگردد. طی یک همه پرسی در سال 1995، 84% از تُرکهای مسلمان، اعلام نمودند که به طور یکنواخت به مسجد میروند. طبق اظهار کلاوس لگه ویس، حقوقدان آلمانی، مسجد جایگاهی برای همپیمان شدن گروههای مختلف بوده، همچنین به نحوی معرف سرزمین پدری تُرکها است و مرکزی است که مسلمانان در آن اعتماد به نفس مییابند. در چنین شرایطی، میبینیم که هیجده هزار تُرک ساکن شهر مانهایم، با جمعآوری مبلغ 10 میلیون مارک، اقدام به ساخت مسجدی به مساحت 1209 مترمربع و 2500 جایگاه نیایش مینمایند.
در آلمان، مسلمانانی وجود دارند که یا تکالیف مذهبی خود را عمل نمیکنند و یا فقط رسمهای قدیمی دین اسلام را بکار میبرند به عنوان مثال، خانوادههایی وجود دارند که نوشیدن مشروبات الکلی را حرام میدانند ولی افتخار میکنند که دخترشان در آلمان حجاب ندارد و یا اینکه فقط در ماه رمضان و عید قربان به مسجد میروند.
امروزه جوانان تُرک نسل سوم، کسانی هستند که در آلمان متولد میشوند. آنان بیش از پیش رو به سوی قرآن آوردهاند. بنابراین، در کشور آلمان هم مانند فرانسه، مشاهده میکنیم که جهتگیری عمومی به سوی «اسلامگرایی جوانان» است. تحقیقاتی که از طرف دانشگاه «بیله فیلد» انجام شده، تاییدکننده این موضوع است. آقای ویلهلم هایت مایر، استاد جامعهشناسی این دانشگاه، معتقد است: اکنون مرحله روی آوردن تُرکهای ساکن آلمان به سوی اسلام جریان دارد. این موضوع حتی در مورد تُرکهایی که به زبان آلمانی، حتی بهتر از بان مادری خود تکلم میکنند، ولی از نظر ملیت هنوز تابعیت آلمان را ندارند، بخصوص مشهود است.
از جمله مراکز مهم اسلامی که در آلمان وجود دارد، مرکز اسلامی هامبورگ (مسجد امام علی (ع)) میباشد. این شهر با بیش از 80000 نفر مسلمان، مرکز اسلامیهامبورگ را به زیباترین و مهمترین مرکز اجتماع مسلمانان با نژادهای گوناگون تبدیل کرده است. این مرکز اسلامی یک مرکز بینالمللی است که بخصوص ایرانیها، افغانیها، عربها، پاکستانیها و آلمانیهای مسلمان در آن برنامه دارند و دارای یک شبستان بزرگ جهت اقامه نماز، سالن سخنرانی و نمایش فیلم، کتابخانه و سالن پذیرایی میباشد. هزینههای این مرکز از امور خیریه تامین میشود.
حقوق مسلمانان در آلمان
در دهه 60 میلادی، با توجه به مشکلات فرهنگی، اجتماعی و زبانی، مذهب و سنت برای مهاجرین تُرک، بسیار مهم بوده است، ولی با شروع نسل دوم و کودکانی که در آلمان متولد شدند، در رفتار و برخورد آنها با مسائل اسلامی فاصله بوجود آمد. از طرف دیگر، سازمانهای ملی اسلامی و انجمنها و مساجد در نزد نوجوانان و جوانان از جذابیت بیشتری برخوردار گردیدهاند، ولی تا به حال، مسلمانان در آلمان با وجود فعالیتهای سازماندهی شده در طول سالهای متمادی، موفق نشدهاند که به مانند کلیسای کاتولیک و پروتستانها، مجوز تشکیلات حقوقی و عمومی را کسب نمایند. این نوع حقوق، مسلمانان را قادر خواهد ساخت نمایندگانی در شورای مطبوعات، رادیو و دیگر اتحادیهها داشته باشند. علت عدم موفقیت مسلمانان در کسب امتیازات حقوقی، اختلاف نظر موجود میان گروهها و سازمانهای اسلامی بوده است.
اکثر مسلمانان در آلمان یا در این کشور متولد شدهاند و یا سالهای طولانی در اینجا ساکن هستند و مالیات و بازنشستگی میپردازند، اما همیشه به عنوان خارجی محسوب میشوند و از تصمیمات سیاسی بدورند. با وجود اینکه طبق قانون اساسی آلمان، این کشور به تعداد مهاجرین خود بالیده و لفظ کارگران میهمان در سطح کشور بسیار متداول گردیده است و گرچه قوانین مهاجرت و کار در آلمان از استاندارد خوبی برخوردار است، ولی آزادیهای سیاسی و اجتماعی، خصوصا برای کارگران مهاجر تُرک زبان با شهروندان آلمانی تفاوتهای فاحش دارد. مسلمانان در این کشور هنوز حق رای ندارند. «دولتمردان آلمانی اگر در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشند، در یک مورد کاملا هم عقیده هستند و آن، به حساب نیاوردن مهاجران در جمع خود به عنوان یک شهروند آلمانی است. برای مثال، مهاجران، علیرغم اقامت طولانی در کشور، هنوز صاحب رای در انتخابات عمومی نبوده و به عنوان یک شهروند درجه 2 محسوب میشوند».
یک اسلامشناس خبرنگار در این مورد چنین مینویسد:
دوستانه و برابر زندگی کنند، باید هر دو طرف در این امر کوشش کنند و مجامع آلمانی باید برای سومین دین بزرگ دنیا درهایش را باز کند. باید فعالیت مساجد، تدریس فقه اسلامی، ایستگاه و برنامههای رادیویی و تلویزیونی برای مسلمانان مانند مسیحیها آسان و حتمیباشد.
بیش از همه، رسانهها باید بیشتر در مورد این موضوع اخبار جامعی را منتشر و مردم را روشن کنند و به عنوان مثال، برای عایت حجاب اسلامی توسط خانمها، توضیحات بیشتری ارائه نمایند. استفاده از روسری به عنوان حجاب، گاهی اجباری است، گاهی سیاسی و حتی به عنوان تظاهر نیز میباشد. البته تعدادی نیز به خواسته خود به آن عمل میکنند. در این مورد و موارد دیگر، باید توضیحات کافی و روشن داده شود. غیرمسلمانان باید بیشتر به مسلمانان نزدیک شوند و بخصوص به آنها آزادی حقوق سیاسی بدهند. انستیتو تحقیقات، توسعه و پژوهش و برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی در گزارشی مینویسد: با وجود 7/2 میلیون مسلمان و 1000 مسجد و صدها انجمن مسلمانان آلمان، این دین برای اغلب آلمانیها غریبه است.
از گروههایی که در آلمان مسلمانان را مورد تهدید قرار میدهند، میتوان از فاشیستها نام برد. آنها مساجد را به آتش میکشند و کلمه اسلام را به عنوان یک دشمن قدیمی معرفی میکنند.
لازم به ذکر است که مساجد در آلمان به صورت انجمن ثبت میشوند و با وجود قدمت کار، در این کشور مانند کلیساهای کاتولیک و پروتستان، حقوق اجتماعی ندارند. البته یکی از علل مهم این موضوع، نقطه نظرات سیاسی و اهداف آنها است.
تشکلهای اسلامی در آلمان
تشکیلات جهانبینی نوین در اروپا (آلمان) (ملی گروش) در اوایل دهه 1970، اولین شاخههای این سازمان توسط کارگران مهاجر تُرک در اروپا پی ریزی شد. این گروهها روابط تنگاتنگی با حزب «رستگاری ملی»، (MSP) داشتند.
«اسم ملی گروش» همچنان که بیانگر فلسفهای میباشد، به معنای این سازمان نیز است و از کتاب برنامه کاری «ملی گروش» (آنکارا، 1973)، نوشته رهبر حزب، نجم الدین اربکان، نشات گرفته است».
اساسا تاسیس چنین تشکیلاتی در سال 1978 به نام «اتحادیه تُرکها»، بنا به خواست اربکان و نظارت و کنترل مستقیم وی بوده است. اتحادیه تُرکها در سال 1985 به «ملی گروش» تغییر نام داد. اتحادیه تُرکی اسلامی اداره امور دینی (آلمان)(دیانت)، مرکز این اتحادیه در شهر کلن است و از سوی دولت تُرکیه در جهت پاسخ به رشد جمعیتهای اسلامی مردمی در آلمان که شعارهای ضد لائیک و ضد آتاتورک سر میدادند، در سال 1982 در برلین، به عنوان سرپرستی مساجد آغاز به کار کرد.
ریاست اداره امور دیانت در تُرکیه، با نگرانی نسبت به از دست دادن نفوذ خود در میان اقلیتهای تُرک خارج از کشور، تعداد رو به افزایشی از جمعیت را توسط فدراسیون خود کنترل میکند. در اعیاد بزرگ مذهبی، تعدادی از روحانیون عالیرتبه از طرف هیات رئیسه خدمات مذهبی خارج از کشور به عنوان سخنران و واعظ، به کشورهای خارجی فرستاده میشوند. اتحادیه مراکز فرهنگی اسلامی (آلمان)(سلیمانجیها)، این افراد شاخه مدرنی از فرقه صوفی نقشبندیه میباشند. حلقه داخلی این فرقه، به شدت سلسله مراتبی میباشد. بنیانگذار این جریان، سلیمان حلمی توناهان (وفات 1959) میباشد و در ابتدا، برای بدست گرفتن کنترل مساجد و پاسخی به نیازهای مذهبی کارگران تُرک، با نام اتحادیه مراکز فرهنگی اسلامی شروع به فعالیت نمود. اعضای این گروه، از بنیانگذار این جریان، به عنوان تنها وارث حقیقی پیامبر(ص) یاد میکنند، دارای تعالیم سری میباشند و معتقدند که هرکس اسرار آنها را افشا کند، مورد خشم روح توناهان قرار نمیگیرد.
آنان معتقد به غیبت امام دوازدهم(ع) میباشند، ولی او را فرزند امام حسن عسگری (علیهالسّلام) نمیدانند. «در اعلامیهای که سلیمانجیها در 26 مه 1980 منتشر ساختند، خود را پیرو مذهب حنفی، نحله کلامی ما تریدی و فرقه صوفی نقشبندی معرفی نمودند که جز احقاق شریعت اسلامی و گسترش معارف دینی اسلامی، هدفی را دنبال نمیکنند. دبیرکل کنونی این جمعیت، ابراهیم چودور، رئیس هیات مدیره آن، یعقوب ممیش و قائم مقام او، تحسین شفق است.
حرت نورچولوک یا جماعت النور (آلمان) (نورجیها) گرچه سابقه فعالیت این سازمان، به سالهای قبل از جنگ جهانی اول برمیگردد، ولی به هر حال، فعالیت مجدد خود را به طور رسمی در دهه 1970 آغاز کرد. هسته اولیه این سازمان در حال گسترش، در سال 1967 در برلین به وجود آمد. این تشکیلات، بی شباهت به سلسلههای دراویش نمیباشد. ریشه این حرکت، در دوران حکومت عثمانی شکل گرفت و از جمله گروههایی است که با استبداد آتاتورک فعالانه به مبارزه برخاست. مؤسس این حرکت، سعید نورسی (متوفی 1960 در شهر اورفای تُرکیه) بوده، از جانب پیروانش به «بدیع الزمان» ملقب است. «نورجیها عمدتا معتقدند، در مقطع زمانی فعلی، کار سیاست را باید به سیاستگذاران محول نمود و خود مشغول تحصیل و تدریس مکتوبات بدیع الزمان گردید. با این حال، بیشتر فعالیت نورجیها مخفیانه و غیررسمی انجام میپذیرد; منازلی را خریداری و یا اجاره مینماید و از آنها، به عنوان مدرسههای کوچکی استفاده مینمایند. در هر کدام از این منازل، 15 الی 20 طلبه جوان تحت برنامه درسی منظمی که پایه اصلی آن مطالعه و تحصیل «رساله نور» میباشد، وجود دارند.» اتحادیه جماعات و جمعیتهای اسلامی (آلمان) اکثر اعضاء و هواداران آن از اعضای قبلی تشکیلات ملی گروش و اتحادیه تُرکها و قبل از آن، حزب رستگاری ملی میباشند. در واقع، این اتحادیه شاخه و انشعابی از ملی گروش میباشد. مؤسس آن، جمالالدین کاپلان، مفتی سابق آدانای تُرکیه و کارمند پیشین سازمان دیانت، میباشد.
فدراسیون ایده آل اندیشان دموکراتیک تُرک در اروپا (آلمان) (ADUTF) در حال حاضر، رئیس هیات مدیره، این فدراسیون تُرکمن انور و دبیرکل آن، نادرآلتین داغ است. این جمعیت، در سال 1978 در شهر فرانکفورت تاسیس شد که مرکز کنونی آن نیز در این شهر قرار دارد. اتحادیه تُرکی اسلامی اروپا اتحادیه انجمنهای فرهنگی اسلامی تُرک در اروپا (آلمان) رئیس هیات مدیره این اتحادیه، موسی سردار چلبی و دبیرکل آن، فکرت اکین است. این اتحادیه، به دلیل اختلافات فکری با فدراسیون تُرک، از آن منشعب گردید و در اکتبر 1987 در فرانکفورت رسما اعلام موجودیت نمود.
پیش از آن سردار چلبی دبیرکل اتحادیه تُرک بود. در حال حاضر، تعداد اعضای آن 11 هزار نفر برآورد میشوند که بنابر اظهارات خود این جمعیت، در 122 گروه متشکل شدهاند. جمعیت اسلامی بوسنیایی آلمان (BDR) در سایه جنگهای ویرانگر صربها در بوسنی و هرزگوین، بوسنیاییها و آلبانیاییهای اهل کوزوو مقیم در آلمان فدرال، به تشکیل جمعیتهای خاص خود پرداختند. بر اساس آمار منتشر شده در سپتامبر سال 1992، تا آن تاریخ، 18 جمعیت بوسنیایی با حدود 70 هزار عضو در سراسر آلمان تشکیل شده بود.
مرکز ثقل این جمعیتها، منطقه رور نوردراین - وستفالن، کلن، اشتوتگارت، هامبورگ و مونیخ است. اغلب جمعیتهای بوسنیایی موسوم به «مرکز فرهنگی» هستند، ولی نباید آنها را با مراکز مشابه تُرکها اشتباه گرفت. بوسنیاییهای منطقه راین و ماین، جمعیت اسلامی آلمان که مقر آن در شهر فرانکفورت بود را احیاء کردند.
این جمعیت که پیش از آن، یک تشکل عرب زبان محسوب میشد، هم اینک محل استقرار دفتر اطلاعاتی و روابط عمومی بوسنیاییها به مسؤولیت امام راسم حمیدویچ است.