معراج در آثار اهل‌سنت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:


== تفصیل معراج در منابع اهل سنت ==
== تفصیل معراج در منابع اهل سنت ==
در برخی روایات آمده است که در شب معراج سینهٔ آن حضرت را شکافته‌اند. و در اثنای این سفر آسمانی، آن حضرت مشاهدات فراوانی داشته‌اند:
در برخی روایات آمده است که در شب معراج سینهٔ آن حضرت را شکافته‌اند و در اثنای این سفر آسمانی، آن حضرت مشاهدات فراوانی داشته‌اند:
* شیر و شراب به آن حضرت پیشنهاد شده، و ایشان شیر را انتخاب کرده‌اند، و به آن حضرت گفته شده است که: به فطرت راه یافتی! یا: فطرت را برگزیدی! این را بدان که اگر شراب را برگرفته بودی امّت تو به بیراهه می‌‌رفتند!؛
* شیر و شراب به آن حضرت پیشنهاد شده، و ایشان شیر را انتخاب کرده‌اند، و به آن حضرت گفته شده است که: به فطرت راه یافتی! یا: فطرت را برگزیدی! این را بدان که اگر شراب را برگرفته بودی امّت تو به بیراهه می‌‌رفتند!؛
* آن حضرت چهار جویبار را دیدند که از چشمه‌ای مجاور ریشهٔ سدره‌المنتهی جاری شده‌اند: دو جویبار آشکار و دو جویبار پنهان؛ آن دو جویبار آشکار، نیل و فرات بودند. عنصر اصلی آن دو؛ و آن دو جویبار پنهان، دو جویبار در بهشت بودند. شاید مشاهدهٔ نیل و فرات اشاره به ‌پاگرفتن اسلام در این دو منطقه بود؛ والله اعلم؛
* آن حضرت چهار جویبار را دیدند که از چشمه‌ای مجاور ریشهٔ سدره‌المنتهی جاری شده‌اند: دو جویبار آشکار و دو جویبار پنهان؛ آن دو جویبار آشکار، نیل و فرات بودند. عنصر اصلی آن دو؛ و آن دو جویبار پنهان، دو جویبار در بهشت بودند. شاید مشاهدهٔ نیل و فرات اشاره به ‌پاگرفتن اسلام در این دو منطقه بود؛ والله اعلم؛
خط ۳۲: خط ۳۲:
# <big>صحيح مسلم،</big> مسلم در صحيح خود در باب الاسراء روایتی از انس بن مالک دارد که در مورد براق و چهارپا بودن آن و دیدار انبیای سلف آدَمَ، عِيسَى، وَيَحْيَى، يُوسُف، إِدْرِيسَ، هَارُونَ، مُوسَى، إِبْرَاهِيمَ و ملائکه بیان می‌شود و نیز تخفیف گرفتن در نماز<ref>صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 صفحه: 145</ref> و دیدار با مالک خازن جهنم و دجال <ref>صحيح مسلم ، مسلم جلد: 1 ص 151</ref> و نقل روایاتی در مورد آیات 11تا 13 سوره نجم که در مورد رویت جبرائیل و نه خداوند است<ref>صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 ص158و 159</ref> و اگر رویت خداوند بوده با چشم سر نه چشم دل و  رویت حضرت حق به‌صورت نور بوده است<ref>صحيح مسلم ، مسلم جلد: 1 صفحه: 161</ref>.
# <big>صحيح مسلم،</big> مسلم در صحيح خود در باب الاسراء روایتی از انس بن مالک دارد که در مورد براق و چهارپا بودن آن و دیدار انبیای سلف آدَمَ، عِيسَى، وَيَحْيَى، يُوسُف، إِدْرِيسَ، هَارُونَ، مُوسَى، إِبْرَاهِيمَ و ملائکه بیان می‌شود و نیز تخفیف گرفتن در نماز<ref>صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 صفحه: 145</ref> و دیدار با مالک خازن جهنم و دجال <ref>صحيح مسلم ، مسلم جلد: 1 ص 151</ref> و نقل روایاتی در مورد آیات 11تا 13 سوره نجم که در مورد رویت جبرائیل و نه خداوند است<ref>صحيح مسلم نویسنده: مسلم جلد: 1 ص158و 159</ref> و اگر رویت خداوند بوده با چشم سر نه چشم دل و  رویت حضرت حق به‌صورت نور بوده است<ref>صحيح مسلم ، مسلم جلد: 1 صفحه: 161</ref>.
# <big>صحیح بخاری،</big> در صحیح بخاری از ابوذر از رسول خدا نقل می‌کند که در مکه و در منزل بودم که سقف شکافت جبرائیل آمد سینه‌ام را شکافت و با آب زمزم شست و با ظرفی پر از ایمان و حکمت سرشار کرد و مرا به آسمان برد حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ يُونُسَ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: كَانَ أَبُو ذَرٍّ يُحَدِّثُ أَنَّ رسول‌الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " فُرِجَ عَنْ سَقْفِ بَيْتِي وَأَنَا بِمَكَّةَ، فَنَزَلَ جِبْرِيلُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَفَرَجَ صَدْرِي، ثُمَّ غَسَلَهُ بِمَاءِ زَمْزَمَ، ثُمَّ جَاءَ بِطَسْتٍ مِنْ ذَهَبٍ مُمْتَلِئٍ حِكْمَةً وَإِيمَانًا، فَأَفْرَغَهُ فِي صَدْرِي، ثُمَّ أَطْبَقَهُ، ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِي، فَعَرَجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، فَلَمَّا جِئْتُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، و ...<ref>صحیح‌البخاری نویسنده: البخاري جلد: 1 صفحه: 78 بَابٌ: كَيْفَ فُرِضَتِ الصَّلاَةُ فِي الإِسْرَاءِ؟</ref> با آدَمَ، وَإِدْرِيسَ، وَمُوسَى، وَعِيسَى، وَإِبْرَاهِيمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ و نیز یوسف و هارون ملاقات نمودم و کیفیت تخفیف مقدار نماز دارد و بحثی هم در مورد عدم ایمان ابوطالب دارد<ref>صحیح‌البخاری، البخاري جلد: 5 صفحه: 52</ref>. این نقل با نقل شیعه به جز بحث ایمان حضرت ابوطالب هم خوانی دارد.
# <big>صحیح بخاری،</big> در صحیح بخاری از ابوذر از رسول خدا نقل می‌کند که در مکه و در منزل بودم که سقف شکافت جبرائیل آمد سینه‌ام را شکافت و با آب زمزم شست و با ظرفی پر از ایمان و حکمت سرشار کرد و مرا به آسمان برد حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ يُونُسَ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: كَانَ أَبُو ذَرٍّ يُحَدِّثُ أَنَّ رسول‌الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " فُرِجَ عَنْ سَقْفِ بَيْتِي وَأَنَا بِمَكَّةَ، فَنَزَلَ جِبْرِيلُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَفَرَجَ صَدْرِي، ثُمَّ غَسَلَهُ بِمَاءِ زَمْزَمَ، ثُمَّ جَاءَ بِطَسْتٍ مِنْ ذَهَبٍ مُمْتَلِئٍ حِكْمَةً وَإِيمَانًا، فَأَفْرَغَهُ فِي صَدْرِي، ثُمَّ أَطْبَقَهُ، ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِي، فَعَرَجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، فَلَمَّا جِئْتُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا، و ...<ref>صحیح‌البخاری نویسنده: البخاري جلد: 1 صفحه: 78 بَابٌ: كَيْفَ فُرِضَتِ الصَّلاَةُ فِي الإِسْرَاءِ؟</ref> با آدَمَ، وَإِدْرِيسَ، وَمُوسَى، وَعِيسَى، وَإِبْرَاهِيمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ و نیز یوسف و هارون ملاقات نمودم و کیفیت تخفیف مقدار نماز دارد و بحثی هم در مورد عدم ایمان ابوطالب دارد<ref>صحیح‌البخاری، البخاري جلد: 5 صفحه: 52</ref>. این نقل با نقل شیعه به جز بحث ایمان حضرت ابوطالب هم خوانی دارد.
# <big>سیره ابن هشام </big>ابن هشام در یک باب <ref>باب ذِكْرُ الإِسراء وَالْمِعْرَاجِ سيرة ابن هشام - ت طه عبد الرؤوف سعد، عبدالملک بن هشام ج،2 صفحه: 32</ref> در سيره خود روایت عبدالله بْنُ مَسْعُودٍ در مورد معراج را ذکر می‌کند:<br>
# <big>سیره ابن هشام </big>ابن هشام در یک باب <ref>باب ذِكْرُ الإِسراء وَالْمِعْرَاجِ سيرة ابن هشام - ت طه عبد الرؤوف سعد، عبدالملک بن هشام ج،2 صفحه: 32</ref> در سيره خود روایت عبدالله بْنُ مَسْعُودٍ در مورد معراج را ذکر می‌کند:<br>وی علت نام‌گذاری ابوبکر به صدیق را هم اینگونه ذکر می‌کند که نام‌گذاری ابوبکر به صدیق برای تأیید فرمایش رسول اکرم در مورد رویت قافله مکه در بیت‌المقدس بوده است.<ref>سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد ، عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 34</ref> دیدار با پیامبران إبراهيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى <ref>سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 ص 35 و 38</ref> و مالك خازن جهنم<ref>سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 37</ref> هم در سیره آمده است.
وی علت نام‌گذاری ابوبکر به صدیق را هم اینگونه ذکر می‌کند که نام‌گذاری ابوبکر به صدیق برای تأیید فرمایش رسول اکرم در مورد رویت قافله مکه در بیت‌المقدس بوده است.<ref>سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد ، عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 34</ref> دیدار با پیامبران إبراهيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى <ref>سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 ص 35 و 38</ref> و مالك خازن جهنم<ref>سيرة ابن هشام - ت طه عبدالرؤوف سعد نویسنده: عبدالملک بن هشام جلد: 2 صفحه: 37</ref> هم در سیره آمده است.
 
== اشکالات به واقعه معراج ==
== اشکالات به واقعه معراج ==
اشکالاتی که به معراج شده از دیرباز مطرح بوده است:<br>
اشکالاتی که به معراج شده از دیرباز مطرح بوده است:<br>درباره موانع عقلي مانند: نامعقول بودن حركت سريع و کوتاه‌مدت، بعيد بودن پذيرش آن، ممكن نبودن حيات جسماني در عالم بالا و بيهوده بودن انجام چنين كاري از سوي خداي حكيم، بايد گفت اينك با پيشرفت دانش فضايي، حركت سريع و کوتاه‌مدت مافوق سرعت نور براي بشر ممكن شده است. حال اينكه اين امر به قدرت الهي صورت گرفته است. پس چنين چيزي امکان‌پذیر است. در فلسفه نيز ثابت شده است كه قدرت خداوند به امر محال تعلق نمی‌گیرد. هنگامي كه امري ممكن شد، تعلق قدرت به آن، مشكلي ندارد. روایت‌های دربردارنده امور نامعقول و باطل مانند اينكه: پيامبر، خدا را آشكارا ديد و با او سخن گفت و با او نشست و... با هيچ منطقي سازگار نيست، بلكه مخالف دليل عقل و نقل است. بنابراين، شك اين گونه روایت‌ها، ساختگي است<ref>تفسير نمونه، ج 12، ص 14 تا ...</ref> <br>برخی گفته‌اند: حيات در عالم بالا ممكن نيست. شايد براي چنين امري، دلايلي بيان شود، مانند:
 
درباره موانع عقلي مانند: نامعقول بودن حركت سريع و کوتاه‌مدت، بعيد بودن پذيرش آن، ممكن نبودن حيات جسماني در عالم بالا و بيهوده بودن انجام چنين كاري از سوي خداي حكيم، بايد گفت اينك با پيشرفت دانش فضايي، حركت سريع و کوتاه‌مدت مافوق سرعت نور براي بشر ممكن شده است. حال اينكه اين امر به قدرت الهي صورت گرفته است. پس چنين چيزي امکان‌پذیر است. در فلسفه نيز ثابت شده است كه قدرت خداوند به امر محال تعلق نمی‌گیرد. هنگامي كه امري ممكن شد، تعلق قدرت به آن، مشكلي ندارد. روایت‌های دربردارنده امور نامعقول و باطل مانند اينكه: پيامبر، خدا را آشكارا ديد و با او سخن گفت و با او نشست و... با هيچ منطقي سازگار نيست، بلكه مخالف دليل عقل و نقل است. بنابراين، شك اين گونه روایت‌ها، ساختگي است<ref>تفسير نمونه، ج 12، ص 14 تا ...</ref> <br>
گفته‌اند: حيات در عالم بالا ممكن نيست. شايد براي چنين امري، دلايلي بيان شود، مانند:
* 1.نبودن هوا در بيرون از فضاي جو زمين؛   
* 1.نبودن هوا در بيرون از فضاي جو زمين؛   
* 2. گرماي سوزان آفتاب در بخشي كه آفتاب می‌تابد؛  
* 2. گرماي سوزان آفتاب در بخشي كه آفتاب می‌تابد؛  
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش