۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
#مذهب و طریقت: این معنی بیشترین مفهومی را در بر گرفته که در قرآن آمده است. این مفهوم نیز از روی معنی به دو قسمت تقسیم میشود: | #مذهب و طریقت: این معنی بیشترین مفهومی را در بر گرفته که در قرآن آمده است. این مفهوم نیز از روی معنی به دو قسمت تقسیم میشود: | ||
*بیشتر در گفتگوی میان [[پیامبران]] و قوم | *بیشتر در گفتگوی میان [[پیامبران]] و قوم آنها آمده است. مانند [[حضرت نوح]] که در انتهای گفتگو با قومش میگوید: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ"<ref>احقاف/23</ref> هود گفت: ولیكن میبینم كه شما مردمان نادانی هستید. یا زمانی که [[حضرت هود]] به قومش جواب رد داد و فرمود: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ" <ref>هود/29</ref> و امّا من شما را گروه نادانی میدانم. | ||
* | * | ||
*در چند جای مشخص هم این مفهوم به شکل فعل مضارع و اسم فاعل آمده است مانند: "یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه"<ref>آل عمران/154</ref> دربارهی خدا پندارهای نادرستی چون پندارهای زمان جاهلیّت داشتند،و "أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ"<ref>مائده/50</ref> آیا (آن فاسقان از پذیرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپیچی میكنند و) جویای حكم جاهلیّت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از [[خدا]] حكم میكند؟ و "وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّةِ الأولى"<ref>احزاب/33</ref> و همچون جاهلیّت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نكنید، و"إِذْجَعَلَ الَّذینَکَفَرُوافیقُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلیرَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنینَ وَأَلْزَمَهُم کَلِمَةَ التَّقْوی وَکانُوا أَحَقَّ بِها وَأَهْلَها وَکانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً"<ref>فتح/26</ref> آنگاه كه كافران تعصّب و نخوت جاهلیّت را در دلهایشان جای دادند (و تصمیم گرفتند كه [[مؤمنان]] را به [[مكه]] راه ندهند)، خدا اطمینان خاطری بهرهی پیغمبرش و بهرهی مؤمنان كرد. همچنین خدا ایشان را بر روح [[ایمان]] ماندگار كرد و (به حقیقت از هر كس دیگری) سزاوارتر برای روح [[ایمان]] و برازندهی آن بودند، و خدا از هر چیزی آگاه و بر هر كاری توانا است. | *در چند جای مشخص هم این مفهوم به شکل فعل مضارع و اسم فاعل آمده است مانند: "یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه"<ref>آل عمران/154</ref> دربارهی خدا پندارهای نادرستی چون پندارهای زمان جاهلیّت داشتند،و "أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ"<ref>مائده/50</ref> آیا (آن فاسقان از پذیرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپیچی میكنند و) جویای حكم جاهلیّت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از [[خدا]] حكم میكند؟ و "وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّةِ الأولى"<ref>احزاب/33</ref> و همچون جاهلیّت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نكنید، و"إِذْجَعَلَ الَّذینَکَفَرُوافیقُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلیرَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنینَ وَأَلْزَمَهُم کَلِمَةَ التَّقْوی وَکانُوا أَحَقَّ بِها وَأَهْلَها وَکانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً"<ref>فتح/26</ref> آنگاه كه كافران تعصّب و نخوت جاهلیّت را در دلهایشان جای دادند (و تصمیم گرفتند كه [[مؤمنان]] را به [[مكه]] راه ندهند)، خدا اطمینان خاطری بهرهی پیغمبرش و بهرهی مؤمنان كرد. همچنین خدا ایشان را بر روح [[ایمان]] ماندگار كرد و (به حقیقت از هر كس دیگری) سزاوارتر برای روح [[ایمان]] و برازندهی آن بودند، و خدا از هر چیزی آگاه و بر هر كاری توانا است. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم [[حضرت محمد(ص)]] تا حدود 150 حداكثر 200 سال را دوران جاهلی مینامند<ref>رسول جعفریان، سیره ی رسول خدا، قم ،انتشارات موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت، ج 1، ص 153-156 / تاریخ الادب العربی، العصر الجاهلی، ص38.</ref>. قرآن كریم نه تنها اطلاق عنوان جاهلیت بر این دوره را نفی نمیكند بلكه با ارائه ی تعابیری این عنوان را مورد تأكید قرار میدهد. از جمله آنجا كه میفرماید: «یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ»<ref>آل عمران/154</ref> یا در جای دیگری میفرماید: «أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»<ref>مائده/50</ref> همین طور: «لاتبرّجن تبرّج الجاهلیة الاولی»<ref>احزاب/33</ref>. | از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم [[حضرت محمد(ص)]] تا حدود 150 حداكثر 200 سال را دوران جاهلی مینامند<ref>رسول جعفریان، سیره ی رسول خدا، قم ،انتشارات موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت، ج 1، ص 153-156 / تاریخ الادب العربی، العصر الجاهلی، ص38.</ref>. قرآن كریم نه تنها اطلاق عنوان جاهلیت بر این دوره را نفی نمیكند بلكه با ارائه ی تعابیری این عنوان را مورد تأكید قرار میدهد. از جمله آنجا كه میفرماید: «یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ»<ref>آل عمران/154</ref> یا در جای دیگری میفرماید: «أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»<ref>مائده/50</ref> همین طور: «لاتبرّجن تبرّج الجاهلیة الاولی»<ref>احزاب/33</ref>. | ||
