عبدالرحمن القدری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عبدالرحمن القدری''' (۱۱۵۵ - ۱۲۲۳ هجری قمری) رهبر سیاسی و نظامی و بنیانگذار سلطنت فونتیانگ در جزیره بورنئو بود. او از سرزمین خود مهاجرت کرد و شهر فونتیانگ، پایتخت کالیمانتان غربی را تأسیس کرد و پادشاهی خود را در آنجا تأسیس کرد. او همچنین کاخ قادریه و مسجد جامع فونتانگ را ساخت که به نمادی از شهر تاریخی تبدیل شد. <ref>SEJARAH BERDIRINYA KOTA PONTIANAK". Pemerintah Kota Pontianak. مؤرشف من الأصل فی 15 یولیو 2020.</ref>
{{جعبه اطلاعات اشخاص
| عنوان = عبدالرحمن القدری
| تصویر =
| نام = عبدالرحمن القدری
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = ۱۱۵۵ ق
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = کالیمانتان، اندونزی
| سال درگذشت = ۱۲۲۳ ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = فونتیانگ، اندونزی
| استادان =
| شاگردان =
| دین = اسلام
| مذهب = اهل سنت
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | ساخت کاخ قادریه در کالیمانتان | ایجاد شهر فونتیانگ | ساخت مسجد جامع فونتیانگ}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | رهبر سیاسی و نظامی | بنیانگذار سلطنت فونتیانگ | ترویج اسلام در منطقه}}
| وبگاه =
}}
'''عبدالرحمن القدری''' (۱۱۵۵ - ۱۲۲۳ هجری قمری) رهبر سیاسی و نظامی و بنیانگذار سلطنت فونتیانگ در جزیره بورنئو بود. او از سرزمین خود مهاجرت کرد و شهر فونتیانگ، پایتخت کالیمانتان غربی را بنیان نهاد و پادشاهی خود را در آنجا تأسیس کرد. او همچنین کاخ قادریه و مسجد جامع فونتانگ را ساخت که به نمادی از شهر تاریخی تبدیل شد. <ref>SEJARAH BERDIRINYA KOTA PONTIANAK". Pemerintah Kota Pontianak. مؤرشف من الأصل فی 15 یولیو 2020.</ref>


==نسب==
==نسب==
خط ۷: خط ۲۶:


==تولد و تربیت==
==تولد و تربیت==
او در سال ۱۱۵۵ هجری قمری / ۱۷۴۲ میلادی در ناحیه ماتان، که اکنون کتاپانگ، استان کالیمانتان غربی در جزیره بورنئو نامیده می‌شود، متولد شد. مادرش نیای توآ دختر سلطان ماتان بود. پدرش از حضرموت برای تبلیغ و نشر اسلام به جزایر اندونزی مهاجرت کرد و در آنجا اقامت گزید. او به مناطق متعددی سفر کرد و در سال 1145 هجری قمری به متان رسید و سلطان دخترش را به ازدواج او درآورد و پس از چند سال به شهر ممپاوه نقل مکان کرد. و در سال 1184 هجری قمری در آنجا وفات یافت.<ref>"The First Two Sultans of Pontianak". Persée. مؤرشف من الأصل فی 05 یونیو 2019.</ref> <ref>Ota, Atsushi. "Pirates or Entrepreneurs?" The Migration and Trade of Sea People in Southwest Kalimantan, C. 1770-1820 (PDF). مؤرشف من الأصل (PDF) فی 1 أغسطس 2020.</ref>
او در سال ۱۱۵۵ هجری قمری / ۱۷۴۲ میلادی در ناحیه ماتان [[اندونزی]]، که اکنون کتاپانگ، استان کالیمانتان غربی در جزیره بورنئو نامیده می‌شود، متولد شد. مادرش نیای توآ دختر سلطان ماتان بود. پدرش از حضرموت برای تبلیغ و نشر اسلام به جزایر اندونزی مهاجرت کرد و در آنجا اقامت گزید. او به مناطق متعددی سفر کرد و در سال 1145 هجری قمری به متان رسید و سلطان دخترش را به ازدواج او درآورد و پس از چند سال به شهر ممپاوه نقل مکان کرد. و در سال 1184 هجری قمری در آنجا وفات یافت.<ref>"The First Two Sultans of Pontianak". Persée. مؤرشف من الأصل فی 05 یونیو 2019.</ref> <ref>Ota, Atsushi. "Pirates or Entrepreneurs?" The Migration and Trade of Sea People in Southwest Kalimantan, C. 1770-1820 (PDF). مؤرشف من الأصل (PDF) فی 1 أغسطس 2020.</ref>


عبدالرحمن شانزده ساله بود که پدرش به ممپاوه مهاجرت کرد و در هجده سالگی با شاهزاده خانم اوتین جندار میدی، دختر سلطان ممپاوه ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نام‌های قاسم و عبدالرحمن شد. در سال 1178 هجری قمری به برخی از جزایر سفر کرد و دو ماه در آنجا ماند و سپس به ولیمباغ رفت و یازده ماه در آنجا ماند و به ممپاوه بازگشت. پس از سه ماه اقامت در ممپاوه به سفر والیمباغ، سپس به بانجارماسین رفت و چهار ماه در آنجا ماند و با شاهزاده خانم باتون دختر سلطان آنجا ازدواج کرد و دو سال بعد به ممپاوه بازگشت در حاالی که لقب «فنغیران(کلانتر) شریف عبدالرحمن نور العالم» را گرفته بود و بین ممپاوه و بانجرماسین در رفت و آمد بود. از زن دوم دارای دو دختر به نام‌های علوی و سلمی شد. در ربیع الاول 1185 هجری قمری که به ممپاوه بازگشت پدرش از دنیا رفت، پس با برادرانش و شریف حامد باعبود ملاقات کرد و تصمیم به هجرت گرفت.
عبدالرحمن شانزده ساله بود که پدرش به ممپاوه مهاجرت کرد و در هجده سالگی با شاهزاده خانم اوتین جندار میدی، دختر سلطان ممپاوه ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نام‌های قاسم و عبدالرحمن شد. در سال 1178 هجری قمری به برخی از جزایر سفر کرد و دو ماه در آنجا ماند و سپس به ولیمباغ رفت و یازده ماه در آنجا ماند و به ممپاوه بازگشت. پس از سه ماه اقامت در ممپاوه به سفر والیمباغ، سپس به بانجارماسین رفت و چهار ماه در آنجا ماند و با شاهزاده خانم باتون دختر سلطان آنجا ازدواج کرد و دو سال بعد به ممپاوه بازگشت در حاالی که لقب «فنغیران(کلانتر) شریف عبدالرحمن نور العالم» را گرفته بود و بین ممپاوه و بانجرماسین در رفت و آمد بود. از زن دوم دارای دو دختر به نام‌های علوی و سلمی شد. در ربیع الاول 1185 هجری قمری که به ممپاوه بازگشت پدرش از دنیا رفت، پس با برادرانش و شریف حامد باعبود ملاقات کرد و تصمیم به هجرت گرفت.