نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تکفیری در زمینه توسل به اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - ' جریانها' به ' جریان‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
خط ۴۱: خط ۴۱:
‌قسم اول:‌ مستقیما از پیامبر در خواست شود که دعای او را مستجاب کند. شکی نیست که چنین روشی مشروع نخواهد بود.
‌قسم اول:‌ مستقیما از پیامبر در خواست شود که دعای او را مستجاب کند. شکی نیست که چنین روشی مشروع نخواهد بود.


قسم دوم:‌ طلب و خواسته از اولیای الهی بدین گونه باشد که در کنار مزارشان از آن‌ها بخواهد که برای او دعا کند چون او را مقرب درگاه الهی می داند.
قسم دوم:‌ طلب و خواسته از اولیای الهی بدین گونه باشد که در کنار مزارشان از آنها بخواهد که برای او دعا کند چون او را مقرب درگاه الهی می داند.
باید گفت این نوع هم مشروع نیست چون نظیر عملی است که مشرکین نسبت به بتهای خویش اعمال می کردند که «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی».<ref>همان ج 27ص 71</ref>  
باید گفت این نوع هم مشروع نیست چون نظیر عملی است که مشرکین نسبت به بتهای خویش اعمال می کردند که «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی».<ref>همان ج 27ص 71</ref>  


خط ۵۷: خط ۵۷:
    
    
ص- منع تقرب به خداوند از طریق اموات:‌
ص- منع تقرب به خداوند از طریق اموات:‌
ابن تیمیه تقرب بخداوند را از طریق اولیای الهی که وفات یافته اند جائز نمی داندچون تقرب بخداوند لازم است از طریق تبعیت نمودن از روش و دستورات انبیاء‌و اولیای الهی صورت گیرد بنابر‌این دعا خواندن نزد قبور آنان و استغاثه به آنان و طلب دعا از آنان هر چند آن‌ها در قبورشان زنده هستند سبب شرک بخداوند می‌گردد. مضافا به اینکه مردگان تاثیری در امور زندگان و براوردن حوائج آن‌ها ندارند.<ref>حیات ابن تییمیه ص371-372 محمد ابوزهره</ref>  
ابن تیمیه تقرب بخداوند را از طریق اولیای الهی که وفات یافته اند جائز نمی داندچون تقرب بخداوند لازم است از طریق تبعیت نمودن از روش و دستورات انبیاء‌و اولیای الهی صورت گیرد بنابر‌این دعا خواندن نزد قبور آنان و استغاثه به آنان و طلب دعا از آنان هر چند آنها در قبورشان زنده هستند سبب شرک بخداوند می‌گردد. مضافا به اینکه مردگان تاثیری در امور زندگان و براوردن حوائج آنها ندارند.<ref>حیات ابن تییمیه ص371-372 محمد ابوزهره</ref>  


   
   
خط ۷۰: خط ۷۰:
ب- اجماع مذاهب اسلامی برمرتد و کافر دانستن کسانی است که بهنگام دعا بین خود و خدا افرادی را واسطه قرار می‌دهند. <ref>همان ص 107:‌‌من جعل بینه و بین الله وسائط یدعوهم انه كافر مرتد حلال المال و الدم</ref>
ب- اجماع مذاهب اسلامی برمرتد و کافر دانستن کسانی است که بهنگام دعا بین خود و خدا افرادی را واسطه قرار می‌دهند. <ref>همان ص 107:‌‌من جعل بینه و بین الله وسائط یدعوهم انه كافر مرتد حلال المال و الدم</ref>


ج - کافر ندانستن مشرکین یا شک در کفر آن‌ها نیز انسان را دروادی کفر قرار می‌دهد. <ref>همان ص 68-70‌من لم یكفر المشركین او شك فی كفرهم او صحح مذهبهم كفر ....</ref>
ج - کافر ندانستن مشرکین یا شک در کفر آنها نیز انسان را دروادی کفر قرار می‌دهد. <ref>همان ص 68-70‌من لم یكفر المشركین او شك فی كفرهم او صحح مذهبهم كفر ....</ref>
د- توحید دو نوع است توحید ربوبی و توحید الوهی و ملاک در مسلمان بودن توحید عبودی است و توحید عبودی آن است که بهنگام دعا نمودن فقط خداوند مورد سوال و دعا قرار گیرد. <ref>همان ص 110</ref>
د- توحید دو نوع است توحید ربوبی و توحید الوهی و ملاک در مسلمان بودن توحید عبودی است و توحید عبودی آن است که بهنگام دعا نمودن فقط خداوند مورد سوال و دعا قرار گیرد. <ref>همان ص 110</ref>


خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
ایشان معتقد است نه تنها ایراد وهابیت به دیدگاه قائلین به مشروعیت توسل بمعنای صحیح آن وارد نیست بلکه خود همین دیدگاه – اندیشه وهابیت و تکفیری‌ها در مساله توسل- از شرک آمیزترین نظریه‌ها می‌باشد.  
ایشان معتقد است نه تنها ایراد وهابیت به دیدگاه قائلین به مشروعیت توسل بمعنای صحیح آن وارد نیست بلکه خود همین دیدگاه – اندیشه وهابیت و تکفیری‌ها در مساله توسل- از شرک آمیزترین نظریه‌ها می‌باشد.  


ایشان در تبیین ادعای مذکور سه نظریه در مرز بین توحید و شرک را مطرح نموده و به نقد و بررسی آن‌ها می پردازد.  
ایشان در تبیین ادعای مذکور سه نظریه در مرز بین توحید و شرک را مطرح نموده و به نقد و بررسی آنها می پردازد.  


==== فرضیه اول:‌ اعتقاد یا عدم اعتقاد به موجودی غیر خداوند ====  
==== فرضیه اول:‌ اعتقاد یا عدم اعتقاد به موجودی غیر خداوند ====  
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:


   
   
باید گفت این سخنان مستلزم نفی توحید افعالی است بدین معنا که مستقل دانستن بندگان در اموری که بظاهر در توانشان است نوعی شرک است چون بر اساس توحید افعالی هیچیک از امور و حرکات در هستی بصورت مستقل صورت ننمی‌گیرد وهمه آن‌ها اولا و بالذات مستند به خداوند می‌باشد. از اینرو قول به استقلال بندگان در انجام برخی امور شرک خواهد بود.
باید گفت این سخنان مستلزم نفی توحید افعالی است بدین معنا که مستقل دانستن بندگان در اموری که بظاهر در توانشان است نوعی شرک است چون بر اساس توحید افعالی هیچیک از امور و حرکات در هستی بصورت مستقل صورت ننمی‌گیرد وهمه آنها اولا و بالذات مستند به خداوند می‌باشد. از اینرو قول به استقلال بندگان در انجام برخی امور شرک خواهد بود.
    
    
===2- جریان نظام اسباب و مسببات در هستی و توسل یکی از اسباب معنوی:‌===
===2- جریان نظام اسباب و مسببات در هستی و توسل یکی از اسباب معنوی:‌===
خط ۲۵۹: خط ۲۵۹:
قرآن که فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* در حقیقت رب النوع‏ها را نفى کرد. همچنین موسى که به فرعون گفت: إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ ارباب انواع را و ربوبیت خود فرعون که خود را رب اعلاى مصریان مى‌دانست نفى مى‌کرد.
قرآن که فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* در حقیقت رب النوع‏ها را نفى کرد. همچنین موسى که به فرعون گفت: إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ ارباب انواع را و ربوبیت خود فرعون که خود را رب اعلاى مصریان مى‌دانست نفى مى‌کرد.


(باید گفت:‌ این سخنان شهید مطهری نیز بیانگر آن است که قیاس بین عمل مشرکین در توسل به بتها با عمل متوسل شوندگان به صالحان متفاوت است بدین معنا که هیچگاه اینان انسانهای صالحی را که به آن‌ها متوسل می شوند رب خویش ندانسته یا قائل به حلول رب در آن‌ها نمی‌دانند.)
(باید گفت:‌ این سخنان شهید مطهری نیز بیانگر آن است که قیاس بین عمل مشرکین در توسل به بتها با عمل متوسل شوندگان به صالحان متفاوت است بدین معنا که هیچگاه اینان انسانهای صالحی را که به آنها متوسل می شوند رب خویش ندانسته یا قائل به حلول رب در آنها نمی‌دانند.)


3- مبارزه قرآن با اندیشه بت‌پرستی و نفی منطق مشرکین در توسل به بتها:‌  
3- مبارزه قرآن با اندیشه بت‌پرستی و نفی منطق مشرکین در توسل به بتها:‌  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش