۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هستی شناسی' به 'هستیشناسی') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
چنانکه گفته شد، شرک خفی، نوعی از شرک است که مومنان بدان گرفتار هستند؛ زیرا اینان در حوزه اعتقادی و رفتاری به گونهای فکر و عمل میکنند که ربوبیت الهی به نوعی مخدوش میشود و دیگرانی در این امر مشارکت دارند. وقتی کسی غیر خدا را در کارها دخالت میدهد، در حقیقت از نظر فلسفی، بینشی و نگرشی بر این باور و اعتقاد است که آن غیر در این کار، نقش مستقلی دارد و این گونه نیست که نقش او در کارها تابعی باشد. همین نگاه استقلالی به آن چیز در کارها به این معنا است که دو علت، در تحقق امری نقش دارد؛ زیرا اگر معتقد باشد که خدا تنها علهًْ العلل است، دیگر نیازی نمیبیند که در همه سطح به چیز دیگری توسل جوید. به عنوان نمونه کسی که در سطح خدا، برای پزشک یا دارو تاثیر درمانی قائل است، گرفتار شرک خفی است. | چنانکه گفته شد، شرک خفی، نوعی از شرک است که مومنان بدان گرفتار هستند؛ زیرا اینان در حوزه اعتقادی و رفتاری به گونهای فکر و عمل میکنند که ربوبیت الهی به نوعی مخدوش میشود و دیگرانی در این امر مشارکت دارند. وقتی کسی غیر خدا را در کارها دخالت میدهد، در حقیقت از نظر فلسفی، بینشی و نگرشی بر این باور و اعتقاد است که آن غیر در این کار، نقش مستقلی دارد و این گونه نیست که نقش او در کارها تابعی باشد. همین نگاه استقلالی به آن چیز در کارها به این معنا است که دو علت، در تحقق امری نقش دارد؛ زیرا اگر معتقد باشد که خدا تنها علهًْ العلل است، دیگر نیازی نمیبیند که در همه سطح به چیز دیگری توسل جوید. به عنوان نمونه کسی که در سطح خدا، برای پزشک یا دارو تاثیر درمانی قائل است، گرفتار شرک خفی است. | ||
[[امام جعفر صادق|امام صادق( | [[امام جعفر صادق|امام صادق(علیهالسلام)]] فرموده است: شخصی که بگوید: اگر فلانی نبود هلاک میشدم و اگر فلانی نبود چنان و چنان بر سرم میآمد و اگر فلانی نبود خانوادهام از دست رفته بود، برای [[خداوند]] شریک قرار داده است. راوی خطاب به امام گفت: (آیااشکال دارد) بگوییم اگر خدا بر من به سبب فلانی منت نگذاشته بود هلاک شده بودم. امام(علیهالسلام) فرمود: این خوب است و این گونه سخن گفتن و مانند آناشکالی ندارد<ref>بحارالأنوار، ج۹، ص۱۰۶.</ref>. | ||
اشخاصی که گرفتار نفاق و ریا و مانند آنها هستند، ارزشی در سطح ارزشی که برای خدا قائل هستند، برای چیز یا کسی قائل میشوند که این گونه رفتار را در پیش میگیرند. این بدان معناست که شرک رفتاری بر آمده از شرک باوری و اعتقادی است. | اشخاصی که گرفتار نفاق و ریا و مانند آنها هستند، ارزشی در سطح ارزشی که برای خدا قائل هستند، برای چیز یا کسی قائل میشوند که این گونه رفتار را در پیش میگیرند. این بدان معناست که شرک رفتاری بر آمده از شرک باوری و اعتقادی است. | ||
این شرک را از آن جهت شرک خفی گفتهاند که حقیقت آن در جان و روان مردم وجود دارد و حتی گاه مومنان از وجود آن در قلب خویش خبر ندارند در حالی که خود را جزو موحدین مطلق میشمارند؛ زیرا شرک به طور کلی، قرار دادن هر چیزی در ردیف و هم سطح خدا است<ref>تفسیر نمونه، ج 1، ص 123.</ref>، نه در طول یا به عنوان مظهر تجلیات اسمای الهی. | این شرک را از آن جهت شرک خفی گفتهاند که حقیقت آن در جان و روان مردم وجود دارد و حتی گاه مومنان از وجود آن در قلب خویش خبر ندارند در حالی که خود را جزو موحدین مطلق میشمارند؛ زیرا شرک به طور کلی، قرار دادن هر چیزی در ردیف و هم سطح خدا است<ref>تفسیر نمونه، ج 1، ص 123.</ref>، نه در طول یا به عنوان مظهر تجلیات اسمای الهی. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در روایت است: «قال رسولُ اللّه ـ و قد رَآهُ شَدَّادُ بنُ أوسٍ یبکی فَسَألَهُ عمّا یبکیهِ ـ: إنّی تَخَوَّفتُ علی اُمَّتِی الشِّرک، أما إنّهُم لا یعبُدُونَ صَنَما و لا شَمسا و لا قَمَرا و لکنّهُم یراؤونَ بأعمالِهِم؛ پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ به شدّاد بن اوس که ایشان را در حالگریه دید و علت را جویا شدـ فرمود: برای امتم از شرک میترسم. نه اینکه آنان بت و خورشید و ماه را بپرستند، بلکه اعمال خود را ریاکارانه انجام دهند<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج3، ص 179.</ref>. | در روایت است: «قال رسولُ اللّه ـ و قد رَآهُ شَدَّادُ بنُ أوسٍ یبکی فَسَألَهُ عمّا یبکیهِ ـ: إنّی تَخَوَّفتُ علی اُمَّتِی الشِّرک، أما إنّهُم لا یعبُدُونَ صَنَما و لا شَمسا و لا قَمَرا و لکنّهُم یراؤونَ بأعمالِهِم؛ پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ به شدّاد بن اوس که ایشان را در حالگریه دید و علت را جویا شدـ فرمود: برای امتم از شرک میترسم. نه اینکه آنان بت و خورشید و ماه را بپرستند، بلکه اعمال خود را ریاکارانه انجام دهند<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج3، ص 179.</ref>. | ||
امام صادق( | امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: در عمل خود ریا مکن آن هم برای مخلوقی که قدرت ندارد کسی را زنده کند و یا بمیراند و هیچگونه توانایی ندارد که تو را از چیزی بینیاز کند. ریاء درختی است که میوه و نتیجه آن شرک پنهانی است<ref>بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۳۰۰.</ref>. | ||
امام صادق( | امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: هر کس [[نماز]] بگزارد و یا [[روزه]] بگیرد و یا [[برده]] ای را آزاد کند و یا [[حج]] انجام دهد و مقصودش آن باشد که مردم از وی خوششان بیاید، مشرک به حساب میآید، ولی شرک او قابل گذشت است<ref>تفسیر عیاشی،، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. | ||
از نظر آموزههای اسلام، اراده و مشیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در طول مشیت و اراده الهی است؛ بر همین اساس اطاعت از ایشان نیز این گونه است؛ زیرا ولایت ایشان مظهر ولایت الهی و در طول آن است؛ بنابراین، حتی در اطاعت و ولایت اولیای الهی باید به این نکته توجه داشت که خواستهها و فرمانهای ایشان به عنوان مظهرخواستهها و فرمانهای الهی است و سخن گفتن<ref>نجم، آیات 3 و 4.</ref> و کارهای ایشان<ref>سوره انفال، آیه 17.</ref>، جز به معنای مظهریت از خدا نیست و ایشان و معصومان( | از نظر آموزههای اسلام، اراده و مشیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در طول مشیت و اراده الهی است؛ بر همین اساس اطاعت از ایشان نیز این گونه است؛ زیرا ولایت ایشان مظهر ولایت الهی و در طول آن است؛ بنابراین، حتی در اطاعت و ولایت اولیای الهی باید به این نکته توجه داشت که خواستهها و فرمانهای ایشان به عنوان مظهرخواستهها و فرمانهای الهی است و سخن گفتن<ref>نجم، آیات 3 و 4.</ref> و کارهای ایشان<ref>سوره انفال، آیه 17.</ref>، جز به معنای مظهریت از خدا نیست و ایشان و معصومان(علیهالسلام) مظاهر اتم و کامل الهی و به یک معنا عین الله، اسدالله، یدالله و اُذُن الله هستند. از همین رو وقتی شخصی خطاب به پیامبر اسلام گفت: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آیا برای خداوند شریک و همردیف قرار میدهی. تنها بگو اگر خدا بخواهد. | ||
از نظر قرآن، خدا غیور است و همین غیرت موجب میشود تا غیرزدایی کند و هیچ کس را در سطح خویش نپذیرد و مشرک را به سختترین عذابها گرفتار سازد. خدا درباره رفتار مشرکان این گونه میفرماید: و مشرکان برای خدا از آنچه از کشت و دامها که آفریده است سهمی گذاشتند و به پندار خودشان گفتند: این ویژه خداست و این ویژه بتان ما! پس آنچه خاص بتانشان بود، به خدا نمی رسید؛ و آنچه خاص خدا بود، به بتانشان میرسید. چه بد داوری میکنند<ref>سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref>؟! | از نظر قرآن، خدا غیور است و همین غیرت موجب میشود تا غیرزدایی کند و هیچ کس را در سطح خویش نپذیرد و مشرک را به سختترین عذابها گرفتار سازد. خدا درباره رفتار مشرکان این گونه میفرماید: و مشرکان برای خدا از آنچه از کشت و دامها که آفریده است سهمی گذاشتند و به پندار خودشان گفتند: این ویژه خداست و این ویژه بتان ما! پس آنچه خاص بتانشان بود، به خدا نمی رسید؛ و آنچه خاص خدا بود، به بتانشان میرسید. چه بد داوری میکنند<ref>سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref>؟! | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ناآگاهی به عظمت خدا و نقش او در تدبیر هستی، موجب شرک است؛ یعنی کسانی که از عقل و علم بهرهای نبرده اند، دچار شرک میشوند. البته انسان ممکن است خود اهل تعقل کامل نباشد، ولی میتواند با عقلاء ارتباط داشته و از نقل آنان بهرهمند شود و با همان عقلی که خدا به او داده، نسبت به حوزههای هستیشناسی و خداشناسی تفکر داشته باشد. به هر حال، جهل عقلی و جهل علمی عاملی برای شرک انسان است<ref>سوره زمر، آیه 64؛ نحل، آیه 75؛ قصص، آیات 71 و 72؛ بقره، آیه 165.</ref>. جهل و ناآگاهی انسان نسبت به قدرت<ref>سوره بقره، آیه 165.</ref>، تدبیر<ref>سوره صافات، آیات 85 تا 87.</ref> خدا و مانند آنها. فقدان شناخت حقایق و عدم علم از مهمترین عوامل شرک ورزی در انسان است<ref>انعام، آیات 22 و 25 و 108.</ref> و حتی مومنان به همین سبب فقدان شناخت کامل است که گرفتار شرک خفی میشوند. | ناآگاهی به عظمت خدا و نقش او در تدبیر هستی، موجب شرک است؛ یعنی کسانی که از عقل و علم بهرهای نبرده اند، دچار شرک میشوند. البته انسان ممکن است خود اهل تعقل کامل نباشد، ولی میتواند با عقلاء ارتباط داشته و از نقل آنان بهرهمند شود و با همان عقلی که خدا به او داده، نسبت به حوزههای هستیشناسی و خداشناسی تفکر داشته باشد. به هر حال، جهل عقلی و جهل علمی عاملی برای شرک انسان است<ref>سوره زمر، آیه 64؛ نحل، آیه 75؛ قصص، آیات 71 و 72؛ بقره، آیه 165.</ref>. جهل و ناآگاهی انسان نسبت به قدرت<ref>سوره بقره، آیه 165.</ref>، تدبیر<ref>سوره صافات، آیات 85 تا 87.</ref> خدا و مانند آنها. فقدان شناخت حقایق و عدم علم از مهمترین عوامل شرک ورزی در انسان است<ref>انعام، آیات 22 و 25 و 108.</ref> و حتی مومنان به همین سبب فقدان شناخت کامل است که گرفتار شرک خفی میشوند. | ||
بسیاری از مردم به سبب اینکه قدرت تشخیص و شناخت کمی دارند، بر اساس آن رفتار میکنند و این گونه است که به جای پیروی از حق و رهبران حق، دنبال باطل و رهبران باطل میروند. البته برخی نیز از فقدان رهبری در زمان ومکانی خاص سوءاستفاده کرده و مردمان را به جای آب به سوی سراب میکشانند؛ چنانکه سامری این کار را با امت [[حضرت موسی|موسی( | بسیاری از مردم به سبب اینکه قدرت تشخیص و شناخت کمی دارند، بر اساس آن رفتار میکنند و این گونه است که به جای پیروی از حق و رهبران حق، دنبال باطل و رهبران باطل میروند. البته برخی نیز از فقدان رهبری در زمان ومکانی خاص سوءاستفاده کرده و مردمان را به جای آب به سوی سراب میکشانند؛ چنانکه سامری این کار را با امت [[حضرت موسی|موسی(علیهالسلام)]] کرد<ref>سوره بقره، آیه 52 و 95.</ref>. خدا بارها به مومنان هشدار میدهد که از هر کسی پیروی نکنند؛ زیرا برخی از همین کسانی که به ظاهر عالمان دینی هستند ممکن است کارگزاران [[شیطان]] باشند؛ چنانکه احبار و رهبان [[یهودی]] و [[مسیحی]] این گونه هستند<ref>سوره توبه، آیات 30 و 31.</ref> و کسانی که کورکورانه از آنان تقلید میکنند و فرمانها و سخنان آنان را به عقل سلیم و وحی قطعی ارجاع نمیدهند، گرفتار شرک میشوند. (همان) این گونه است که به جای ولایت الله گرفتار ولایت شیطانی و طاغوتی میشوند<ref>سوره نساء، آیه 119؛ سوره انعام، آیه 14.</ref>. | ||
=== جهالت عقلی === | === جهالت عقلی === |