صفریه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - ' بنا بر این' به ' بنابراین')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۹: خط ۹:
۲.عده ای معتقدند که گناهانی که اسم خاص دارد و برای آن حد خاصی تعیین شده، ارتکابش موجب [[کفر]] و [[شرک]] نمی‌شود. مانند زنا، دزدی، قتل و... ولی موجب خروج از [[ایمان]] می‌شود، اما اگر گناهی حد مخصوص نداشته باشد، ارتکابش موجب کفر می‌شود، مانند ترک نماز و روزه.  
۲.عده ای معتقدند که گناهانی که اسم خاص دارد و برای آن حد خاصی تعیین شده، ارتکابش موجب [[کفر]] و [[شرک]] نمی‌شود. مانند زنا، دزدی، قتل و... ولی موجب خروج از [[ایمان]] می‌شود، اما اگر گناهی حد مخصوص نداشته باشد، ارتکابش موجب کفر می‌شود، مانند ترک نماز و روزه.  
۳. عده‌ای معتقدند در صورتی که گناه کار را نزد قاضی ببرند و حد بخورد، می‌توان او را محکوم به کفر کرد.  
۳. عده‌ای معتقدند در صورتی که گناه کار را نزد قاضی ببرند و حد بخورد، می‌توان او را محکوم به کفر کرد.  
از دیگر اعتقادات این فرقه این است که معتقد به کفر خوارجی که قیام نمی‌کردند، نبودند و تقیه را در عمل جایز نمی‌دانستند، هر چند که تقیه را در زبان جایز می‌دانستند. آنها کشتن مخالفین خود را جایز می‌شمردند؛ زیرا خوارج مخالفین خود را محکوم به کفر می‌کردند، اما کشتن اطفال و زنان مخالف را جایز نمی‌دانستند. با این حال نقل شده است که صفریه کشتار و اسارت زنان را جایز می‌دانستند. <ref>نویری شهاب‌الدین، نهایة الارب فی فنون الادب، ج۲۴، ص۶۴.</ref> البته به به قول [[عبدالقاهر بغدادى|عبدالقاهر بغدادی]] صفریه گفتارشان چون ازارقه است و گناه کاران را مشرک می‌دانند، ولی در کشتن کودکان و زنان مخالف خود هم عقیده نیستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 302 با ویرایش و اصلاح در عبارات</ref>
از دیگر اعتقادات این فرقه این است که معتقد به کفر خوارجی که قیام نمی‌کردند، نبودند و تقیه را در عمل جایز نمی‌دانستند، هر چند که تقیه را در زبان جایز می‌دانستند. آنها کشتن مخالفین خود را جایز می‌شمردند؛ زیرا خوارج مخالفین خود را محکوم به کفر می‌کردند، اما کشتن اطفال و زنان مخالف را جایز نمی‌دانستند. با این حال نقل شده است که صفریه کشتار و اسارت زنان را جایز می‌دانستند. <ref>نویری شهاب‌الدین، نهایة الارب فی فنون الادب، ج۲۴، ص۶۴.</ref> البته به به قول [[عبدالقاهر بغدادی|عبدالقاهر بغدادی]] صفریه گفتارشان چون ازارقه است و گناه کاران را مشرک می‌دانند، ولی در کشتن کودکان و زنان مخالف خود هم عقیده نیستند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 302 با ویرایش و اصلاح در عبارات</ref>
زیاد، اطاعت از [[شیطان]] را کفر واقعی می‌پنداشت؛ اما کفر به نعمت را کفر واقعی نمی‌دانست. باید توجه داشت که خوارج به طورکلی ملاک ایمان را در پذیرش عقائد خویش می‌دانستند. بنابراین، افرادی را که از خوارج نباشند، کافر می‌پنداشتند.  
زیاد، اطاعت از [[شیطان]] را کفر واقعی می‌پنداشت؛ اما کفر به نعمت را کفر واقعی نمی‌دانست. باید توجه داشت که خوارج به طورکلی ملاک ایمان را در پذیرش عقائد خویش می‌دانستند. بنابراین، افرادی را که از خوارج نباشند، کافر می‌پنداشتند.  


Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش