سلفی‌گرایی در فرانسه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!عنوان مقاله
!عنوان مقاله
!جریان‌ اسلام‌گرای سلفی‌گری در فرانسه
!سلفی گرایی در فرانسه
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۷۵: خط ۷۵:
سلفی‌گری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در [[عربستان سعودی]] و گروه‌های فعال اسلامی، اجتماعی و سیاسی در [[مصر]] (مانند [[اخوان‌المسلمین]]) گره‌ خورده‌ است؛ اما برای مطالعه‌ جریان [[سلفی]] معاصر و تبارهای فکری و حوزه‌های گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده‌ امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن (مانند [[القاعده]]) فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیم‌های ناکارآمد پرهیز کرد و تصویری درست از سلفی‌گری موضوع بحث و تبارهای فکری آن به‌دست‌ داد. سه حوزه‌ جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه‌ سلفی عبارتند از:
سلفی‌گری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در [[عربستان سعودی]] و گروه‌های فعال اسلامی، اجتماعی و سیاسی در [[مصر]] (مانند [[اخوان‌المسلمین]]) گره‌ خورده‌ است؛ اما برای مطالعه‌ جریان [[سلفی]] معاصر و تبارهای فکری و حوزه‌های گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده‌ امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن (مانند [[القاعده]]) فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیم‌های ناکارآمد پرهیز کرد و تصویری درست از سلفی‌گری موضوع بحث و تبارهای فکری آن به‌دست‌ داد. سه حوزه‌ جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه‌ سلفی عبارتند از:


=== سلفیه در شبه‌جزیره‌ عربستان ===
=== سلفیه در عربستان ===


جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه‌ [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیک‌هایی شده‌ است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه‌ [[وهابی]] و شباهت‌ها و اشتراک‌های آن با جریان‌های سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریان‌های سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه‌ سلفی در شبه‌جزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدین‌ترتیب، در بررسی جریان‌های سلفی معاصر، گرایش‌های سلفی در کل شبه‌جزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهره‌مندند.
جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه‌ [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیک‌هایی شده‌ است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه‌ [[وهابی]] و شباهت‌ها و اشتراک‌های آن با جریان‌های سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریان‌های سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه‌ سلفی در شبه‌جزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدین‌ترتیب، در بررسی جریان‌های سلفی معاصر، گرایش‌های سلفی در کل شبه‌جزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهره‌مندند.
=== سلفیه در شبه‌قاره‌ هند ===
=== سلفیه در شبه‌قاره‌ هند ===


''شاه ولی‌الله دهلوی''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند|شبه‌قاره هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌ کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه‌ [[سلفی]] (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (ازجمله در [[افغانستان]] و شرق ایران)، مؤثر بوده‌ است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده‌ است.
''شاه ولی‌الله دهلوی''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌ کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه‌ [[سلفی]] (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (ازجمله در [[افغانستان]] و شرق ایران)، مؤثر بوده‌ است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده‌ است.


=== سلفیه در شمال آفریقا ===
=== سلفیه در شمال آفریقا ===


اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانسته‌اند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌ کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده‌ داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بنا شده‌ بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌ داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌ داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌ داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br>تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفی‌گری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگه‌های اندیشه‌ جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان‌ دارد؛ امری که بیش از رگه‌های سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به‌‌ واسطه‌ٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن‌ البنا]] رسید و در جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را به‌عنوان عامل یا حامل اندیشه‌ٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یادبرد؛ بی‌آنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه‌ وحدت خلافت اسلامی، نشانه‌هایی از رگه‌های سلفی‌گری در مقام عمل و نظر وجود داشته‌ باشد.<br>درحالی‌که جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژی‌های [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازمان‌دهی و نظام‌سازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را درزمینه‌های تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و به‌طور مشخص مصر، می‌نهاد، واکنش سرکوب‌گرانه‌ حکومت، در کنار شرایط بین‌المللی و منطقه به‌‌ویژه قضیه‌ٔ [[فلسطین]] در زمانه‌ جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت ‌و سوی سیاست‌ورزی و مبارزه‌ سیاسی و سپس مسلحانه با نظام‌های سرکوب‌گر سوق‌ داد. اسلام‌گرایی به‌مثابه ایدئولوژی مبارزه‌ انقلابی، زاده‌ٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه‌ 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانه‌های راه</big> و تفسیر در <big>سایه‌سار قرآن</big>،  او مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهه‌های 50 و 60 میلادی فراهم‌ می‌کردند.<br>مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های [[سید قطب]] بیان‌ شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌ کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار [[سید قطب]] و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌ که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند. گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناخته‌ می‌شوند.
اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانسته‌اند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌ کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده‌ داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بنا شده‌ بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌ داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌ داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌ داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفی‌گری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگه‌های اندیشه‌ جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان‌ دارد؛ امری که بیش از رگه‌های سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به‌‌ واسطه‌ٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن‌ البنا]] رسید و در جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را به‌عنوان عامل یا حامل اندیشه‌ٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یادبرد؛ بی‌آنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه‌ وحدت خلافت اسلامی، نشانه‌هایی از رگه‌های سلفی‌گری در مقام عمل و نظر وجود داشته‌ باشد.<br>درحالی‌که جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژی‌های [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازمان‌دهی و نظام‌سازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را درزمینه‌های تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و به‌طور مشخص مصر، می‌نهاد، واکنش سرکوب‌گرانه‌ حکومت، در کنار شرایط بین‌المللی و منطقه به‌‌ویژه قضیه‌ٔ [[فلسطین]] در زمانه‌ جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت ‌و سوی سیاست‌ورزی و مبارزه‌ سیاسی و سپس مسلحانه با نظام‌های سرکوب‌گر سوق‌ داد. اسلام‌گرایی به‌مثابه ایدئولوژی مبارزه‌ انقلابی، زاده‌ٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه‌ 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانه‌های راه</big> و تفسیر در <big>سایه‌سار قرآن</big>،  او مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهه‌های 50 و 60 میلادی فراهم‌ می‌کردند.<br>مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های [[سید قطب]] بیان‌ شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌ کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار [[سید قطب]] و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌ که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند. گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: حزب النور، به نام «سلفیه حزبیه» شناخته‌ می‌شوند.
 
