مقایسه اسلام‌گرایی در تونس و الجزایر؛ جنبشی نخبگانی در کنار حرکتی مسلحانه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
جریان اسلامگرا قدرت خود را در «جبهه نجات اسلامی» به رهبری عباس مدنی متمرکز کرده بود و از این طریق مبارزات جدی با سیستم حاکم پیش گرفته می‌شود. و کار به جاهای باریک می‌کشد تا جایی که خود سیستم احساس می‌کند باید تغییر و تحولاتی ایجاد کند و حقوق آنها را به رسمیت بشناسد. به این ترتیب رئیس جمهور عوض می‌شود. با روی کار آمدن شاذلی بن جدید، فضای باز سیاسی ایجاد می‌شود و اجازه می‌دهد احزاب و جریانهای اسلامگرا وارد عرصه سیاسی شوند و در قدرت مشارکت نمایند. در سال 1990-1991 جریان اسلامگرا در انتخابات شهرداری‌ها شورای شهر و مجلس شرکت می‌کند و به طور پیاپی در اکثر انتخابات با اکثریت قاطع پیروز می‌شود. با نزدیک شدن «حزب نجات اسلامی» به پست نخست وزیری و ریاست دولت، سیستم حاکم تحمل نمی‌کند. ارتش و جریان نظامی دست به کودتا می‌زند؛ شاذلی بن جدید ساقط و نتایج انتخابات باطل می‌شود. در نهایت همه سران جبهه نجات اسلامی دستگیر می‌شوند. پیرو این جریانات یک آتش‌فشان داخلی سراسر الجزایر را فرا می‌گیرد. اوایل دهه 90 ناامنی گسترده، ترورهای فراوان و جنبشهای اجتماعی گسترده سراسر الجزایر را فرا می‌گیرد و چندین سال الجزایر در این آتش می‌سوزد. تا اینکه با روی کار آمدن بوتفلیقه و اتخاذ سیاست متعادل اوضاع  آرام می‌شود. درواقع هم ارتش کمی از مواضع خود کوتاه می‌آید و هم جریان اسلامگرا به این نتیجه می‌رسد که روشهای پیشین هزینه زیادی برای خود و جامعه به همراه دارد و رو به مماشات می‌آورد. مردم هم از کابوس دهه 90 به ستوه آمده بودند. در نتیجه همه از سر ناچاری کنار می‌آیند اما این مدل، مدل پایداری نیست برای همین هنوز هم الجزایر به ثبات و پایداری از نظر سیاسی دست نیافته است و جریان اسلامگرا هم علاوه بر نداشتن پایداری آسیب بزرگتری هم دیده است و  بسیاری از رهبران خود را در خلال مبارزات از دست داده است.  هنوز اسطوره‌هایی مثل عباس مدنی و علی بلحاج جایگزین نشده‌اند. در نتیجه جریان اسلامگرا در الجزایر بدون رهبر قدرتمند و کاریزماتیک است.
جریان اسلامگرا قدرت خود را در «جبهه نجات اسلامی» به رهبری عباس مدنی متمرکز کرده بود و از این طریق مبارزات جدی با سیستم حاکم پیش گرفته می‌شود. و کار به جاهای باریک می‌کشد تا جایی که خود سیستم احساس می‌کند باید تغییر و تحولاتی ایجاد کند و حقوق آنها را به رسمیت بشناسد. به این ترتیب رئیس جمهور عوض می‌شود. با روی کار آمدن شاذلی بن جدید، فضای باز سیاسی ایجاد می‌شود و اجازه می‌دهد احزاب و جریانهای اسلامگرا وارد عرصه سیاسی شوند و در قدرت مشارکت نمایند. در سال 1990-1991 جریان اسلامگرا در انتخابات شهرداری‌ها شورای شهر و مجلس شرکت می‌کند و به طور پیاپی در اکثر انتخابات با اکثریت قاطع پیروز می‌شود. با نزدیک شدن «حزب نجات اسلامی» به پست نخست وزیری و ریاست دولت، سیستم حاکم تحمل نمی‌کند. ارتش و جریان نظامی دست به کودتا می‌زند؛ شاذلی بن جدید ساقط و نتایج انتخابات باطل می‌شود. در نهایت همه سران جبهه نجات اسلامی دستگیر می‌شوند. پیرو این جریانات یک آتش‌فشان داخلی سراسر الجزایر را فرا می‌گیرد. اوایل دهه 90 ناامنی گسترده، ترورهای فراوان و جنبشهای اجتماعی گسترده سراسر الجزایر را فرا می‌گیرد و چندین سال الجزایر در این آتش می‌سوزد. تا اینکه با روی کار آمدن بوتفلیقه و اتخاذ سیاست متعادل اوضاع  آرام می‌شود. درواقع هم ارتش کمی از مواضع خود کوتاه می‌آید و هم جریان اسلامگرا به این نتیجه می‌رسد که روشهای پیشین هزینه زیادی برای خود و جامعه به همراه دارد و رو به مماشات می‌آورد. مردم هم از کابوس دهه 90 به ستوه آمده بودند. در نتیجه همه از سر ناچاری کنار می‌آیند اما این مدل، مدل پایداری نیست برای همین هنوز هم الجزایر به ثبات و پایداری از نظر سیاسی دست نیافته است و جریان اسلامگرا هم علاوه بر نداشتن پایداری آسیب بزرگتری هم دیده است و  بسیاری از رهبران خود را در خلال مبارزات از دست داده است.  هنوز اسطوره‌هایی مثل عباس مدنی و علی بلحاج جایگزین نشده‌اند. در نتیجه جریان اسلامگرا در الجزایر بدون رهبر قدرتمند و کاریزماتیک است.


=منابع=


[[رده: اسلامگرایی در الجزایر]]
[[رده: اسلامگرایی در الجزایر]]