confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== حضور در جنگ نهروان و عزیمت به مدینه == | == حضور در جنگ نهروان و عزیمت به مدینه == | ||
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در [[خوارج|جنگ خوارج]] (پس از آن که از هدایت آنها مأیوس شد) سپاه خود را آرایش داد و فرماندهی میمنه را به [[حجر بن عدی]] و میسره را به | امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در [[خوارج|جنگ خوارج]] (پس از آن که از هدایت آنها مأیوس شد) سپاه خود را آرایش داد و فرماندهی میمنه را به [[حجر بن عدی]] و میسره را به [[شبث بن ربعی]] یا [[معقل بن قیس ریاحی]] و سواره نظام را به [[ابوایوب انصاری]] و پیاده نظام را به «ابوقتاده انصاری» سپرد. در این نبرد که هفتصد یا هشتصد تن از صحابی رسول اللَّه (صلی الله علیه) از [[مدینه]] در رکاب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حضور داشتند، فرماندهی آنان را به «قیس بن سعد بن عباده» واگذار نموده و خود حضرت در قلب لشکر قرار گرفت<ref>همان، ج 5، ص 85؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 272.</ref>. | ||
'''[[خطیب بغدادی]] نقل میکند:''' | '''[[خطیب بغدادی]] نقل میکند:''' | ||
هنگامی که امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) از جنگ با نهروانیان فارغ شد، ابوقتاده انصاری با شصت یا هفتاد نفر از اصحاب انصار رسول خدا(صلی الله علیه) به مدینه مراجعت نمود و ابتدا به دیدار [[عایشه]] شتافت. | هنگامی که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) از جنگ با نهروانیان فارغ شد، ابوقتاده انصاری با شصت یا هفتاد نفر از اصحاب انصار رسول خدا (صلی الله علیه) به مدینه مراجعت نمود و ابتدا به دیدار [[عایشه]] شتافت. | ||
آن دو گفتوگوهای زیادی درباره حضرت علی(علیهالسلام) و اقدامات او و سخنان رسول خدا درباره علی(علیهالسلام) انجام دادند... در پایان عایشه گفت: | آن دو گفتوگوهای زیادی درباره حضرت علی (علیهالسلام) و اقدامات او و سخنان رسول خدا درباره علی (علیهالسلام) انجام دادند... در پایان عایشه گفت: | ||
ای ابوقتاده، نباید چیزی مانع این شود که من حقی درباره [[علی بن ابی طالب]] بگویم و آن حق این است که: از رسول خدا(صلی الله علیه) شنیدم که میفرمود: | ای ابوقتاده، نباید چیزی مانع این شود که من حقی درباره [[علی بن ابی طالب]] بگویم و آن حق این است که: از رسول خدا (صلی الله علیه) شنیدم که میفرمود: | ||
تفترق اُمتی علی فرقتین، تمرق بینهما فُرقة مُحَلِّقونَ رؤسهم مُحفّونَ شواربهم... یقرأون القرآن لا یتجاوز تراقیهم، یقتلهم أحبّهم إلیّ و أحبّهم الی اللَّه تعالی؛ | تفترق اُمتی علی فرقتین، تمرق بینهما فُرقة مُحَلِّقونَ رؤسهم مُحفّونَ شواربهم... یقرأون القرآن لا یتجاوز تراقیهم، یقتلهم أحبّهم إلیّ و أحبّهم الی اللَّه تعالی؛ | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
امت من به دو گروه تقسیم میشوند: یکی از این دو گروه سرهای خود را میتراشند و سبیلهای خود را کوتاه میکنند و... ، [[قرآن]] میخوانند اما قرآن از گلوی آنها تجاوز نمیکند، این گروه را کسانی میکشند که نزد من و نزد [[خداوند]] محبوبترند. | امت من به دو گروه تقسیم میشوند: یکی از این دو گروه سرهای خود را میتراشند و سبیلهای خود را کوتاه میکنند و... ، [[قرآن]] میخوانند اما قرآن از گلوی آنها تجاوز نمیکند، این گروه را کسانی میکشند که نزد من و نزد [[خداوند]] محبوبترند. | ||
چون عایشه اقرار به حق کرد و علی(علیهالسلام) و یارانش را که کشندگان خوارج بودند، محبوبترین افراد نزد خدا و رسول اعلام کرد، ابوقتاده گفت: | چون عایشه اقرار به حق کرد و علی (علیهالسلام) و یارانش را که کشندگان خوارج بودند، محبوبترین افراد نزد خدا و رسول اعلام کرد، ابوقتاده گفت: | ||
ای عایشه، آیا تو این حقیقت را میدانی؟! پس چرا با علی (علیهالسلام) چنین کردی؟! (و [[جنگ جمل]] را بپا داشتی؟) | ای عایشه، آیا تو این حقیقت را میدانی؟! پس چرا با علی (علیهالسلام) چنین کردی؟! (و [[جنگ جمل]] را بپا داشتی؟) | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
عایشه از جواب طفره رفت و گفت: | عایشه از جواب طفره رفت و گفت: | ||
ای ابوقتاده، برای امر خدا اندازه و مقدار معینی است و برای این اندازه اسباب و وسایلی است،... <ref>تاریخ بغداد، ج 1، ص 159 - 160.</ref>. | ای ابوقتاده، برای امر خدا اندازه و مقدار معینی است و برای این اندازه اسباب و وسایلی است،...<ref>تاریخ بغداد، ج 1، ص 159 - 160.</ref>. | ||
== وفات ابوقتاده == | == وفات ابوقتاده == |