سازمان اطلاعات پاکستان
سازمان اطلاعات پاکستان(ISI) با سابقه فعالیت ۷۵ساله خود اکنون از اهداف و روشهای خاصی پیروی میکند و در جریانات سیاسی این کشور تأثیری مستقیم دارد و در منطقه و جهان فعالیت بسیار و موثری دارد.
تاریخچه و روند شکلگیری ISI
پس از استقلال پاکستان در سال 1947، دو سازمان جدید اطلاعات در این کشور ایجاد شد، اداره اطلاعات (IB) و اطلاعات نظامی (MI)، عملکرد ضعیف اداره اطلاعات در هماهنگی اطلاعاتی بین ارتش، نیروی دریایی و هوایی در زمان جنگ هند - پاکستان در سال 1947 موجب تأسیس سازمان اطلاعات داخلی موسوم به آیاسآی I S I (Inter Services Intelligence ) در سال 1948 شد، این سازمان امنیتی توسط یک افسر استرالیاییالاصل ارتش انگلیس به نام سرلشکر کاتوم پایهگذاری شد. وجود دشمنی همیشگی به نام هند، تشتت بسیار زیاد و درگیریهای داخلی بین گروهها و فرق متعدد که از بدو تأسیس این کشور و نیز ناامنی فراگیر همسایه غربی انگیزه داشتن سازمانی اطلاعاتی و ضدجاسوسی قوی را لابد منه نموده است. در سال 1948 میلادی در حالی که هنوز یک سال از نخستین رویارویی هند با پاکستان نگذشته بود، سازمانی تحت نام(Inter Services Intelligence (ISI با تلاش و مغز متفکر یک ژنرال انگلیسی که ریاست ستاد زمینی ارتش پاکستان را بر عهده داشت، شکل گرفت. در حال حاضر عملیات این سازمان در سطح جهان گسترشیافته و ادارات مختلف آن شامل امنیت بینالملل، سرویس مبارزه با جاسوسی، سرویس کشمیر، امنیت داخلی و دیگر سرویسهای کوچکتر مسئول انجام عملیاتهای مختلف هستند و ISI بهعنوان یکی از پنج آژانس برتر امنیتی جهان شناخته میشود.
اهداف اصلی و وظایف سازمان اطلاعاتی پاکستان
مهمترین اهداف سازمان اطلاعات پاکستان عبارتند از:
- صیانت از منافع پاکستان و امنیت ملی این کشور در داخل و خارج
- تحتنظر گرفتن گسترش نظامی و سیاسی کشورهای همسایه که نسبت مستقیم با امنیت ملی پاکستان دارند و در نتیجه، فرمولبندی کردن ساختار سیاست خارجی و نحوه جمعآوری اطلاعات داخلی و خارجی.
- هماهنگی وظایف اطلاعاتی بین نیروهای سهگانه ارتش؛
- تحتنظر گرفتن افراد خود، اتباع خارجی، رسانهها، سیاستمداران پاکستانی، دیپلماتهای خارجی در پاکستان و دیپلماتهای پاکستان در خارج از کشور.
- نظارت بر دیپلماتهای سایر کشورها که در پاکستان مقیماند و دیپلماتهای پاکستان که خارج از این کشور فعالیت میکنند.
این سازمان مسئول جمعآوری، تحلیل، دستهبندی و بایگانی تمامی اطلاعات طبقهبندیشده داخلی و خارجی است، علاوهبرآن وظیفه اتصال و هماهنگی فعالیت بقیه سازمانهای امنیتی اصلی و زیرمجموعههای آنها را نیز بر عهده دارد. تمامی اطلاعات امنیتی بهدستآمده از فعالیتهای جاسوسی و شنود به این سازمان منتقل شده و خود نیز مسئول نظارت بر تماس و ارتباطها و مأموریتهای جمعآوری اطلاعات در زمان جنگ محسوب میشود.
در کنار آن ISI مسئولیت آموزش مأموران اطلاعاتی، حفظ و صیانت از برنامه هستهای پاکستان و امنیت شخصیتهای مهم کشور را نیز بر عهده دارد.
ساختار اداری و تشکیلاتی سازمان اطلاعات پاکستان
در حال حاضر مرکز سازماندهی در اسلامآباد مستقر شده است و رئیس آن معمولاً از میان ژنرالهای نیروی زمینی ارتش انتخاب میگردد. شاخه داخلی در مواجهه با ضداطلاعات و مسائل سیاسی داخلی پاکستان است؛ شاخه خارجی هدایت عملیات خارجی را بر عهده دارد و شاخه سوم مربوط به آنالیز روابط خارجی است. اکثریت کارمندان آیاسآی از نیروی پلیس و ارتش و برخی واحدهای مخصوص ارتش پاکستان مثل کماندوهای SSG هستند. اگرچه تعداد افراد هیچگاه اعلام نمیشود، کارشناسان برآورد میکنند حدود 10 هزار کارمند و افسر مشغول بکارند، البته این تعداد شامل خبرچین ها و ارزیابها نمیشود.
چارت تشکیلاتی آیاسآی
اداره اطلاعات پاکستان در اسلامآباد واقع است. به رئیس این اداره مدیرکل میگویند که سه معاونت مهم سیاسی، خارجی و عمومی به طور مستقیم زیر نظر مدیرکل انجاموظیفه میکنند. پرسنل عمومی ISI اغلب از میان نیروهای پلیس، نیروهای شبهنظامی دولتی و برخی واحدهای ویژه نیروی زمینی انتخاب میگردند. محافل غیررسمی پاکستان شمار کارمندان ISI (نظامی و غیرنظامی) را حدود 25 هزار نفر تخمین زدهاند که این تعداد به جز سیهزار نفری است که برای این سازمان خبررسانی میکنند. این تعداد نیرو در 6 بخش پشتیبانی، اطلاعات داخلی، اطلاعات خارجی، بخش جامو و کشمیر، عملیات مسلحانه و فنی مشغول فعالیت میباشند.
این سازمان به لحاظ تشکیلاتی دارای بخشهای زیر است:
- کمیته اطلاعات (JIX): این بخش هماهنگکننده همه بخشها در ISI است. اطلاعاتی که در بخشهای مختلف تولید میشود به این بخش ارسال و پس از تجزیهوتحلیل در این بخش، بهصورت گزارش توزیع میگردد.
- دایره اطلاعات مشترک (JIB): این دفتر بزرگترین بخش این سازمان را تشکیل میدهد. فعالیت اصلی این بخش جمعآوری اطلاعات در مورد احزاب سیاسی است. گفته میشود سه بخش عملیات در هند، مبارزه با اقدامات تروریستی و محافظت از مقامات مهم در این بخش مشغول فعالیت هستند.
- دایره ضداطلاعات (JCIB): این بخش مشابه NOC در CIA است. دیپلماتهای پاکستانی که در امر جمعآوری اطلاعات اخبار مشغولاند، گزارشهای خود را به این بخش میفرستند. حوزه فعالیت این بخش عموماً خاورمیانه، جنوب آسیا، چین، افغانستان و آسیای مرکزی است.
- اطلاعات مشترک شمال (JIN): این بخش در جامو و کشمیر فعال است و حرکت نیروهای هندی در خط کنترل را بر عهده دارد.
- اطلاعات مشترک متفرقه (JIM): این بخش مسئولیت فعالیتهای جاسوسی، مأموریتهای جاسوسی، نظارت و فعالیت در دوران جنگ را بر عهده دارد.
- دایره مشترک اطلاعات ارتباطی (JSIB): این دایره مجموعه عملیات اطلاعاتی را از طریق برپایی ایستگاههای شنودی و دیداری در طول مرز با هند و مراقبت برای جلوگیری از تصویربرداری از مناطق ممنوعه بر عهده دارد.
- اطلاعات مشترک تکنیکی (JIT): این بخش مسئولیت تجهیزات جاسوسی و عملیاتی در زمینههای سختافزاری و نرمافزاری را برعهده دارد.
- بخشهای مربوط به عملیات انتحاری و جنگ شیمیایی
ساز و کار انتخاب رئیس سازمان اطلاعات پاکستان
همانند انتخاب سران تمامی نیروهای دفاعی و آژانسهای اطلاعاتی در پاکستان، انتصاب مدیرکل ISI نیز بر عهده رئیسجمهور این کشور بوده و با مشورت نخستوزیر انجام میشود. برای انتصاب مدیرکل جدید این سازمان، رئیس ستاد کل ارتش از طریق وزارت دفاع اسامی سه تن از افراد موردنظر را از میان ژنرالها به نخستوزیر پیشنهاد میکند و نخستوزیر این اختیار را دارد که یکی از این سه نفر را انتخاب کرده یا هر سه را رد کند و خواستار اسامی جدیدی شود و یا اینکه بر اساس نظر خود فردی را برای این پست انتخاب کند.
سازمان اطلاعات پاکستان یک مزیت استثنایی دارد و آن این است که میتواند در انتصابهای خود از غیرنظامیان نیز استفاده کند؛ اگرچه پستهای کلیدی این سازمان همواره توسط افسران ارتش پاکستان اداره میشود. اطلاعات منتشرشده در شبکه اینترنت، شمار کارمندان رسمی این سازمان را بالغ بر دههزار نفر اعلام میکند، در حالی که سازمانهای اطلاعات موازی دیگری همچون دفتر اطلاعات پاکستان (ib) و سازمان اطلاعات نظامی ارتش پاکستان (mi) نیز سایر بخشهای ساختار اطلاعاتی و امنیتی پاکستان را تشکیل میدهند.
سران پیشین ISI
اسامی مدیران این سازمان از ابتدا تا کنون:
- سرتیپ ریاض حسین از سال 1959 تا 1966 میلادی
- سرتیپ محمد اکبرخان از سال 1966 تا 1971 میلادی
- ارتشبد غلام جیلانی خان از سال 1971 تا 1978 میلادی
- ارتشبد محمد ریاض خان از سال 1978 تا 1980 میلادی
- ژنرال اختر عبدالرحمن از سال 1980 تا 1987 میلادی
- ژنرال حمید گل از سال 1987 تا 1989 میلادی
- ژنرال شمسالرحمان کلو از سال 1989 تا 1990 میلادی
- ژنرال اسد درانی از سال 1990 تا 1992 میلادی
- ژنرال جاوید ناصر از سال 1992 تا 1993 میلادی
- ژنرال جاوید اشرف قاضی از سال 1993 تا 1995 میلادی
- ارتشبد نسیم رانا از سال 1995 تا 1998 میلادی
- ژنرال ضیاءالدین بت از سال 1998 تا 1999 میلادی
- ژنرال محمود احمد از سال 1999 تا 2001 میلادی
- ژنرال احسانالحق از سال 2001 تا 2004 میلادی
- ژنرال اشفاق پرویز کیانی از سال 2004 تا 2007 میلادی
- ژنرال ندیم تاج از سال 2007 تا 2008 میلادی
- ژنرال احمد شجاع پاشا از سال 2008 تا 2012 میلادی
- ژنرال ظهیرالاسلام از سال 2012 تا سال ۲۰۱۸ میلادی
- ژنرال عاصم منیر از سال ۲۰۱۸، تا سال 2019 میلادی
- ژنرال فائز«فیض» حمید از سال 2019 تا سال ۲۰21.میلادی
- ژنرال ندیم احمد انجم از اکتبر 2021 تا ...
ندیم احمد انجم پرونده درخشان و پرباری در زمینه کاری خود دارد و شخصیت مهمی است.
بنیاد فکری و مذهبی آیاسآی
افسران آیاسآی از لحاظ فکری و ایدئولوژیکی وابسته به فکر بنیادگرایی اسلامی و افراطگرایی هستند. اداره اطلاعات مشترک (JIB) آیاسآی، «فرهنگ استراتژیک» آنها را بر اساس بنیادگرایی اسلامی و ضدیت با هندوئیسم بنا کرده و همین علت است که آیاسآی روابط تنگاتنگ با شبکههای تروریسم اسلامگرا در منطقه و جهان دارد. آیاسآی در گروهها و نهادها و شخصیتهای سیاسی - مذهبی مانند؛ جماعت اسلامی، جمعیت علمای اسلامی، مدرسههای دارالعلوم اشرافیه در بلوچستان، دارالعلوم قاسمیه در ملتان، دارالتوحید در راولپندی، دین پرور در حیمآباد، دارالحامدیه در خیبراجنسی و… از نفوذ عمیقی برخوردار است و با شخصیتهایی مانند مولانا فضل الرحمن، قاضی حسین احمد، مولانا سمیعالحق و… از روابط بسیار گرمی برخوردار میباشد. در سراسر پاکستان در حدود ۳۰ هزار مدرسهٔ دینی - مذهبی نزدیکی مرز با افغانستان فعالاند و همه اینها تحت نظارت و حمایت اداره اطلاعات مشترک (JIB) آیاسآی میباشند که از همین مجرا برای پیشبرد سیاست خارجی پاکستان و فشار و سرکوب برای رقبای خود به کار میگیرند.
روند توسعه آیاسآی
در ابتدا آیاسآی هیچگونه نقشی در جمعآوری اطلاعات داخلی، جز منطقه مرزی شمال - غرب و کشمیر آزاد، نداشت. در اواخر 1950 که ایوب خان، رئیسجمهور پاکستان شد، نقش آیاسآی را در حفاظت از منافع پاکستان و تحتنظر گرفتن سیاستهای اپوزیسیون و حفظ نقش ارتش در پاکستان افزایش و توسعه داد. آیاسآی پس از شکست در جنگ هند - پاکستان در سال 1965، مجددا در سال 1966 سازمان دهی شد. در این دوره مسئولیت جمعآوری اطلاعات سیاسی داخلی در شرق پاکستان نیز به این سازمان واگذار شد. بعدا در زمان انقلاب ملی گرایانه بلوچ ها در بلوچستان در اواسط 1970، آیاسآی ماموریت یافت قلمرو بلوچستان را نیز پوشش دهد. در زمان ریاست ذوالفقار علی بوتو که منتقد نقش آیاسآی در زمان انتخابات 1970 بود و همین مسئله سبب تجزیه پاکستان و شکلگیری بنگلادش شد، آیاسآی اهمیت خود را از دست داد. پس از بهقدرترسیدن ضیاءالحق در ژوئیه 1977، مجددا آیاسآی توسعه یافت و مسئول جمعآوری اطلاعات در مورد گروههای کمونیستی سند و گروههای مختلف دیگر نظیر حزب مردم پاکستان شد در در زمان جنگ افغان -شوروی در سال 1980 فعالیتهای پنهانی بین آیاسآی و سیا افزایش یافت.
گروه ویژه افغانها زیر نظر و فرمان کلنل محمد یوسف برای سرپرستی هماهنگیهای لازم را در آمریکا دیدند و تعداد زیادی از کارشناسان عملیات پنهانی سیا به آیاسآی ملحق شدند تا در عملیات ضد شوروی با کمکگرفتن از مجاهدین افغان شرکت کنند.
افغانستان فرصت رشد و توسعه ISI
حمله شوروی سابق به افغانستان در سال 1979 میلادی سبب شد تا ISI نقشی ویژهای در مواجهه با سازمانهای اطلاعاتی غرب و شوروی بیابد. در دوران جهاد افغانستان، ISI با همکاری سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی موفقیت تاریخی را در تجهیز و متحد کردن نیروهای جهادی علیه اشغالگران روسیه به دست آورد. آمریکا طی آن دوران پاکستان را خط مقدم جنگ با شوروی اعلام کرده بود و از همین رو حمایتهای فراوان لجستیک و مالی از اسلامآباد انجام داد. اقدامات این سازمان در افغانستان که از لحاظ مادی و اقتصادی از طرف غرب حمایت میشد علاوه بر بهدستآوردن اعتبار جهانی باعث گسترش هرچه بیشتر این سازمان شد.
پاکستان نیز با کمکهای غرب دهها هزار جنگجوی افغانی را در کمپهای درون افغانستان و پاکستان آموزش داد و راهی جبهههای نبرد با ارتش سرخ شوروی کرد. اوج همکاریهای سازمان سیا با ISI نیز در همین دوره اتفاق افتاد و عدهای از افسران نظامی و اطلاعاتی پاکستان بهمنظور فراگیری روشهای نوین اطلاعاتی و کسب تجربه از سازمان اطلاعات آمریکا عازم واشنگتن شدند و حتی افرادی از CIA نیز به صفوف و کادر رهبری مبارزه علیه نظامیان شوروی در افغانستان پیوستند.
گرچه روابط پاکستان و آمریکا در حال حاضر حسنه نیست؛ اما در حوزه اطلاعاتی روابط آنان همچنان ادامه دارد. بعد از حوادث 11 سپتامبر به دلیل همکاری این سازمان با سرویس اطلاعات آمریکا (CIA)، اهمیت ISI دوچندان شده است.
آی.اس.آی و نهاد دولت در پاکستان
همه کسانی که جریانات سیاسی و تصمیمگیری در پاکستان را موردمطالعه قرار میدهند، بدون شک نیازمند این موضوع هستند که دو کانون مهم قدرت در پاکستان را بشناسند. از زمان استقلال کشور مسلمان پاکستان از هند بریتانیایی کماکان دو کانون قدرت و تصمیمگیری در کشور پاکستان وجود داشته است که یکی نهاد دولت و دیگری ارتش پاکستان است. ارتش پاکستان و بهتبع آن سازمان اطلاعات آن مهمترین نهاد تصمیمساز در عرصه سیاستهای داخلی و خارجی این کشور هستند؛ ازاینرو در برخی برههها میان دولت و نظامیان همگرایی وجد داشته و در برخی مواقع نیز واگراییهای منجر به تنش بر این رابطه حکمفرما بوده است. تا آن زمان که دولتهای نظامی مانند دولت ژنرال پرویز مشرف قدرت را در دست داشتند، ارتش نیز با خیالی راحت نسبت به حفظ منافع خود در داخل و خارج از پاکستان روندی آرام در سیاستگذاری خود پیشه کرده است. اما با دخالت کشورهای غربی و بازیگران جهانی و آنجایی که در سال 2006 حکومت شبهدموکرات آصف علی زرداری سکان هدایت کشور پاکستان را به عهده گرفت، ارتش و سازمان اطلاعات آن بهشدت احساس خطر کرده و رویکردی تقابلی در برابر تصمیمهای دولت اتخاذ کردند. با پایان دوره حکومت زرداری و روی کارآمدن حزب نواز شریف و انتصاب وی در سمت نخستوزیر به نظر میرسد روند تقابلی میان دولت و ارتش شدت گرفته است.
نواز شریف که خاطرات بد دوران مشرف را هرگز فراموش نمیکند از ابتدای آغاز به کار دولت خود، سعی کرد تا ارتش و به دنبال آن آی.اس.آی را به حاشیه براند غافل از اینکه ارتش در تمامی نهادهای رسمی و غیررسمی پاکستان ریشه دوانده و اجازه آرامش به دولتهای غیر همسو به خود را نخواهد داد. یکی از مشکلات دولتهای مختلف در پاکستان حضور و فعالیت گروههای متعدد شبهنظامی در مناطق قبایلی این کشور است و تاکنون دولتها یا راه مبارزه را پیش گرفتهاند و یا مذاکره که در هر دو حالت نیز تاکنون توفیقی حاصل نشده است.
دولت نواز شریف نیز پس از گذشت روزهای کوتاه تصمیم گرفت بدون مشورت و مشارکت آی.اس.آی از در مذاکره با تحریک طالبان پاکستان درآمده و اوضاع در مناطق قبایلی را در دست گیرد. بااینحال شاهد آن هستیم که ارتش پاکستان تاکنون مانع بزرگی بر سر راه این موضوع ایجاد کرده و مجوز تصمیمگیری در مذاکرات را صادر نکرده است. حال باتوجهبه مطالبی که عنوان شد مشخص میشود که دولتها در پاکستان چارهای جز کنارآمدن با ارتش و آی.اس.آی ندارند که در غیر این صورت در پیشبرد اهداف و سیاستهای خود با مانعی بزرگ بن نام نظامیان ارتش روبرو خواهند بود. در آیاسآی همانند اف.اس.بی روسیه، افسرانی که بازنشسته میشوند بهعنوان مدیرعامل و یا اعضای هیئتمدیره شرکتها قرار گرفته و وارد تجارت میگردند و از آن طریق برای سازمانشان منبع تأمین مالی میشوند. آیاسآی قدرت سیاسی و استراتژیک خود را از روابط با گروهها و افراد سیاسی و مذهبیون افراطی میگیرد. این سازمان، سیاستمداران، رهبران و نظامیان را بهشدت زیر نظارت دارد. آیاسآی که بر بنیاد فکری و دکترین انگلیسها ایجاد شده است، درسهای زیادی از سیآیای امریکا فرامیگیرد و برعکس سایر ملل که دولتها ارتششان را میسازند، اما در پاکستان این ارتش است که برای خودش دولت میسازد. یعنی تمامی سیاستهای ملی و بینالمللی پاکستان از مجراهای دکترین نظامی سرچشمه میگیرد و کلید این سیاستها، بهخصوص سیاست خارجی اسلامآباد در دستان آیاسآی است. اکثریت سفیران و دیپلماتهای پاکستان در خارج، مأموران اداره ضداطلاعات مشترک (JCIB) آی. ای. آی بوده یا شدیداً زیر نظارت آن هستند، بهخصوص در افغانستان و هند که اسلامآباد از این دو ناحیه احساس آسیبپذیری و تهدید در سیاست خارجی و داخلیاش میکند.
آی اس ای و احزاب
آی اس آی به تبع قدرت و نفوذ زیادی که دارد مورد تبعیت همه احزاب است و حزبی را یایرای مخالفت و عدم هماهنگی با ان نیست با این وجود برخی احزاب هماهنگی و حرف شنوی بیشتری از آن دارند و برخی نیز گویا ساخته شده تفکر حاکم بر آی اس آی هستند تا اهرمی برای فعالیت های مذهبی و اجتماعی و سیاسی مورد نظر آن باشند.
شبکه حقانی
شبکه حقانی از مخالفان نفوذ هند در افغانستان است و همین سبب حمایت ارتش پاکستان، و آیاسآی از این گروه است. علاوه بر این، ارتش پاکستان از این گروه در جهت از میان برداشتن مخالفان داخلی خود و در جهت ضربهزدن به هند بهره میبرد. [۱] محتمل است امریکا از طریق مذاکرات صلح با طالبان و شبکه حقانی، هدف مبارزه را که راهبرد محوری ایدئولوژی دیوبندی ـ پشتونی است، بهسوی اهداف جدیدی چون شیعه، آسیای مرکزی و روسیه تغییر جهت دهد. گام نخست این رایزنیها در آگوست 2011 میلادی در دُبی با حضور جان کری از امریکا، ابراهیم حقانی از شبکه حقانی، اشفق کیانی، فرمانده ارتش پاکستان، و ژنرال پاشا رئیس آیاسآی برداشته شده است. [۲]
انجمن سپاه صحابه
«آیاسآی» با حمایت امریکا، عربستان و عراق گروهی از مسلمانان مهاجر دیوبندی را به مبارزه با فعالیتهای تحریک فقه جعفری تشویق کرد، بنابراین، انجمن سپاه صحابه به رهبری مولانا حق نواز جهنگوی که خود یکی از روحانیون جمعیت العلمای اسلام بود، بهمنظور به توازن کشیدن قوای سیاسی پاکستان و پیشبرد منافع مسلمانان اهلسنت در سال 1985 به وجود آمد. حفظ و پاسداری از حرمت صحابه پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلّم) و جلوگیری از رشد تشیع، از اهداف سپاه صحابه است. سپاه صحابه معتقد است که شیعیان مسلمان نیستند. [۳] آیاسآی نیز از زمان ضیاءالحق حمایت از سپاه صحابه را در راستای مقابله با شیعیان در دستور کار خویش قرار داد و در حال حاضر تحت نفوذ ژنرالهای وفادار به عربستان به حمایت از این گروه تروریستی ادامه میدهد و هیچگونه اقدام مؤثری در برابر آنها انجام نمیدهد. حتی کسانی را که بخواهند علیه سپاه صحابه و لشکر جهنگوی در دادگاه شهادت دهند قبل از حضور در دادگاه ترور میکند که نمونه آن ترور «جمیل کارگر» رئیس تحقیقات کویته است که قصد داشت در دادگاه مدارک مهمی در باره حمایت آیاسآی و سپاه مرزی (FC)از لشکر جهنگوی ارائه کند، [ولی]در مسیر دادگاه هدف حمله قرار گرفت و کشته شد.[۴]
لشکر طیبه
آیاسآی معمولاً لشکر طیبه را از درون و توسط خودش کنترل میکند و اگر احیاناً افرادی خودسر از این گروه فعالیتهای ضددولتی انجام دهند، آیاسآی از طریق دیگر افراد گروه آنان را حذف یا سرکوب میکند. این قضیه بیانگر این است که لشکر به لحاظ فکری انسجام درونی ندارد. ناگفته نماند که ارتش پاکستان به علت نفوذ اجتماعی لشکر طیبه جرئت برخورد جدی نسبت به این گروه و رهبران آن را ندارد. [۵] لشکر طیبه چون خدمات فرهنگی اجتماعی را نیز در دستور کار خود دارد، همین مسئله یکی از موجبات حمایت دولت پاکستان و آیاسآی از این گروه است و نیز چون رویکردی برونمرزی دارد و در مواقعی که کشور پاکستان در معرض هجوم خارجی قرار گیرد، این لشکر میتواند با بسیج جوانان به دولت کمک کند، به همین جهت مود حمایت است و گرفتار انشقاق اساسی در سطح رهبران نیز نخواهد شد، این کار در گروههای دیگر توسط آیاسآی صورت میگیرد و اینجا آیاسآی چنین انگیزهای ندارد. لشکر طیبه توانایی حمایت از گروههای خواهان حمله به اهدافی در غرب را خواهد داشت. این حمایتها به دو شکل عمده خواهد بود: نخست، کمکهای آموزشی و تخصصی برای انجام حملات نظامی، دوم، فراهمکردن پوشش عملیاتی برای سازمانهایی مانند القاعده که خواهان انجام عملیاتی در غرب هستند. شبکه فراملی لشکر طیبه آن را به یک گروه افراطی پشتیبان در سطح جهان تبدیل خواهد کرد. شواهد نشان میدهد لشکر طیبه از سلولهای تروریستی در مناطق خلیجفارس، بریتانیا، امریکای شمالی، اروپا و استرالیا حمایت میکند.[۶] علی الظاهر آیاسآی نیز بهمنظور مهار طالبان پاکستان از لشکر اسلام حمایت میکند.[۷]
انگیزههای مالی در تربیت تروریست و ایجاد ناامنی توسط آیاسآی
در شبهقاره هند و آسیای میانه، هیچ کشوری بهاندازه پاکستان از اقدامات تروریستی سود نبرده است. تنها در بحران افغانستان آنگونه که دونالد ترامپ توییت کرده است، پاکستانیها به بهانه مبارزه با القاعده، در کمتر از 15 سال، 33 میلیارد دلار از آمریکا کمک دریافت کرده است. اقتصاد ضعیف پاکستان و هزینه بالای نظامی این کشور (یک سوم کل بودجه) باعث شده که نهادهای نظامی به دنبال درآمدزایی باشند. بر همین اساس نیز سرویس اطلاعاتی پاکستان در ازای حمایتهای گسترده مالی عربستان سعودی و امارات، در مرزهای شرقی و غربی خود مدارسی دینی و نظامی برای توسعه افکار وهابی و تکفیری ایجاد کرده است. اویغورهای چینی در همین مدارس آموزش نظامی دیده اند و به سوریه اعزام شده اند. در مرزهای غربی پاکستان نیز چندین گروه تروریستی از جمله گروهک موسوم به جیشالعدل حضور داشته و فعالیت میکنند. عمده تســـلیحات مورد نیاز این گروهها را عربستان سعودی و امارات تامین میکنند. [۸]
حوزههای اصلی عملیاتهای خارجی آیاسآی
1- هند
شاید مهمترین و مشهورترین عملیات سازمان اطلاعات پاکستان، در سرزمین هند انجام شده است. مهمترین دستمایه این اختلاف مسئله کشمیر است. بحران کشمیر که از سال 1948 شروع شد تا سال 1980، تقریبا بین هند و پاکستان یک مسئله ملی بود. از این سال به بعد کم کم نیروهای شبه نظامی پاکستان وارد کشمیر تحت کنترل پاکستان شدند از این زمان به بعد بحران کشمیر از مسئله ملی فراتر رفت. برخی منابع می گویند که در حال حاضر 100 گروه مسلح و غیر مسلح تحت عنوان سازمان حریت فعالیت می کنند. این نیروها تحت نظارتISI ارتش پاکستان قرار دارند که مهمترین این گروهها لشکر طیبه، مومنین، مجاهدین، جیش محمد است. حضور این گروهها در کشمیر بعد از کودتای ضیاءالحق در پاکستان آغاز شد، زیرا وی ارتش را از افراد میانه رو پاکسازی کرد و از این زمان به بعد ارتش پاکستان رنگ اسلامی به خود گرفت. یکی دیگر از عوامل بحران در کشمیر تأسیس مدارس اسلامی در پاکستان با حمایت های مالی عربستان بود.
