confirmed
۵٬۸۸۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←عقاید) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== عقاید == | == عقاید == | ||
شاکه معتقدند که نمیتوان به فاعل طاعات گفت مطیع و یا به | شاکه معتقدند که نمیتوان به کسی که فاعل طاعات است گفت مطیع و یا به کسی کهفاعل معاصی است گفت عاصی، زیرا به عقیده آنان این احتمال وجود دارد که فاعل معاصی با توبه از دنیا برود( در آنصورت، عاصی نخواهد بود). بنابراین، جایز نیست که کسی را پیش از مرگ مطیع و عاصی بخوانیم. | ||
شاکه سخنی از ایمان نمیگویند، زیرا معتقدند که ایمان مستقیم نیست. آنان در ایمان خود شک دارند و میگویند که روح ایمان است. همچنین میگویند که عقل و روح در وجود انسان تصرف میکند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 250 با ویرایش و اصلاح و جابجایی عبارات.</ref> <ref>ترجمه سواد الاعظم، ص 173</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 78.</ref> <ref>مقریزی تقی الدین ابوالعباس، الخطط، قاهره، سال 1911، ج 2، ص 170.</ref> <ref>ملک زاده رضا، دبستان المذاهب، تهران، ج 2، ص 97.</ref> | شاکه سخنی از ایمان نمیگویند، زیرا معتقدند که ایمان مستقیم نیست. آنان در ایمان خود شک دارند و میگویند که روح ایمان است. همچنین میگویند که عقل و روح در وجود انسان تصرف میکند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 250 با ویرایش و اصلاح و جابجایی عبارات.</ref> <ref>ترجمه سواد الاعظم، ص 173</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 78.</ref> <ref>مقریزی تقی الدین ابوالعباس، الخطط، قاهره، سال 1911، ج 2، ص 170.</ref> <ref>ملک زاده رضا، دبستان المذاهب، تهران، ج 2، ص 97.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |