۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پی گیر' به 'پیگیر') |
جز (جایگزینی متن - 'استقلال طلب' به 'استقلالطلب') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
«الأزهر در قیام 1919 شرکت کرد و علمای الأزهر به عنوان استقلال خواهی و وحدت طلبی قیام کردند که مصطفی القادیانی، محمود ابوالعیون، عبدربه مفتاح، محمد عبداللطیف دراز و علی سرور زنکلویی از آن جمله بودند». (بیومی، ص 68). | «الأزهر در قیام 1919 شرکت کرد و علمای الأزهر به عنوان استقلال خواهی و وحدت طلبی قیام کردند که مصطفی القادیانی، محمود ابوالعیون، عبدربه مفتاح، محمد عبداللطیف دراز و علی سرور زنکلویی از آن جمله بودند». (بیومی، ص 68). | ||
دکتر رفعت سید احمد هم به دنبال سخن البیومی مینویسد: <br> | دکتر رفعت سید احمد هم به دنبال سخن البیومی مینویسد: <br> | ||
«الأزهر در نهضتهای بیگانه ستیزی و | «الأزهر در نهضتهای بیگانه ستیزی و استقلالطلبی همواره شرکت میکرد و به قوای انقلابی وطنی میپیوست، هر چند از مواجهه داخلی با حاکمان کنارهگیری میکرد». (الدین و الدولة و الثورة، ص236).<br> | ||
جالب این که عبدالمجید سلیم بعد از دست یابی به مراحل بالاتر علم و حضور در جماعت کبار علما، با همین شخصیتهای مبارز هم ردیف و هم مسلک میشود، هم در «کبارالعلما» و مبارزات برای اصلاح امور اجتماعی و هم در «جماعت تقریب». | جالب این که عبدالمجید سلیم بعد از دست یابی به مراحل بالاتر علم و حضور در جماعت کبار علما، با همین شخصیتهای مبارز هم ردیف و هم مسلک میشود، هم در «کبارالعلما» و مبارزات برای اصلاح امور اجتماعی و هم در «جماعت تقریب». | ||
وضعیت آن دوره مصر بسیار نگران کننده بود. استعمار سیاه انگلیس سایه شوم خود را بر مصر و تمام خاورمیانه گسترانده بود. در نتیجه سیاستهای استعماری، ترکیه تحت رهبری کمال آتاترک در ورطه غربزدگی فرو رفته بود و کشمکشها بین اعراب و ترکها، که به وسیله دولتهای استعماری غرب تشویق میشد، «ناسیونالیسم عرب» را توسعه میداد و بهانهای برای حمله به اسلام با عنوان «میهن پرستی» فراهم مینمود و سپری برای مخالفان اسلام ایجاد شده بود تا در سایه آن با تهییج احساسات میهن دوستی، بر مسلمانان یورش ببرند و موانع را درهم بشکنند. حوادث مذکور به این عده جرئت داد در مصر برای ریشه کنی اسلام بکوشند؛ از این رو مصر در این دوره شاهد انتشار کتابهایی چون «اسلام و اصول الحکم» نوشته علی عبدالرزاق (ر. ک: نقوی، 1361، ص 23ـ20) بود که در آن بر کنار گذاشتن اسلام از امور حکومت تأکید شده بود.<br> | وضعیت آن دوره مصر بسیار نگران کننده بود. استعمار سیاه انگلیس سایه شوم خود را بر مصر و تمام خاورمیانه گسترانده بود. در نتیجه سیاستهای استعماری، ترکیه تحت رهبری کمال آتاترک در ورطه غربزدگی فرو رفته بود و کشمکشها بین اعراب و ترکها، که به وسیله دولتهای استعماری غرب تشویق میشد، «ناسیونالیسم عرب» را توسعه میداد و بهانهای برای حمله به اسلام با عنوان «میهن پرستی» فراهم مینمود و سپری برای مخالفان اسلام ایجاد شده بود تا در سایه آن با تهییج احساسات میهن دوستی، بر مسلمانان یورش ببرند و موانع را درهم بشکنند. حوادث مذکور به این عده جرئت داد در مصر برای ریشه کنی اسلام بکوشند؛ از این رو مصر در این دوره شاهد انتشار کتابهایی چون «اسلام و اصول الحکم» نوشته علی عبدالرزاق (ر. ک: نقوی، 1361، ص 23ـ20) بود که در آن بر کنار گذاشتن اسلام از امور حکومت تأکید شده بود.<br> |