این مدارس دو کارکرد عمده آموزشی و نظامی داشتند. آموزش در شاخه نظامی و تبلیغ وهابیت در منطقه. در این برهه از زمان ارتش پاکستان که وجه اسلامی پیدا کرده بود با شعار « آزادسازی سرزمین اسلامی از دست کفار» آغاز به فعالیت کرد. به همین دلیل از منظر گروههای مذهبی پاکستان، کشمیر فلسطین دوم است و معتقدند که باید کشمیر را از دست هندوستان نجات دهند. از این زمان به بعد موضوع کشمیر دیگر تنها مسئله ملی نبود؛ بلکه رنگ و بوی دینی هم گرفت؛ لذا در پاکستان هر حزبی بخواهد در مورد کشمیر کوتاه بیاید بهعنوان خائن شناخته میشود؛ البته در هند هم چنین وضعیتی در بین احزاب سیاسی وجود دارد که در نهایت هیچ طرفی در موضوع کشمیر عقب نشینی نمیکنند. کشمیر به یک موضوع حیثیتی تبدیل شده است، حتی در خصوص کشمیر چندین کودتا در پاکستان رخ داده است. در سال 1999 نیروهای ارتش هند و پاکستان در کارگیل در کشمیر روی در روی هم قرار گرفتند. «پرویز مشرف» علیه « نواز شریف» کودتا کرد. دلیل این کودتا این بود که نواز شریف حاضر شده بود در مورد کشمیر مذاکره کند که ارتش سریع وارد عمل شد و وی را برکنار کرد. کشمیر از سال 2014 به بعد بیشتر دچار بحرانها و تنشهای سیاسی و امنیتی شده است. دلیل عمده این است که حزب بی.چی.پی (حزب بهارایتا جاناتا، حزب مردم) که در همین سال بهعنوان حزب حاکم در هند و کشمیر پیروز شد، در کشمیر نتوانست دولت محلی را تشکیل دهد و ناچار با حزب دموکراتیک مردم محبوبه مفتی ائتلاف کرد که این اولین دولت ائتلافی در کشمیر و اولین حضور حزب بی. چی. پی در کشمیر بود. این حزب یک رویکرد سختگیرانه علیه مسلمانان دارد و معتقد است که هند فقط مختص هندو هاست. ازاینرو در این اقدامات سختگیرانه و ملیگرایانه را نیز در کشمیر اعمال کرد که باعث بروز بحران در این منطقه شد. پیشتر اداره کشمیر در دست احزاب بومی بودند که یک رویه میانهرو داشتند و حتی سازمان کنفرانس حریت که حدود 100 حزب را تحت پوشش دارد همواره با دولت محلی همکاری خوبی داشته است. این تنشهای سیاسی میان حزب هندی و کشمیری باعث شد تا در نهایت در مرداد امسال محبوبه مفتی استعفا داد. در حال حاضر فرماندار کشمیر که به حزب بی.جی.پی هند نزدیک است، سیاستهای این حزب را پیاده میکند. ازاینرو اوضاع کشمیر هر روز وخیم تر میشود. [۹] یکی از دلایل دیگر تشدید اوضاع کشمیر این بود که حزب بی.جی.پی و دولت محلی کشمیر انجام دادند و سیستم حفاظت رهبران کشمیر (خودروی ضد گلوله..) را لغو کردند و اعلام کردند که هیچ گروه کشمیری را به رسمیت نمی شناسند و امنیت جانی آنها تضمین نخواهد شد. این اقدام مقدمه حمله هندوها به خانه مسلمانان در کشمیر برای انتقام گیری از کشته شدن 44 سرباز هندی بود. یکی از عوامل دیگر بحرانی شدن کشمیر، موضوع اجرای طرح یک جاده و یک کمربند است. این طرح که توسط چین در سال 2015 اعلام شد بخشی زمینی این طرح از سرزمین کشمیر آزاد که در اختیار پاکستان است، عبور میکند. این موضوع موجب نگرانی جدی هند شده است و مقامات آنها بارها مخالفت خود را اعلام کردند. به اعتقاد برخی از کارشناسان، هند برای جلوگیری از اجرای این طرح به دنبال افزایش تنش در کشمیر است به نظر میرسد که دهلینو و اسلامآباد بیشتر از این تمایل به تداوم تنش ندارند. ازاینرو گزینه جنگ و عملیاتهای نظامی طرفین منتفی است. مخصوصاً پاکستان که به لحاظ قوت نظامی دست برتر را ندارد. به همین دلیل پاکستان بهسرعت خلبان هندی را آزاد کرد که تنشها بیشتر از این ادامه پیدا نکند. اما هر دو کشور به طور غیرمستقیم از طریق گروههای مستقر در کشمیر سعی در ایجاد توازن قدرت خواهند داشت. به عبارتی دیگر درگیریهای خشونتآمیز نیابتی دورازذهن نیست. اما اگر در انتخابات آتی در کشمیر، حزب کنفرانس ملی به رهبری مفتی سعید پیروز شود، این اتفاق میتواند آرامش نسبی را بر کشمیر حاکم کند.[۱۰] ارتش پاکستان و آیاسآی هر از گاهی سعي ميکنند با ايجاد ناامني در مرزهاي مشترک خود با هندوستان، افغانستان و حتي ايران اهرمهای فشار لازم را براي کسب کمکهاي مالي و تسليحاتي بلاعوض از ايالات متحده آمريکا داشته باشند. سازمان اطلاعات ارتش پاکستان جنگجویان گروه «مجاهدین هند» مستقر در پاکستان را برای انجام هراسافکنی و طرحهای خرابکارانه و حمله به مکانهای مقدس هند استخدام کرده است و شدهاند. علاوه بر آنان سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آیاسآی) اعضای گروههای تروریستی «لشکر طیبه»، «جیش محمد» و «حزب المجاهدین» از گروههای تروریستی سلفی مذهب را به همراه شبهنظامیان سیک و «نیروی زنده باد خالصتان» را برای حمله احتمالی به دهلینو، پنجاب و جامو کشمیر هند در چنته دارد و در مواردی از آنان استفاده کرده است. [۱۱]
2- افغانستان
دومین حوزه، عملیات دائم سازمان اطلاعات پاکستان در خاک افغانستان است. حضور سازمان اطلاعات پاکستان در صحنه افغانستان به حدود چهار دهه پیش - از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی - بازمیگردد، و تا به امروز این حضور به شکل پررنگی همچنان ادامه دارد. گروههای مختلف مسلحانه افغانستانی در زمان جنگ با شوروی سابق با مشارکت مستقیم آیاسآی به القاعده تبدیل شدند، این ساختار اطلاعاتی را باید پدرخوانده گروه طالبان معرفی کرد. تحولات دهههای اخیر نشان از نقش تأثیرگذار پاکستان در تحولات افغانستان دارد یکی از معضلات داخلی پاکستان نقش بسیار زیاد ارتش و ای. اس. ای در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری در این کشور است تا کنون نیز علیرغم تالشی که جهت مبارزه با تروریسم القاعده صورت گرفته است. برخی معتقدند که این کشور شاید همکاری پنهانی برخی از مسئولین ارتش و ای اس ای با گروههای تروریستی القاعده و طالبان می باشد. مهمترین ابزارهای اعمالنفوذ پاکستان در افغانستان عبارتاند از سازمان امنیت و اطلاعات ارتش پاکستان، گروههای تندرو پشتون مثل حزب اسلامی حکمتیار و گروه طالبان، پشتونهای پاکستان که با پشتونهای افغانستان ارتباط تنگاتنگ قومی و مذهبی دارند مدارس مذهبی پاکستان که به تعلیم نیروهای تندرو پشتون می پرداختن شبکه القاعده که با محافل مذهبی تندرو در پاکستان سمیع الحق، فضل الرحمن و... ارتباط ایدئولوژیک نزدیکی دارد و وزارت خارجه پاکستان که در محافل سیاسی بینالمللی حامی طالبان بود.
زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه دولت آمریکا در امور افغانستان، به همراه دکتر تراشیا بایکون و بیل روجیو، طی شهادتی در فوریه 2017 در کنگره آمریکا، اعلام کردند پاکستان پناهگاه اصلی گروه طالبان به شمار میرود و این سازمان با آزادی عمل کاملی در اقصینقاط این کشور، بهویژه در شهرهای بزرگ، به فعالیت و تبلیغ میپردازد. هنوز هم گروه طالبان افغانستان در ولایت بلوچستان پاکستان آزادی عمل بسیار زیادی در جذب نیرو و فعالیتهای خودخواسته دارد. همچنین مایکل مولن، فرمانده وقت ستاد ارتش آمریکا، پیش از آنها در 29 مارس 2009 به سیانان گفته بود سازمان اطلاعات پاکستان نقش عمدهای در حمایت و حفاظت از گروه طالبان و القاعده دارد و بسیار دشوار است که تصور کنیم این روابط از بین خواهند رفت. کمتر پژوهشگری را میتوان یافت که در مورد طالبان و نحوه شکلگیری آن به پژوهش پرداخته باشد اما نامی از «حمید گل»، رئیس سابق سازمان اطلاعات پاکستان بهعنوان بنیانگذار این گروه، نیاورده باشد، بر اساس پژوهشهای موجود، وی پدرخوانده و بنیانگذار گروه طالبان افغانستان است. او که رهبر سری این گروه محسوب میشد، در این باره گفته بود: ما به شکلگیری طالبان در همان ابتدا کمک کردیم، اما آموزش آنها را در سال 1989 متوقف ساختیم. همه چیز بدین ترتیب به پایان رسید. اکثر اعضای جنبش طالبان افغانستانیهای قدیمیای بودند که در جریان جنگ افغانستان (علیه شوروی) آموزش دیده بودند و بعد از سال 1989 ما هیچ فردی را آموزش ندادیم. این ادعا در حالی سال 2009 از زبان گل بیان شد که طالبان سال 1994، با حمایت مستقیم و بالفعل سازمان اطلاعات پاکستان در ولایت قندهار در جنوب غرب افغانستان - که با پاکستان هممرز است - تحت رهبری ملا محمد عمر و حمایت جلالالدین حقانی از رهبران گروههای افغانستانی، اعلام موجودیت کرد. این ژنرال پاکستانی، حقانی را دوست شخصی خود توصیف و در گفتوگویی با روزنامه سعودی الشرق الاوسط اعلام کرد: وقتی پسرم برای جهاد به افغانستان رفت او را در معیت نیروهای جلالالدین حقانی قرار دادم، او مردی بسیار خوب است. حال، بر اساس اسناد منتشرشده در ویکیلیکس، «گل» به تدارک حملاتی علیه نیروهای ناتو در سال 2006 از طریق بمبهای کنار جادهای و برنامهریزی برای ربودن کارمندان سازمان ملل متحد طی همدستی با افراد مسلح افغانستانی (بخوانید طالبان) متهم است. او در مصاحبه خود با الشرق الاوسط که 25 آوریل 2009 منتشر شد، دوره حکومت طالبان بر افغانستان را مورد ستایش قرار داد و گفت: این گروه شریعت اسلام را در افغانستان حکمفرما کرد. نقش سازمان اطلاعات پاکستان در شکلگیری گروه القاعده نیز امر پنهان یا محرمانهای نیست.
3-چین:
دیگر صحنه عملیات سری سازمان اطلاعات پاکستان، چین است: گفته میشود این سازمان در منطقهای غرب چین، از جریانهای جداییطلب مسلمان حمایت میکند.
4- آسیای میانه:
پیشینه فعالیت سازمان اطلاعات پاکستان در مناطق آسیای میانه به دوره اتحاد جماهیر شوروی و حکومت کمونیست برمیگردد که در آن زمان از جریانهای جداییطلب فعال در جمهوریهای قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان حمایت میشد. این فعالیتها همچنان با قدرت بیشتری در جریان است.
5- ایران:
سازمان اطلاعات پاکستان یکی از مهمترین متهمان حمایت از گروههای تروریستی فعال در جنوب شرق ایران محسوب میشود.
سازمان اطلاعات پاکستان بهعنوان مهمترین متحد و همکار سازمانهای اطلاعاتی آمریکا (CIA ،NSA و پنتاگون) برای جاسوسی علیه سفارتخانههای خارجی در داخل کشور نیز برنامه گسترده و مدونی در مرحله اجرا دارد.
ارتش پاکستان برای خنثیکردن تفکر قومی جداییطلب در ایالت بلوچستان به تقویت نیروهای رادیکال اسلامی روی آورده است. به همین خاطر این بحث وجود دارد که گروههایی مانند جیشالعدل که علیه ایران دست به اعمال تروریستی میزدند بهنوعی نیز در راهبرد پاکستان قرار دارند. بهاینترتیب ایران نیز تحتتأثیر این استراتژی پاکستان قرار میگیرد. تروریستهای سپاه صحابه نیز از حمایت سرویس اطلاعات داخلی پاکستان برخوردارند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم از سوی کشورهای خارجی مثل عربستان سعودی و بحرین پشتیبانی میشوند. چنان چه یک تحلیلگر پاکستانی میگوید: برای دولت پاکستان، ملک اسحاق رهبر لشکر جهنگوی بهعنوان طالبان خوب طبقهبندی میشود. از این رو دامنه اقدامات این گروههای تروریستی نیز ممکن است به خاک ایران کشیده شود. چنانچه سازمانهای ضد شیعی مانند لشکر جنگهوی، در سیستان بلوچستان از گروههای رادیکال و تندرو حمایت میکنند که تا حدود زیادی بهتبع همآمیختگی دو عنصر قومیت و مذهب در منطقه سیستان و بلوچستان است. عنوان مثال در مورد گروهای تروریستی شرق کشور، گروهک جندالله، و یا به شکل جدیدتری گروهکهای تروریستی نظیر: انصار وجنبش عدل نیز بر مبنای همین دو عنصر (قومی و مذهبی) نوعی یکسانانگاری مذهبی و قومیتی دیده میشود؛ لذا از نظر مذهبی با شکلگیری ارتباط این گروها با برخی از علمای تندرو در پاکستان شرایط واگرایی و مرکز گریزی مهیا می شود. بنابراین همه این نگرانیها از جانب دولتهای بیثبات در پاکستان و گروهای بیشمار افراطی این کشور در همسایگی مرزهای شرقی ایران قابلدرک است. یکی از جنبههای مهم تهدید از جانب کشور پاکستان، حمایت گسترده ارتش و آی.اس.آی، این کشور از رادیکالیسم و گروهای افراطی در منطق برخورد با همسایگان نظیر، هند، ایران و افغانستان است. قابلذکر است که پیشینه حمایت دولت از جریانهای بنیادگرا به سیاست ژنرال ضیاءالحق برمیگردد. [۱۲]
6- جنوب شرق آسیا
آمریکا همچنین از ظرفیت سازمان اطلاعات پاکستان برای حضور و فعالیت در تمامی کشورهای جنوب شرق آسیا استفاده کرده، در حالی که گزارشهایی از رسیدن دامنه این همکاری به استرالیا و نیوزیلند نیز منتشر شده است. سازمان اطلاعات پاکستان در ازبینبردن گروههای اسلامگرایی همچون گروه ابوسیاف که در جنوب شرقی آسیا فعالیت میکرد، نیز سهم عمدهای داشت.
7- حوزه جنوبی خلیجفارس
تعاملات امنیتی و اطلاعاتی پاکستان با دول حاشیه جنوبی خلیجفارس که گسترده و مؤثر هم هست، بر عهده آیاسآی است. به اعتقاد کارشناسان، حضور شمار زیادی از کارگران پاکستانی در حاشیه جنوبی خلیجفارس، به سازمان اطلاعات پاکستان دامنه مانور گستردهای برای جمعآوری اطلاعات بخشیده است.
این در حالی است که گفته میشود دلارهای نفتی عربستان رهبران این سازمان را مجاب کرده تا بخشی از فعالیتهای تروریستی برخی همسایههای پاکستان را که جزو رقبای ریاض محسوب میشوند نیز هدایت و حمایت کند.
8- شمال آفریقا
این سازمان فعالیتهایش را بهسوی غرب مرزهای خود نیز گسترش داده و اطلاعات جسته گریختهای از برخی اقدامات این سازمان در مرز با ایران، کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس، خاورمیانه، شمال آفریقا و شاخ آفریقا نیز رسیده است.
9- یمن
در تحلیلی که اواخر اسفند 1397 در روزنامه الخلیج الجدید به چاپ رسید، مسئله چشمداشت عربستان به استفاده از منطقه بلوچستان پاکستان، بهعنوان پایگاهی برای انجام اقدامات تروریستی و تخریبی علیه برخی از کشورهای منطقه، مورد بررسی قرار گرفته است.
این تحلیل با استناد به گزارشی که در پایگاه فرانسوی «اینتلیجنس آنلاین» منتشر شده، تأکید دارد که ریاض خوب میداند این کار بدون کمک سازمان اطلاعات پاکستان قابلانجام نیست، ازاینرو محمد بن سلمان در سفر خود به پاکستان تلاش زیادی برای جلب نظر سازمان اطلاعات پاکستان به کار بست.
گرچه برخی از گزارشهای محلی از شکست این طرح ریاض خبر میدهند، اما مدتهاست گزارشهایی درباره همکاری اطلاعاتی سعودی و پاکستان برای پیشبرد برخی از طرحهای اطلاعاتی جاسوسی در خاک یمن به رسانهها میرسد که میتواند در صحنههای دیگری هم تکرار شود.[۱۳]
منابع
- ↑ جریانهای افراطی در پاکستان، ص 494.
- ↑ جریانهای افراطی در پاکستان، ص 501.
- ↑ رک: جریانهای افراطی در پاکستان، ص 288.
- ↑ رک: جریانهای افراطی در پاکستان، ص 301.
- ↑ ر.ک: جریانهای افراطی در پاکستان، ص 395
- ↑ ر.ک: جریانهای افراطی در پاکستان، ص 405 و 406.
- ↑ (درآمدی بر جریان شناسی مذهبی پاکستان، مصطفی اسکندری، پژوهشگاه مطالعات تقریبی، فصل ششم: گروههای افراطی کشمیر، ص237)
- ↑ https://farhikhtegandaily. om/images/newspaper/2019/02/1382/7_1382.pdf
- ↑ https://www.iribnews.ir/fa/news/2372589/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%B4-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%B1
- ↑ <https://www. ribnews.ir/fa/news/2372589/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%B4-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%B1
- ↑ https://www. habaronline.ir/news/475821/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%86%D8%AF-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF
- ↑ 2616 1399 (بهار 9 ، شماره اول)پیاپی سال سوم شناسی سیاسی ایران، پژوهشی( جامعه ـ فصلنامه علمی )مقاله علمی
- ↑ https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84-17/314196-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87