۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'افراطی گری' به 'افراطیگری') |
جز (جایگزینی متن - 'جانبداری' به 'جانبداری') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
بنابراین به من اجازه دهید تعارفها را کنار بگذارم و بگویم مسئله، مسئله تقریب مذاهب نیست، مسئله تقریب و نزدیکی میان پیروان مذاهب و زدودن تعصبات مذهبی افراطی کورکورانه موجود نزد این اتباع است که در پی متحول شدن اختلاف از خطوط موازی به خطوط متقاطع به وجود آمده است و از حالت اختلاف در فهم متون به عنوان یک پدیده صحیح مطلوب، به اختلاف فرقهای نامطلوب و ویرانگر تبدیل گردیده است. شاید مهمترین مثالهای آن سخن [[یاقوت حموی]] در «[[معجم البلدان]]» است که درباره عوامل خراب شدن شهر ری در قرن ششم و خالی شدن آن از ساکنانش سخن میگوید. <br> | بنابراین به من اجازه دهید تعارفها را کنار بگذارم و بگویم مسئله، مسئله تقریب مذاهب نیست، مسئله تقریب و نزدیکی میان پیروان مذاهب و زدودن تعصبات مذهبی افراطی کورکورانه موجود نزد این اتباع است که در پی متحول شدن اختلاف از خطوط موازی به خطوط متقاطع به وجود آمده است و از حالت اختلاف در فهم متون به عنوان یک پدیده صحیح مطلوب، به اختلاف فرقهای نامطلوب و ویرانگر تبدیل گردیده است. شاید مهمترین مثالهای آن سخن [[یاقوت حموی]] در «[[معجم البلدان]]» است که درباره عوامل خراب شدن شهر ری در قرن ششم و خالی شدن آن از ساکنانش سخن میگوید. <br> | ||
این مجمع رسماً در سال 1411 ق پایهگذاری شد و هدف خود را تقریب میان مذاهب قرار داد، در حالی که این هدف مدتهای زیادی پیش از آن مطرح بود. ابو حنیفه نعمان میگفت قرائت حمد و سوره توسط پیشنماز در نماز جماعت، برای نمازگزاران مجزی و کافی است. پس از او امام شافعی نظر دیگری ارائه داد و گفت قرائت پیشنماز مجزی نیست و نمازگزاردن بدون قرائت باطل است. طبق روایات و اخبار شافعی در دیدار با ابویوسف ـ شاگرد نعمانی ـ درباره این مسئله گفتوگو کرد. ابویوسف گفت: چنان چه یک گروه از ما به دیدار سلطان برویم جایز است یا نه؟ شافعی گفت جایز است. ابو یوسف گفت خدا تو را بیامرزد، در نماز هم وضع به همین صورت است. اما درباره گفته شما دایر بر خواندن نماز به زبانی جز زبان عربی جایز نیست و چنان چه نمازگزار چنین کاری را انجام دهد نماز او باطل خواهد شد. خداوند متعال مؤمنان رستگار را چنین توصیف میکند: «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ <ref>(مؤمنون: 2)</ref>؛ مسلمانان کسانی هستند که در نماز خود فروتن باشند» و فروتنی تنها با فهم معنی انجام میگیرد. <br> | این مجمع رسماً در سال 1411 ق پایهگذاری شد و هدف خود را تقریب میان مذاهب قرار داد، در حالی که این هدف مدتهای زیادی پیش از آن مطرح بود. ابو حنیفه نعمان میگفت قرائت حمد و سوره توسط پیشنماز در نماز جماعت، برای نمازگزاران مجزی و کافی است. پس از او امام شافعی نظر دیگری ارائه داد و گفت قرائت پیشنماز مجزی نیست و نمازگزاردن بدون قرائت باطل است. طبق روایات و اخبار شافعی در دیدار با ابویوسف ـ شاگرد نعمانی ـ درباره این مسئله گفتوگو کرد. ابویوسف گفت: چنان چه یک گروه از ما به دیدار سلطان برویم جایز است یا نه؟ شافعی گفت جایز است. ابو یوسف گفت خدا تو را بیامرزد، در نماز هم وضع به همین صورت است. اما درباره گفته شما دایر بر خواندن نماز به زبانی جز زبان عربی جایز نیست و چنان چه نمازگزار چنین کاری را انجام دهد نماز او باطل خواهد شد. خداوند متعال مؤمنان رستگار را چنین توصیف میکند: «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ <ref>(مؤمنون: 2)</ref>؛ مسلمانان کسانی هستند که در نماز خود فروتن باشند» و فروتنی تنها با فهم معنی انجام میگیرد. <br> | ||
این هدف هم چنان در اندیشه و رفتار بسیاری از پیشنمازان و علما وجود دارد. شیخ دکتر احمد کفتارو مفتی سابق سوریه در یکی از سفرهای خود به ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی طی سخن رانی ای در دانشگاه تهران گفت: «اگر معنای تسنن عمل به کتاب خدا و سنت رسول الله باشد، همه ما اهل تسنن هستیم و تسنن به گروهی اختصاص ندارد و چنان چه شیعه به معنای دوستی اهل بیت و رسول الله و | این هدف هم چنان در اندیشه و رفتار بسیاری از پیشنمازان و علما وجود دارد. شیخ دکتر احمد کفتارو مفتی سابق سوریه در یکی از سفرهای خود به ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی طی سخن رانی ای در دانشگاه تهران گفت: «اگر معنای تسنن عمل به کتاب خدا و سنت رسول الله باشد، همه ما اهل تسنن هستیم و تسنن به گروهی اختصاص ندارد و چنان چه شیعه به معنای دوستی اهل بیت و رسول الله و جانبداری از آنها باشد، همه ما شیعه خواهیم بود و مسلمانی که شیعه نشود مسلمان نخواهد بود.»<br> | ||
اجازه دهید که بگویم: در از هم فاصله گرفتن به بهانه مذهبیت، از نظر علما و نخبگان دانای مردم مشکلی وجود ندارد، بلکه مشکل نزد خود مردم است. از این رو همه همایشها و کنفرانسها و گردهماییهایی که حضور و مشارکت در آن به نخبگان محدود شود، نقش فعالی در تحقق هدف ما در تقریب میان مذاهب نخواهد داشت، چون همان گونه که گفتم مشکل در خود مذاهب یا در پیشوایان و علمای مذاهب نیست، اینها به احترام به نظرها و اجتهادهای دیگر مذاهب شناخته شدهاند، چون از نور واحدی روشنایی میگیرند، اصل واحدی را دنبال میکنند و از چشمه واحدی سیراب میشوند. مشکل در کسانی است که از آنها به نیکی پیروی نمیکنند و مذهب تقلید کور و افراطی از ظاهر گفتههای پیشوایان مذاهب را برای خود انتخاب کردهاند. آنها با این کار خود تنها پنجره ای را که نور خداوند از آن به دلهایشان میتابد، یعنی پنجره عقل را میبندند، و این کار آنها یا ناشی از تنبلی یا نادانی و یا تعصب است.<br> | اجازه دهید که بگویم: در از هم فاصله گرفتن به بهانه مذهبیت، از نظر علما و نخبگان دانای مردم مشکلی وجود ندارد، بلکه مشکل نزد خود مردم است. از این رو همه همایشها و کنفرانسها و گردهماییهایی که حضور و مشارکت در آن به نخبگان محدود شود، نقش فعالی در تحقق هدف ما در تقریب میان مذاهب نخواهد داشت، چون همان گونه که گفتم مشکل در خود مذاهب یا در پیشوایان و علمای مذاهب نیست، اینها به احترام به نظرها و اجتهادهای دیگر مذاهب شناخته شدهاند، چون از نور واحدی روشنایی میگیرند، اصل واحدی را دنبال میکنند و از چشمه واحدی سیراب میشوند. مشکل در کسانی است که از آنها به نیکی پیروی نمیکنند و مذهب تقلید کور و افراطی از ظاهر گفتههای پیشوایان مذاهب را برای خود انتخاب کردهاند. آنها با این کار خود تنها پنجره ای را که نور خداوند از آن به دلهایشان میتابد، یعنی پنجره عقل را میبندند، و این کار آنها یا ناشی از تنبلی یا نادانی و یا تعصب است.<br> | ||
مشکل در خلف است نه در گذشتگان، و در کسانی است که نهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از تفسیر و فهم قرآن با رأی خود خواندهاند و متوجه نشده اند که منظور از آن هوی و هوس است و نه عقل. هم چنین مشکل در کسانی است که برای خود یک قانون فقهی شگفت آور قرار دادهاند که میگوید چنان چه گفته اصحاب ما با قرآن تعارض پیدا کند، ما از اصحاب پیروی میکنیم. اجازه دهید به این گفته اشاره کنم: مرحله نظریه پردازی که خداوند از آن به تفکر و تدبر و تفقه یاد میکند، مرحله ای است که در آغاز خود شکی در اهمیت آن نیست. ولی چنان چه تفکر و تدبر به درازا بکشد، یا به آن اکتفا شود و به مرحله عملی و اجرا منتقل نگردد و یا به جنبه شکلی و سازمانی و اداری آن اکتفا شود، در آن صورت اسم دیگری خواهد داشت. کسانی که هزاران صفحه انتشار یافته در مدت زمان عمر این مجمع همچون کتاب و مجله و تحقیقات و مقالات و گزارشهای کنفرانسها را ورق بزنند، همچون ما با نگرانی متوجه خواهند شد که بیشتر آنها کپی شده یا تکراری است و در حوضی از نظریه پردازی ریخته میشود بی آن که چیز تازه ای به آن افزوده شود. من از خداوند میخواهم و آرزو دارم که مسئله تقریب میان مذاهب همچون علم وضو به یک علم نظری تبدیل نشود، به گونهای که صدها جلد کتاب درباره آن مطلب بنویسیم و پس از آن بحث مفصل را خلاصه کنیم و سپس اقدام به شرح آن مختصر بنماییم.<br> | مشکل در خلف است نه در گذشتگان، و در کسانی است که نهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از تفسیر و فهم قرآن با رأی خود خواندهاند و متوجه نشده اند که منظور از آن هوی و هوس است و نه عقل. هم چنین مشکل در کسانی است که برای خود یک قانون فقهی شگفت آور قرار دادهاند که میگوید چنان چه گفته اصحاب ما با قرآن تعارض پیدا کند، ما از اصحاب پیروی میکنیم. اجازه دهید به این گفته اشاره کنم: مرحله نظریه پردازی که خداوند از آن به تفکر و تدبر و تفقه یاد میکند، مرحله ای است که در آغاز خود شکی در اهمیت آن نیست. ولی چنان چه تفکر و تدبر به درازا بکشد، یا به آن اکتفا شود و به مرحله عملی و اجرا منتقل نگردد و یا به جنبه شکلی و سازمانی و اداری آن اکتفا شود، در آن صورت اسم دیگری خواهد داشت. کسانی که هزاران صفحه انتشار یافته در مدت زمان عمر این مجمع همچون کتاب و مجله و تحقیقات و مقالات و گزارشهای کنفرانسها را ورق بزنند، همچون ما با نگرانی متوجه خواهند شد که بیشتر آنها کپی شده یا تکراری است و در حوضی از نظریه پردازی ریخته میشود بی آن که چیز تازه ای به آن افزوده شود. من از خداوند میخواهم و آرزو دارم که مسئله تقریب میان مذاهب همچون علم وضو به یک علم نظری تبدیل نشود، به گونهای که صدها جلد کتاب درباره آن مطلب بنویسیم و پس از آن بحث مفصل را خلاصه کنیم و سپس اقدام به شرح آن مختصر بنماییم.<br> |