با این گونه تعابیر، قرآن كریم تصریح دارد كه در دوران جاهلیت، جهل و باطل حاكمیت داشته است و قرآن با كوتاهترین و رساترین عبارتها اوضاع قبل از بعثت را به تصویر میكشد.بر این اساس میتوان گفت از نظر قرآن و روایات، عصر جاهلیت اولی دوران متصل به ظهور اسلام بوده است. چون در آن مقطع زمانی در تمام زمینهها به جای حق (لا اله- الا الله)، باطل حاكمیت داشته است، یعنی مردم تابع قوانین ساختگی خود بودند و اشخاص و چیزهایی را واسطه و شفیع خود قرارداده و گذران زندگی | با این گونه تعابیر، قرآن كریم تصریح دارد كه در دوران جاهلیت، جهل و باطل حاكمیت داشته است و قرآن با كوتاهترین و رساترین عبارتها اوضاع قبل از بعثت را به تصویر میكشد.بر این اساس میتوان گفت از نظر قرآن و روایات، عصر جاهلیت اولی دوران متصل به ظهور اسلام بوده است. چون در آن مقطع زمانی در تمام زمینهها به جای حق (لا اله- الا الله)، باطل حاكمیت داشته است، یعنی مردم تابع قوانین ساختگی خود بودند و اشخاص و چیزهایی را واسطه و شفیع خود قرارداده و گذران زندگی آنها اغلب از راه چپاول و غارت اموال دیگران تداوم پیدا میكرد. افتخار و فضیلتهای آنها در خونریزی بیشتر، حمیت و تعصب كوركورانه و پایمال سازی حقوق دیگران خلاصه میشد. اموری چون قماربازی، شراب خواری، [[زنا]] و بی عفتی و... قبیح به حساب نمیآمدند. | ||
پس در اصل این واقعیت كه اعراب پیش از اسلام در جاهلیت به سر میبردند تردیدی وجود ندارد اما بحث بر سر این است كه آیا جاهلیت از ریشه ی جهل و در مقابل علم و دانش تجربی قرار دارد یا به معنای دیگری است؟ | پس در اصل این واقعیت كه اعراب پیش از اسلام در جاهلیت به سر میبردند تردیدی وجود ندارد اما بحث بر سر این است كه آیا جاهلیت از ریشه ی جهل و در مقابل علم و دانش تجربی قرار دارد یا به معنای دیگری است؟ | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
علاوه بر آن آشکار است که پیامبر خاتم(ص) بی سواد بود و طبیعی است که مانند اکثر عرب نسبت به علوم تجربی رایج آن زمان از آگاهی چندانی برخوردار نبود. پس جاهلیت نمیتواند در برابر سواد علوم تجربی قرار گیرد بلکه جاهلیت حکم و قانونی است که در برابر حکم و قانون اسلام قرار گرفته است. به همین دلیل اسلام مرگ جاهلیت را مقدمهی ظهور و غالب شدن اسلام میداند. در این جا جاهلیت در برابر اسلام قرار میگیرد. | علاوه بر آن آشکار است که پیامبر خاتم(ص) بی سواد بود و طبیعی است که مانند اکثر عرب نسبت به علوم تجربی رایج آن زمان از آگاهی چندانی برخوردار نبود. پس جاهلیت نمیتواند در برابر سواد علوم تجربی قرار گیرد بلکه جاهلیت حکم و قانونی است که در برابر حکم و قانون اسلام قرار گرفته است. به همین دلیل اسلام مرگ جاهلیت را مقدمهی ظهور و غالب شدن اسلام میداند. در این جا جاهلیت در برابر اسلام قرار میگیرد. | ||
پیامبرخاتم(ص) هنگامی كه [[معاذ بن جبل]] را به [[یمن]] اعزام نمود، به او چنین دستور داد: «وَ اَمِت اَمرَ الجاهِلیهِ الا ما سَنَّهُ الاِسلامُ وَ اَظهَر اَمرَ الاِسلامِ كُلَّه صغیرَه و كبیرَه<ref> حسن بن علی ابن شعبه، تحف العقول، مترجم صادق حسین زاده، قم، انتشارات ال علی،1382، ص 25؛نیز:ابن هشام -السیرة النبویة، انتشارات دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1013هـ/1333م. ج3 ، ص 412.</ref>؛ او در برابر تودههای زیادی از عرب كه سالیان درازی افكار جاهلی و عقاید خرافی بر | پیامبرخاتم(ص) هنگامی كه [[معاذ بن جبل]] را به [[یمن]] اعزام نمود، به او چنین دستور داد: «وَ اَمِت اَمرَ الجاهِلیهِ الا ما سَنَّهُ الاِسلامُ وَ اَظهَر اَمرَ الاِسلامِ كُلَّه صغیرَه و كبیرَه<ref> حسن بن علی ابن شعبه، تحف العقول، مترجم صادق حسین زاده، قم، انتشارات ال علی،1382، ص 25؛نیز:ابن هشام -السیرة النبویة، انتشارات دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1013هـ/1333م. ج3 ، ص 412.</ref>؛ او در برابر تودههای زیادی از عرب كه سالیان درازی افكار جاهلی و عقاید خرافی بر آنها حكومت كرده بود؛ چنین میگفت: «كل مأثره فی الجاهلیه تحت قدمی»<ref> همان </ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |