شمر بن ذی الجوشن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهم‌السلام')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:شمر بن ذی الجوشن.jpg|جایگزین=شمر بن ذی الجوشن|بندانگشتی|شمر بن ذی الجوشن]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
| عنوان = شمر بن ذی الجوشن
!نام
| تصویر = شمر بن ذی الجوشن.jpg
!شِمْرِ بْن ذِی‌الْجَوْشَن
| نام = شمر بن شُرَحبیل(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن عمرو
|-
| نام‌های دیگر = ابوسابغه، شِمر
|نام کامل
| سال تولد =  
|شمر بن شُرَحبیل(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن عمرو
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد =
|القاب و سایر نام‌ها
| سال درگذشت =
|ابوسابغه • شِمر
| تاریخ درگذشت = ۶۶ق.
|-
| محل درگذشت =
|نسب • قبیله
| استادان =
|قبیله بنی‌ عامر بن صَعصَعَه • هَوازِن، خاندان ضِباب بن کلاب
| شاگردان =
|-
| دین = [[اسلام]]
|فعالیت‌ها
| مذهب =
|فرماندهی جناح چپ لشکر [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] از حاملان سرهای شهدای [[کربلا]] نزد [[ابن زیاد]] و [[یزید]] از یاران [[علی بن ابی طالب|حضرت علی‌علیه‌السلام]] در [[جنگ صفین]] [[شهادت]] علیه [[حجر بن عدی]] پراکنده کردن مردم از اطراف [[مسلم بن عقیل]] قطع کردن سخنان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین‌علیه‌السلام]] در روز [[عاشورا]] پرتاب تیر به سوی [[زهیر بن قین]] شهادت نافع بن هلال نقش داشتن در شهادت امام حسین‌علیه‌السلام • تصمیم به شهادت رساندن [[امام سجاد(ع)|امام سجادعلیه‌السلام]] و آتش زدن خیمه‌ها دستور به شهادت رساندن همسر عبدالله بن عمیر کلبی
| آثار =
|-
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |فرماندهی جناح چپ لشکر [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] |از حاملان سرهای شهدای [[کربلا]] نزد [[ابن زیاد]] و [[یزید]] |از یاران [[علی بن ابی طالب|حضرت‌علی‌ (علیه‌السلام)]] در [[جنگ صفین]] |[[شهادت]] علیه [[حجر بن عدی]] |پراکنده کردن مردم از اطراف [[مسلم بن عقیل]] |قطع کردن سخنان امام حسین‌ (علیه‌السلام)]] در روز [[عاشورا]] |پرتاب تیر به سوی [[زهیر بن قین]] |شهادت نافع بن هلال |نقش داشتن در شهادت امام حسین‌ (علیه‌السلام) |تصمیم به شهادت رساندن امام سجاد (علیه‌السلام) و آتش زدن خیمه‌ها |دستور به شهادت رساندن همسر عبدالله بن عمیر کلبی }}
|درگذشت
| وبگاه =
|۶۶ق • به دست یاران [[مختار]]
}}
|-
'''شِمْرِ بْن ذِی‌الْجَوْشَن'''، از تابعین و از فرماندهان سپاه [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سع]]د در [[عاشورا|واقعه کربلا]] که به سبب شدت خشونتش در این واقعه، از چهره‌های منفور نزد [[مذهب شیعه|شیعیان]] است. شمر [[جنگ صفین]] در سپاه [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] بود؛ ولی بعدها در جمع دشمنان امام و خاندانش درآمد. او در مقابل [[مختار ثقفی]] شکست خورد و سر از تنش جدا گردید.
|}
</div>


'''شِمْرِ بْن ذِی‌الْجَوْشَن'''، از تابعین و از فرماندهان سپاه [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سع]]د در [[عاشورا|واقعه کربلا]] که به سبب شدت خشونتش در این واقعه، از چهره‌های منفور نزد [[شیعیان]] است. شمر [[جنگ صفین]] در سپاه [[امام علی علیه‌السلام]] بود؛ ولی بعدها در جمع دشمنان امام و خاندانش درآمد. او در مقابل [[مختار ثقفی]] شکست خورد و سر از تنش جدا گردید.  
== نام و نسب ==
شرح‌حال نویسان، نام و نسب شمربن ذی‌الجوشن را به اختلاف، شرحبیل‌بن اوس، شرحبیل‌بن اعور، عثمان‌بن نافع، اوس‌بن اعور<ref> الجرح و التعدیل، ج 4، ص 337؛ تاریخ دمشق، ج 23، ص 186؛ طبقات الکبری، ج 5، ص 212.</ref>، الضبابی<ref>الضبابی بالفتح و موحدتین إلی الضّباب، بطن من بنی ‏الحارث و من القریش. لب اللباب، ش 2543</ref>، العامری، الحنظلی<ref>استیعاب، ج 2، ص 701.</ref>، السلونی<ref>مناقب آل ابی‏طالب، ج 4، 107</ref>، السکونی<ref>کشف الغمّه، ج‏2، ص 226.</ref> و الکلابی دانسته‌‌اند.
با این حال، تاریخ‌‌نگاران شهرت وی را چنین نوشته‌‌اند: ابو السابغه، شرحبیل عامری کلابی، ملقب به شمربن ذی‌الجوشن<ref>تاریخ الصحابه، ص 132؛ تاریخ الکبیر، ج 4، ص 250؛ العقد الفرید، ج 3، ص 306؛ اخبارالطوال، ص 239؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. شهرتِ لقب او به گونه‌‌ای است که کم‌تر تاریخ‌‌نگاری نام او را آورده است و برای معرفی او تنها از لقبش استفاده کرده‌‌اند<ref>اشتقاق، ص 296.</ref>.


=نام و نسب=
پدر او که به دلیل سینه‌ متورم و زره مانندش به «ذی‌‌الجوشن» ملقب شده بود<ref>استیعاب، ج 2، ص 467؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>، از شامیان<ref> الجرح و التعدیل، ج 4، ص 337.</ref> ساکن [[کوفه]] بود<ref> الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. او محضر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را درک کرده بود و از [[اصحاب]] آن جناب به شمار می‌‌رفت. [[ابن کثیر]] در «البدایه و النهایه» درباره‌ وی می‌‌نویسد: «ذی‌‌الجوشن از جمله [[صحابی]] بزرگوار و جلیل‌القدر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)]] بود<ref>البدایه و النهایه، ج 8، ص 204.</ref>.»
 
شرح‌حال نویسان، نام و نسب شمربن ذی‌الجوشن را به اختلاف، شرحبیل‌بن اوس، شرحبیل‌بن اعور، عثمان‌بن نافع، اوس‌بن اعور<ref> الجرح و التعدیل، ج 4، ص 337؛ تاریخ دمشق، ج 23، ص 186؛ طبقات الکبری، ج 5، ص 212.</ref>، الضبابی<ref>الضبابی بالفتح و موحدتین إلی الضّباب، بطن من بنی ‏الحارث و من القریش. لب اللباب، ش 2543</ref>، العامری، الحنظلی<ref>استیعاب، ج 2، ص 701.</ref>، السلونی<ref>مناقب آل ابی‏طالب، ج 4، 107</ref>، السکونی<ref>کشف الغمّه، ج‏2، ص 226.</ref> و الکلابی دانسته‌‌اند. با این حال، تاریخ‌‌نگاران شهرت وی را چنین نوشته‌‌اند: ابو السابغه، شرحبیل عامری کلابی، ملقب به شمربن ذی‌الجوشن<ref>تاریخ الصحابه، ص 132؛ تاریخ الکبیر، ج 4، ص 250؛ العقد الفرید، ج 3، ص 306؛ اخبارالطوال، ص 239؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. شهرتِ لقب او به گونه‌‌ای است که کم‌تر تاریخ‌‌نگاری نام او را آورده است و برای معرفی او تنها از لقبش استفاده کرده‌‌اند<ref>اشتقاق، ص 296.</ref>.
 
پدر او که به دلیل سینه‌ متورم و زره مانندش به «ذی‌‌الجوشن» ملقب شده بود<ref>استیعاب، ج 2، ص 467؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>، از شامیان<ref> الجرح و التعدیل، ج 4، ص 337.</ref> ساکن [[کوفه]] بود<ref> الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. او محضر حضرت [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم]] را درک کرده بود و از [[اصحاب]] آن جناب به شمار می‌‌رفت. [[ابن کثیر]] در «البدایه و النهایه» درباره‌ وی می‌‌نویسد: «ذی‌‌الجوشن از جمله [[صحابی]] بزرگوار و جلیل‌القدر [[حضرت محمد (ص)|حضرت محمدصلی الله علیه و آله وسلم]] بود<ref>البدایه و النهایه، ج 8، ص 204.</ref>.»


هرچند طبع روان و اشعار نیکوی<ref>الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref> ذی‌‌الجوشن سبب شده است نام وی در ردیف سخن‌پردازان زمانه‌‌اش قرار گیرد، ولی آگاهی بیشتری از او در تاریخ ثبت نشده است.
هرچند طبع روان و اشعار نیکوی<ref>الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref> ذی‌‌الجوشن سبب شده است نام وی در ردیف سخن‌پردازان زمانه‌‌اش قرار گیرد، ولی آگاهی بیشتری از او در تاریخ ثبت نشده است.


=دوران خلفا=
== دوران خلفا ==
 
شمر در دوران حکومت [[ابوبکر]] نقش چندانی نداشت؛ زیرا هرچند او را از [[اصحاب]] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بدانیم، در این دوران سن چندانی نداشته است تا بتواند نقش مهم و سرنوشت‌سازی بر عهده بگیرد. در دوران [[عمر]] و [[عثمان]] نیز نامی از شمر در تاریخ ثبت نشده است. با کشته شدن عثمان در سال ۳۵ه.ق [[علی بن ابی طالب|علی‌بن ابی‌طالب‌ (علیه‌السلام)]] به [[خلافت]] برگزیده شد. آن حضرت، کوفه را به عنوان پایتخت حکومت خویش برگزیده و در آن‌جا ساکن شد. با آمدن [[خلیفه]] به کوفه، شمر که از سران و بزرگان کوفه به شمار می‌‌آمد، نزد حضرت رفت و در جنگ‌‌ها و درگیری‌‌ها در رکاب [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین]]، [[علی بن ابی طالب|علی (علیه‌السلام)]] بود.
شمر در دوران حکومت [[ابوبکر]] نقش چندانی نداشت؛ زیرا هرچند او را از [[اصحاب]] رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم بدانیم، در این دوران سن چندانی نداشته است تا بتواند نقش مهم و سرنوشت‌سازی بر عهده بگیرد. در دوران [[عمر]] و [[عثمان]] نیز نامی از شمر در تاریخ ثبت نشده است. با کشته شدن عثمان در سال ۳۵ ه. ق [[علی بن ابی طالب|علی‌بن ابی‌طالب‌علیه‌السلام]] به [[خلافت]] برگزیده شد. آن حضرت، کوفه را به عنوان پایتخت حکومت خویش برگزیده و در آن‌جا ساکن شد. با آمدن [[خلیفه]] به کوفه، شمر که از سران و بزرگان کوفه به شمار می‌‌آمد، نزد حضرت رفت و در جنگ‌‌ها و درگیری‌‌ها در رکاب [[امیرالمؤمنین]]، [[علی علیه‌السلام]] بود.
 
=حضور در جنگ صفین‌=
 
شمر در [[جنگ صفین]] حاضر بود و در شمار لشکریان امامعلیه‌السلام شجاعت‌‌های بسیاری از خود نشان داد. او در این جنگ به دلیل درگیری با «ادهم‌بن محرز باهلی»، به‌ سختی مجروح شد، به گونه‌‌ای که ادهم با شمشیر استخوان پیشانی وی را شکافت. شمر نیز به عنوان انتقام، نیزه‌‌ای به او زد و او را از اسب به زیر افکند. با این حال ادهم با کمک شامیان از مرگ رهایی یافت. پس از جنگ صفین، ادهم در محلی به نام «اُذرج» با دوستانش از دلاوری‌‌ها و شجاعت‌‌هایی سخن می‌‌گفت که در [[صفین]] انجام داده بود. وی از دوستان خود پرسید: آیا شما شمربن ذی‌‌الجوشن را می‌‌شناسید؟ آنان پاسخ گفتند: آری، او را می‌‌شناسیم. ادهم گفت: آیا به‌ تازگی، با او دیدار داشته و اثر ضربه‌‌ شمشیر را بر چهره‌ او دیده‌‌اید؟ «عبدالله‌بن کبار نهدی» و «سعیدبن حازم سلونی» در پاسخ گفتند: آری، ما زخمی را که بر پیشانی اوست دیده‌‌ایم. ادهم با افتخار گفت: به خدا سوگند! آن ضربه مهلک را من در نبرد صفین بر او وارد آوردم و زخم را بر صورتش نقش کردم<ref>سفینه البحار، ماده شمر؛ تاریخ الطبری، ج 5، ص 28؛ الکامل، ج 2، ص 377؛ شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‏ الحدید، ج 5، ص 213.</ref>.
 
=انحراف و گرایش به خوارج‌=
 
پایان جنگ صفین، آغاز انحراف گروهی به ظاهر [[مسلمان]] به نام [[خوارج]] بود. هسته‌‌های نخستین این گروه منحرف که به [[خوارج |خوارج نهروان]] و [[مارقین]] معروف بودند، در زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم برچیده شد، ولی در زمان امیرالمؤمنین، علی علیه‌السلام با شعار «لا حکم الا لله» به مرحله‌ ظهور رسید. نام بعضی از سران و افرادی که از اعضای این جنبش بودند در مصادر تاریخی به ثبت رسیده است، ولی در هیچ‌یک از این مصادر، نام شمربن ذی‌الجوشن در شمار این افراد دیده نشده است. تنها [[شیخ احمد یاسین|شیخ یاسین]] در کتاب ارزشمند «صلح الحسن علیه‌السلام» چنین نگاشته است: سرکردگان خوارج در کوفه عبارت بودند از: عبدالله‌بن وهب الراسبی، شیث‌بن ربعی، عبدالله‌بن الکواء، الاشعث‌بن قیس و شمربن ذی‌الجوشن<ref>صلح الحسن، صص 60 و 70.</ref>.


نویسنده‌ «هدایه الکبری» در روایتی از [[حسن بن علی|امام حسن مجتبی علیه‌السلام]] چنین نقل می‌‌کند: [[حسن بن علی|حسن‌بن علی علیه‌السلام]] هنگام وفات به برادرش [[امام حسین|حسین‌علیه‌السلام]] فرمود: «همانا پدرم علی‌علیه‌السلام پس از جنگ صفین در خطبه‌‌ای، خبر [[شهادت]] من و تو را به مردم داد. اشعث‌بن قیس، پدر جعده ـ قاتل [[حسن بن علی|امام حسن علیه‌السلام]] ـ که در مجلس بود، برخاست و گفت: اخباری را می‌‌گویی که رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نیز آن را ادعا نکرده است. این علوم را از کجا به دست آورده‌‌ای؟ پدرم پاسخ داد: ای آتش بیار معرکه! همانا پسرت، محمدبن اشعث نیز از قاتلان حسین علیه‌السلام است. به خدا سوگند! شمربن ذی‌‌الجوشن و شبث‌بن ربعی و زبیدی و عمروبن حریث نیز از آنان هستند<ref>هدایه الکبری، ص 184.</ref>.»
== حضور در جنگ صفین‌ ==
شمر در [[جنگ صفین]] حاضر بود و در شمار لشکریان امام (علیه‌السلام) شجاعت‌‌های بسیاری از خود نشان داد. او در این جنگ به دلیل درگیری با [[ادهم‌بن محرز باهلی]]، به‌ سختی مجروح شد، به گونه‌‌ای که ادهم با شمشیر استخوان پیشانی وی را شکافت. شمر نیز به عنوان انتقام، نیزه‌‌ای به او زد و او را از اسب به زیر افکند. با این حال ادهم با کمک شامیان از مرگ رهایی یافت. پس از جنگ صفین، ادهم در محلی به نام «اُذرج» با دوستانش از دلاوری‌‌ها و شجاعت‌‌هایی سخن می‌‌گفت که در [[صفین]] انجام داده بود. وی از دوستان خود پرسید: آیا شما شمربن ذی‌‌الجوشن را می‌‌شناسید؟ آنان پاسخ گفتند: آری، او را می‌‌شناسیم. ادهم گفت: آیا به‌ تازگی، با او دیدار داشته و اثر ضربه‌‌ شمشیر را بر چهره‌ او دیده‌‌اید؟ «عبدالله‌بن کبار نهدی» و «سعیدبن حازم سلونی» در پاسخ گفتند: آری، ما زخمی را که بر پیشانی اوست دیده‌‌ایم. ادهم با افتخار گفت: به خدا [[قسم|سوگند]]! آن ضربه مهلک را من در نبرد صفین بر او وارد آوردم و زخم را بر صورتش نقش کردم<ref>سفینه البحار، ماده شمر؛ تاریخ الطبری، ج 5، ص 28؛ الکامل، ج 2، ص 377؛ شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‏ الحدید، ج 5، ص 213.</ref>.


آن حضرت، در این خطبه، شماری از خوارج را نام برده و شمر را نیز در ردیف آنان آورده است. شاید مقصود ایشان این بوده است که بگوید شما خوارج که ادعای دینداری دارید، کسانی هستید که فرزند دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را خواهید کشت.
== انحراف و گرایش به خوارج‌ ==
پایان جنگ صفین، آغاز انحراف گروهی به ظاهر [[مسلمان]] به نام [[خوارج]] بود. هسته‌‌های نخستین این گروه منحرف که به [[خوارج |خوارج نهروان]] و [[مارقین]] معروف بودند، در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برچیده شد، ولی در زمان امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام) با شعار «لا حکم الا لله» به مرحله‌ ظهور رسید. نام بعضی از سران و افرادی که از اعضای این جنبش بودند در مصادر تاریخی به ثبت رسیده است، ولی در هیچ‌یک از این مصادر، نام شمربن ذی‌الجوشن در شمار این افراد دیده نشده است. تنها [[شیخ احمد یاسین|شیخ یاسین]] در کتاب ارزشمند «صلح الحسن (علیه‌السلام)» چنین نگاشته است: سرکردگان خوارج در کوفه عبارت بودند از: عبدالله‌بن وهب الراسبی، شیث‌بن ربعی، عبدالله‌بن الکواء، الاشعث‌بن قیس و شمربن ذی‌الجوشن<ref>صلح الحسن، صص 60 و 70.</ref>.


بعد از آن شمر در شمار اطرافیان معاویه شد. [[شیخ مفید]] در کتاب شریف «الاختصاص» آورده است: معاویه، نامه‌‌ای برای امیرالمؤمنین، علی علیه‌السلام فرستاد. حضرت نیز پاسخ آن نامه را نوشت و به دست «طرماح‌بن عدی طایی» به [[دمشق]] فرستاد. وی پس از آن که به [[شام]] رسید پرسید: فرماندگان معاویه کجایند؟ به او پاسخ دادند: کدامشان را می‌‌خواهی؟ گفت: ابوالاعور اسلمی و [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]] و شمربن ذی‌‌الجوشن و هدی‌بن محمدبن اشعث کندی را می‌‌خواهم<ref> الاختصاص، ص 139؛ بحارالانوار، ج 33، ص 286.</ref>.
نویسنده‌ «هدایه الکبری» در روایتی از [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)]] چنین نقل می‌‌کند: [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن‌بن علی (علیه‌السلام)]] هنگام وفات به برادرش امام حسین‌ (علیه‌السلام) فرمود: «همانا پدرم علی‌ (علیه‌السلام) پس از جنگ صفین در خطبه‌‌ای، خبر [[شهادت]] من و تو را به مردم داد. اشعث‌بن قیس، پدر جعده ـ قاتل [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه‌السلام)]] ـ که در مجلس بود، برخاست و گفت: اخباری را می‌‌گویی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم نیز آن را ادعا نکرده است. این علوم را از کجا به دست آورده‌‌ای؟ پدرم پاسخ داد: ای آتش بیار معرکه! همانا پسرت، محمدبن اشعث نیز از قاتلان حسین (علیه‌السلام) است. به خدا سوگند! شمربن ذی‌‌الجوشن و شبث‌بن ربعی و زبیدی و عمروبن حریث نیز از آنان هستند<ref>هدایه الکبری، ص 184.</ref>.»


در این خبر، شمر با صراحت در شمار متصدیان لشکر معاویه قرار گرفته است و این خود، گواهی روشنی بر روحیه‌ فرصت‌‌طلبی اوست. پس از این دوران، شمر با روی آوردن به امویان، به‌طور آشکار در صف مخالفان خاندان [[عصمت]] و طهارت علیه‌السلام قرار گرفت.
آن حضرت، در این خطبه، شماری از خوارج را نام برده و شمر را نیز در ردیف آنان آورده است. شاید مقصود ایشان این بوده است که بگوید شما خوارج که ادعای دینداری دارید، کسانی هستید که فرزند دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را خواهید کشت.


=دوران خلافت امام حسن علیه‌السلام و معاویه‌=
بعد از آن شمر در شمار اطرافیان معاویه شد. [[شیخ مفید]] در کتاب شریف «الاختصاص» آورده است: معاویه، نامه‌‌ای برای امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام) فرستاد. حضرت نیز پاسخ آن نامه را نوشت و به دست «طرماح‌بن عدی طایی» به [[دمشق]] فرستاد. وی پس از آن که به [[شام]] رسید پرسید: فرماندگان معاویه کجایند؟ به او پاسخ دادند: کدام‌شان را می‌‌خواهی؟ گفت: ابوالاعور اسلمی و [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]] و شمربن ذی‌‌الجوشن و هدی‌بن محمدبن اشعث کندی را می‌‌خواهم<ref> الاختصاص، ص 139؛ بحارالانوار، ج 33، ص 286.</ref>.


با شهادت امیرالمؤمنین، علی علیه‌السلام، شمر را در رکاب امام مجتبی علیه‌السلام و در برابر معاویه می‌‌بینیم. این مسأله را به دو گونه می‌‌توان تفسیر کرد. ممکن است او به دلیل روحیه‌ فرصت‌‌طلبی خویش، وضعیت را چنان دیده که با امام حسنعلیه‌السلام بیعت کند و به لشکر او درآید. هم‌‌چنین ممکن است وی از نیروهای نفوذی ستون پنجم معاویه در لشکر امام علیه‌السلام بوده که جز کارشکنی، سودی برای حضرت نداشتند. [[شیخ محمدجواد مغنیه]] از عالمان و مفسران [[شیعه]] اهل [[لبنان]] در قرن چهاردهم ه. ق می‌‌نویسد: «بسیاری از افرادی که در قتل امام حسین علیه‌السلام شرکت داشتند، در زمان امام حسن علیه‌السلام در رکاب او بودند و پیش از صلح، مایه‌ از هم پاشیدگی لشکر او شدند. از آن جمله، شمربن ذی‌‌الجوشن است<ref> الشیعه و الحاکمون، ص 62.</ref>.»
در این خبر، شمر با صراحت در شمار متصدیان لشکر معاویه قرار گرفته است و این خود، گواهی روشنی بر روحیه‌ فرصت‌‌طلبی اوست. پس از این دوران، شمر با روی آوردن به امویان، به‌طور آشکار در صف مخالفان خاندان [[عصمت]] و طهارت (علیه‌السلام) قرار گرفت.
یکی دیگر از ‌تلاش‌های سیاسی شمر در این دوران، شرکت در توطئه‌ قتل [[حجر بن عدی|حجربن عدی]] است. شمر از جمله کسانی بود که علیه او شهادت دروغ داد و مقدمات قتل این صحابی بزرگ امیر مؤمنان، علی علیه‌السلام را فراهم کرد.


=واقعه کربلا=
== دوران خلافت امام حسن (علیه‌السلام) و معاویه‌ ==
با شهادت امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام)، شمر را در رکاب امام مجتبی (علیه‌السلام) و در برابر معاویه می‌‌بینیم. این مسأله را به دو گونه می‌‌توان تفسیر کرد. ممکن است او به دلیل روحیه‌ فرصت‌‌طلبی خویش، وضعیت را چنان دیده که با امام حسن (علیه‌السلام) بیعت کند و به لشکر او درآید. هم‌‌چنین ممکن است وی از نیروهای نفوذی ستون پنجم معاویه در لشکر امام (علیه‌السلام) بوده که جز کارشکنی، سودی برای حضرت نداشتند. [[محمد جواد مغنیه|شیخ محمدجواد مغنیه]] از عالمان و مفسران [[شیعه]] اهل [[لبنان]] در قرن چهاردهم ه.ق می‌‌نویسد: «بسیاری از افرادی که در قتل امام حسین (علیه‌السلام) شرکت داشتند، در زمان امام حسن (علیه‌السلام) در رکاب او بودند و پیش از صلح، مایه‌ از هم پاشیدگی لشکر او شدند. از آن جمله، شمربن ذی‌‌الجوشن است<ref> الشیعه و الحاکمون، ص 62.</ref>.»
یکی دیگر از ‌تلاش‌های سیاسی شمر در این دوران، شرکت در توطئه‌ قتل [[حجر بن عدی|حجربن عدی]] است. شمر از جمله کسانی بود که علیه او شهادت دروغ داد و مقدمات قتل این صحابی بزرگ امیر مؤمنان، علی (علیه‌السلام) را فراهم کرد.


وقتی [[مسلم بن عقیل|مسلم‌بن عقیل]] در سال ۶۰ ه. ق از سوی امام حسین علیه‌السلام به کوفه رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌بن زیاد]]، حاکم کوفه، مأمور شد مردم را از اطراف مسلم پراکنده سازد. وی در سخنانی مسلم را فتنه‌گر نامید و کوفیان را از سپاه شام ترساند<ref> وقعه الطف، ابومخنف، ص 123 ـ 124</ref>.
== واقعه کربلا ==
وقتی [[مسلم بن عقیل|مسلم‌بن عقیل]] در سال ۶۰ه.ق از سوی امام حسین (علیه‌السلام) به کوفه رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌بن زیاد]]، حاکم کوفه، مأمور شد مردم را از اطراف مسلم پراکنده سازد. وی در سخنانی مسلم را فتنه‌گر نامید و کوفیان را از سپاه شام ترساند<ref> وقعه الطف، ابومخنف، ص 123 ـ 124</ref>.


در عصر روز نهم [[ماه محرم|محرم]] سال ۶۱ ه. ق، شمر با چهار هزار سپاهی و نامه تهدیدآمیزی از سوی [[ابن زیاد]] برای [[عمربن سعد]] به کربلا رسید. ابن سعد با دیدن نامه خطاب به شمر گفت: کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی.
در عصر روز نهم [[محرم الحرام
|محرم]] سال ۶۱ه.ق، شمر با چهار هزار سپاهی و نامه تهدیدآمیزی از سوی [[ابن زیاد]] برای [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمربن سعد]] به کربلا رسید. ابن سعد با دیدن نامه خطاب به شمر گفت: کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی.


با این حال، [[عمر سعد]] دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ [[بیعت]] از امام حسین علیه‌السلام یا جنگ با او را پذیرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 483؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 414 ـ 415.</ref> و شمر سردار سپاه او گردید.
با این حال، [[عمر سعد]] دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ [[بیعت]] از امام حسین (علیه‌السلام) یا جنگ با او را پذیرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 483؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 414 ـ 415.</ref> و شمر سردار سپاه او گردید.


=روز عاشورا=
== روز عاشورا ==
صبح [[روز عاشورا]]، شمر فرماندهی جناح چپ سپاه ابن سعد را بر عهده گرفت<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 487.</ref>. وقتی عبدالله‌بن عُمَیر کلبی به شهادت رسید، شمر به غلام خود (رستم) دستور داد تا با نیزه‌ای همسر عبدالله را که بر بالینش نشسته بود نیز به [[شهادت]] برساند<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 493.</ref>. هم‌چنین شمر، [[نافع‌ بن هلال جملی]]، یار دلاور امام حسین (علیه‌السلام) را پس از جنگی سخت، درحالی‌که دو بازوی نافع شکسته بود، [[اسیر]] کرد و به شهادت رساند<ref>تاریخ طبری، ج 5، ص 441 ـ 442.</ref>.


صبح [[روز عاشورا]]، شمر فرماندهی جناح چپ سپاه ابن سعد را بر عهده گرفت<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 487.</ref>. وقتی عبدالله‌بن عُمَیر کلبی به شهادت رسید، شمر به غلام خود (رستم) دستور داد تا با نیزه‌ای همسر عبدالله را که بر بالینش نشسته بود نیز به [[شهادت]] برساند<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 493.</ref>. هم‌چنین شمر، [[نافع‌ بن هلال جملی]]، یار دلاور امام حسین علیه‌السلام را پس از جنگی سخت، درحالی‌که دو بازوی نافع شکسته بود، [[اسیر]] کرد و به شهادت رساند<ref>تاریخ طبری، ج 5، ص 441 ـ 442.</ref>.
در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین (علیه‌السلام)، شمر قصد داشت به خیمه‌گاه امام (علیه‌السلام) حمله کند و آن را به تاراج برد، اما امام (علیه‌السلام) او را از این کار بر حذر داشت و شمر بازگشت<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 499؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 450؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 118.</ref>.


در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین علیه‌السلام، شمر قصد داشت به خیمه‌گاه امام علیه‌السلام حمله کند و آن را به تاراج برد، اما امام علیه‌السلام او را از این کار بر حذر داشت و شمر بازگشت<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 499؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 450؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 118.</ref>.
== حمله به خیمه ها ==
پس از شهادت امام (علیه‌السلام)، به دستور پسر ذی‌الجوشن لشکر کوفه به خیمه‌ها هجوم بردند و دست به غارت خیام امام حسین (علیه‌السلام) زدند<ref>-المحلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیه فی مناقب الائمة الزیدیه، صنعاء، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423، ج1، صص213-214.</ref>. او در خیمه‌ای که [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] در آن در بستر بیماری بود، رفت و با دیدن آن حضرت (علیه‌السلام) خواست که ایشان را به شهادت برساند که برخی مانع این کار شدند<ref>ابن‌سعد، پیشین، خامسه1، ص480 و الطبری، پیشین، ج5، ص454.</ref>. آنگاه شمر دستور داد تا آتش به خیمه‌های [[اهل بیت|اهل‌بیت]] [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] زدند و آنها را سوزاندند<ref>المحلی، پیشین، ص214.</ref>.


=حمله به خیمه ها=
پس از [[عاشورا]]، شمر و تنی چند از سپاهیان کوفه دستور یافتند تا سرهای شهدا را به کوفه، نزد ابن‌زیاد ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص456؛ شیخ مفید، پیشین، ص113 و ابن‌اثیر، پیشین، ج4، ص84.</ref>. همچنین او و همراهانش از سوی ابن‌زیاد مأمور شدند تا اسرای اهل بیت [[اهل بیت |اهل‌بیت (علیه‌السلام)]]<ref>شیخ مفید، پیشین، ص119.</ref> و به نقلی سرهای شهدای کربلا را به شام ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص460 و المحلی، پیشین، ص217.</ref>. شمر پس از ورود به مجلس [[یزید]] در گزارشش به یزید در شرح چگونگی شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش چنین گفت:
 
پس از شهادت امام علیه‌السلام، به دستور پسر ذی‌الجوشن لشکر کوفه به خیمه‌ها هجوم بردند و دست به غارت خیام امام حسین علیه‌السلام زدند<ref>-المحلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیه فی مناقب الائمة الزیدیه، صنعاء، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423، ج1، صص213-214.</ref>. او در خیمه‌ای که [[امام سجاد(ع)|امام سجادعلیه‌السلام]] در آن در بستر بیماری بود، رفت و با دیدن آن حضرت علیه‌السلام خواست که ایشان را به شهادت برساند که برخی مانع این کار شدند<ref>ابن‌سعد، پیشین، خامسه1، ص480 و الطبری، پیشین، ج5، ص454.</ref>. آنگاه شمر دستور داد تا آتش به خیمه‌های [[اهل بیت]] [[حضرت محمد (ص)|رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم]] زدند و آنها را سوزاندند<ref>المحلی، پیشین، ص214.</ref>.
 
پس از [[عاشورا]]، شمر و تنی چند از سپاهیان کوفه دستور یافتند تا سرهای شهدا را به کوفه، نزد ابن‌زیاد ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص456؛ شیخ مفید، پیشین، ص113 و ابن‌اثیر، پیشین، ج4، ص84.</ref>. همچنین او و همراهانش از سوی ابن‌زیاد مأمور شدند تا اسرای اهل بیت علیه‌السلام<ref>شیخ مفید، پیشین، ص119.</ref> و به نقلی سرهای شهدای کربلا را به شام ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص460 و المحلی، پیشین، ص217.</ref>. شمر پس از ورود به مجلس [[یزید]] در گزارشش به یزید در شرح چگونگی شهادت امام حسین علیه‌السلام و یارانش چنین گفت:


«ای امیرمؤمنان! حسین بن علی با هیجده نفر از خاندان و شصت تن از شیعیانش سوی ما آمدند که به جنگ‌شان رفتیم و از آنها خواستیم که یا تسلیم شوند و به حکم امیر عبیداللَّه بن زیاد گردن نهند، یا برای جنگ آماده شوند. آنان جنگ را بر تسلیم ترجیح دادند؛ پس با طلوع خورشید بر آنان تاختیم و از همه سو آنان را در بر گرفتیم. چون شمشیرهایمان را بالای سرهای خود دیدند فراریانی بی‌پناه شدند و از دست ما به تپه‌ها و گودالها می‌گریختند، و همانند کبوترانی که از بیم باز شکاری به خدا پناه می‌برد [آنان نیز در تلاشی بیفایده به این سو و آن سو می‌گریختند]!!!. ای امیرمؤمنان، به اندازه کشتن یک شتر یا خفتن یک نیمروز، بیشتر طول نکشید که همه را از پای در آوردیم. اینک تنهایشان برهنه، جامه‌هایشان خونین و چهره‌هاشان خاک‌آلود است. بدنهای‌شان در معرض تابش نور خورشید است و باد بر آنها می‌وزد؛ زیارتگرشان عقابان است و پرستارشان بازان به سرزمین خشک بیابان<ref>الدینوری، پیشین، صص260-261.</ref>.»
«ای امیرمؤمنان! حسین بن علی با هیجده نفر از خاندان و شصت تن از شیعیانش سوی ما آمدند که به جنگ‌شان رفتیم و از آنها خواستیم که یا تسلیم شوند و به حکم امیر عبیداللَّه بن زیاد گردن نهند، یا برای جنگ آماده شوند. آنان جنگ را بر تسلیم ترجیح دادند؛ پس با طلوع خورشید بر آنان تاختیم و از همه سو آنان را در بر گرفتیم. چون شمشیرهایمان را بالای سرهای خود دیدند فراریانی بی‌پناه شدند و از دست ما به تپه‌ها و گودالها می‌گریختند، و همانند کبوترانی که از بیم باز شکاری به خدا پناه می‌برد [آنان نیز در تلاشی بیفایده به این سو و آن سو می‌گریختند]!!!. ای امیرمؤمنان، به اندازه کشتن یک شتر یا خفتن یک نیمروز، بیشتر طول نکشید که همه را از پای در آوردیم. اینک تنهایشان برهنه، جامه‌هایشان خونین و چهره‌هاشان خاک‌آلود است. بدنهای‌شان در معرض تابش نور خورشید است و باد بر آنها می‌وزد؛ زیارتگرشان عقابان است و پرستارشان بازان به سرزمین خشک بیابان<ref>الدینوری، پیشین، صص260-261.</ref>.»
خط ۸۲: خط ۷۲:
در [[واقعه یوم السبیع]] نیز، شمر به همراهی با اشراف کوفه برخاست و برای درهم شکستن قیام مختار وارد میدان شد؛ اما باز هم کاری نتوانست از پیش ببرد و شکست خورد<ref>البلاذری، پیشین، ج6، ص398؛ الطبری، پیشین، ج6، صص44-50؛ مسکویه، پیشین، ج2، ص158 و ابن‌اثیر، پیشین، ج4، ص224.</ref>.
در [[واقعه یوم السبیع]] نیز، شمر به همراهی با اشراف کوفه برخاست و برای درهم شکستن قیام مختار وارد میدان شد؛ اما باز هم کاری نتوانست از پیش ببرد و شکست خورد<ref>البلاذری، پیشین، ج6، ص398؛ الطبری، پیشین، ج6، صص44-50؛ مسکویه، پیشین، ج2، ص158 و ابن‌اثیر، پیشین، ج4، ص224.</ref>.


=شهادت رساندن امام حسین علیه‌السلام=
== شهادت رساندن امام حسین (علیه‌السلام) ==
شمر به تیراندازان دستور داد تا بدن امام حسین (علیه‌السلام) را هدف قرار دهند<ref> الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 111 ـ 112.</ref> سپس با فرمان او، همه به سوی امام (علیه‌السلام) حمله بردند و کسانی از جمله [[سنان‌بن انس]] و [[زرعه‌بن شریک]] ضربه‌های نهایی را بر امام (علیه‌السلام) وارد کردند<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 500؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 453؛ مفید، ج 2، ص 112.</ref>. درباره کسی که سر امام حسین (علیه‌السلام) را از تن جدا کرد، روایات گوناگونی وجود دارد، در برخی روایات گفته شده است که شمر بر سینه امام (علیه‌السلام) نشست و سر او را از قفا جدا کرد<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج 2، ص 41 ـ 42؛ مفید، الارشاد، ج 2 ص 112؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج 2، ص 500 ـ 501؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 453.</ref>.


شمر به تیراندازان دستور داد تا بدن امام حسین علیه‌السلام را هدف قرار دهند<ref> الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 111 ـ 112.</ref> سپس با فرمان او، همه به سوی امام علیه‌السلام حمله بردند و کسانی از جمله [[سنان‌بن انس]] و [[زرعه‌بن شریک]] ضربه‌های نهایی را بر امام علیه‌السلام وارد کردند<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 500؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 453؛ مفید، ج 2، ص 112.</ref>. درباره کسی که سر امام حسین علیه‌السلام را از تن جدا کرد، روایات گوناگونی وجود دارد، در برخی روایات گفته شده است که شمر بر سینه امام علیه‌السلام نشست و سر او را از قفا جدا کرد<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج ص 41 ـ 42؛ مفید، الارشاد، ج 2 ص 112؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج 2، ص 500 ـ 501؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 453.</ref>.
== پس از عاشورا ==
پس از بازگشت [[اهل بیت |اهل‌بیت (علیه‌السلام)]] به [[مدینه]]، شمر نیز با پایان یافتن مأموریتش به کوفه بازگشت. گفته شده است که او [[نماز]] می‌خواند و از [[خداوند]] طلب بخشش می‌کرد و در توجیه شرکت در شهادت امام حسین (علیه‌السلام) می‌گفت که از امرای خود فرمان‌برداری کرده است<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج 23، ص 189؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ج 2، ص 280.</ref>.


=پس از عاشورا=
== درگذشت ==
در پی قیام [[مختار ثقفی]] در سال ۶۶ه.ق، شمر در جنگ علیه او شرکت کرد اما مختار وی و دیگر امرای اموی را در جنگ جَبّانه السَبیع (از محله‌های کوفه) شکست داد<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 6، ص 58 ـ 59؛ طبری، ج 6، ص 18، 29.</ref> و شمر از کوفه گریخت. مختار جمعی را به همراه غلام خود ([[زربی]]) در پی او فرستاد. شمر غلام مختار را کشت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 6، ص 65؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 52.</ref> و به قریه‌ای به نام ساتیدَما گریخت و از آن‌جا به قریه‌ای به نام کلتانیه (بین شوش و روستای صَیمره) رفت<ref>تاریخ طبری، ج 6، ص 52</ref> و نامه‌ای برای [[مصعب بن زبیر|مصعب‌بن زبیر]] فرستاد که آماده جنگ با مختار بود. اما برخی از سپاهیان مختار، شمر را محاصره کردند و درحالی‌که یارانش گریخته بودند، او را کشتند و سرش را نزد مختار فرستادند و بدنش را پیش سگان انداختند<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 6، ص 65 ـ 66</ref>، مختار نیز سر شمر را برای محمد بن حنفیه فرستاد<ref> الاخبار الطوال، دینوری، ص 305.</ref>.


پس از بازگشت [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت علیه‌السلام]] به [[مدینه]]، شمر نیز با پایان یافتن مأموریتش به کوفه بازگشت. گفته شده است که او [[نماز]] می‌خواند و از [[خداوند]] طلب بخشش می‌کرد و در توجیه شرکت در شهادت امام حسین علیه‌السلام می‌گفت که از امرای خود فرمان‌برداری کرده است<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج 23، ص 189؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ج 2، ص 280.</ref>.
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
=درگذشت=
 
در پی قیام مختار ثقفی در سال ۶۶ ه. ق، شمر در جنگ علیه او شرکت کرد اما مختار وی و دیگر امرای اموی را در جنگ جَبّانه السَبیع (از محله‌های کوفه) شکست داد<ref>انساب الاشراف بلاذری، ج 6، ص 58 ـ 59؛ طبری، ج 6، ص 18، 29.</ref> و شمر از کوفه گریخت. مختار جمعی را به همراه غلام خود ([[زربی]]) در پی او فرستاد. شمر غلام مختار را کشت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 6، ص 65؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 52.</ref> و به قریه‌ای به نام ساتیدَما گریخت و از آن‌جا به قریه‌ای به نام کلتانیه (بین شوش و روستای صَیمره) رفت<ref>تاریخ طبری، ج 6، ص 52</ref> و نامه‌ای برای [[مصعب‌بن زبیر]] فرستاد که آماده جنگ با مختار بود. اما برخی از سپاهیان مختار، شمر را محاصره کردند و درحالی‌که یارانش گریخته بودند، او را کشتند و سرش را نزد مختار فرستادند و بدنش را پیش سگان انداختند<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 6، ص 65 ـ 66</ref>، مختار نیز سر شمر را برای محمد بن حنفیه فرستاد<ref> الاخبار الطوال، دینوری، ص 305.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
# [https://www.karbobala.com/articles/info/1767 برگرفته از سایت شخصیت‌شناسی شمربن ذی‌الجوشن - کرب و بلا- سایت تخصصی ...https://www.karbobala.com]  
* [https://www.karbobala.com/articles/info/1767 برگرفته از سایت شخصیت‌شناسی شمربن ذی‌الجوشن - کرب و بلا- سایت تخصصی ...https://www.karbobala.com]
#
* [http://pajoohe.ir/%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B97%D8%B4%D9%85%D8%B1-%D8%A8%D9%86-%D8%B0%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%88%D8%B4%D9%86__a-44551.aspx برگرفته از سایت قاتلان امام حسین (علیه‌السلام) (شمر بن ذی الجوشن) - پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir]  
# [http://pajoohe.ir/%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B97%D8%B4%D9%85%D8%B1-%D8%A8%D9%86-%D8%B0%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%88%D8%B4%D9%86__a-44551.aspx برگرفته از سایت قاتلان امام حسین علیه‌السلام (شمر بن ذی الجوشن) - پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir]  
#
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:عاملان واقعه عاشورا]]
[[رده:شخصیت‌های تاریخی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش