۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
}} | }} | ||
'''اسماعیل بن عباد بن عباس قزوینی طالقانی'''، معروف به «صاحب بن عباد» و ملقب به «کافیالکفاة» عالمی است [[شیعه]]. وی در یک خانواده علمی، ادبی و سیاسی نشو و نما پیدا کرد. 9 ساله بود که پدرش را از دست داد، مادرش علاوه بر مراقبت علمی، در [[اخلاق]] و پرورش سجایای انسانی او نیز کوشا بود. وی با اینکه در علوم [[فقه]]، [[حدیث]]، [[نجوم]] و [[کلام]] تخصص داشت، اما بیش از همه جنبههای ادبی و شعری او زبانزد همگان بود. در اشعار او تمام آرایهها و صنایع بدیع شعری به چشم میخورد. حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. [[شیخ صدوق]] که از معاصران اوست، [[کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام)]] را به نام او تألیف کرده است. [[ثعالبی]] نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. | '''اسماعیل بن عباد بن عباس قزوینی طالقانی'''، معروف به «صاحب بن عباد» و ملقب به «کافیالکفاة» عالمی است [[شیعه]]. وی در یک خانواده علمی، ادبی و سیاسی نشو و نما پیدا کرد. 9 ساله بود که پدرش را از دست داد، مادرش علاوه بر مراقبت علمی، در [[اخلاق]] و پرورش سجایای انسانی او نیز کوشا بود. وی با اینکه در علوم [[فقه]]، [[حدیث]]، [[نجوم]] و [[کلام]] تخصص داشت، اما بیش از همه جنبههای ادبی و شعری او زبانزد همگان بود. در اشعار او تمام آرایهها و صنایع بدیع شعری به چشم میخورد. حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. [[شیخ صدوق]] که از معاصران اوست، [[کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام)]] را به نام او تألیف کرده است. [[ثعالبی]] نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. | ||
درباره [[مذهب]] او اگرچه برخی از صاحب نظران مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] وی را [[متکلم]] [[معتزلی]] خواندهاند، اما هیچگاه در [[تشیع]] او تردید نکردهاند. وزارت او در دستگاه [[آل بویه|آلبویه]] که مشهور به شیعهگری بودند، تشیع او را بیشتر آشکار میسازد و حتی به اعتقاد برخی از صاحبنظران شیعه شدن مردم [[اصفهان]] در اثر فعالیتها و ترویجهای او بوده است. در اشعار او نیز سرودههای زیادی در مدح [[امیرالمؤمنین علیهالسلام|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] و [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت (علیهمالسلام)]] به چشم میخورد که در آنها به جانشینی [[علی بن ابی طالب|امام علی]] بعد از [[حضرت محمد (ص)|پیامبر]] تصریح شده است. | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مقام ارجمند و قابل ستایش او در علم و دانش و همچنین حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. در این راستا «شیخ صدوق» که از معاصران اوست، [[کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام)]] را به نام او تألیف کرده است. «ثعالبی» نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. «حسن بن محمد قمی» نیز کتاب «تاریخ قم» را در 378 هجری به منظور او نوشته است. همچنین [[ابن فارس لغوی]] که از استادان وی بود با اینکه به سبب وابستگی و تعصب فراوان این استاد به خاندان ابن عمید، مهر و محبت ابن عباد را در اثر رقابتهای سیاسیاش با «ابوالفتح بن عمید»، از دست داد، اما کتابی با عنوان «الصاحبی فی فقه اللغه»(در علم زبانشناسی که در آن برتری زبان عرب بر دیگر زبانها تأکید شده است) نوشته و به او تقدیم نموده است. | مقام ارجمند و قابل ستایش او در علم و دانش و همچنین حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. در این راستا «شیخ صدوق» که از معاصران اوست، [[کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام)]] را به نام او تألیف کرده است. «ثعالبی» نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. «حسن بن محمد قمی» نیز کتاب «تاریخ قم» را در 378 هجری به منظور او نوشته است. همچنین [[ابن فارس لغوی]] که از استادان وی بود با اینکه به سبب وابستگی و تعصب فراوان این استاد به خاندان ابن عمید، مهر و محبت ابن عباد را در اثر رقابتهای سیاسیاش با «ابوالفتح بن عمید»، از دست داد، اما کتابی با عنوان «الصاحبی فی فقه اللغه»(در علم زبانشناسی که در آن برتری زبان عرب بر دیگر زبانها تأکید شده است) نوشته و به او تقدیم نموده است. | ||
وی در مدت حیات علمی خود اساتید زیادی دیده است. مهمترین استادان او در شعر و ادب [[ابوالفضل عباس بن محمد نحوی]] ملقب به «عرام»، «ابوالفضل بن عمید»، «ابن فارس لغوی رازی»، [[ابوسعید سیرافی]] و [[قاضی ابی بکر بن کامل]] بودهاند. همچنین وی در نقل روایت از استادانی چون «عبدالله بن جعفر بن فارس» و [[احمد بن کامل بن شجره]] بهره برد. از شاگردان مشهور او میتوان [[شیخ عبدالقاهر جرجانی]]، [[حسن بن قاسم بغدادی]] معروف به «رازی نحوی» و «ابوبکر بن مقرئ»، قاضی ابوطیب طبری» و «ابوبکر بن علی ذکوانی» را نام برد. شاگردانی که در حلقه درس او شرکت داشتند بیش از حد شمارش هستند. به گفته [[شهید ثانی]] در درایه الحدیث، یک بار در مجلس درس او صد و بیست هزار نفر شرکت داشتند و برای رساندن صدای او به جمعیت، شش نفر با صدایی رسا مأمور این کار بودند. | وی در مدت حیات علمی خود اساتید زیادی دیده است. مهمترین استادان او در شعر و ادب [[ابوالفضل عباس بن محمد نحوی]] ملقب به «عرام»، «ابوالفضل بن عمید»، «ابن فارس لغوی رازی»، [[ابوسعید سیرافی]] و [[قاضی ابی بکر بن کامل]] بودهاند. همچنین وی در نقل روایت از استادانی چون «عبدالله بن جعفر بن فارس» و [[احمد بن کامل بن شجره]] بهره برد. از شاگردان مشهور او میتوان [[شیخ عبدالقاهر جرجانی]]، [[حسن بن قاسم بغدادی]] معروف به «رازی نحوی» و «ابوبکر بن مقرئ»، قاضی ابوطیب طبری» و «ابوبکر بن علی ذکوانی» را نام برد. شاگردانی که در حلقه درس او شرکت داشتند بیش از حد شمارش هستند. به گفته [[شهید ثانی]] در درایه الحدیث، یک بار در مجلس درس او صد و بیست هزار نفر شرکت داشتند و برای رساندن صدای او به جمعیت، شش نفر با صدایی رسا مأمور این کار بودند. درباره علاقه ابن عباد به کتاب و کتاب خوانی نیز مطالب فراوانی گفتهاند. وی با کوشش فراوان و هزینهای هنگفت، کتابخانهای ترتیب داد که تعداد کتابهایش را چهارصد بار شتر شمارش کردهاند و «ابومحمد عبدالله کاتب اصفهانی» کتابدار آن بود. در مسافرتها نیز همیشه چندین بار شتر با خود کتاب حمل میکرد و لحظهای از کتاب جدا نبود و حتی دعوت پنهانی [[خلیفه]] [[نوح بن منصور سامانی]] از او برای تصدی مقام وزارت در خراسان را به سبب داشتن چنین کتابخانهای رد نمود. | ||
== دین و مذهب == | == دین و مذهب == | ||
درباره مذهب او اگرچه برخی از صاحبنظران مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] وی را متکلم معتزلی خواندهاند، اما هیچگاه در [[مذهب شیعه|تشیع]] او تردید نکردهاند. حتی بسیاری از علماء پس از اینکه او را [[مذهب شیعه|شیعه امامی]] به شمار آورده، وی را از نسبتی که شیخ مفید و سید مرتضی به او دادهاند، مبرا دانسته و آن را ساخته [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] معرفی کردهاند. «ابن حجر» در لسان المیزان به نقل از ابنابیطی وی را شیعه امامی معرفی نمود و گفته است: «شیخ مفید گواهی داد کسانی که کتابی به ابن عباد در زمینه اعتزال نسبت دادهاند، دروغ است و نوشته او نیست». بر پایه این گزارش، نمیتوان باور داشت که شیخ مفید در کتاب نهج الحق وی را معتزلی خوانده است. «قاضی عبدالجبار معتزلی شافعی اسدآبادی» نیز با اینکه از مواهب او در زمان قضاوتش در ری و قزوین بسیار بهرهمند بود، اما تشیع او را نتوانست کتمان کند و وقتی بر جنازه او حاضر شد بر او ترحم نکرد و گفت: «نمیدانم چگونه بر این [[رافضی]] [[نماز]] بگذارم». همچنین رسالهای که وی در شرح حال [[عبدالعظیم حسنی|عبدالعظیم بن عبدالله حسنی]] تألیف کرده، شاهد دیگری بر تشیع او میتواند بوده باشد. | |||
چنانکه وزارت او در دستگاه آل بویه که مشهور به شیعه گری بودند، تشیع او را بیشتر آشکار میسازد و حتی به اعتقاد برخی از صاحب نظران شیعه شدن مردم [[اصفهان]] در اثر فعالیتها و ترویجهای او بوده است. در اشعار او نیز سرودههای زیادی در مدح امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهلبیت(علیه السلام) به چشم میخورد که در آنها به جانشینی امام علی بعد از پیامبر تصریح شده است. وی حدود ده هزار بیت در فضیلت اهلبیت(علیه السلام) شعر سروده و به همین دلیل «ابن شهر آشوب» او را در ردیف شاعران شجاع و مجاهر اهلبیت(علیه السلام) قرار داده و در سراسر کتاب مناقب، اشعار او را آورده است. در میان اشعار او به خوبی میتوان از مذهبش اطمینان حاصل کرد. در یکی از اشعارش که دلیل کافی بر تشیع اوست این چنین سروده است: | چنانکه وزارت او در دستگاه آل بویه که مشهور به شیعه گری بودند، تشیع او را بیشتر آشکار میسازد و حتی به اعتقاد برخی از صاحب نظران شیعه شدن مردم [[اصفهان]] در اثر فعالیتها و ترویجهای او بوده است. در اشعار او نیز سرودههای زیادی در مدح امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهلبیت(علیه السلام) به چشم میخورد که در آنها به جانشینی امام علی بعد از پیامبر تصریح شده است. وی حدود ده هزار بیت در فضیلت اهلبیت(علیه السلام) شعر سروده و به همین دلیل «ابن شهر آشوب» او را در ردیف شاعران شجاع و مجاهر اهلبیت(علیه السلام) قرار داده و در سراسر کتاب مناقب، اشعار او را آورده است. در میان اشعار او به خوبی میتوان از مذهبش اطمینان حاصل کرد. در یکی از اشعارش که دلیل کافی بر تشیع اوست این چنین سروده است: | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
موضوع نوشتههای او بیشتر علوم زمانش را در بردارد. از جمله آثار وی که اکنون در دست است و بارها به چاپ رسیده: «المحیط فی اللغه»، «دیوان شعرالصاحب» و «الکشف عن مساوی شعر المتنبی» هستند. کتابهای دیگری که به او نسبت دادهاند: «الجوهره مختصر الجمهره»، «فضائل النیروز»، «الانوار»، «کافی الرسائل»(شامل فرامین و نامههای شخصی و اداری کشور)، «اسماء الله سبحانه و صفاته»، «کتاب الامامه»، «الابانه»(در بیان اصول عقاید معتزلیان»، «الوزراء»، «الوقف و الابتداء»، «الامثال السائره من شعر المتنبی»، «رساله فی احوال عبدالعظیم الحسنی»، «رساله فی الهدایه و الضلاله»( | موضوع نوشتههای او بیشتر علوم زمانش را در بردارد. از جمله آثار وی که اکنون در دست است و بارها به چاپ رسیده: «المحیط فی اللغه»، «دیوان شعرالصاحب» و «الکشف عن مساوی شعر المتنبی» هستند. کتابهای دیگری که به او نسبت دادهاند: «الجوهره مختصر الجمهره»، «فضائل النیروز»، «الانوار»، «کافی الرسائل»(شامل فرامین و نامههای شخصی و اداری کشور)، «اسماء الله سبحانه و صفاته»، «کتاب الامامه»، «الابانه»(در بیان اصول عقاید معتزلیان»، «الوزراء»، «الوقف و الابتداء»، «الامثال السائره من شعر المتنبی»، «رساله فی احوال عبدالعظیم الحسنی»، «رساله فی الهدایه و الضلاله»(درباره قضاء و قدر)، «عنوان المعارف و ذکر الخلایف»(در تاریخ پیامبر و خلفاء تا مطیع عباسی) و «اخبار ابیالعیناء» هستند. | ||
همچنین کتاب دیگر او با عنوان «الاقناع فی العروض» است که نسخههایی از آن در کتابخانه [[پاریس]] و [[جمهوری عربی مصر|مصر]] دیده شده است. | همچنین کتاب دیگر او با عنوان «الاقناع فی العروض» است که نسخههایی از آن در کتابخانه [[پاریس]] و [[جمهوری عربی مصر|مصر]] دیده شده است. | ||