=== سلفی‌گری در فرانسه ===
=== سلفی‌گری در فرانسه ===


فهم پدیده‌ٔ سلفی‌گری در فرانسه و جایگاه آن، به شناخت زمینه‌های حضور [[اسلام]] در فرانسه و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: <big>تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما</big> می‌گوید، فهم رابطه‌ٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور مسلمانان در فرانسه و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکم‌نشین <big>نربونه</big> یا <big>ناربون</big> امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته‌است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطوره‌ٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده‌ است.
فهم پدیده‌ٔ سلفی‌گری در فرانسه و جایگاه آن، به شناخت زمینه‌های حضور [[اسلام]] در فرانسه و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' می‌گوید، فهم رابطه‌ٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکم‌نشین نربونه یا ناربون امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته‌است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطوره‌ٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده‌ است.


==== بهره‌گیری از اسلام ====
==== بهره‌گیری از اسلام ====
خط ۹۵: خط ۹۶:
   
   
=== زمینه‌ها و علل رشد سلفی‌گری در فرانسه ===
=== زمینه‌ها و علل رشد سلفی‌گری در فرانسه ===
با بررسی موج‌های مهاجرت مسلمانان به [[فرانسه]]، چشم‌اندازی از هویت دینی و سیاسی و اجتماعی مسلمانان در فرانسه به‌دست‌ می‌آید. با توجه به ترکیب جمعیتی و پیشینه‌ تاریخی، می‌توان چنین استنباط‌ کرد که هویت دینی مسلمانان در فرانسه، با جریان سلفی در آن‌سوی مدیترانه، به‌گونه‌ای‌ فکری و هویتی ارتباط‌دارد که با شرایط خاص فرانسه و سیاست‌های مقطعی آن همچون مشارکت در ائتلاف بین‌المللی و جنگ در سرزمین‌های اسلامی- آفریقایی تشدیدمی‌شود. درواقع، زمینه‌های رشد سلفی‌گری در فرانسه را باید در چند عامل جستجوکرد:
با بررسی موج‌های مهاجرت مسلمانان به [[فرانسه]]، چشم‌اندازی از هویت دینی و سیاسی و اجتماعی مسلمانان در فرانسه به‌دست‌ می‌آید. با توجه به ترکیب جمعیتی و پیشینه‌ تاریخی، می‌توان چنین استنباط‌ کرد که هویت دینی مسلمانان در فرانسه، با جریان سلفی در آن‌سوی مدیترانه، به‌گونه‌ای‌ فکری و هویتی ارتباط‌دارد که با شرایط خاص فرانسه و سیاست‌های مقطعی آن همچون مشارکت در ائتلاف بین‌المللی و جنگ در سرزمین‌های اسلامی- آفریقایی تشدیدمی‌شود. درواقع، زمینه‌های رشد سلفی‌گری در فرانسه را باید در چند عامل جستجوکرد:


- گرایش‌های هویت‌خواهی اقلیت مسلمان، میل به تمایز و مقاومت در برابر سلطه‌ فرهنگی و هنجاری سبک زندگی یکسان‌کننده‌ لائیک؛
* گرایش‌های هویت‌خواهی اقلیت مسلمان، میل به تمایز و مقاومت در برابر سلطه‌ فرهنگی و هنجاری سبک زندگی یکسان‌کننده‌ لائیک؛  
* زمینه‌های سیاسی مانند مسئله الجزایر (نبرد استقلال در دهه‌های 50 و60 و رواج ترور نیروهای غیراسلامی و بیگانه و سپس نبرد سلطه‌ اسلام‌گرایان در دهه‌ 90 میلادی؛
* زمینه‌های بین‌المللی بحران در جهان اسلام در [[افغانستان]] و [[عراق]] و شکل‌گیری گروه‌های جهادی با داعیه‌ برپایی شریعت و حکومت اسلامی و جهاد ضد کفار؛


- زمینه‌های سیاسی مانند مسئله الجزایر (نبرد استقلال در دهه‌های 50 و60 و رواج ترور نیروهای غیراسلامی و بیگانه و سپس نبرد سلطه‌ اسلام‌گرایان در دهه‌ 90 میلادی؛
در کنار این عوامل، نقش جریان سلفی سیاسی و تبلیغی را در سرمایه‌گذاری مادی و معنوی در میان مسلمانان فرانسه و در مناطق محروم اطراف شهرهای بزرگ مثل پاریس در سال‌های اخیر نباید نادیده ‌‌گرفت. پاره‌ای از این سرمایه‌گذاری‌ها زیر نظر دولت فرانسه برای اشتغال‌زدایی و محرومیت‌زدایی صورت‌می‌گیرند؛ اما شماری دیگر، زیر نظر داعیان سلفی و در قالب ساخت مساجد و تربیت امامان جماعت انجام‌می‌شوند. سرمایه‌گذاری [[عربستان سعودی]] و [[قطر]] در سال‌های اخیر در این زمینه، قابل‌توجه است. شمار داعیان سلفی درس‌خوانده‌ دانشگاه اسلامی مدینه، یا نسل دوم شاگردان این مدارس، در مقایسه با مدارس سلفی سنتی در [[الجزایر]]، رو به ازدیاد است.
 
- زمینه‌های بین‌المللی بحران در جهان اسلام در [[افغانستان]] و [[عراق]] و شکل‌گیری گروه‌های جهادی با داعیه‌ برپایی شریعت و حکومت اسلامی و جهاد ضد کفار؛


در کنار این عوامل، نقش جریان سلفی سیاسی و تبلیغی را در سرمایه‌گذاری مادی و معنوی در میان مسلمانان فرانسه و در مناطق محروم اطراف شهرهای بزرگ مثل پاریس در سال‌های اخیر نباید نادیده ‌‌گرفت. پاره‌ای از این سرمایه‌گذاری‌ها زیر نظر دولت فرانسه برای اشتغال‌زدایی و محرومیت‌زدایی صورت‌می‌گیرند؛ اما شماری دیگر، زیر نظر داعیان سلفی و در قالب ساخت مساجد و تربیت امامان جماعت انجام‌می‌شوند. سرمایه‌گذاری [[عربستان سعودی]] و [[قطر]] در سال‌های اخیر در این زمینه، قابل‌توجه است. شمار داعیان سلفی درس‌خوانده‌ دانشگاه اسلامی مدینه، یا نسل دوم شاگردان این مدارس، در مقایسه با مدارس سلفی سنتی در [[الجزایر]]، رو به ازدیاد است.
به نظر '''«سمیرامقر»'''، وضعیت اجتماعی جوانان مسلمانان در اروپا و فرانسه، برای پذیرش دعوت سلفی آماده است؛ چراکه در این دعوت، پیامی نهفته است که برای جوانان محلات فقیرنشین پاریس و حومه که در جستجوی معنای زندگی هستند، دلنشین است و به نیازهای زمینی‌شان پاسخ‌ می‌دهد. فردگرایی قوی دعوت سلفی، با خواست‌های این جهانی این جوانان همسویی‌دارد. به‌بیان‌دیگر، سلفیت، معنویتی است که در آن جنبه‌های مادی و فردی نسل جوان غرق در محرومیت، پاس‌داشته‌می‌شوند. در این تفکر، جماعت یا جامعه نیست که اهمیت‌دارد؛ این فرد است که مرکز معنایی زندگی و دریافت‌کننده‌ فهم دینی متناسب با سیره‌ٔ سلف است. رستگاری و نجات فردی در آن، بر طرح‌های سیاسی و اجتماعی نجات جمعی و اجتماعی اولویت‌دارد. ازسوی‌دیگر، سلفی‌گری با روح مصرف‌گرای غربی، به‌طور ذاتی مخالفت‌ ندارد. تاجایی‌ که اخلاق اسلامی و روح تعالیم اسلام رعایت‌ شود، استفاده از مظاهر دنیوی مانند پوشیدن کفش‌های نایک، داشتن رایانه خوب و خانه‌ زیبا، ممنوع نیست. البته، نقش شبکه‌های ماهواره‌ای سلفی و ادبیات مکتوب گسترده‌ای را که به‌طور عمده ازسوی عالمان سلفی در عربستان سعودی پخش‌ می‌شوند و پای خود را به خانه‌ها و خانواده‌های اروپایی بازکرده‌اند، در رشد سلفی‌گری نباید نادیده گرفت.


به نظر <big>«سمیرامقر»</big>، وضعیت اجتماعی جوانان مسلمانان در اروپا و فرانسه، برای پذیرش دعوت سلفی آماده است؛ چراکه در این دعوت، پیامی نهفته است که برای جوانان محلات فقیرنشین پاریس و حومه که در جستجوی معنای زندگی هستند، دلنشین است و به نیازهای زمینی‌شان پاسخ‌ می‌دهد. فردگرایی قوی دعوت سلفی، با خواست‌های این جهانی این جوانان همسویی‌دارد. به‌بیان‌دیگر، سلفیت، معنویتی است که در آن جنبه‌های مادی و فردی نسل جوان غرق در محرومیت، پاس‌داشته‌می‌شوند. در این تفکر، جماعت یا جامعه نیست که اهمیت‌دارد؛ این فرد است که مرکز معنایی زندگی و دریافت‌کننده‌ فهم دینی متناسب با <big>سیره‌ٔ سلف</big> است. رستگاری و نجات فردی در آن، بر طرح‌های سیاسی و اجتماعی نجات جمعی و اجتماعی اولویت‌دارد. ازسوی‌دیگر، سلفی‌گری با روح مصرف‌گرای غربی، به‌طور ذاتی مخالفت‌ ندارد. تاجایی‌ که اخلاق اسلامی و روح تعالیم اسلام رعایت‌ شود، استفاده از مظاهر دنیوی مانند پوشیدن کفش‌های نایک، داشتن رایانه خوب و خانه‌ زیبا، ممنوع نیست. البته، نقش شبکه‌های ماهواره‌ای سلفی و ادبیات مکتوب گسترده‌ای را که به‌طور عمده ازسوی عالمان سلفی در عربستان سعودی پخش‌ می‌شوند و پای خود را به خانه‌ها و خانواده‌های اروپایی بازکرده‌اند، در رشد سلفی‌گری نباید نادیده گرفت.
'''«مالک شبل»''' در حاشیه‌ تظاهرات ضدآمریکایی سلفی در پاریس (در برابر سفارت آمریکا در سپتامبر 2009) معتقد‌است که «جریان سلفی سیاسی براساس انحراف شدید فکری و دست‌کاری روانی و ایدئولوژیک شکل‌گرفته‌است و می‌کوشد با برانگیختن احساس گناه در میان جوانان، آنان را ضد دولت فرانسه بشوراند و با اظهارات دروغ، مردم ساده‌دل را به تظاهرات بکشاند تا خود را نیرومند جلوه‌دهد. به نظر شبل، سلفیان با سوءاستفاده از شرایط ناپایدار اقتصادی جوانان مسلمان حومه‌نشین، چنین القا می‌کنند که آنها هرگز یک فرانسوی با حقوق برابر با دیگر فرانسویان نخواهندشد؛ پس، بهتر است تا به اسلام سلفی بازگردند. سخت‌کوشی سلفیان در دعوت و استفاده از ابزارهایی همچون وعظ، مسجد، دروس اسلامی، مجله‌ها و همایش‌های دینی در کنار شیوه‌ رفتاری و پوششی و نیز القای حس گناه، در پیشبرد سلفی‌گری، مؤثر بوده‌است.» وی همچنین، نقش ایدئولوژی وهابی سعودی را در گسترش اندیشه‌ سلفی، از طریق پرداخت‌های مالی و ساخت مسجد و تربیت امامان، برجسته‌ می‌کند و معتقد است که «نظام‌های دموکراتیک در جنگ معرفتی و مهار ایدئولوژی‌های فرقه‌گرا، عقب‌ مانده‌اند؛ ایدئولوژی‌هایی که بیش از همه به مسلمانان آسیب‌رسانده‌اند و رابطه‌ٔ آنان با دیگران را آلوده‌کرده‌اند».


<big>«مالک شبل»</big> در حاشیه‌ تظاهرات ضدآمریکایی سلفی در پاریس (در برابر سفارت آمریکا در سپتامبر 2009) معتقد‌است که «جریان سلفی سیاسی براساس انحراف شدید فکری و دست‌کاری روانی و ایدئولوژیک شکل‌گرفته‌است و می‌کوشد با برانگیختن احساس گناه در میان جوانان، آنان را ضد دولت فرانسه بشوراند و با اظهارات دروغ، مردم ساده‌دل را به تظاهرات بکشاند تا خود را نیرومند جلوه‌دهد. به نظر شبل، سلفیان با سوءاستفاده از شرایط ناپایدار اقتصادی جوانان مسلمان حومه‌نشین، چنین القا می‌کنند که آنها هرگز یک فرانسوی با حقوق برابر با دیگر فرانسویان نخواهندشد؛ پس، بهتر است تا به اسلام سلفی بازگردند. سخت‌کوشی سلفیان در دعوت و استفاده از ابزارهایی همچون وعظ، مسجد، دروس اسلامی، مجله‌ها و همایش‌های دینی در کنار شیوه‌ رفتاری و پوششی و نیز القای حس گناه، در پیشبرد سلفی‌گری، مؤثر بوده‌است.» وی همچنین، نقش ایدئولوژی وهابی سعودی را در گسترش اندیشه‌ سلفی، از طریق پرداخت‌های مالی و ساخت مسجد و تربیت امامان، برجسته‌ می‌کند و معتقد است که «نظام‌های دموکراتیک در جنگ معرفتی و مهار ایدئولوژی‌های فرقه‌گرا، عقب‌ مانده‌اند؛ ایدئولوژی‌هایی که بیش از همه به مسلمانان آسیب‌رسانده‌اند و رابطه‌ٔ آنان با دیگران را آلوده‌کرده‌اند».
=== مساجد و امامان جماعت سلفی در فرانسه ===
=== مساجد و امامان جماعت سلفی در فرانسه ===
==== مساجد سلفی در فرانسه ====
==== مساجد سلفی در فرانسه ====
زندگی دینی مسلمانان در فرانسه، بر گِرد مساجد شکل‌می‌گیرد. درصد زیادی از مسلمانان غیرعامل یا جذب‌شده در ‌هاضمه‌ فرهنگی - اجتماعی فرانسوی، از این قاعده مستثنا هستند. میزانی قابل‌ توجه از مسلمانان نیز به اسلامی فردی و غیرمسجدی یا فصلی با بروزهای مقطعی مانند [[ماه مبارک رمضان]] معتقدند. باوجوداین، درصد مسلمانان عامل به دین در برداشت سُنی، که در آن مشارکت در نماز جمعه و عیدین از سنت است، بیش از درصد عاملان به دیانت مسیحی است. بنابراین، فهم پدیده‌ سلفی‌گری در فرانسه، مستلزم فهم ساختار [[مسجد]] به‌عنوان محور اسلام در فرانسه است. این واقعیت، در سال 2005 میلادی و در زمان تأسیس «شورای فرانسوی آیین اسلام» نیز لحاظ‌ شده‌است؛ چراکه انتخابات این شورا، نه براساس رأی شهروندان مسلمان، که براساس مساجد مسلمانان و مکان‌های عبادی آنان سامان ‌داده‌شده‌است. ضریبی از مساحت مسجد و شمار نمازگزاران، در وزن رأی مساجد برای ریاست شورا درنظر گرفته‌ شده‌ است. در دوره‌های گذشتهٔ این شورا، سلفیان نماینده‌ای در آن نداشته‌اند.
زندگی دینی مسلمانان در فرانسه، بر گِرد مساجد شکل‌می‌گیرد. درصد زیادی از مسلمانان غیرعامل یا جذب‌شده در ‌هاضمه‌ فرهنگی - اجتماعی فرانسوی، از این قاعده مستثنا هستند. میزانی قابل‌ توجه از مسلمانان نیز به اسلامی فردی و غیرمسجدی یا فصلی با بروزهای مقطعی مانند [[ماه مبارک رمضان]] معتقدند. باوجوداین، درصد مسلمانان عامل به دین در برداشت سُنی، که در آن مشارکت در نماز جمعه و عیدین از سنت است، بیش از درصد عاملان به دیانت مسیحی است. بنابراین، فهم پدیده‌ سلفی‌گری در فرانسه، مستلزم فهم ساختار [[مسجد]] به‌عنوان محور اسلام در فرانسه است. این واقعیت، در سال 2005 میلادی و در زمان تأسیس «شورای فرانسوی آیین اسلام» نیز لحاظ‌ شده‌است؛ چراکه انتخابات این شورا، نه براساس رأی شهروندان مسلمان، که براساس مساجد مسلمانان و مکان‌های عبادی آنان سامان ‌داده‌شده‌است. ضریبی از مساحت مسجد و شمار نمازگزاران، در وزن رأی مساجد برای ریاست شورا درنظر گرفته‌ شده‌ است. در دوره‌های گذشتهٔ این شورا، سلفیان نماینده‌ای در آن نداشته‌اند.


خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
==== امامان جماعت سلفی ====
==== امامان جماعت سلفی ====


به‌صورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمی‌طلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشته‌اند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشته‌ای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردم‌داری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقل‌هایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیده‌اند. شماری قابل‌ توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای الجزایر، تونس، مغرب، نیجریه، موریتانی، سنگال و ترکیه به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه می‌آیند. این امامان، وظیفه‌ تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه‌ مرجع را فراهم‌ می‌کنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و فرهنگ فرانسه و مسائل و مشکلات جامعه‌ مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن می‌انجامد. دامن‌زدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سال‌های گذشته، حساس‌شدن مقطعی گروه‌های <sub>راست افراطی</sub> در فرانسه و استفاده‌ ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاه‌مدت خود از طریق تبلیغات اسلام‌هراسانه، سبب شده‌ است؛ تبلیغاتی که در مسئله نماز خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرارشده‌ است.
به‌صورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمی‌طلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشته‌اند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشته‌ای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردم‌داری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقل‌هایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیده‌اند. شماری قابل‌ توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای الجزایر، تونس، مغرب، نیجریه، موریتانی، سنگال و ترکیه به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه می‌آیند. این امامان، وظیفه‌ تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه‌ مرجع را فراهم‌ می‌کنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و فرهنگ فرانسه و مسائل و مشکلات جامعه‌ مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن می‌انجامد. دامن‌زدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سال‌های گذشته، حساس‌شدن مقطعی گروه‌های راست افراطی در فرانسه و استفاده‌ ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاه‌مدت خود از طریق تبلیغات اسلام‌هراسانه، سبب شده‌ است؛ تبلیغاتی که در مسئله نماز خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرارشده‌ است.


با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دوره‌های آموزشی با اعطای دیپلم رسمی به‌عمل‌نیامد. قرار بود مسجد پاریس با همراهی دانشگاه سوربن، دوره‌هایی دوساله را برای تربیت امام‌جماعت طراحی‌کنند که ضمن آشنایی داوطلبان با زبان، فرهنگ و تاریخ فرانسه، آموزش‌های مدنی را نیز در باب <big>«لائیسیته»</big> فرابگیرند؛ اما این طرح به‌ مرور کنار گذاشته‌ شد چرا که این امر از سوی مسلمانان، دخالت در امر دینی و به‌تعبیری، نقض اصل لائیسیته محسوب‌ می‌شد. در این میان، «معهدالغزالی» (دانشکده‌ای وابسته به مؤسسه‌ اسلامی مسجد پاریس) که تاریخی به درازی مسجد پاریس دارد، در برنامه‌ای پاره‌‌وقت، به آموزش امامان مرد و زن با تمرکز بر آموزش‌های قرآنی و تفسیری و تدریس ادبیات عرب، تاریخ و حدیث و فقه، وظیفه تربیت امامان بومی از میان مسلمانان مهاجر نسل دوم و تازه‌مسلمانان را برعهده‌گرفته است. با توجه به نیاز مساجد موجود به امام و عدم کفایت فارغ‌التحصیلان معهدالغزالی، مؤسساتی دیگر با هزینه دولت‌های عربستان و کویت راه‌اندازی‌‌شده‌اند، که در این زمینه فعالیت‌ می‌کنند. باوجوداین، جریان دعوت از امامان الجزایری و تربیت‌شدگان دانشگاه اسلامی مکه و مدینه، فعال است؛ و به همین جهت، بیشتر امامان سلفی فرانسه یا برآمده از این دو جریان یا شاگردان نسل دوم رجال دینی سلفی‌اند.
با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دوره‌های آموزشی با اعطای دیپلم رسمی به‌عمل‌نیامد. قرار بود مسجد پاریس با همراهی دانشگاه سوربن، دوره‌هایی دوساله را برای تربیت امام‌جماعت طراحی‌کنند که ضمن آشنایی داوطلبان با زبان، فرهنگ و تاریخ فرانسه، آموزش‌های مدنی را نیز در باب «لائیسیته» فرابگیرند؛ اما این طرح به‌ مرور کنار گذاشته‌ شد چرا که این امر از سوی مسلمانان، دخالت در امر دینی و به‌تعبیری، نقض اصل لائیسیته محسوب‌ می‌شد. در این میان، «معهدالغزالی» (دانشکده‌ای وابسته به مؤسسه‌ اسلامی مسجد پاریس) که تاریخی به درازی مسجد پاریس دارد، در برنامه‌ای پاره‌‌وقت، به آموزش امامان مرد و زن با تمرکز بر آموزش‌های قرآنی و تفسیری و تدریس ادبیات عرب، تاریخ و حدیث و فقه، وظیفه تربیت امامان بومی از میان مسلمانان مهاجر نسل دوم و تازه‌مسلمانان را برعهده‌گرفته است. با توجه به نیاز مساجد موجود به امام و عدم کفایت فارغ‌التحصیلان معهدالغزالی، مؤسساتی دیگر با هزینه دولت‌های عربستان و کویت راه‌اندازی‌‌شده‌اند، که در این زمینه فعالیت‌ می‌کنند. باوجوداین، جریان دعوت از امامان الجزایری و تربیت‌شدگان دانشگاه اسلامی مکه و مدینه، فعال است؛ و به همین جهت، بیشتر امامان سلفی فرانسه یا برآمده از این دو جریان یا شاگردان نسل دوم رجال دینی سلفی‌اند.


====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه ====  
====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه ====  
از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنی‌بر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. باوجوداین، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب ازسوی خود آنان یا اداره‌ٔ پلیس درخصوص تجمع‌های این افراد تهیه‌ می‌شود. پژوهش امقر در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه <big>«12000 تا 15000»</big> نفر برآوردکرده‌است که یک‌ سوم این افراد از میان مسیحیان (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به اسلام گرویده‌اند؛ یک‌ چهارم تا یک‌ سوم از تازه‌ مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمین‌های ماوراء بحار (مجمع‌الجزایر آنتیی) یا سرزمین‌های فرانسوی‌ زبان مستعمره‌ سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند.
از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنی‌بر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. باوجوداین، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب ازسوی خود آنان یا اداره‌ٔ پلیس درخصوص تجمع‌های این افراد تهیه‌ می‌شود. پژوهش امقر در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه «12000 تا 15000» نفر برآوردکرده‌است که یک‌ سوم این افراد از میان مسیحیان (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به اسلام گرویده‌اند؛ یک‌ چهارم تا یک‌ سوم از تازه‌ مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمین‌های ماوراء بحار (مجمع‌الجزایر آنتیی) یا سرزمین‌های فرانسوی‌ زبان مستعمره‌ سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند.


== نقش سلفی‌گری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه ==
== نقش سلفی‌گری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه ==
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
به گفته‌ٔ «سمیرامقر»، سلفی‌گری، خود را بر گونه‌های دیگر اسلام سنتی ریشه‌دوانده در فرانسه تحمیل‌کرده و گوی سبقت را از آنان ربوده‌است. از ویژگی‌های سلفی‌گری، توانایی درنوردیدن مرزهای اجتماعی، طبیعی و خانوادگی است و توانسته‌است در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها، شبکه‌ خود را گسترش‌ داده، از میان خانواده‌های ترک، کوموری و اهل گینه یا مالی، با تمام تفاوت‌های فرهنگی و خانوادگی، افرادی را جذب‌ کند. بدین‌ترتیب، اسلام سنتی در برابر اسلام سلفی در فرانسه جامانده‌است و نمایندگان آن از انتظارهای نسل جدید فاصله‌گرفته‌اند؛ نسلی که درپی اسلامی‌کردن مجدد مناسبات اجتماعی است و هنجارهای ارزشی روشنی را طلب‌ می‌کند و آن را نه در «[[اخوان‌المسلمین]]» و نه در «نهضت تبلیغ» که در سلفی‌گری می‌یابد. اسلام سنتی در فرانسه در حال گذار به پیری است و حال آنکه سلفی‌گری، جنبشی جوان است.
به گفته‌ٔ «سمیرامقر»، سلفی‌گری، خود را بر گونه‌های دیگر اسلام سنتی ریشه‌دوانده در فرانسه تحمیل‌کرده و گوی سبقت را از آنان ربوده‌است. از ویژگی‌های سلفی‌گری، توانایی درنوردیدن مرزهای اجتماعی، طبیعی و خانوادگی است و توانسته‌است در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها، شبکه‌ خود را گسترش‌ داده، از میان خانواده‌های ترک، کوموری و اهل گینه یا مالی، با تمام تفاوت‌های فرهنگی و خانوادگی، افرادی را جذب‌ کند. بدین‌ترتیب، اسلام سنتی در برابر اسلام سلفی در فرانسه جامانده‌است و نمایندگان آن از انتظارهای نسل جدید فاصله‌گرفته‌اند؛ نسلی که درپی اسلامی‌کردن مجدد مناسبات اجتماعی است و هنجارهای ارزشی روشنی را طلب‌ می‌کند و آن را نه در «[[اخوان‌المسلمین]]» و نه در «نهضت تبلیغ» که در سلفی‌گری می‌یابد. اسلام سنتی در فرانسه در حال گذار به پیری است و حال آنکه سلفی‌گری، جنبشی جوان است.


سلفی‌گری، رابطه‌ خود با اجتماع و برداشت خود از فرایند جذب و هضم در جامعه‌ٔ غربی را براساس قرائتی انتقادی و گاه بسیار خشن از جامعه و مناسبات آن تعریف‌ کرده‌است. منطق آنان بیش از آنکه به عمل مستقیم و عمل‌گرایی سیاسی، نزدیک باشد، در چهارچوب منطق اعتراض نمادین، قابل‌فهم است. سلفی‌گری اندیشه‌ها و تصاویری ساده و بسیط به باورمندان خود ارائه‌می‌کند که متضمن نگاهی نخبگانی و استعلایی به دیگران و جهان است و آنان را برگزیدگانی دارای رسالت ویژه جلوه‌می‌دهد. جماعت سلفی در برابر رسالتی که به فرد سلفی می‌دهد، ضمانت‌هایی را مانند شیوه پوشش، شکل خانواده و روابط خانوادگی می‌طلبد که به نظارت گروه بر زندگی فردی و خانوادگی می‌انجامد. از این حیث، سلفی‌گری به مرزهای فرقه‌ای نزدیک می‌شود؛ تاجایی‌ که علمای سلفی عربستان سعودی از جماعت سلفی فرانسوی خواسته‌اند تا در برابر مسلمانان غیرسلفی و غیرمسلمانان فرانسوی، نرمش و انعطافی بیشتر از خود نشان‌دهند تا به چهره‌ اجتماعی جریان سلفی آسیبی‌ نرسد. این رویکرد، به گشایش بیشتر و منطق خروج از فرقه‌گرایی موجود کمک‌ می‌کند؛ یعنی، بی‌آنکه منطق و نظریه‌ سلفی، دستخوش تغییری شود، شماری از مؤمنان سلفی به اندیشه‌ چاره‌جویی و یافتن راه‌هایی میانی، بین رفتار سلفی و عرف عامه‌ مسلمانان در فرانسه و عرف اجتماعی فرانسویان روی‌می‌آورند و براساس مرزهای سیال و عرفی تازه، خود را با جامعه تطبیق‌می‌دهند. بر این اساس، دیگر مرزی وجودندارد که نتوان از آن گذشت؛ برای نمونه، پیدایش مد سلفی می‌تواند از این منظر، فهمیده و تحلیل‌شود. چنین تحولی به خروج از منطق فرقه‌گرایی و البته شناورشدن مرزهای فرقه می‌انجامد و تصویر بسته و متصلب از اسلام سنتی و سلفی را دگرگون‌ می‌کند.<br>
سلفی‌گری، رابطه‌ خود با اجتماع و برداشت خود از فرایند جذب و هضم در جامعه‌ٔ غربی را براساس قرائتی انتقادی و گاه بسیار خشن از جامعه و مناسبات آن تعریف‌ کرده‌است. منطق آنان بیش از آنکه به عمل مستقیم و عمل‌گرایی سیاسی، نزدیک باشد، در چهارچوب منطق اعتراض نمادین، قابل‌فهم است. سلفی‌گری اندیشه‌ها و تصاویری ساده و بسیط به باورمندان خود ارائه‌می‌کند که متضمن نگاهی نخبگانی و استعلایی به دیگران و جهان است و آنان را برگزیدگانی دارای رسالت ویژه جلوه‌می‌دهد. جماعت سلفی در برابر رسالتی که به فرد سلفی می‌دهد، ضمانت‌هایی را مانند شیوه پوشش، شکل خانواده و روابط خانوادگی می‌طلبد که به نظارت گروه بر زندگی فردی و خانوادگی می‌انجامد. از این حیث، سلفی‌گری به مرزهای فرقه‌ای نزدیک می‌شود؛ تاجایی‌ که علمای سلفی عربستان سعودی از جماعت سلفی فرانسوی خواسته‌اند تا در برابر مسلمانان غیرسلفی و غیرمسلمانان فرانسوی، نرمش و انعطافی بیشتر از خود نشان‌دهند تا به چهره‌ اجتماعی جریان سلفی آسیبی‌ نرسد. این رویکرد، به گشایش بیشتر و منطق خروج از فرقه‌گرایی موجود کمک‌ می‌کند؛ یعنی، بی‌آنکه منطق و نظریه‌ سلفی، دستخوش تغییری شود، شماری از مؤمنان سلفی به اندیشه‌ چاره‌جویی و یافتن راه‌هایی میانی، بین رفتار سلفی و عرف عامه‌ مسلمانان در فرانسه و عرف اجتماعی فرانسویان روی‌می‌آورند و براساس مرزهای سیال و عرفی تازه، خود را با جامعه تطبیق‌می‌دهند. بر این اساس، دیگر مرزی وجودندارد که نتوان از آن گذشت؛ برای نمونه، پیدایش مد سلفی می‌تواند از این منظر، فهمیده و تحلیل‌شود. چنین تحولی به خروج از منطق فرقه‌گرایی و البته شناورشدن مرزهای فرقه می‌انجامد و تصویر بسته و متصلب از اسلام سنتی و سلفی را دگرگون‌ می‌کند.


<big>«فرهاد خسرو خاور»</big> جامعه‌شناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفی‌گری، جریانی به‌شدت سنت‌گراست که به تفسیر صریح و ظاهری قرآن و بازگشت به اسلام ناب و متصلب سال‌های آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیه‌دار گسست کامل با جامعه‌ اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروب‌های الکلی و کشیدن سیگار را رد می‌کنند. سلفی‌ها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال‌ هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاری‌اند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی‌می‌آورند. به نظر وی، سلفی‌گری، شکلی از فرقه‌گرایی نواست که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغول‌شدن با انزوا و انعزال را فراهم‌ می‌کند».
'''«فرهاد خسرو خاور»''' جامعه‌شناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفی‌گری، جریانی به‌شدت سنت‌گراست که به تفسیر صریح و ظاهری قرآن و بازگشت به اسلام ناب و متصلب سال‌های آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیه‌دار گسست کامل با جامعه‌ اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروب‌های الکلی و کشیدن سیگار را رد می‌کنند. سلفی‌ها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال‌ هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاری‌اند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی‌می‌آورند. به نظر وی، سلفی‌گری، شکلی از فرقه‌گرایی نواست که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغول‌شدن با انزوا و انعزال را فراهم‌ می‌کند».
== اشکال سلفی‌گری در فرانسه ==
== اشکال سلفی‌گری در فرانسه ==


<big>«سمیرامقر»</big> سه نوع سلفی‌گری را در فرانسه متمایز می‌کند: سلفی‌گری هویتی، سیاسی و انقلابی؛  
'''«سمیرامقر»''' سه نوع سلفی‌گری را در فرانسه متمایز می‌کند: سلفی‌گری هویتی، سیاسی و انقلابی؛  
=== سلفی‌گری هویتی (تنزه‌طلب) ===  
=== سلفی‌گری هویتی (تنزه‌طلب) ===  


به نظر '''''«امقر»'''''، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی درپی اسلام ناب و بی‌پیرایه و با دغدغه‌ٔ بازگشت به آموزه‌های صدر اسلام، به سلفی‌گری تنزه‌طلب روی‌ آورده‌اند. این جریان، بدنه‌ اصلی سلفی‌گری را شکل‌ می‌دهد و در دوشاخه‌ٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی به‌صورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسی‌اش، بیشتر از آن انتقادشده‌ است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی‌ می‌کند. برای نمونه، این شاخه از سلفی‌گری، که به رژیم [[عربستان سعودی]] نزدیک است، عملیات حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی را در یازدهم سپتامر 2001 م، محکوم‌ کرد.
به نظر '''''«امقر»'''''، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی درپی اسلام ناب و بی‌پیرایه و با دغدغه‌ٔ بازگشت به آموزه‌های صدر اسلام، به سلفی‌گری تنزه‌طلب روی‌ آورده‌اند. این جریان، بدنه‌ اصلی سلفی‌گری را شکل‌ می‌دهد و در دوشاخه‌ٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی به‌صورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسی‌اش، بیشتر از آن انتقادشده‌ است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی‌ می‌کند. برای نمونه، این شاخه از سلفی‌گری، که به رژیم [[عربستان سعودی]] نزدیک است، عملیات حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی را در یازدهم سپتامر 2001 م، محکوم‌ کرد.


<big>'''«دومینیک توما»'''</big> معتقد است که سلفیان سنت‌گرا و محافظه‌کار با بی‌علاقگی به امر سیاسی، اسلامی‌سازی جامعه را از پایین (بدنه‌ اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سخت‌گیرانه مدنظر دارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که می‌خواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام‌ کنند.
'''«دومینیک توما»''' معتقد است که سلفیان سنت‌گرا و محافظه‌کار با بی‌علاقگی به امر سیاسی، اسلامی‌سازی جامعه را از پایین (بدنه‌ اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سخت‌گیرانه مدنظر دارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که می‌خواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام‌ کنند.
=== سلفی‌گری سیاسی ===
=== سلفی‌گری سیاسی ===


خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:


=== سلفی‌گری انقلابی (جهادی) ===  
=== سلفی‌گری انقلابی (جهادی) ===  
به گفته‌ «امقر»، سلفیان انقلابی به کاربست خشونت مسلحانه به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دینی اعتقاددارند. آنان جهاد را واجبی دینی می‌دانند و تمایزی میان محدوده‌ جغرافیایی آن در کشورهای اسلامی و غربی، قایل نیستند؛ این گروه، بسیار کم‌شمارند.
به گفته‌ «امقر»، سلفیان انقلابی به کاربست خشونت مسلحانه به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دینی اعتقاددارند. آنان جهاد را واجبی دینی می‌دانند و تمایزی میان محدوده‌ جغرافیایی آن در کشورهای اسلامی و غربی، قایل نیستند؛ این گروه، بسیار کم‌شمارند.


خط ۱۵۹: خط ۱۵۸:


== نتیجه‌گیری ==
== نتیجه‌گیری ==
گرایش سلفی در فرانسه، بخشی از جریان سلفی کلی در جهان اسلام است. سه طیف عمده‌ سلفی سنت‌گرا، سیاسی و جهادی در درون این جریان فعال‌اند. شمار سلفیان در فرانسه بین دوازده تا پانزده‌هزار نفر برآورد شده‌ است. بیشترین گرایش سلفی، از آنِ جریان سلفی سنت‌گراست که به امر تبلیغ دین و دعوت اهتمام‌ دارد و مساجد کم‌شمار سلفی، مرکز آن هستند. با وجود این، بیشترین پوشش رسانه‌ای، از آن سلفیان جهادی است که گروهی اندک (متشکل از چند صد نفر) هستند ولی سازمان‌یافته‌تر عمل‌می‌کنند. در نهایت، با در نظرگرفتن جمعیت [[اهل‌سنت]] موجود در [[ایران]]، مطالعه و تحلیل فرایندهای تبدیل گروه‌هایی از مسلمانان مسالمت‌جو به عناصری رادیکال و خشونت‌ طلب در جوامع مختلف، ضرورتی اساسی پیدا می‌کند و پژوهش‌هایی از این دست‌ می‌توانند سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان کشور ما را نیز در شناخت عوامل متعدد شکل‌گیری چنین فرایندی و دستیابی به راهکارهایی اساسی برای پیشگیری از وقوع وضعیت‌های نامطلوب در این زمینه یاری‌ کنند.
گرایش سلفی در فرانسه، بخشی از جریان سلفی کلی در جهان اسلام است. سه طیف عمده‌ سلفی سنت‌گرا، سیاسی و جهادی در درون این جریان فعال‌اند. شمار سلفیان در فرانسه بین دوازده تا پانزده‌هزار نفر برآورد شده‌ است. بیشترین گرایش سلفی، از آنِ جریان سلفی سنت‌گراست که به امر تبلیغ دین و دعوت اهتمام‌ دارد و مساجد کم‌شمار سلفی، مرکز آن هستند. با وجود این، بیشترین پوشش رسانه‌ای، از آن سلفیان جهادی است که گروهی اندک (متشکل از چند صد نفر) هستند ولی سازمان‌یافته‌تر عمل‌می‌کنند. در نهایت، با در نظرگرفتن جمعیت [[اهل‌سنت]] موجود در [[ایران]]، مطالعه و تحلیل فرایندهای تبدیل گروه‌هایی از مسلمانان مسالمت‌جو به عناصری رادیکال و خشونت‌ طلب در جوامع مختلف، ضرورتی اساسی پیدا می‌کند و پژوهش‌هایی از این دست‌ می‌توانند سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان کشور ما را نیز در شناخت عوامل متعدد شکل‌گیری چنین فرایندی و دستیابی به راهکارهایی اساسی برای پیشگیری از وقوع وضعیت‌های نامطلوب در این زمینه یاری‌ کنند.