تصوف در شبه قاره هند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تصوف در شبه قاره هند''' در قرن دوم و سوم ظهور یافت. از آن پس به شکل های مختلف در فرق و مذاهب اسلامی ظهور و بروز داشته و ریشه دوانده است. به دلیل وجود فرقه‌های عرفانی و زاهدانه مختلف غیر اسلامی در [[هند]] متصوفه اسلامی نیز گاهی دست خوش تاثیرپذیری از آنان گشته و دچار افراط و تفریط شده‌اند و مورد نقد قرار گرفته اند.  
'''تصوف در شبه قاره هند''' در قرن دوم و سوم ظهور یافت. از آن پس به شکل‌های مختلف در فرق و مذاهب اسلامی ظهور و بروز داشته و ریشه دوانده است. به دلیل وجود فرقه‌های عرفانی و زاهدانه مختلف غیر اسلامی در [[هند]] متصوفه اسلامی نیز گاهی دست خوش تاثیرپذیری از آنان گشته و دچار افراط و تفریط شده‌اند و مورد نقد قرار گرفته‌اند.  


=سفر متصوفه به هند=
=سفر متصوفه به هند=
درباره دیدار ابوعلی سِندی و بایزید بسطامی (متوفی ۲۶۱ یا ۲۶۴)، <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۱، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> سفر تبلیغی حلاّج (متوفی ۳۰۹) به هند احتمالاً اقامت اولین صوفی یعنی شیخ صفی‌الدین کازرونی (متوفی ۳۹۸) به دستور مرشدش شیخ ابواسحاق کازرونی ( ابراهیم بن شهریار ) در منطقه سِند در ناحیه اُچ، <ref>محمد اکرم، آب کوثر، ج۱، ص۷۲، لاهور ۱۹۹۰.</ref> سفر شیخ حسین زنجانی (متوفی ح۴۲۰) به پنجاب و اقامت وی در آن‌جا برای ترویج تصوف و تربیت اهل سلوک، و سفر علی بن عثمان هجویری به پنجاب به دستور مرشدش ابوالفضل خَتْلی گزارش‌هایی وجود دارد. <ref>رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۵۹، لکهنو ۱۹۱۴.</ref>
درباره دیدار ابوعلی سِندی و بایزید بسطامی (متوفی ۲۶۱ یا ۲۶۴)، <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۱، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> سفر تبلیغی حلاّج (متوفی ۳۰۹) به هند احتمالاً اقامت اولین صوفی یعنی شیخ صفی‌الدین کازرونی (متوفی ۳۹۸) به دستور مرشدش شیخ ابواسحاق کازرونی (ابراهیم بن شهریار) در منطقه سِند در ناحیه اُچ، <ref>محمد اکرم، آب کوثر، ج۱، ص۷۲، لاهور ۱۹۹۰.</ref> سفر شیخ حسین زنجانی (متوفی ح۴۲۰) به پنجاب و اقامت وی در آن‌جا برای ترویج تصوف و تربیت اهل سلوک، و سفر علی بن عثمان هجویری به پنجاب به دستور مرشدش ابوالفضل خَتْلی گزارش‌هایی وجود دارد. <ref>رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۵۹، لکهنو ۱۹۱۴.</ref>
هجویری در لاهور خانقاه ساخت و به تعلیم و ارشاد مشغول شد و در همان‌جا نیز درگذشت. <ref>رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۵۹، لکهنو ۱۹۱۴.</ref>
هجویری در لاهور خانقاه ساخت و به تعلیم و ارشاد مشغول شد و در همان‌جا نیز درگذشت. <ref>رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۵۹، لکهنو ۱۹۱۴.</ref>


خط ۹: خط ۹:
در قرن ششم برخی از صوفیان آسیای مرکزی به هند مهاجرت کردند.
در قرن ششم برخی از صوفیان آسیای مرکزی به هند مهاجرت کردند.


==حشتیه و سهروردیه==
== چشتیه و سهروردیه ==
اولین سلسله‌ها در این دوره [[طریقت چشتیه|چِشتیه]] و [[سهروردیه]] بودند.
اولین سلسله‌ها در این دوره [[طریقت چشتیه|چِشتیه]] و [[سهروردیه]] بودند.
چشتیه بیش‌تر در اَجْمیر و برخی نقاط پنجاب و دهلی و اوتارپرادش و بهار / بیهار، و سهروردیه در سند و ملتان / مولتان و پنجاب تبلیغ می‌کردند.
چشتیه بیش‌تر در اَجْمیر و برخی نقاط پنجاب و دهلی و اوتارپرادش و بهار / بیهار، و سهروردیه در سند و ملتان / مولتان و پنجاب تبلیغ می‌کردند.


==نقشبندیه و قادریه و شطاریه==
== نقشبندیه و قادریه و شطاریه ==
سلسله‌های مهم بعدی [[نقشبندیه]]، [[قادریه]] و [[شطاریه]] بودند.
سلسله‌های مهم بعدی [[نقشبندیه]]، [[قادریه]] و [[شطاریه]] بودند.
ابتدا خواجه معین‌الدین حسن سجزی چشتی (متوفی ۶۳۳)، از سلسله چشتیه، در ۵۶۱ در اجمیر ساکن شد.
ابتدا خواجه معین‌الدین حسن سجزی چشتی (متوفی ۶۳۳)، از سلسله چشتیه، در ۵۶۱ در اجمیر ساکن شد.
خط ۲۹: خط ۲۹:
دیگر عرفای چشتی در مالوِه و گجرات مقیم شدند. <ref>دایرة المعارف دین، ج۷، ص۳۹۴.</ref>
دیگر عرفای چشتی در مالوِه و گجرات مقیم شدند. <ref>دایرة المعارف دین، ج۷، ص۳۹۴.</ref>


==شاخه‌های چشتیه==
== شاخه‌های چشتیه ==
سلسله چشتیه در هند دارای چند شاخه مهم، نظیر نظامیه منسوب به نظام‌الدین اولیا و صابریه منسوب به شیخ علی صابر (متوفی ۶۹۰)، است و هر کدام از آنها نیز زیرشاخه‌هایی دارند. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۱، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref>
سلسله چشتیه در هند دارای چند شاخه مهم، نظیر نظامیه منسوب به نظام‌الدین اولیا و صابریه منسوب به شیخ علی صابر (متوفی ۶۹۰)، است و هر کدام از آنها نیز زیرشاخه‌هایی دارند. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۱، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref>


==شاخه صابریه==
== شاخه صابریه ==
نماینده برجسته شاخه صابریه، شیخ عبدالقدّوسِ گُنگوهی (متوفی ۹۴۵) بود که این شاخه را در قرن نهم در هند ترویج نمود. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
نماینده برجسته شاخه صابریه، شیخ عبدالقدّوسِ گُنگوهی (متوفی ۹۴۵) بود که این شاخه را در قرن نهم در هند ترویج نمود. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
اساس تعلیمات این شاخه، ذکر جلی، رابطه قلبی با شیخ، چله‌نشینی همراه با نماز و روزه، قلّت طعام و کلام و منام ( خواب ) و مواظبت بر وضو بوده است. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref>
اساس تعلیمات این شاخه، ذکر جلی، رابطه قلبی با شیخ، چله‌نشینی همراه با نماز و روزه، قلّت طعام و کلام و منام (خواب) و مواظبت بر وضو بوده است. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref>


==هدایای حکام و مردم==
== هدایای حکام و مردم ==
مشایخ چشتیه از پذیرفتن هدایای سلاطین خودداری می‌کردند و فقط « فتوح » (هدایای مردم) را می‌پذیرفتند.
مشایخ چشتیه از پذیرفتن هدایای سلاطین خودداری می‌کردند و فقط «فتوح» (هدایای مردم) را می‌پذیرفتند.
بعضی از صوفیان چشتیه به آباد کردن زمین‌های بایر می‌پرداختند و گاه نظیر راهبان بودایی و هندو با زنبیل خانه به خانه گدایی می‌کردند، اما پس از گسترش چشتیه در ولایات، کمتر به زهد روی آوردند و دیگر از قبول هدایای حکام ابایی نداشتند.
بعضی از صوفیان چشتیه به آباد کردن زمین‌های بایر می‌پرداختند و گاه نظیر راهبان بودایی و هندو با زنبیل خانه به خانه گدایی می‌کردند، اما پس از گسترش چشتیه در ولایات، کمتر به زهد روی آوردند و دیگر از قبول هدایای حکام ابایی نداشتند.


==داشتن شغل==
== داشتن شغل ==
بعلاوه، داشتن شغل یا کسب روزی از طریق خدمت دیوانی را برای مریدانی که در مراتب پایین بودند، جایز می‌دانستند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۳، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
بعلاوه، داشتن شغل یا کسب روزی از طریق خدمت دیوانی را برای مریدانی که در مراتب پایین بودند، جایز می‌دانستند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۳، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>


==میزان نفوذ چشتیه==
== میزان نفوذ چشتیه ==
چشتیه در طول قرون متمادی بانفوذترین طریقت شبه قاره هند بوده است.
چشتیه در طول قرون متمادی بانفوذترین طریقت شبه قاره هند بوده است.


خط ۴۹: خط ۴۹:
سهروردیه، منسوب به ابونجیب عبدالقاهر بن عبداللّه سهروردی یا منسوب به برادرزاده وی، شهاب‌الدین عمر بن محمد سهروردی، دومین سلسله مشهور صوفیه در شبه قاره هند است.
سهروردیه، منسوب به ابونجیب عبدالقاهر بن عبداللّه سهروردی یا منسوب به برادرزاده وی، شهاب‌الدین عمر بن محمد سهروردی، دومین سلسله مشهور صوفیه در شبه قاره هند است.


==مروج سهروردیه=
== مروج سهروردیه=
مروج آن در هند بهاءالدین زکریا (متوفی ۶۶۱)، معاصر معین‌الدین چشتی، بود.
مروج آن در هند بهاءالدین زکریا (متوفی ۶۶۱)، معاصر معین‌الدین چشتی، بود.
تلاش‌های وی برای گسترش اسلام در پنجاب بسیار مثر بود.
تلاش‌های وی برای گسترش اسلام در پنجاب بسیار مثر بود.
وی در ملتان اقامت داشت و خانقاهش مرکز نشر معارف صوفیه بود و در پنجاب و سند مریدان فراوانی پیدا کرد (بهاءالدین زکریا).
وی در ملتان اقامت داشت و خانقاهش مرکز نشر معارف صوفیه بود و در پنجاب و سند مریدان فراوانی پیدا کرد (بهاءالدین زکریا).


==خلفای بهاءالدین==
== خلفای بهاءالدین ==
پس از او، پسرش صدرالدین محمدعارف (متوفی ۶۸۴) و پس از صدرالدین، پسر او رکن‌الدین عالم (متوفی ۷۳۵) خلیفه شدند و حفظ و نشر سهروردیه را بر عهده گرفتند.
پس از او، پسرش صدرالدین محمدعارف (متوفی ۶۸۴) و پس از صدرالدین، پسر او رکن‌الدین عالم (متوفی ۷۳۵) خلیفه شدند و حفظ و نشر سهروردیه را بر عهده گرفتند.
پس از رکن‌الدین، خلافت سهروردیه بین خویشان و منسوبان وی دوام یافت. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۱۷، تهران ۱۳۶۲ ش ب.</ref>
پس از رکن‌الدین، خلافت سهروردیه بین خویشان و منسوبان وی دوام یافت. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۱۷، تهران ۱۳۶۲ ش ب.</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
یکی دیگر از سلاسل صوفی شبه قاره هند، سلسله کبرویه می‌باشد.
یکی دیگر از سلاسل صوفی شبه قاره هند، سلسله کبرویه می‌باشد.


==شاخه‌های کبرویه==
== شاخه‌های کبرویه ==
سلسله کبرویه منسوب به نجم‌الدین کبری، در هند دارای دو شاخه مهم است: یکی همدانیه و دیگری فردوسیه.
سلسله کبرویه منسوب به نجم‌الدین کبری، در هند دارای دو شاخه مهم است: یکی همدانیه و دیگری فردوسیه.


==شاخه همدانیه==
== شاخه همدانیه ==
همدانیه، شاخه کشمیری از رکنیه (شاخه خراسانی سلسله کبرویه) و منسوب به میرسیدعلی بن شهاب همدانی (متوفی ۷۸۵) است.
همدانیه، شاخه کشمیری از رکنیه (شاخه خراسانی سلسله کبرویه) و منسوب به میرسیدعلی بن شهاب همدانی (متوفی ۷۸۵) است.


===میرسیدعلی همدانی===
=== میرسیدعلی همدانی ===
میرسیدعلی همدانی طی چند سفر به کشمیر، سبب رواج کبرویه در آن‌جا شد.
میرسیدعلی همدانی طی چند سفر به کشمیر، سبب رواج کبرویه در آن‌جا شد.
او همچنین زمینه ساز رواج زبان فارسی و هنر ایرانی در کشمیر بود.
او همچنین زمینه‌ساز رواج زبان فارسی و هنر ایرانی در کشمیر بود.
وی شاگردانش را برای تبلیغ به جاهای گوناگون کشمیر می‌فرستاد و نوشته‌اند که او در کشمیر ۰۰۰، ۳۷ تن را مسلمان کرد و در دوره او مساجد و خانقاه‌های بسیاری در آن‌جا به نام « حضرت امیر » ساخته شد. <ref>علی اصغر حکمت، «از همدان تا کشمیر»، ج۱، ص۳۴۱ـ۳۴۲، یغما، سال ۴، ش ۸ (آبان ۱۳۳۰).</ref><ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۴۸ـ۵۰، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۵۸، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۶۰، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref>
وی شاگردانش را برای تبلیغ به جاهای گوناگون کشمیر می‌فرستاد و نوشته‌اند که او در کشمیر ۰۰۰، ۳۷ تن را مسلمان کرد و در دوره او مساجد و خانقاه‌های بسیاری در آن‌جا به نام «حضرت امیر» ساخته شد. <ref>علی اصغر حکمت، «از همدان تا کشمیر»، ج۱، ص۳۴۱ـ۳۴۲، یغما، سال ۴، ش ۸ (آبان ۱۳۳۰).</ref><ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۴۸ـ۵۰، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۵۸، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۶۰، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref>
میرسیدعلی در کشمیر کتاب‌خانه‌ای تأسیس کرد و کتاب‌های فراوانی به عربی و فارسی به آن‌جا برد. <ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۵۹، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref>
میرسیدعلی در کشمیر کتاب‌خانه‌ای تأسیس کرد و کتاب‌های فراوانی به عربی و فارسی به آن‌جا برد. <ref>محمد ریاض، احوال و آثار و اشعار میرسیّدعلی همدانی، ج۱، ص۵۹، اسلام آباد ۱۳۷۰ ش.</ref>


===سیدمحمد همدانی===
=== سیدمحمد همدانی ===
فرزند وی سیدمحمد همدانی نیز برای تبلیغ اسلام به کشمیر رفت.
فرزند وی سیدمحمد همدانی نیز برای تبلیغ اسلام به کشمیر رفت.


===جهانگیر سمنانی===
=== جهانگیر سمنانی ===
مرید دیگر میرسیدعلی همدانی، اشرف جهانگیر سمنانی (متوفی ۸۰۸)، نیز شاخه اشرفیه از سلسله کبرویه را تأسیس کرد. <ref>محمدسلیم مظهر، «بررسی احوال و آثار پارسی گویان ایرانی در شبه قاره از دوره غزنوی تا آغاز سده دهم هجری قمری»، ج۱، ص۳۵، پایان نامه دکتری ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ ش.</ref>
مرید دیگر میرسیدعلی همدانی، اشرف جهانگیر سمنانی (متوفی ۸۰۸)، نیز شاخه اشرفیه از سلسله کبرویه را تأسیس کرد. <ref>محمدسلیم مظهر، «بررسی احوال و آثار پارسی گویان ایرانی در شبه قاره از دوره غزنوی تا آغاز سده دهم هجری قمری»، ج۱، ص۳۵، پایان‌نامه دکتری ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ ش.</ref>


==شاخه فردوسیه==
== شاخه فردوسیه ==
نام شاخه فردوسیه از رکن‌الدین فردوسی، از مشایخ کبرویه، گرفته شده است.
نام شاخه فردوسیه از رکن‌الدین فردوسی، از مشایخ کبرویه، گرفته شده است.
این شاخه در بهار هند گسترش یافت. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
این شاخه در بهار هند گسترش یافت. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
خط ۹۴: خط ۹۴:
حکومت مغول در آسیای مرکزی و ایران زمینه حرکت قلندرها را از ترکیه به هند فراهم کرد.
حکومت مغول در آسیای مرکزی و ایران زمینه حرکت قلندرها را از ترکیه به هند فراهم کرد.


==ارتباط سهروردیه و قلندریه==
== ارتباط سهروردیه و قلندریه ==
اغلب مشایخ قلندری با چشتیه یا سهروردیه ارتباط داشتند، مثلاً لعل شهباز قلندر ابتدا از سهروردیه بود و بعد به قلندریه پیوست.
اغلب مشایخ قلندری با چشتیه یا سهروردیه ارتباط داشتند، مثلاً لعل شهباز قلندر ابتدا از سهروردیه بود و بعد به قلندریه پیوست.
گروهی از مریدان صدرالدین راجو قتال، برادر جلال‌الدین حسین بخاری (از مشایخ سلسله بخاری، متوفی ۷۸۵)، نیز به قلندری ـ سهروردی مشهور شدند.
گروهی از مریدان صدرالدین راجو قتال، برادر جلال‌الدین حسین بخاری (از مشایخ سلسله بخاری، متوفی ۷۸۵)، نیز به قلندری ـ سهروردی مشهور شدند.
برخی قلندران نیز نسب معنوی خود را به شاه نعمت اللّه ولی (۷۳۰ یا ۷۳۱ـ۸۳۴) می‌رساندند.
برخی قلندران نیز نسب معنوی خود را به شاه نعمت اللّه ولی (۷۳۰ یا ۷۳۱ـ۸۳۴) می‌رساندند.


==نعمتی قلندری==
== نعمتی قلندری ==
تعدادی از قلندران این سلسله، معروف به نعمتی ـ قلندری، از قرن نهم تا یازدهم در هند اهمیت داشتند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۶، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
تعدادی از قلندران این سلسله، معروف به نعمتی ـ قلندری، از قرن نهم تا یازدهم در هند اهمیت داشتند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۶، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>


==محمدسعید سرمد==
== محمدسعید سرمد ==
از جمله اشخاص مهم قلندری، شاعری به نام محمدسعید سرمد کاشانی بود که داراشکوه از او حمایت می‌کرد.
از جمله اشخاص مهم قلندری، شاعری به نام محمدسعید سرمد کاشانی بود که داراشکوه از او حمایت می‌کرد.
سرمد در حال وجد برهنه می‌شد و اورنگ زیب (حک: ۱۰۶۸ـ ۱۱۱۸) وی را به جرم بدعت اعدام کرد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۶، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
سرمد در حال وجد برهنه می‌شد و اورنگ زیب (حک: ۱۰۶۸ـ ۱۱۱۸) وی را به جرم بدعت اعدام کرد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۶، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>


==معنای امروزی قلندر==
== معنای امروزی قلندر ==
واژه قلندر امروزه در شمال هند تنزل معنا پیدا کرده و به معنای گدا یا شخص آواره‌ای است که هزینه زندگی خود را از طریق نمایش دادن با اسب یا الاغ تأمین می‌کند.<ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۶، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
واژه قلندر امروزه در شمال هند تنزل معنا پیدا کرده و به معنای گدا یا شخص آواره‌ای است که هزینه زندگی خود را از طریق نمایش دادن با اسب یا الاغ تأمین می‌کند.<ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۶، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>


==شاخه حیدری‌ها==
== شاخه حیدری‌ها ==
حیدری‌ها شاخه‌ای از قلندریه‌اند.
حیدری‌ها شاخه‌ای از قلندریه‌اند.
مشهورترین حیدری هند، شیخ ابوبکر توسی حیدری بود که در قرن هفتم در دهلی می‌زیست.
مشهورترین حیدری هند، شیخ ابوبکر توسی حیدری بود که در قرن هفتم در دهلی می‌زیست.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
پیروان این طریقت لباسی مانند لباس مرتاضان هندی می‌پوشیدند و به تن خود خاکستر می‌مالیدند.
پیروان این طریقت لباسی مانند لباس مرتاضان هندی می‌پوشیدند و به تن خود خاکستر می‌مالیدند.
گفته می‌شود که آنان حشیش می‌کشیدند و نسبت به نماز خواندن و روزه گرفتن بی‌اعتنا بودند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
گفته می‌شود که آنان حشیش می‌کشیدند و نسبت به نماز خواندن و روزه گرفتن بی‌اعتنا بودند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
به اعضای این سلسله به سبب حمل طبلی کوچک، « دَفْلی » می‌گفتند.
به اعضای این سلسله به سبب حمل طبلی کوچک، «دَفْلی» می‌گفتند.
این سلسله تا قرن سیزدهم وجود داشت. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
این سلسله تا قرن سیزدهم وجود داشت. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۷، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>


خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
جانشین وی، ملاشاه / شاه محمد بدخشی (متوفی ۱۰۷۲)، مرشد داراشکوه بود.
جانشین وی، ملاشاه / شاه محمد بدخشی (متوفی ۱۰۷۲)، مرشد داراشکوه بود.
میان میر در اچ خانقاه قادریه را بنا نهاد. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
میان میر در اچ خانقاه قادریه را بنا نهاد. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
برخی اشخاص مهم این سلسله عبارت بودند از: بهاءالدین جنیدی (متوفی ۹۲۱)، شیخ قمیص (متوفی ۹۹۲) از اعقاب عبدالقادر گیلانی، <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref> ملاشاه و علامه محب اللّه اللّه آبادی (متوفی ۱۰۵۸)، که هر چهار تن تحت تأثیر ابن عربی بودند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
برخی اشخاص مهم این سلسله عبارت بودند از: بهاءالدین جنیدی (متوفی ۹۲۱)، شیخ قمیص (متوفی ۹۹۲) از اعقاب عبدالقادر گیلانی، <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref> ملاشاه و علامه محب اللّه اللّه آبادی (متوفی ۱۰۵۸)، که هر چهار تن تحت تأثیرابن‌عربی بودند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
این سلسله در روزگار اورنگ زیب موقتاً از رونق افتاد، اما در مجموع، از دیگر سلسله‌ها محبوب‌تر است. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
این سلسله در روزگار اورنگ زیب موقتاً از رونق افتاد، اما در مجموع، از دیگر سلسله‌ها محبوب‌تر است. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>


خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
بابُر (حک: ۸۹۹ ـ۹۳۷) از این سلسله حمایت می‌کرد.
بابُر (حک: ۸۹۹ ـ۹۳۷) از این سلسله حمایت می‌کرد.


==احمد سرهندی==
== احمد سرهندی ==
مشهورترین صوفی نقشبندی، احمد سِرهِندی (متوفی ۱۰۳۵) معروف به مُجَدِّد اَلْفِ ثانی بود.
مشهورترین صوفی نقشبندی، احمد سِرهِندی (متوفی ۱۰۳۵) معروف به مُجَدِّد اَلْفِ ثانی بود.
او مرید باقی باللّه و سخت پیرو سنت بود و تصوف و علوم کشفی را فقط در صورتی می‌پذیرفت که مطابق کتاب و سنّت باشد.
او مرید باقی باللّه و سخت پیرو سنت بود و تصوف و علوم کشفی را فقط در صورتی می‌پذیرفت که مطابق کتاب و سنّت باشد.
سرهندی پیروان خود را نیز به تبعیت کامل از سنّت و مخالفت با بدعت دعوت می‌کرد. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۵، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
سرهندی پیروان خود را نیز به تبعیت کامل از سنّت و مخالفت با بدعت دعوت می‌کرد. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۵، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
وی از مخالفان نظریه وحدت وجود ابن عربی بود و عقیده برخی مشایخ را مبنی بر برتری ولایت بر نبوت، خلاف شریعت می‌دانست. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
وی از مخالفان نظریه وحدت وجودابن‌عربی بود و عقیده برخی مشایخ را مبنی بر برتری ولایت بر نبوت، خلاف شریعت می‌دانست. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
البته گفته‌اند که وی در آخر عمر با نظریه ابن عربی موافقت کرد. <ref>عبدالقادر مهربان فخری میلاپوری، اصل الاصول فی بیان مطابقة الکشف بالمعقول و المنقول، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲، چاپ محمدیوسف کوکن عمری، مدراس ۱۹۵۹.</ref>
البته گفته‌اند که وی در آخر عمر با نظریهابن‌عربی موافقت کرد. <ref>عبدالقادر مهربان فخری میلاپوری، اصل الاصول فی بیان مطابقة الکشف بالمعقول و المنقول، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲، چاپ محمدیوسف کوکن عمری، مدراس ۱۹۵۹.</ref>
او نامه‌های بسیاری برای شخصیت‌های سیاسی زمان خود نوشت و توانست بسیاری از اشراف و درباریان را در مخالفت با روش دربار تیموریان هند (نزدیک کردن آیین هندو به دین اسلام) با خود هم‌عقیده کند. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۹.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref>
او نامه‌های بسیاری برای شخصیت‌های سیاسی زمان خود نوشت و توانست بسیاری از اشراف و درباریان را در مخالفت با روش دربار تیموریان هند (نزدیک کردن آیین هندو به دین اسلام) با خود هم‌عقیده کند. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۹.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref>
در این دوره، مشایخ نقشبندیه برای جدا کردن عقاید هندو از عقاید اسلامی، در مقابل وحدت وجود ــ که به آیین هندو نزدیک بود ــ وحدت شهود را مطرح می‌کردند.<ref>ممتازبیگم چودهری، «تأثیر صوفیان ایران در تصوف شبه قاره پاکستان و هند»، ج۱، ص۲۳، در تأثیر معنوی ایران در پاکستان، تألیف جعفر قاسمی، لاهور: اداره اوقاف پنجاب، ۱۳۵۰ ش.</ref>
در این دوره، مشایخ نقشبندیه برای جدا کردن عقاید هندو از عقاید اسلامی، در مقابل وحدت وجود ــ که به آیین هندو نزدیک بود ــ وحدت شهود را مطرح می‌کردند.<ref>ممتازبیگم چودهری، «تأثیر صوفیان ایران در تصوف شبه قاره پاکستان و هند»، ج۱، ص۲۳، در تأثیر معنوی ایران در پاکستان، تألیف جعفر قاسمی، لاهور: اداره اوقاف پنجاب، ۱۳۵۰ ش.</ref>


==شاه ولی‌الله دهلوی==
== شاه ولی‌الله دهلوی ==
یکی دیگر از اشخاص مهم نقشبندی، شاه ولی‌اللّه دهلوی (متوفی ۱۱۷۶) بود.
یکی دیگر از اشخاص مهم نقشبندی، شاه ولی‌اللّه دهلوی (متوفی ۱۱۷۶) بود.
وی در صدد بود که میان شریعت و تصوف سازگاری ایجاد کند.
وی در صدد بود که میان شریعت و تصوف سازگاری ایجاد کند.
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
مدرسه‌ای که او تأسیس نمود، مرکز نهضت احیای تفکر دینی شناخته می‌شد و محققان از جاهای گوناگون هند به آن‌جا می‌رفتند.
مدرسه‌ای که او تأسیس نمود، مرکز نهضت احیای تفکر دینی شناخته می‌شد و محققان از جاهای گوناگون هند به آن‌جا می‌رفتند.


==دوری کردن از آئین هندو==
== دوری کردن از آئین هندو ==
به طور کلی نقشبندیه در هند می‌کوشیدند که مسلمانان را از تأثیرات آیین هندو دور نگه دارند، <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ج۸، ص۵۷۸، تهران ۱۳۶۷ ش ـ، ذیل «اسلام اسلام در شبه قاره هند و پاکستان» (از فتح اللّه مجتبائی).</ref> هر چند مظهر جان جانان ( محمدشمس‌الدین حبیب‌اللّه جان جانان، صوفی و شاعر نقشبندی، متوفی ۱۱۹۵) تحت تأثیر آیین هندو قرار گرفت و از آن اقتباس‌هایی کرد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
به طور کلی نقشبندیه در هند می‌کوشیدند که مسلمانان را از تأثیرات آیین هندو دور نگه دارند، <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ج۸، ص۵۷۸، تهران ۱۳۶۷ ش ـ، ذیل «اسلام اسلام در شبه قاره هند و پاکستان» (از فتح اللّه مجتبائی).</ref> هر چند مظهر جان جانان (محمدشمس‌الدین حبیب‌اللّه جان جانان، صوفی و شاعر نقشبندی، متوفی ۱۱۹۵) تحت تأثیر آیین هندو قرار گرفت و از آن اقتباس‌هایی کرد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
مظهر جان جانان و خلیفه‌اش، شاه عبداللّه غلامعلی دهلوی، در خارج از هند هم طرفدارانی یافتند، به طوری که بتدریج این سلسله در آناطولی نیز رایج شد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
مظهر جان جانان و خلیفه‌اش، شاه عبداللّه غلامعلی دهلوی، در خارج از هند هم طرفدارانی یافتند، به طوری که بتدریج این سلسله در آناطولی نیز رایج شد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
مولانا خالد نقشبندی نیز این سلسله را در میان کُردها و عرب‌ها گسترش داد. <ref>خالد نقشبندی، نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او، ج۱، ص۳۶، تحقیق و تصحیح و ترجمه مهیندخت معتمدی، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref><ref>خالد نقشبندی، نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تحقیق و تصحیح و ترجمه مهیندخت معتمدی، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref>
مولانا خالد نقشبندی نیز این سلسله را در میان کُردها و عرب‌ها گسترش داد. <ref>خالد نقشبندی، نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او، ج۱، ص۳۶، تحقیق و تصحیح و ترجمه مهیندخت معتمدی، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref><ref>خالد نقشبندی، نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تحقیق و تصحیح و ترجمه مهیندخت معتمدی، تهران ۱۳۶۸ ش.</ref>


==شاخه‌های نقشبندیه==
== شاخه‌های نقشبندیه ==
نقشبندیه دارای شاخه‌هایی است، از جمله: باقیه منسوب به باقی باللّه، مجدِّدیه منسوب به احمد سرهندی، مظهریه منسوب به مظهر جان جانان، اَحسنیه منسوب به آدم بن اسماعیل بنوری، علائیه منسوب به ابی العلاء بن ابی الوفا حسینی اکبرآبادی که طریقت نقشبندیه را با چشتیه در آمیخت.
نقشبندیه دارای شاخه‌هایی است، از جمله: باقیه منسوب به باقی باللّه، مجدِّدیه منسوب به احمد سرهندی، مظهریه منسوب به مظهر جان جانان، اَحسنیه منسوب به آدم بن اسماعیل بنوری، علائیه منسوب به ابی العلاء بن ابی الوفا حسینی اکبرآبادی که طریقت نقشبندیه را با چشتیه در آمیخت.
علائیه دارای شاخه‌هایی چون محمدیه و منعمیه و افضلیه است. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref>
علائیه دارای شاخه‌هایی چون محمدیه و منعمیه و افضلیه است. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref>
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:


=اولیای غازی=
=اولیای غازی=
بخشی از تاریخ تصوف در هند متعلق به اولیای غازی ( عارفان جنگ‌جو ) است.
بخشی از تاریخ تصوف در هند متعلق به اولیای غازی (عارفان جنگ‌جو) است.
از اوایل قرن هشتم داستان‌هایی درباره آنان به وجود آمد.
از اوایل قرن هشتم داستان‌هایی درباره آنان به وجود آمد.


==غازی میان==
== غازی میان ==
نخستین فرد از این دسته، سالار مسعود غازی مشهور به غازی میان (متوفی ۵۵۵) بود.
نخستین فرد از این دسته، سالار مسعود غازی مشهور به غازی میان (متوفی ۵۵۵) بود.
گفته‌اند که او از غازیان (جنگ‌جویان) پادشاهان پنجاب یا از لشکریان غزنوی بود و در جنگی با هندوها به شهادت رسید.
گفته‌اند که او از غازیان (جنگ‌جویان) پادشاهان پنجاب یا از لشکریان غزنوی بود و در جنگی با هندوها به شهادت رسید.
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
مقبره‌هایی به نام او از اوتارپرادش غربی تا بنگال وجود دارد و کسانی که قادر نیستند به زیارت مزار اصلی او بروند، این مکان‌ها را زیارت می‌کنند.
مقبره‌هایی به نام او از اوتارپرادش غربی تا بنگال وجود دارد و کسانی که قادر نیستند به زیارت مزار اصلی او بروند، این مکان‌ها را زیارت می‌کنند.


==شیخ جلال سیلْهِتی==
== شیخ جلال سیلْهِتی ==
شیخ جلال سیلْهِتی (متوفی ۷۴۸) از اولیای غازی بنگال بود.
شیخ جلال سیلْهِتی (متوفی ۷۴۸) از اولیای غازی بنگال بود.
گفته‌اند که او از سلسله خواجگان بود و در جنگی علیه هندوها در سلهت / سیلْهِت شرکت کرد.
گفته‌اند که او از سلسله خواجگان بود و در جنگی علیه هندوها در سلهت / سیلْهِت شرکت کرد.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
گویا وی همان کسی است که ابن بطوطه او را شیخ جلال‌الدین نامیده و در بنگال وی را ملاقات کرده و تحت تأثیر کرامات بسیار او قرار گرفته است. <ref>ابن بطوطه، رحله ابن بطوطi، ج۲، ص۶۲۴ـ ۶۲۵، چاپ محمدعبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.</ref>
گویا وی همان کسی است که ابن بطوطه او را شیخ جلال‌الدین نامیده و در بنگال وی را ملاقات کرده و تحت تأثیر کرامات بسیار او قرار گرفته است. <ref>ابن بطوطه، رحله ابن بطوطi، ج۲، ص۶۲۴ـ ۶۲۵، چاپ محمدعبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.</ref>


==پیر بدر==
== پیر بدر ==
شیخ بدرالدین بدر عالَم یا پیر بدر (متوفی ۸۴۴)، از اولیای غازی در بنگال شرقی ساکن بود.
شیخ بدرالدین بدر عالَم یا پیر بدر (متوفی ۸۴۴)، از اولیای غازی در بنگال شرقی ساکن بود.
سلطان محمد بن تغلق، پدربزرگ او، شیخ شهاب‌الدین حق‌گو را به جرم این‌که با سلطان درشتی کرده بود، اعدام کرد.
سلطان محمد بن تغلق، پدربزرگ او، شیخ شهاب‌الدین حق‌گو را به جرم این‌که با سلطان درشتی کرده بود، اعدام کرد.
خط ۲۱۴: خط ۲۱۴:
=گسترس سلاسل به خارج هند=
=گسترس سلاسل به خارج هند=
برخی سلسله‌های صوفیه هند، بخصوص چشتیه و نقشبندیه، از مرزهای هند فراتر رفتند.
برخی سلسله‌های صوفیه هند، بخصوص چشتیه و نقشبندیه، از مرزهای هند فراتر رفتند.
این امر از دو طریق صورت گرفت: یکی از طریق اروپاییانی که به دیدن صوفیان می‌رفتند و به تعالیم آنان علاقه‌مند می‌شدند، از جمله تعالیم عنایت‌خان (از مشایخ طریقت چشتیه، متوفی ۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷) از طریق پیروانی چون ربیعه مارتین و مارتین ساموئل لوئیس به اروپا و امریکا راه یافت و دوم از طریق دانشجویانی که از جنوب آسیا به اروپا و امریکا می‌رفتند و این امر موجب تأسیس شاخه‌هایی از چشتیه و نقشبندیه در آن‌جاها شد. <ref>د اسلام، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۳۶ـ۳۳۷.</ref>
این امر از دو طریق صورت گرفت: یکی از طریق اروپاییانی که به دیدن صوفیان می‌رفتند و به تعالیم آنان علاقه‌مند می‌شدند، از جمله تعالیم عنایت‌خان (از مشایخ طریقت چشتیه، متوفی ۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷) از طریق پیروانی چون ربیعه مارتین و مارتین ساموئل لوئیس به اروپا و آمریکا راه یافت و دوم از طریق دانشجویانی که از جنوب آسیا به اروپا و آمریکا می‌رفتند و این امر موجب تأسیس شاخه‌هایی از چشتیه و نقشبندیه در آن‌جاها شد. <ref>د اسلام، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۳۶ـ۳۳۷.</ref>
برخی از اروپاییان و امریکایی‌هایی که مسلمان شده بودند، به این شاخه‌ها پیوستند؛ مثلاً، خلیفه ذوقی شاه در پاکستان، شخصی انگلیسی به نام شهیداللّه فریدی (متوفی ۱۳۵۷ ش/ ۱۹۷۸) بود.
برخی از اروپاییان و آمریکایی‌هایی که مسلمان شده بودند، به این شاخه‌ها پیوستند؛ مثلاً، خلیفه ذوقی شاه در پاکستان، شخصی انگلیسی به نام شهیداللّه فریدی (متوفی ۱۳۵۷ ش/ ۱۹۷۸) بود.
آثار فریدی به زبان اردو در کراچی چاپ شده است. <ref>د اسلام، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۳۶ـ۳۳۷.</ref>
آثار فریدی به زبان اردو در کراچی چاپ شده است. <ref>د اسلام، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۳۶ـ۳۳۷.</ref>


خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
زیارت‌گاه‌های صوفیه در هند همواره اهمیت داشته است. علاوه بر مردم عادی، امرا نیز به زیارت قبور مشایخ می‌رفتند تا از روح مشایخ برای توسعه قدرتشان مدد جویند.
زیارت‌گاه‌های صوفیه در هند همواره اهمیت داشته است. علاوه بر مردم عادی، امرا نیز به زیارت قبور مشایخ می‌رفتند تا از روح مشایخ برای توسعه قدرتشان مدد جویند.


==مزارهای مشهور==
== مزارهای مشهور ==
مزار معین‌الدین چشتی در اَجمیر، مزارات بلبل شاه کشمیری و حمزه مخدوم (متوفی ۹۸۴) در سَرینگر، <ref>آنه ماری شیمل، تبیین آیات خداوند: نگاهی پدیدارشناسانه به اسلام، ج۱، ص۴۳۵، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران ۱۳۷۶ ش.</ref><ref>صابر آفاقی، «صوفیان کشمیر و نقش آنان در نشر فرهنگ و ادب فارسی»، ج۱، ص۶۹، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۱۱۲ و ۱۱۳ (بهمن و اسفند ۱۳۵۰).</ref><ref>صابر آفاقی، «صوفیان کشمیر و نقش آنان در نشر فرهنگ و ادب فارسی»، ج۱، ص۷۳، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۱۱۲ و ۱۱۳ (بهمن و اسفند ۱۳۵۰).</ref> آرام‌گاه احمد سرهندی در شرق پنجاب، مزار غازی میان در شرق اوتارپرادش، مزار شاه مدار در کانپور، مزارات احمد بن یحیی مِنیَری <ref>زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ ش ـ، ذیل «اسلام اسلام در شبه قاره هند و پاکستان» (از فتح اللّه مجتبائی).</ref> و بدرالدین در بهار، از جمله زیارت‌گاه‌های مردم‌اند.
مزار معین‌الدین چشتی در اَجمیر، مزارات بلبل شاه کشمیری و حمزه مخدوم (متوفی ۹۸۴) در سَرینگر، <ref>آنه ماری شیمل، تبیین آیات خداوند: نگاهی پدیدارشناسانه به اسلام، ج۱، ص۴۳۵، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران ۱۳۷۶ ش.</ref><ref>صابر آفاقی، «صوفیان کشمیر و نقش آنان در نشر فرهنگ و ادب فارسی»، ج۱، ص۶۹، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۱۱۲ و ۱۱۳ (بهمن و اسفند ۱۳۵۰).</ref><ref>صابر آفاقی، «صوفیان کشمیر و نقش آنان در نشر فرهنگ و ادب فارسی»، ج۱، ص۷۳، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۱۱۲ و ۱۱۳ (بهمن و اسفند ۱۳۵۰).</ref> آرام‌گاه احمد سرهندی در شرق پنجاب، مزار غازی میان در شرق اوتارپرادش، مزار شاه مدار در کانپور، مزارات احمد بن یحیی مِنیَری <ref>زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ ش ـ، ذیل «اسلام اسلام در شبه قاره هند و پاکستان» (از فتح اللّه مجتبائی).</ref> و بدرالدین در بهار، از جمله زیارت‌گاه‌های مردم‌اند.


==مراسم عُرس==
== مراسم عُرس ==
در این مزارات، مراسم عُرس برگزار می‌شود که از مهم‌ترین مراسم صوفیه در شبه قاره است.
در این مزارات، مراسم عُرس برگزار می‌شود که از مهم‌ترین مراسم صوفیه در شبه قاره است.
در هند و پاکستان، روزهای عرس اولیا در برخی تقویم‌ها ثبت شده است و نزد بسیاری از مردم، زیارت مزار اولیا تقریباً هم‌ارز سفر به مکه است. <ref>آنه ماری شیمل، تبیین آیات خداوند: نگاهی پدیدارشناسانه به اسلام، ج۱، ص۱۹۹، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران ۱۳۷۶ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۸، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
در هند و پاکستان، روزهای عرس اولیا در برخی تقویم‌ها ثبت شده است و نزد بسیاری از مردم، زیارت مزار اولیا تقریباً هم‌ارز سفر به مکه است. <ref>آنه ماری شیمل، تبیین آیات خداوند: نگاهی پدیدارشناسانه به اسلام، ج۱، ص۱۹۹، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران ۱۳۷۶ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۸، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
در برخی دوره‌ها، نظیر عصر مغول، بر اثر نفوذ فقها تا حدی از تأثیر آنان کاسته شد. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۸.</ref>
در برخی دوره‌ها، نظیر عصر مغول، بر اثر نفوذ فقها تا حدی از تأثیر آنان کاسته شد. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۸.</ref>


==رابطه صوفیه و سلاطین==
== رابطه صوفیه و سلاطین ==
به سبب محبوبیت مشایخ نزد مردم، عموماً سلاطین در جلب نظر آنان می‌کوشیدند، اما بسیاری از صوفیه نظیر مشایخ چشتیه از نزدیک شدن به دربار سلاطین اجتناب می‌کردند.
به سبب محبوبیت مشایخ نزد مردم، عموماً سلاطین در جلب نظر آنان می‌کوشیدند، اما بسیاری از صوفیه نظیر مشایخ چشتیه از نزدیک شدن به دربار سلاطین اجتناب می‌کردند.
صوفیه خود را مسئول سعادت معنوی مردم می‌دانستند و به موازات حکومت سیاسی سلاطین برای خود حکومت معنوی قائل بودند؛ مثلاً، معین‌الدین چشتی حکومت معنویِ ناحیه دهلی را به مریدش، بختیار کاکی، اختصاص داد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
صوفیه خود را مسئول سعادت معنوی مردم می‌دانستند و به موازات حکومت سیاسی سلاطین برای خود حکومت معنوی قائل بودند؛ مثلاً، معین‌الدین چشتی حکومت معنویِ ناحیه دهلی را به مریدش، بختیار کاکی، اختصاص داد. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۵۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref>
خط ۲۵۰: خط ۲۵۰:
قطب‌الدین آیبَک (الْتُتْمِش) ضمن استقبال گرم از قطب‌الدین بختیار کاکی، به او مقام شیخ‌الاسلامی داد، اما او نپذیرفت. <ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۶۵، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref><ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۶۸، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref>
قطب‌الدین آیبَک (الْتُتْمِش) ضمن استقبال گرم از قطب‌الدین بختیار کاکی، به او مقام شیخ‌الاسلامی داد، اما او نپذیرفت. <ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۶۵، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref><ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۶۸، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref>


==اختلافات صوفیه و حکام==
== اختلافات صوفیه و حکام ==
البته گاهی میان صوفیه و حکام اختلافاتی هم به وجود می‌آمده است؛ مثلاً، سلسله چشتیه در عصر خلجی‌ها بسیار گسترش یافت و در عین حال نسبت به آن سوءظن وجود داشت.
البته گاهی میان صوفیه و حکام اختلافاتی هم به وجود می‌آمده است؛ مثلاً، سلسله چشتیه در عصر خلجی‌ها بسیار گسترش یافت و در عین حال نسبت به آن سوءظن وجود داشت.
محمد بن تغلق به همان اندازه که به صوفیه حرمت می‌نهاد و به زیارت قبور معین‌الدین چشتی و سالار مسعود می‌رفت، از نفوذ روزافزون صوفیان، بخصوص چشتیه، بیم‌ناک بود. <ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۷۰، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref><ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۷۲، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref>
محمد بن تغلق به همان اندازه که به صوفیه حرمت می‌نهاد و به زیارت قبور معین‌الدین چشتی و سالار مسعود می‌رفت، از نفوذ روزافزون صوفیان، بخصوص چشتیه، بیم‌ناک بود. <ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۷۰، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref><ref>آنه ماری شیمل، «ظهور و دوام اسلام در هند»، ج۱، ص۷۲، ترجمه حسن لاهوتی، کیهان اندیشه، ش ۲۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۸).</ref>


==پیوند چشتیه با مغولان==
== پیوند چشتیه با مغولان ==
از دوره بابر به چشتیه توجه شد.
از دوره بابر به چشتیه توجه شد.
چشتیه نیز با فرمان‌روایان مغول پیوند نزدیکی برقرار کردند و این مشی با بی‌اعتنایی آنها نسبت به حاکمان ناسازگار بود.
چشتیه نیز با فرمان‌روایان مغول پیوند نزدیکی برقرار کردند و این مشی با بی‌اعتنایی آنها نسبت به حاکمان ناسازگار بود.


==نفوذ در حاکمان محلی==
== نفوذ در حاکمان محلی ==
در زمان اورنگ زیب برخی مشایخ صوفیه در قدرت‌مندان محلی نفوذ کردند؛ از جمله، خواجه نورمحمد (شیخ طریقه چشتی نظامی) تأثیر بسیاری بر بهاءالحق، حاکم بهاولپور، نهاد و همچنین با سیک‌ها مبارزه کرد. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۹.</ref>
در زمان اورنگ زیب برخی مشایخ صوفیه در قدرت‌مندان محلی نفوذ کردند؛ از جمله، خواجه نورمحمد (شیخ طریقه چشتی نظامی) تأثیر بسیاری بر بهاءالحق، حاکم بهاولپور، نهاد و همچنین با سیک‌ها مبارزه کرد. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۹.</ref>


==رابطه سهروردیه با حکام==
== رابطه سهروردیه با حکام ==
سهروردیه، بر خلاف وضع و مشی اولیه چشتیه، در امور سیاسی دخالت و با حکم‌رانان مناسبات دوستانه‌ای برقرار می‌کردند.
سهروردیه، بر خلاف وضع و مشی اولیه چشتیه، در امور سیاسی دخالت و با حکم‌رانان مناسبات دوستانه‌ای برقرار می‌کردند.
سیدنورالدین مبارک غزنوی مقام شیخ‌الاسلامی را از شهاب‌الدین غوری پذیرفت.
سیدنورالدین مبارک غزنوی مقام شیخ‌الاسلامی را از شهاب‌الدین غوری پذیرفت.
خط ۲۷۰: خط ۲۷۰:
سهروردیه در کشمیر نیز در حکم‌رانان نفوذ داشتند، تا حدی که رِنْچَن شاه تحت تأثیر بلبل شاه کشمیری، از آیین هندو به اسلام گروید و پس از او، صدها تن از مردم کشمیر مسلمان شدند (بلبل شاه کشمیری).
سهروردیه در کشمیر نیز در حکم‌رانان نفوذ داشتند، تا حدی که رِنْچَن شاه تحت تأثیر بلبل شاه کشمیری، از آیین هندو به اسلام گروید و پس از او، صدها تن از مردم کشمیر مسلمان شدند (بلبل شاه کشمیری).


==قادریه و نقشبندیه==
== قادریه و نقشبندیه ==
قادریه از دخالت در امور حکومتی اجتناب می‌کردند، اما نقشبندیه بیشترین اعتبار خود را به سبب فعالیت‌های سیاسی کسب نمودند. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۸.</ref>
قادریه از دخالت در امور حکومتی اجتناب می‌کردند، اما نقشبندیه بیشترین اعتبار خود را به سبب فعالیت‌های سیاسی کسب نمودند. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۸.</ref>
نقشبندیه برای مصلحت خلق، ارتباط با حاکمان را جایز می‌دانستند و به همین دلیل تأثیر آنان، از جمله تأثیر احمد سرهندی و شاه ولی‌اللّه دهلوی، در احوال و اعمال حاکمان هند بسیار بود. <ref>عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۷۴، تهران ۱۳۶۲ ش الف.</ref>
نقشبندیه برای مصلحت خلق، ارتباط با حاکمان را جایز می‌دانستند و به همین دلیل تأثیر آنان، از جمله تأثیر احمد سرهندی و شاه ولی‌اللّه دهلوی، در احوال و اعمال حاکمان هند بسیار بود. <ref>عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۷۴، تهران ۱۳۶۲ ش الف.</ref>
خط ۲۷۶: خط ۲۷۶:
قلندریه نیز با دربار لودی‌ها (حک: ۸۵۵ ـ۹۳۲) مناسبات بسیار داشتند.
قلندریه نیز با دربار لودی‌ها (حک: ۸۵۵ ـ۹۳۲) مناسبات بسیار داشتند.


==نقش مشایخ در تحولات==
== نقش مشایخ در تحولات ==
مشایخ صوفیه در تحولات دوران معاصر نیز مثر بوده‌اند؛ از جمله، امداداللّه فاروقی تهانوی (متوفی ۱۳۱۷)، از طریقت چشتیه صابریه، در مبارزه با انگلیس بسیار فعال بود <ref>عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۸، ص۷۰ـ۷۲، حیدرآباددکن، ج ۱، ۱۳۸۲/۱۹۶۲، ج ۸، ۱۴۰۲/۱۹۸۱.</ref> و شاه عبدالعزیز (متوفی ۱۲۳۹)، فرزند شاه ولی‌اللّه دهلوی، با فتوایی علیه انگلیسی‌ها، هند را «دارالحرب» نامید.
مشایخ صوفیه در تحولات دوران معاصر نیز مثر بوده‌اند؛ از جمله، امداداللّه فاروقی تهانوی (متوفی ۱۳۱۷)، از طریقت چشتیه صابریه، در مبارزه با انگلیس بسیار فعال بود <ref>عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۸، ص۷۰ـ۷۲، حیدرآباددکن، ج ۱، ۱۳۸۲/۱۹۶۲، ج ۸، ۱۴۰۲/۱۹۸۱.</ref> و شاه عبدالعزیز (متوفی ۱۲۳۹)، فرزند شاه ولی‌اللّه دهلوی، با فتوایی علیه انگلیسی‌ها، هند را «دارالحرب» نامید.
هم‌چنین برخی صوفیه، مانند صوفیان مکتب بریلوی (بریلْوی، احمدرضا)، حامیان جدّی و قاطع نهضت ملی‌گرایی پاکستان بوده‌اند. <ref>د اسلام، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref>
هم‌چنین برخی صوفیه، مانند صوفیان مکتب بریلوی (بریلْوی، احمدرضا)، حامیان جدّی و قاطع نهضت ملی‌گرایی پاکستان بوده‌اند. <ref>د اسلام، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref>


=علت نقد تصوف در شبه قاره هند=
=علت نقد تصوف در شبه قاره هند=


از تصوف هند در گذشته و حال انتقادهایی کرده‌اند.
از تصوف هند در گذشته و حال انتقادهایی کرده‌اند.
خط ۳۳۸: خط ۳۳۷:
(۵۱) سید مطیع الامام، شیخ شرف الدین احمد بن یحیی منیری و سهم او در نثر متصوفانه فارسی، اسلام آباد ۱۳۷۲ ش.
(۵۱) سید مطیع الامام، شیخ شرف الدین احمد بن یحیی منیری و سهم او در نثر متصوفانه فارسی، اسلام آباد ۱۳۷۲ ش.


(۵۲) محمدسلیم مظهر، «بررسی احوال و آثار پارسی گویان ایرانی در شبه قاره از دوره غزنوی تا آغاز سده دهم هجری قمری»، پایان نامه دکتری ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ ش.
(۵۲) محمدسلیم مظهر، «بررسی احوال و آثار پارسی گویان ایرانی در شبه قاره از دوره غزنوی تا آغاز سده دهم هجری قمری»، پایان‌نامه دکتری ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ ش.


(۵۳) خالد نقشبندی، نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او، تحقیق و تصحیح و ترجمه مهیندخت معتمدی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۵۳) خالد نقشبندی، نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او، تحقیق و تصحیح و ترجمه مهیندخت معتمدی، تهران ۱۳۶۸ ش.
خط ۳۴۷: خط ۳۴۶:


(۵۶) د اسلام، چاپ دوم؛
(۵۶) د اسلام، چاپ دوم؛
=منبع=
== منابع ==


دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف در شبه قاره هند»، شماره۳۵۸۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف در شبه قاره هند»، شماره۳۵۸۷.
خط ۳۵۴: خط ۳۵۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]
[[رده: صوفیه]]
[[رده:صوفیه]]
[[رده: هند]]
[[رده:هند]]
۸٬۱۴۴

ویرایش