هشام بن حکم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
|-
|-
|استادان
|استادان
|[[امام صادق(ع)]] • [[امام کاظم(ع)]]
|[[امام صادق علیه السلام]] • امام کاظم علیه السلام
|-
|-
|شاگردان
|شاگردان
خط ۳۰: خط ۳۰:
|}
|}
</div>
</div>
'''هشام‌بن حَکَم'''، ابومحمد، از [[اصحاب]] [[امام صادق]] و [[امام موسی کاظم]] (علیهما السلام) است. وی دارای آراء و و اندیشه های کلامی منحصر به فرد و از [[متکلمین]] برجستۀ شیعه در قرن دوم می باشد. روایاتی از [[امامان شیعه]] در مدح هشام نقل شده و بسیاری از دانشمندان [[شیعه]] او را ستایش کرده‌اند. علاوه بر این برخی از [[اهل سنت]] نیز او را به لحاظ علمی ستوده‌اند که وجود و حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی‌ بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور و دریافت هدیه از جانب [[هارون الرشید]] گواه بر آن است.  
'''هشام‌بن حَکَم'''، ابومحمد، از [[اصحاب]] [[امام صادق]] و [[امام موسی کاظم]] (علیهما السلام) است. وی دارای آراء و و اندیشه های کلامی منحصر به فرد و از [[متکلمین]] برجستۀ شیعه در قرن دوم می باشد. روایاتی از [[امامان شیعه]] در مدح هشام نقل شده و بسیاری از دانشمندان [[شیعه]] او را ستایش کرده‌اند. علاوه بر این برخی از [[اهل‌سنت]] نیز او را به لحاظ علمی ستوده‌اند که وجود و حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی‌ بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور و دریافت هدیه از جانب [[هارون الرشید]] گواه بر آن است.  


==معرفی هشام==
==معرفی هشام==
خط ۳۶: خط ۳۶:


هشام از همان آغاز جوانی سری پرشور داشت و شیفته علم و معرفت ‏بود. او، برای رسیدن به این هدف، علوم عصر خویش را آموخت، کتب فلسفی دانشمندان [[یونان]] را فرا گرفت و کتابی در رد یکی از [[فلاسفه]] یونان نگاشت<ref>هشام بن‏ حکم، صفایی، ص 14. </ref>.  
هشام از همان آغاز جوانی سری پرشور داشت و شیفته علم و معرفت ‏بود. او، برای رسیدن به این هدف، علوم عصر خویش را آموخت، کتب فلسفی دانشمندان [[یونان]] را فرا گرفت و کتابی در رد یکی از [[فلاسفه]] یونان نگاشت<ref>هشام بن‏ حکم، صفایی، ص 14. </ref>.  
هشام، در مسیر تکامل اندیشه‌‏اش، به مکتب‌های گوناگون علمی عصر خویش پیوست; ولی هیچ مکتبی عطش حقیقت ‏جویی‌اش را فرو ننشاند. او سرانجام به وسیله عمویش، [[عمیر بن‏ یزید کوفی]]، با [[امام صادق(ع)]] آشنا شد و در شمار پیروان آن حضرت قرار گرفت<ref>رجال نجاشی، ص‏433. </ref>. سیر تکاملی اندیشه هشام نشان میدهد که آگاهانه و بر اساس برهان عقلی [[تشیع]] را پذیرفته است. او به منظور کسب علم، تامین معاش، مناظره، تبلیغ معارف [[اهل بیت(ع)]] و انجام [[مناسک حج]]، به شهرهای بغداد، بصره، [[مدائن]]، [[حجاز]] و کوفه سفر کرد و با برهان‌‌های دقیق و منطقی‌اش در گسترش فرهنگ اهل بیت(ع) کوشید.  
هشام، در مسیر تکامل اندیشه‌‏اش، به مکتب‌های گوناگون علمی عصر خویش پیوست; ولی هیچ مکتبی عطش حقیقت ‏جویی‌اش را فرو ننشاند. او سرانجام به وسیله عمویش، [[عمیر بن‏ یزید کوفی]]، با [[امام صادق علیه السلام]] آشنا شد و در شمار پیروان آن حضرت قرار گرفت<ref>رجال نجاشی، ص‏433. </ref>. سیر تکاملی اندیشه هشام نشان میدهد که آگاهانه و بر اساس برهان عقلی [[تشیع]] را پذیرفته است. او به منظور کسب علم، تامین معاش، مناظره، تبلیغ معارف [[اهل‌بیت علیه السلام]] و انجام [[مناسک حج]]، به شهرهای بغداد، بصره، [[مدائن]]، [[حجاز]] و کوفه سفر کرد و با برهان‌‌های دقیق و منطقی‌اش در گسترش فرهنگ اهل‌بیت علیه السلام کوشید.  


==سفر برای تحصیل دانش==
==سفر برای تحصیل دانش==
هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعی، سعی می‌کرد پرسش‌های خود را با امام صادق(ع) در میان نهد و از آن حضرت پاسخ دریافت کند. داستان زیر بر درستی این سخن گواهی می‌دهد:
هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعی، سعی می‌کرد پرسش‌های خود را با امام صادق علیه السلام در میان نهد و از آن حضرت پاسخ دریافت کند. داستان زیر بر درستی این سخن گواهی می‌دهد:
روزی، [[ابن‏ ابی العوجاء]] یکی از دانشمندان مخالف [[اسلام]]، پرسشی در باره تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: [[قرآن]] از سویی در آیه سوم [[سوره نساء]] میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة; با زنان پاک [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنید، با دو یا سه یا چهار زن; و اگر می‌ترسید میان آنها به [[عدالت]] رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.»
روزی، [[ابن‏ ابی العوجاء]] یکی از دانشمندان مخالف [[اسلام]]، پرسشی در باره تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: [[قرآن]] از سویی در آیه سوم [[سوره نساء]] میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة; با زنان پاک [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنید، با دو یا سه یا چهار زن; و اگر می‌ترسید میان آنها به [[عدالت]] رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.»
از سوی دیگر در آیه‏129 همین سوره میفرماید: «و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم; هرگز نمی‌توانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هر چند کوشش کنید.» با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اول در می‌یابیم که تعدد زوجات در اسلام ممنوع است; زیرا تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم ممکن نیست. پس تعدد زوجات در اسلام [[حرام]] است.
از سوی دیگر در آیه‏129 همین سوره میفرماید: «و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم; هرگز نمی‌توانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هر چند کوشش کنید.» با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اول در می‌یابیم که تعدد زوجات در اسلام ممنوع است; زیرا تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم ممکن نیست. پس تعدد زوجات در اسلام [[حرام]] است.
خط ۴۵: خط ۴۵:
هشام از پاسخ باز ماند. پس از ابن‏ ابی العوجاء فرصت ‏خواست و برای گرفتن پاسخ به [[مدینه]] شتافت. هشام سخن ابن‏ ابی العوجاء را برای حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در [[نفقه]] و رعایت‏ حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است; و مراد از عدالت در آیه‏129 این سوره عدالت در تمایلات قلبی است. بنابراین تعدد زوجات در اسلام حرام نیست و با شرایطی جایز است.
هشام از پاسخ باز ماند. پس از ابن‏ ابی العوجاء فرصت ‏خواست و برای گرفتن پاسخ به [[مدینه]] شتافت. هشام سخن ابن‏ ابی العوجاء را برای حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در [[نفقه]] و رعایت‏ حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است; و مراد از عدالت در آیه‏129 این سوره عدالت در تمایلات قلبی است. بنابراین تعدد زوجات در اسلام حرام نیست و با شرایطی جایز است.
هشام از سفر برگشت و پاسخ را در اختیار ابن ‏ابی العوجاء قرار داد. او [[سوگند]] یاد کرد که این پاسخ از (هشام) تو نیست<ref>منتهی الآمال، ج 2، ص 251. </ref>.
هشام از سفر برگشت و پاسخ را در اختیار ابن ‏ابی العوجاء قرار داد. او [[سوگند]] یاد کرد که این پاسخ از (هشام) تو نیست<ref>منتهی الآمال، ج 2، ص 251. </ref>.
هشام این گونه برای کسب علم و معارف اسلام تلاش می‌کرد. امام صادق(ع) نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت ‏سیراب می‌ساخت. امام در برابر پرسش‌های هشام، با بردباری پاسخ میداد و قانعش می‌ساخت. نمونه‏‌هایی از این پرسش و پاسخ‌ها در کتاب‌های توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده می‌شود.  
هشام این گونه برای کسب علم و معارف اسلام تلاش می‌کرد. امام صادق علیه السلام نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت ‏سیراب می‌ساخت. امام در برابر پرسش‌های هشام، با بردباری پاسخ میداد و قانعش می‌ساخت. نمونه‏‌هایی از این پرسش و پاسخ‌ها در کتاب‌های توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده می‌شود.  


==ترازوی امامت و الگوی شیعیان==
==ترازوی امامت و الگوی شیعیان==
[[امام صادق(ع)]] می‌فرمود: هشام بن‏ حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابود کننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بن‏ حکم، صفایی، ص 14.; رجال نجاشی، ص‏433; فهرست‏ شیخ طوسی، ص 355.</ref>.
[[امام صادق علیه السلام]] می‌فرمود: هشام بن‏ حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابود کننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بن‏ حکم، صفایی، ص 14.; رجال نجاشی، ص‏433; فهرست‏ شیخ طوسی، ص 355.</ref>.


==در محضر امام کاظم (ع)==
==در محضر امام کاظم علیه السلام==
پایه‏‌های اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق(ع) استوار شد. چون پیشوای ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[امام کاظم(ع)]] روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کام‌یاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام(ع) چنان جایگاهی یافت که تاریخ‏‌نگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت ‏خاص آن حضرت شمرده‏‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج‏19، ص 271.</ref>.  
پایه‏‌های اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق علیه السلام استوار شد. چون پیشوای ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[امام کاظم علیه السلام]] روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کام‌یاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام علیه السلام چنان جایگاهی یافت که تاریخ‏‌نگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت ‏خاص آن حضرت شمرده‏‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج‏19، ص 271.</ref>.  


==مقام علمی هشام بن ‏حکم==
==مقام علمی هشام بن ‏حکم==
شاگرد ممتاز مکتب [[اهل بیت(ع)]] نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس می‌کرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن می‌‌شتافت و دانشی تازه می‌آموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] ‏یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتاب‌های حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد.
شاگرد ممتاز مکتب [[اهل‌بیت علیه السلام]] نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس می‌کرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن می‌‌شتافت و دانشی تازه می‌آموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] ‏یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتاب‌های حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد.


متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روان‏شناسی و سایر دانش‌های رایج عصر خویش اطلاعات گسترده‏ای داشت. [[عبدالله نعمه]] می‌نویسد: [[یحیی بن‏ خالد برمکی]]، وزیر هارون‏‌الرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشست‌های علمی و تخصصی برگزار می‌کرد. در یکی از نشست‌ها، که هشام بن‏ حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: در باره «عشق‏» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت‏ شد. وقتی نوبت ‏به هشام بن‏ حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج‏9، ص 324.</ref>.  
متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روان‏شناسی و سایر دانش‌های رایج عصر خویش اطلاعات گسترده‏ای داشت. [[عبدالله نعمه]] می‌نویسد: [[یحیی بن‏ خالد برمکی]]، وزیر هارون‏‌الرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشست‌های علمی و تخصصی برگزار می‌کرد. در یکی از نشست‌ها، که هشام بن‏ حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: در باره «عشق‏» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت‏ شد. وقتی نوبت ‏به هشام بن‏ حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج‏9، ص 324.</ref>.  


==شاگردان هشام==
==شاگردان هشام==
چنانکه اشاره شد، هشام در پرتو انوار تابناک اهل بیت(ع) شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعضی از آنان گوی سبقت از همگان ربودند. [[محمد بن ‏ابی عمیر]] یکی از آنان شمرده می‏‌شود که مورد اعتماد و احترام علمای بزرگ [[امامیه]] قرار گرفته، از چهره‏‌های درخشان شیعه است. صفوان بن ‏یحیی کوفی، حماد بن‏ عثمان، یونس بن‏ یعقوب، علی بن ‏منصور و یونس بن ‏عبدالرحمن از دیگر شاگردان هشام به شمار می‏‌آیند. [[یونس بن‏ عبدالرحمن]] فقیهی نامور و یاور مخصوص امام کاظم(ع) بود<ref> هشام بن‏ حکم، عبدالله نعمه، ص 62.</ref>. [[علی بن ‏منصور]] در علم کلام دانشوری برجسته بود و درسهای [[توحید]] و [[امامت]] را در مجموعه‌‏ای با عنوان «تدبیر» گرد آورد<ref> در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.</ref>.
چنانکه اشاره شد، هشام در پرتو انوار تابناک اهل بیت علیه السلام شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعضی از آنان گوی سبقت از همگان ربودند. [[محمد بن ‏ابی عمیر]] یکی از آنان شمرده می‏‌شود که مورد اعتماد و احترام علمای بزرگ [[امامیه]] قرار گرفته، از چهره‏‌های درخشان شیعه است. صفوان بن ‏یحیی کوفی، حماد بن‏ عثمان، یونس بن‏ یعقوب، علی بن ‏منصور و یونس بن ‏عبدالرحمن از دیگر شاگردان هشام به شمار می‏‌آیند. [[یونس بن‏ عبدالرحمن]] فقیهی نامور و یاور مخصوص امام کاظم علیه السلام بود<ref> هشام بن‏ حکم، عبدالله نعمه، ص 62.</ref>. [[علی بن ‏منصور]] در علم کلام دانشوری برجسته بود و درسهای [[توحید]] و [[امامت]] را در مجموعه‌‏ای با عنوان «تدبیر» گرد آورد<ref> در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.</ref>.


==آثار==
==آثار==
خط ۶۵: خط ۶۵:


==در معرض اتهام==
==در معرض اتهام==
موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم(ع) چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبت‌هاى ناروا به اوج خود رسید، م[[وسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا(ع)]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست‏ بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا(ع) فرمود: هشام را دوست‏ بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص‏433.</ref>.
موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم علیه السلام چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبت‌هاى ناروا به اوج خود رسید، م[[وسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا علیه السلام]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست‏ بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا علیه السلام فرمود: هشام را دوست‏ بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص‏433.</ref>.


==آخرین روزهاى زندگى==
==آخرین روزهاى زندگى==
خط ۷۶: خط ۷۶:
هارون با شنیدن این جمله، چهره درهم کشید و گفت: هشام مطلب را آشکار کرد. آیا با زنده بودن وى سلطنت من یک ساعت‏ باقى می‌ماند؟ به خدا سوگند، اثر زبان این مرد در دلهاى مردم از صد هزار شمشیر برنده ‏تر و مؤثرتر است<ref> جامع الرواة، اردبیلى، ج 2، ص‏313.</ref>.
هارون با شنیدن این جمله، چهره درهم کشید و گفت: هشام مطلب را آشکار کرد. آیا با زنده بودن وى سلطنت من یک ساعت‏ باقى می‌ماند؟ به خدا سوگند، اثر زبان این مرد در دلهاى مردم از صد هزار شمشیر برنده ‏تر و مؤثرتر است<ref> جامع الرواة، اردبیلى، ج 2، ص‏313.</ref>.
بیدرنگ فرمان داد هشام را دستگیر کنند. هشام از گرداب خشم هارون به [[مدائن]] گریخت. از آنجا به [[کوفه]] رفت، در منزل ابن‏ شرف پنهان شد و حدود دو ماه بعد جهان مادى را وداع گفت.
بیدرنگ فرمان داد هشام را دستگیر کنند. هشام از گرداب خشم هارون به [[مدائن]] گریخت. از آنجا به [[کوفه]] رفت، در منزل ابن‏ شرف پنهان شد و حدود دو ماه بعد جهان مادى را وداع گفت.
حضرت رضا(ع) در باره او فرمود: خدا او را رحمت کند. بنده‏اى خیرخواه و دلسوز و یک انسان حقیقى بود. اصحابش بر او حسد بردند و آزارش کردند<ref>هشام بن‏ حکم، صفایى، ص 121.</ref>.
حضرت رضا علیه السلام در باره او فرمود: خدا او را رحمت کند. بنده‏اى خیرخواه و دلسوز و یک انسان حقیقى بود. اصحابش بر او حسد بردند و آزارش کردند<ref>هشام بن‏ حکم، صفایى، ص 121.</ref>.


==منابع==
==منابع==
# [http://ensani.ir/fa/article/55211/%D9%87%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B9- برگرفته از سایت هشام بن‏ حکم از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع)http://ensani.ir]  
# [http://ensani.ir/fa/article/55211/%D9%87%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B9- برگرفته از سایت هشام بن‏ حکم از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیه السلام http://ensani.ir]  
#  
#  
# [https://lib.eshia.ir/23019/1/6843/%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA%DB%80 برگرفته از سایت بنیاد دائرة المعارف اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهتhttps://lib.eshia.ir]
# [https://lib.eshia.ir/23019/1/6843/%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA%DB%80 برگرفته از سایت بنیاد دائرة المعارف اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهتhttps://lib.eshia.ir]
confirmed، مدیران
۳۷٬۶۶۷

ویرایش